eitaa logo
رواق
136 دنبال‌کننده
839 عکس
270 ویدیو
1 فایل
این کانال در حوزه تولید و انتشار آثار هنری از جمله شعر، داستان، مستندنویسی، هنرهای تجسمی، نقد سینمایی و ... فعالیت می‌کند. ارتباط با مدیر: @m_i_saba
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹هنرمندی رزمندگان - کوپن شربت: پاداش صلوات در ایستگاه‌های صلواتی که عوض آن، چای و شربت می‌دادند. - کوفه: کنایه از بوفۀ پادگان آموزشی، برای وقتی که اجناس را گران می‌فروخت. - کلیددار حمام: کسی که زیاد به غسل احتیاج پیدا می‌کرد. - کر و لال: خمپارۀ ۶۰ که بی‌سر و صدا می‌آمد. - کرم شب‌تاب: تیر رسّام - کدخدا: فرماندۀ گردان - کبوتران حرم: نیروهای اطراف فرمانده، افراد ستادی 🔹اصطلاحات و تعبیرات جبهه جلد سوم ۱۳۸۲ - نشر فرهنگ‌گستر ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ @ravagh_channel ‌ ‌ ‌
هدایت شده از Azizi
💥بسم الله تعالی شأنه خدمت سروران ارجمند و استادان معزز و عضو کانال «رواق» با تقدیم تحیات وافره و ادعیه خالصانه 🖊به حکم «من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق» با نهایت احترام و ارادت، بدین‌وسیله بر خود لازم می‌دانم به حکم ادب و حق‌شناسی، مراتب قدردانی خود را از سرور ارجمند، استاد هنر، ادب، موسیقی، رسانه، نویسنده توانا؛ جناب استاد منصور ایمانی بزرگوار، بابت تلاش‌های مجاهدانه‌اش در عرصه فرهنگی و هنری و به‌ویژه در حوزه تبیین به عرض برسانم. 🖊گرچه تاکنون توفیق دیدار حضوری با این عزیز برایم میسر نشده و از نزدیک شاهد فعالیت‌های علمی و فرهنگی‌شان نبوده‌ام، اما از طریق کانال وزین و فاخر «رواق» که الحق و الانصاف گامی بزرگ در معرفی استادان، هنرمندان، شعرا، نویسندگان و... برداشته‌اند، با ایشان و تلاش‌هایشان آشنا شدم و تصمیم گرفتم در حد وسع و با کمک فضای مجازی مختصر شرح حالی از ایشان بنگارم تا غبار غربت از چهره عزیزی که در حجاب معاصرت قرار گرفته است بزدایم. 🖊در خاتمه از ایشان استدعا دارم مرقومه هر چند ناقص‌ام را که در کانال مفاخر گیلان منتشر کرده‌ام، در کانال تخصصی «رواق» نیز به اشتراک بگذارند. من الله التوفیق و علیه التکلان عزیزی- قم المقدسه
هدایت شده از مفاخر گیلان
📝این پژوهشگرگیلانی را چه قدر می شناسید؟⁉️ ⬅️پژوهشگرحوزه شعر، تاریخ ادبیات، تاریخ سیاسی معاصر، دفاع مقدس، زبان‌شناس و... 🖊منصور ایمانی گیلانی؛ پژوهشگرحوزه شعر، تاریخ ادبیات، تاریخ سیاسی معاصر،دفاع مقدس، زبان‌ شناس، فولکلوریست اقوام، شاعر، مستندنویس و داستان‌نویس جنگ و سنتهای فرهنگی و اجتماعیِ گیلان، ملودیست (آهنگ‌ساز اولیه تصانیف)، ترانه‌سرا و کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی(مرحله پایان‌نامه) و... می باشند. 🖊استاد ایمانی تاکنون آثار علمی و فرهنگی فراوانی درحوزه های مختلف علمی و هنری خلق نموده اند و با راه‌اندازی کانال وزین «رواق» در معرفی چهره‌های علمی- فرهنگی و هنری استان گیلان خدمات درخور توجه ای انجام داده اند. 👈به پاس تلاش‌های مجاهدانه‌اش در عرصه فرهنگی و هنری و به‌ویژه در حوزه تبیین، شرح و حال مختصری از این استاد فرزانه در دوپست جداگانه منتشر می گردد. ✅دریافت فایل کامل 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/691798023C0216686926
