eitaa logo
روابط عمومی انتظامی زنجان
329 دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
3.6هزار ویدیو
39 فایل
﷽وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ شهادت یعنی،متفاوت به آخر برسیم و گرنه،مرگ پایان همه قصه‌هاست . ✅ امام خامنه‌ای: حوزه فضای مجازی به اندازه انقلاب اسلامی اهمیت دارد ارتباط با ادمین کانال @Admin_R_O_E_Zanjan
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از پ.ب
11.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
استاد عالی چرا ده روز قبل از شهادت امام عزاداری می‌کنیم؟ آجرک‌الله یا صاحب‌الزمان صاحب عزا سلام✋🏻 خدا صبرتان دهد...
هدایت شده از پ.ب
🗓 امروز چهارشنبه ↯ ☀️ ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ 🌙 ۱۵ محرم ۱۴۴۵ 🎄۲ آگوست ۲۰۲۳ 📿 ذکر روز : یا حی یا قیوم 🌸امام على عليه السلام: الرُّكونُ إلَى الدُّنيا مَعَ ما يُعايَنُ مِن غِيَرِها جَهلٌ دل بستگى به دنيا، با وجود مشاهده دگرگونى هاى آن، نادانى است غررالحكم حدیث1979
هدایت شده از پ.ب
9.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❖✨﷽✨❖ 🔻خداوند در عوض کشته شدن امام حسین علیه السلام ♦️ ۴ خصلت به ایشان عطا کرد... ❶ شفا را در تربت او ❷ اجابت دعا زیر گنبد او ❸ امامان را از ذریه او ❹ روزهای زائران او از عمر آنها حساب نمی شود. 📗وسائل الشیعه
هدایت شده از پ.ب
🌹هیچ وقت از سوریه سوغاتی نمی‌آورد، می‌گفت: من از بازار شام خرید نمیکنم، بازاری که حضرت زینب(س) رو به اسیری بردند خرید کردن نداره... یه صلوات برای مدافع حرم بی‌بی، شهید روح‌الله قربانی بفرستیم. شادی روح همه شهدا صلوات...❣ شهید مدافع حرم🕊🌹
هدایت شده از پ.ب
5.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨🎥فیلم جذاب از دستگیری تروریست های تکفیری توسط وزارت اطلاعات😎📡 🔹 اقدام مقتدرانه وزارت اطلاعات دردستگیری تیم تروریستی که قصد اقدامات خرابکارانه داشته و همچنین قصد داشتند مزار شهید سلیمانی راتخریب کنند
11.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پدرم لطفاً برگرد ... پدر دوستمم برگشته ... مادر او کجا رفته مگر ؟ 🇮🇷 ما را در پیام رسان های زیر دنبال کنید ... 🇮🇷 کانال روابط عمومی فا. زنجان https://eitaa.com/ravabetomomizanjan Splus.ir/ravabetomomi.zanjan
✍️ 💠 گوشی را روی زمین پرت کرد و فقط می‌کردم خاموش کرده باشد تا دیگر مصطفی ناله‌هایم را نشنود. نمی‌دانستم باز صورتم را شناختند یا همین صدای مصطفی برای مدرک جرم‌مان کافی بود که بی‌امان سرم عربده می‌کشید و بین هر عربده با لگد یا دسته اسلحه به سر و شانه من و این پیرزن می‌کوبید. 💠 دندان‌هایم را روی هم فشار می‌دادم، لب‌هایم را قفل هم کرده بودم تا دیگر ناله‌ام از گلو بالا نیاید و بیش از این عذاب نکشد، ولی لگد آخر را طوری به قفسه سینه‌ام کوبید که دلم از حال رفت، از ضرب لگدش کمرم در دیوار خرد شد و ناله‌ام در همان سینه شکست. با نگاه بی‌حالم دنبال مادر مصطفی می‌گشتم و دیدم یکی بازویش را گرفته و دنبال خودش می‌کشد. پیرزن دیگر ناله‌ای هم برایش نمانده بود که با نفس ضعیفی فقط را صدا می‌زد. 💠 کنج این خانه در گردابی از درد دست و پا می‌زدم که با دستان کثیفش ساعدم را کشید و بی‌رحمانه از جا بلندم کرد. بدنم طوری سِر شده بود که فقط دنبالش کشیده می‌شدم و خدا را به همه (علیهم-السلام) قسم می‌دادم پای مصطفی و ابوالفضل را به این مسلخ نکشاند. 💠 از فشار انگشتان درشتش دستم بی‌حس شده بود، دعا می‌کردم زودتر خلاصم کند و پیش از آنکه ابوالفضل به خانه برسد، از اینجا بروند تا دیگر حنجر برادرم زیر خنجرشان نیفتد. خیال می‌کردم می‌خواهند ما را از خانه بیرون ببرند و نمی‌دانستم برای زجرکش کردن زنان وحشی‌گری را به نهایت رسانده‌اند که از راه‌پله باریک خانه ما را مثل جنازه‌ای بالا می‌کشیدند. 💠 مادر مصطفی مقابلم روی پله زمین خورد و همچنان او را می‌کشیدند که با صورت و تمام بدنش روی هر پله کوبیده می‌شد و به گمانم دیگر جانی به تنش نبود که نفسی هم نمی‌زد. ردّ از گوشه دهانم تا روی شال سپیدم جاری بود، هنوز عطر دستان مصطفی روی صورتم مانده بود و نمی‌توانستم تصور کنم از دیدن جنازه‌ام چه زجری می‌کشد که این قطره اشک نه از درد و ترس که به همسرم از گوشه چشمم چکید. 