eitaa logo
روابط عمومی انتظامی زنجان
329 دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
3.6هزار ویدیو
39 فایل
﷽وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ شهادت یعنی،متفاوت به آخر برسیم و گرنه،مرگ پایان همه قصه‌هاست . ✅ امام خامنه‌ای: حوزه فضای مجازی به اندازه انقلاب اسلامی اهمیت دارد ارتباط با ادمین کانال @Admin_R_O_E_Zanjan
مشاهده در ایتا
دانلود
6.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥خانم کشف کرده با وضعیت زننده داره جلو موکب امام حسین (ع) راه میره 💥میگه: منو از هیچی نترسون، من تا رگ گردنم پای عقایدم هستم.. 🆔🇮🇷 ما را در پیام رسان های زیر دنبال کنید ... 🇮🇷 کانال روابط عمومی فا. زنجان https://eitaa.com/ravabetomomizanjan Splus.ir/ravabetomomi.zanjan
16.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺عصبانیت شدید مداح معروف و تَرک برنامه معلی مهدی رسولی: 🔹خدا نگذرد از آن انسان‌هایی که در همین مملکت بودند و سعی داشتند شمشیر آنهایی که در برابر ارعابی‌ها سینه سپر کرده بودند را کند کنند. 🇮🇷 ما را در پیام رسان های زیر دنبال کنید ... 🇮🇷 کانال روابط عمومی فا. زنجان https://eitaa.com/ravabetomomizanjan Splus.ir/ravabetomomi.zanjan
🌹شهادت راهی است برای نیل به سرچشمه نورو نزدیک شدن به هستی مطلق🌹 به گزارش خبر نگار روابط عمومی انتظامی ج.ا.ایران مراسم گرامیداشت شهدای روحانی شهرستان های نوشهر و چالوس امروز مورخ ۲۹تیر ماه ۱۴۰۳ در مسجد جامع شهر نوشهر برگزار شد حجت الاسلام والمسلمین سید علیرضا ادیانی ریاست سازمان عقیدتی سیاسی انتظامی در این مراسم حضور یافت و به عنوان سخنران ویژه به ایراد سخنرانی پرداخت . شهید همواره زنده است. گمان مبرید آنهای که در راه خدا کشته شده اند مرده اند بلکه آنها زنده اند و در نزد پروردگارشان روزی می خورند درجه و اهمیت جایگاه شهدا را آیات قرآن کربم به ما یادآوری کرده است نماینده ولی فقیه در انتظامی خاطر نشان کرد شهادت فنا شدن انسان برای نیل به سرچشمه نور و نزدیک شدن به هستی مطلق است شهید آگاهانه و به خاطر هدف مقدس و به تعبیر قرآن فی سبیل الله انتخاب می کند ادیانی به درجه و جایگاه مقام شهید اشاره کردند و با استناد به روایتی از پیامبر اکرم (ص) گفت چنین مرگی شریفترین و بالاترین مرگ هست . ریاست ساعس فراجا خاطرنشان کرد: شهیدان شاهد است و گواه و حاضرند.شهیدان کرامت دارند.اگر می خواهید گوشه ای از این کرامت را ببینید کرامت شهید معماریان را بخوانید وی در ادامه به حضار تاکید کرد از امام زمان و ولی فقیه خود اطلاعت کنید. ادیانی در بخش دیگر سخنان خود به موضوع حجاب اشاره کرد و عنوان کرد بیشتر شهیدان در وصیت نامه خود به موضوع و رعایت حجاب سفارش کرده اند، یاد شهیدان یاد ارزشهاست . این مقام مسئول در پایان سخنان خود یادآور شد خدمت به مردم مهم است فرصت خدمت را به دوران حسنه تبدیل کنیم نه دوران گناه ،تاریخ اسلام و تاریخ انقلاب نشان داده است دیر یا زود مردم بین خادم و‌خائن تفاوت می گذارند. تجلیل و تکریم واقعی یاد شهدا خیلی مهم هست و باید این راه ادامه داشته باشد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