هدایت شده از مفاخر گیلان
💠با پژوهشگر گیلانی حوزه شعر، تاریخ ادبیات، تاریخ سیاسی معاصر، دفاع مقدس، زبان‌شناس، فولکلوریست اقوام، شاعر، مستندنویس و داستان‌نویس جنگ و سنتهای فرهنگی و اجتماعیِ گیلان، ملودیست (آهنگ‌ساز اولیه تصانیف)، ترانه‌سرا و کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی(مرحله پایان‌نامه) بیشتر آشنا شویم: ⏹ بخش اول 🔹منصور ایمانی (صبا) در بخش کلاچای تابعه شهرستان رودسر استان گیلان متولد شد و فعالیت‌های اجتماعی، فرهنگی، هنری و اداری خود را از دهه ۶۰ در مرکز صدا و سیمای گیلان(خبرنگار نماز جمعه کلاچای)، آذربایجان شرقی، کردستان، کرمانشاه به عنوان خواننده موسیقی اصیل ایرانی، نویسنده و گوینده برنامه‌های دفاع مقدس، ادبی و دینی آغاز کرد و تاکنون در رشته‌ها و پست‌های مختلف چون: مدیرکل چندین اداره و تدریس در دانشگاه‌، عضویت در مجامع هنری، ادبی، رسانه‌ای و داستانی، ویراستاری کتب داستانی، شعر، علمی، دبیری و داوری چندین دوره از جشنواره‌های فرهنگی، هنری و ادبی، علمی و قرآنی سطح استان و ملی و سردبیری فصل‌نامه فرهنگی، نویسنده مقالات سیاسی، فرهنگی، ادبی و هنری و ستون‌نوس در روزنامه‌های ارزشی مانند کیهان، ماهنامه سوره(شهید آوینی) و نقدنویس موضوعات فوق، مشغول بوده‌اند. 🔹از این استاد مجاهد عرصه فرهنگ و هنر و رسانه، تاکنون علاوه بر چاپ و نشر چندین کتاب و نوشتن صدها مقاله و ویرایش کتاب‌ها و مقالات فاخر علمی، هنری، فرهنگی، ادبی و سیاسی بدین شرح منتشر گردیده است. ✅آثار علمی 1️⃣. ساروق، مجموعه داستان کوتاه ۱۳۸۶، نشر فرهنگ گستر 2️⃣. ستاره‌های سربی، مجموعه داستان فلسطین، به قلم نویسندگان، ۱۳۸۴، ناشر بسیج دانشجویی کشور. 3️⃣. چوپان بی‌رمه، مجموعه داستان کوتاه و بلند، ۱۳۹۱، نشر دهسرا 4️⃣. قافله شوق، سفرنامه جبهه‌ها، نشر پرنو ۱۴۰۱ 5️⃣ قافیه‌های سوخته، مجموعه اشعار، نشر واش ۱۴۰۲ ✅ فعالیت در حوزه ویراستاری: 1️⃣ «پرواز دیدبان»، زندگینامۀ داستانی شهید حشمت الله حیدری، نویسنده: خانم حیدری(خواهر شهید)، نشر شاهد ۱۳۹۶ 2️⃣. «یکی مثل دیگران»، خاطرات تخریبچی دفاع مقدس حشمت الله مکتبی، نشر دارخوین، ۱۳۹۸ 3️⃣. «امنیت سیاسی در اندیشۀ مقام معظم رهبری»، علی قاسمی و زهیر قاسمی، نشر به‌نشر(وابسته به آستان رضوی) ۱۳۹۷ 4️⃣«مجید بربری» زندگی داستانی شهید مدافع حرم مجید قربان‌خانی، کبری خدابخش، نشر دارخوین، ۱۳۹۶ 5️⃣.«محسن ما»، خاطرات شهید مدافع حرم محسن حججی، کبری خدابخش، نشر دارخوین ۱۳۹۷ 6️⃣.«داستانهای کوتاه زنان شهید»، محسن بغلانی، نشر قدر ولایت، ۱۳۹۸ https://eitaa.com/joinchat/691798023C0216686926
رواق
💠با پژوهشگر گیلانی حوزه شعر، تاریخ ادبیات، تاریخ سیاسی معاصر، دفاع مقدس، زبان‌شناس، فولکلوریست اقوام