💠 به بام خانه رسیده بودیم و تازه از آنجا دیدم محشر شده است. دود انفجار انتحاریِ دقایقی پیش هنوز در آسمان بالا می‌رفت و صدای تیراندازی و جیغ زنان از خانه‌های اطراف شنیده می‌شد. چشمم روی آشوب کوچه‌های اطراف می‌چرخید و می‌دیدم حرم (علیهاالسلام) بین دود و آتش گرفتار شده که فریاد حیوان گوشم را کر کرد. 💠 مادر مصطفی را تا لب بام برده بود، پیرزن تمام تنش می‌لرزید و او نعره می‌کشید تا بگوید مردان این خانه کجا هستند و می‌شنیدم او به جای جواب، را می‌خواند که قلبم از هم پاره شد. می‌دانستم نباید لب از لب باز کنم تا نفهمند و تنها با ضجه‌هایم التماس می‌کردم او را رها کنند. 💠 مقابل پایشان به زمین افتاده بودم، با هر دو دستم به تن سنگ زمین چنگ انداخته و طوری جیغ می‌زدم که گلویم خراش افتاد و طعم را در دهانم حس می‌کردم. از شدت گریه پلک‌هایم در هم فرو رفته بود و با همین چشمان کورم دیدم دو نفرشان شانه‌های مادر مصطفی را گرفتند و از لبه بام پرتش کردند که دیگر اختیار زبانم از دستم رفت و با همان نایی که به گلویم نمانده بوده، رو به گنبد ضجه زدم :«!» 💠 با دستانم خودم را روی زمین تا لب بام کشاندم، به دیوار چنگ انداختم تا کف کوچه را ببینم و پیش از آنکه پیکر غرق به خون مادر مصطفی را ببینم چند نفری طوری از پشت شانه‌ام را کشیدند که حس کردم کتفم از جا کنده شد. با همین یک کلمه، ایرانی و بودنم را با هم فهمیده بودند و نمی‌دانستند با این غنیمت قیمتی چه کنند که دورم له له می‌زدند. 💠 بین پاها و پوتین‌هایشان در خودم مچاله شده و همچنان (علیهاالسلام) را با ناله صدا می‌زدم، دلم می‌خواست زودتر جانم را بگیرند و آن‌ها تازه طعمه ابوجعده را پیدا کرده بودند که دوباره عکسی را در موبایل به هم نشان می‌دادند و یکی خرناس کشید :«ابوجعده چقدر براش میده؟» و دیگری اعتراض کرد :«برا چی بدیمش دست ابوجعده؟ می‌دونی میشه باهاش چندتا مبادله کرد؟» و او برای تحویل من به ابوجعده کیسه دوخته بود که اعتراض رفیقش را به تمسخر گرفت :«بابام اسیره یا برادرم که فکر مبادله باشم؟ خودش می‌دونه با اون ۴۸ تا ایرانی چجوری آدماشو مبادله کنه!» 💠 به سمت صورتم خم شد، چانه‌ام خیسِ اشک و خون شده بود و از ترس و غصه می‌لرزید که نیشخندی نشانم داد و تحقیرم کرد :«فکر نمی‌کردم جاسوس زن داشته باشه!»... 🇮🇷 ما را در پیام رسان های زیر دنبال کنید ... 🇮🇷 کانال روابط عمومی فا. زنجان https://eitaa.com/ravabetomomizanjan Splus.ir/ravabetomomi.zanjan
♨️📢استخدام مقطع درجه داری نیروی انتظامی در سال 1402 📋 فرماندهی انتظامی شهرستانهای طارم و ماهنشان : 📌 برای تامین نیروی انسانی مورد نیاز خود از بین جوانان (مرد) دارای مدرک تحصیلی دیپلم رشته های نظری، فنی حرفه ای و کار و دانش در مقطع درجه داری استخدام می کند. 🔻شرایط 🔹عنوان شغلی : درجه داری 🔹مدرک تحصیلی : دیپلم نظری، فنی حرفه ای و کار و دانش 🔹جنسیت : آقا ⬅️متقاضیان برای مشاهده جزئیات بیشتر به لینک زیر مراجعه نمایند. ➡️ https://www.e-estekhdam.com/?p=150926 📚دانلود نمونه سوالات استخدامی نیروی انتظامی ➡️https://e-estekhdam.com/?p=72671 ♨️آدرس : مرکز گزینش و استخدام فرماندهی انتظامی استان زنجان اتوبان ۲۲ بهمن ، بلوار راهداران ، روبروی پارک ملت، ستاد فرماندهی انتظامی استان زنجان ، ساختمان امام رضا (ع) طبقه اول 🇮🇷 ما را در پیام رسان های زیر دنبال کنید ... 🇮🇷 کانال روابط عمومی فا. زنجان https://eitaa.com/ravabetomomizanjan Splus.ir/ravabetomomi.zanjan
💢اولین تصویر از شهید سینا آراسته که روز گذشته در درگیری با قاچاقچیان در استان کهگیلویه و بویر احمد به شهادت رسید . 🇮🇷 ما را در پیام رسان های زیر دنبال کنید ... 🇮🇷 کانال روابط عمومی فا. زنجان https://eitaa.com/ravabetomomizanjan Splus.ir/ravabetomomi.zanjan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢تقدیر و تشکر علیرام نورایی از پلیس آگاهی بخاطر پیدا کردن سارقینی که چند روز پیش در اتوبان همت گردنبندش رو به سرقت برده بودن 🇮🇷 ما را در پیام رسان های زیر دنبال کنید ... 🇮🇷 کانال روابط عمومی فا. زنجان https://eitaa.com/ravabetomomizanjan Splus.ir/ravabetomomi.zanjan