51.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مرکز اطلاع رسانی فرماندهی انتظامی استان البرز: احضار فردی که کشف حجاب و هتاکی کرده بود توسط پلیس کرج/ مرکز اطلاع رسانی فرماندهی انتظامی استان البرز با تایید خبر دستگیری فرد هتاک طی بیانیه‌ای اعلام کرد: فیلمی از این خانم توسط افراد غیرضابط قضایی گرفته و در شبکه های اجتماعی پخش شده که خلاف مقررات می‌باشد. پلیس این فرد را به جهت کشف حجاب، هتاکی و پرخاشگری به مرجع قضایی معرفی و همچنین کسانی‌که فیلم را در شبکه های اجتماعی منتشر کردند در دستور پیگیری و معرفی به مراجع قانونی قرار داد. پلیس هرگونه رفتار خارج از ضوابط قانونی را مورد تایید ندانسته و بر اجرای مُرِّ قانون تأکید دارد. به دغدغه مندان حجاب و عفاف نیز تاکید و توصیه می‌نماییم که در تلاش برای امر به معروف هرگز از دایره اخلاق و رفتار حسنه خارج نشوند. 🇮🇷 ما را در پیام رسان های زیر دنبال کنید ... 🇮🇷 کانال روابط عمومی فا. زنجان https://eitaa.com/ravabetomomizanjan Splus.ir/ravabetomomi.zanjan
🇮🇷 ما را در پیام رسان های زیر دنبال کنید ... 🇮🇷 کانال روابط عمومی فا. زنجان https://eitaa.com/ravabetomomizanjan Splus.ir/ravabetomomi.zanjan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍️ 💠 آخرین صحنه شهر زیبا و سرسبز ، قبرستانی بود که داغش روی قلب‌مان ماند و این داغ با هیچ آبی خنک نمی‌شد که تا فقط گریه کردیم. مصطفی آدرس را از ابوالفضل گرفته و مستقیم به خیابانی در نزدیکی حرم (علیهاالسلام) رفت. ابوالفضل مقابل در خانه‌ای قدیمی ایستاده و با نگاهش برایم پَرپَر می‌زد که تا از ماشین پیاده شدم، مثل اینکه گمشده‌اش را پیدا کرده باشد، در آغوشم کشید. 💠 در این سه روز بارها در دلم رؤیای دیدارش را به قیامت سپرده بودم و حالا در عطر ملیح لباسش گریه‌هایم را گم می‌کردم تا مصطفی و مادرش نبینند و به‌خوبی می‌دیدند که مصطفی از قدمی عقب‌تر رفت و مادرش عذر تقصیر خواست :«این چند روز خیلی ضعیف شده، می‌خواید ببریمش دکتر؟» و ابوالفضل از حرارت پیشانی‌ام تب تنهایی‌ام را حس می‌کرد که روی لبش لبخندی نشست و با لحنی دلنشین پاسخ داد :«دکترش حضرت زینبه (علیهاالسلام)!» 💠 خانه‌ای دو طبقه برایمان تهیه کرده بود و می‌دانست چه از این خانه نمایان است که در را به رویمان گشود و با همان شرین‌زبانی ادامه داد :«از پشت بام حرم پیداس! تا شما برید تو، من می‌برمش رو ببینه قلبش آروم شه!» نمی‌دانستم پشت این نسخه، رازی پنهان شده که دستم را گرفت و از راه پله باریک خانه، پا به پای قامت شکسته‌ام تا بام آمد. 💠 قدم به بام خانه نهادم و خورشید حرم در آسمان آبی طوری به دلم تابید که نگاهم از حال رفت. حس می‌کردم گنبد حرم به رویم می‌خندد و (علیهاالسلام) نگاهم می‌کند که در آغوش عشقش قلبم را رها کردم. از هر آنچه دیده بودم برای حضرت شکایت می‌کردم و به‌خدا حرف‌هایم را می‌شنید، اشک‌هایم را می‌خرید و ابوالفضل حال دیدنیِ دلم را می‌دید که آهسته زمزمه کرد :«آروم شدی زینب جان؟» 