اعضای محترم رواق و دیگر گروه‌ها و کانال‌های متعامل با سلام و ارادت به عرض می‌رسانم که کانال مفاخر گیلان و رواق با یکدیگر تعامل رسانه‌ای دارند و ثانیا به دلیل درخواست مدیر محترم مفاخر گیلان حضرت حجه‌الاسلام و المسلمین عزیزی، با ارسال یادداشتی جداگانه در صفحه شخصی‌ام، از این حقیر خواسته‌اند تا شرح حال و سابقه فعالیت‌هایم را که در کانال‌شان منتشر کرده‌اند در رواق نیز به اشتراک بگذاریم. حال علی‌رغم میلم، ضمن اجابت درخواست‌شان به حکم ارتباط دوسویهٔ رسانه‌ای و نشر سوابق خود در رواق، از اعضای گیلانی و غیر گیلانی رواق می‌خواهم تا برای آشنایی با مفاخر علمی، فرهنگی، دینی، هنری و ورزشی و ... استان فخرپرور گیلان به کانال «مفاخر گیلان» بپیوندند. ‌ 🔹ارادتمند: منصور ایمانی 🔸خادم رواق ‌
🔹قتل‌گاه فضای مجازی 🔸رهبری انقلاب چند ساعتی بود که گوشی همراهم را به‌خاطر امواج مخربش خاموش کرده بودم. ظاهرا یکی از رفقا، کاری فوری با من داشت که زنگ می‌زد و موفق نمی‌شد. توسط یکی از دوستان هم‌کوچه‌‌ایم، پیامک داد تا تماسی فوری باهاش بگیرم. قاصد آمد دم در خانه‌ و پیغامش را جلوی چشمم گرفت تا خودم بخوانم. پیامکش را به واتساپش فرستاده بود و من این نرم‌افزار اسرائیلی و سکوهای مشابه‌ را نداشتم. ناچار بهش زنگ زدم و گفتم: «پیامکت از آمریکا به دستم رسید!» با تعجب پرسید:«آمریکا؟ من واسه رفیق‌مان تو کوچه‌ خودتان فرستاده بودم!» گفتم؛ سِرور واتساپ و اینستا و توییتر و بقیه، توی آمریکاست، این پیامک‌ها از کوچه‌های ما، اول می‌ره به چند تا کشور واسطه تا برسه به گاوچرانهای آمریکایی. برگشت هم باید همین مسیر رو طی می‌کنه! تعجبش بیشتر شد و گفت: «واقعا راست می‌گی؟! نمی‌دونستم!» گفتم حالا که می‌دانی، تکلیفت را با مرجع تقلیدت روشن کن. می‌دانستم مقلد حضرت آقاست و فرقی هم نمی‌کرد که کی مرجعش باشد، چون نظر همه مراجع درین قضیهٔ فقهی یکی است. گفت: «اصلا چه ربطی به مراجع داره؟» گفتم حضرت آقا و سایر مراجع به قاعده «نفی سبیل» و «اعانه ظالم» فرموده‌اند: «استفاده از نرم‌افزارهای آمریکایی و بالاخص اسرائیلی، حرامه و تو هم برای استفاده از آنها، از جیب مبارک، چند چوق ریال یا دلار خرج می‌کنی و آنها با این پول‌ها چه بر سر ملت مظلوم فلسطین که نمی‌آورند! حالا دیگر خود دانی رفیق!». 🖊 منصور ایمانی (صبا) ‌ #⃣ ✊🏻 @jebheh ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ @ravagh_channel ‌ ‌ ‌
هدایت شده از مفاخر گیلان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹سفیر اسلام 🔸 استقبال جالب اوگاندایی‌ها از یک آیت‌الله! 🔸 مراسم جشن ایام میلاد پیامبر در کشور اوگاندا با حضور پرشور مسلمانان و همراه با آئین‌های محلی برگزار شد. 🔹 در این مراسم، سرودهای بومی خوانده شد و مردم، میلاد پیامبر رحمت را جشن گرفتند. 🔹آیت‌الله رضا رمضانی دبیرکل مجمع جهانی اهل‌بیت علیهم‌السلام که به عنوان مهمان ویژه در این مراسم حضور داشت، در جمع پرشور مردم اوگاندا حاضر شد که با آواها و نواهای محلی و صلوات بر محمد و آل محمد همراه بود و جلوه خاصی به مراسم داده بود. 🔸مسلمانانِ بسیاری از کشورها تا یکماه بعد از ولادت پیامبر(ص) مراسم جشن برگزار می‌کنند. 🔸روابط عمومی مجمع جهانی اهل بیت (علیهم‌السلام) ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌🔹ارسالی: حاج داوود محمدزاده همکار مجمع جهانی اهل بیت(ع) و عضو فرهیخته و بصیر رواق ‌ ‌ @ravagh_channel ‌ ‌ ‌