💠 به سمتش چرخیدم، پاسخ سوالش را از آرامش چشمانم گرفت و تیغی در گلویش مانده بود که رو به حرم چرخید تا سوز صدایش را پنهان کند :«این سه روز فقط (علیهاالسلام) می‌دونه من چی کشیدم!» و از همین یک جمله درددل خجالت کشید که دوباره نگاهم کرد و حرف را به هوایی دیگر بُرد :«اونا عکست رو دارن، اون روز تو بیمارستان کسی که اون زن رو پوشش می‌داده، تو رو دیده. همونجا عکست رو گرفتن.» 💠 محو نگاه سنگینش مانده بودم و او می‌دید این حرف‌ها دل کوچکم را چطور ترسانده که برای ادای هر کلمه جان می‌داد :«از رو همون عکس ابوجعده تو رو شناخته!» و نام ابوجعده هم ردیف حماقت و بی‌غیرتی سعد بود که صدایش خش افتاد :«از همون روز دنبالته. نه به خاطر انتقام زنش که تو لو دادی و تا الان حتماً اعدام شده، به خاطر اینکه تو رو با یه ایرانی دیدن و فکر میکنن از همون شبی که سعد تو رو برد تو اون خونه، جاسوس سپاه بودی. حالا می‌خوان گیرت بندازن تا اطلاعات بقیه رو ازت دربیارن.» 💠 گیج این راز شش ماهه زبانم بند آمده بود و او نگاهش بین من و می‌چرخید تا لرزش چشمانم بند زبانش نشود و همچنان شمرده صحبت می‌کرد :«همون روز تو فرودگاه بچه‌ها به من خبر دادن، البته نه از دمشق، از ! ظاهراً آدمای تهران‌شون فعال‌تر بودن و منتظر بودن تا پات برسه تهران!» از تصور بلایی که تهران در انتظارم بود باز هم رنگش پرید و صدایش بیشتر گرفت :«البته ردّ تو رو فقط از و از همون بیمارستان و تو تهران داشتن، اما داریا براشون نقطه کور بود. برا همین حس کردم امن‌ترین جا برات همون داریاست.» 💠 از وحشتی که این مدت به تنهایی تحمل کرده بود، دلم آتش گرفت و او می‌دید نگاهم از نفس افتاده که حال دلم را با حکایت مصطفی خوش کرد :«همون روز از فرودگاه تا بیمارستان آمار مصطفی رو از بچه‌های دمشق گرفتم و اونا تأییدش کردن. منم همه چی رو بهش گفتم و سفارش کردم چشم ازت برنداره. فکر می‌کردم شرایط زودتر از این حرفا عادی میشه و با هم برمی‌گردیم ، ولی نشد.» و سه روز پیش من در یک قدمی همین خطر بودم که خطوط صورتش همه در هم شکست و صدایش در گلو فرو رفت :«از وقتی مصطفی زنگ زد و گفت تو داریا شناسایی‌ات کردن تا امروز که دیدمت، هزار بار مردم و زنده شدم!» 💠 سپس از همان روی بام با چشمش دور حرم چرخید و در پناه (علیهاالسلام) حرف آخرش را زد :«تا امروز این راز بین من و مصطفی بود تا تو آروم باشی و از هیچی نترسی. برا اینکه مطمئن بودیم داریا تو اون خونه جات امنه، اما از امروز هیچ جا برات نیست! شاید از این به بعد حرم هم نتونی بری!»...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥طی عملیات مقتدرانه نیروهای امنیتی استان کهگیلویه و بویر احمد ساعاتی بعد از به شهادت رساندن دو شهید یگان مبارزه با مواد مخدر توسط قاچاقچی مواد مخدر، قاتل این شهدا در ارتفاعات کوهستانی یاسوج به هلاکت رسید و ۲نفر دیگر نیز دستگیر شدند. 🔹در این عملیات علاوه بر کشف مقادیری مواد مخدر، یک قبضه سلاح کلاشینکف و یک قبضه اسلحه کمری کشف و ضبط شد.