🔹پشت جبهه خدمت می‌کند! وقتی کسی دیر به دیر سر و کله‌اش توی جبهه پیدا می‌شد، به محض این که پا توی منطقه می‌گذاشت، بچه‌ها محاصره‌اش می‌کردند و می‌گفتند: «چه عجب ازین طرفها، راه گم کردی؟». آن وقت یکی پی حرف اولی را می‌گرفت که: «بابا پشت جبهه خدمت می‌کنه، ولش کنین!». رفیق بعدی با تعجب می‌پرسید: «پشت جبهه؟ بارک‌الله، خب حالا چی کار می‌کنه؟». اون یکی می‌گفت: «جونم براتون بگه، بافتنی می‌بافه، مربای هویچ می‌ذاره، ترشی می‌ندازه!» و از این حرفها برایش ردیف می‌کردند. بعد یکی توی جمع، رو بهش می‌کرد و می‌گفت: «احسنت احسنت! چرا تا حالا نگفته بودی پسر، می‌ترسیدی ریا بشه؟!». خلاصه کاری می‌کردند که بیچاره پشت دستش را داغ کند که دیگر مرخصی برود یا یک خط در میان بیاید جبهه. 🔹فرهنگ جبهه، شوخ‌طبعی‌ها جلد اول ۱۳۸۲ - نشر فرهنگ‌گستر ‌ ‌ @ravagh_channel ‌ ‌ ‌
🔹قافلهٔ شوق 🔸راهیان نوراروندکنار آن روز کسی از دوستان آبادانی‌ام را ندیدم، اما در چشم من، همۀ کودکان و نوجوان‌های آبادان، از قامت همان نسل مقاوم، جوانه زده بودند و عطر و بوی آنها را داشتند. نازنین‌یارانی که گاه با آنها توی آلبومم، قرار ملاقات دارم و باهاشان از این درددل‌ها می‌کنم: سلام رفیقان سادۀ قدیمی، با نگاه‌هایی افتاده از حیا، در سال‌های طغیان جوانی. کجایید ای پارسایانِ جوان فرزندان مشهدی‌خالد کربلایی‌باقر حاجیه‌صفورا آی بچه‌های میرزاتقی کجایید که شهر امروز در اشغال نام‌هایی ناآشناست و حرفها بی‌‌سلام آغاز می‌شوند من جوانی دیدم که نام کوچک مادربزرگش را نمی‌دانست اما هفت پشتِ «مِسی» را می‌شناخت و با پیتزا و پپسی رفاقت داشت... وقتم داشت تمام می‌شد و باید بر می‌گشتم مهمانسرا. منزل بعدی اروندکنار بود. ساعت هفت و نیم از جلوی مهمانسرا، سوار دو تا مینی‌بوس شدیم و رفتیم به سمت اروند. چند نفر از اعضاء کاروان، بیتوتۀ دیشب‌شان جای دیگری بود و باید به ما ملحق می‌شدند. فاصله‌شان با ما زیاد بود و چیزی به ساعت قرار نداشتیم. از شانس ما، راه‌بلدِ قافله هم با آنها بود. شک نداشتم که از برنامه عقب می‌افتیم. از دست‌شان شاکی بودم. بغل‌دستی‌ام حالم را که دید، درآمد که: «نگرانی نداره، خدا بخواد سرِ وقت می‌رسن» گفتم خدا اگر بخواد، فقط با طی الارض مگر برسند! دردسر ندهم، از راه‌بلد و آن چند نفر خبری نشد. روح خواجه حافظ شاد! 🔸طی این مرحله بی‌همرهی خضر مکن 🔸ظلُمات است بترس از خطر گم‌راهی و ما هم راه را گم کردیم. برای پیدا کردن محل بازدید، چند بار از جادۀ اصلی به این طرف و آن طرف پیچیدیم، ولی باز برگشتیم سرِ جای اول‌مان. تا اروندکنار ۳۰ کیلومتر بیشتر نبود، ولی ساعت هشت و نیم بود که به آنجا رسیدیم. به عبارتی سی کیلومتر را، یک ساعته طی الارض کرده بودیم! توی پارکینگِ نزدیک اروند، از مینی‌بوس پیاده شدیم. روبه‌روی ما، آن طرف رود، شهر بندریِ «فاو» عراق دیده می‌شد. ساحلش مثل همۀ شهرهای بندری، پر بود از قایق و بلم و لنج‌های صیادی و تفریحی و خانه‌هایی که کمی دورتر از ساحل ساخته بودند. از جایی که ایستاده بودیم، تردد ماشین‌ها و آدم‌ها را توی خیابان‌های فاو راحت می‌دیدیم. عرض رودخانه از پانصد متر و بعضی جاها تا قریب یک کیلومتر می‌شد. در ساحل خودمان، برای وسائط نقلیۀ راهیان نور، که از تمام استان‌ها می‌آمدند، پارکینگ بسیار بزرگی ساخته بودند. به امید رسیدن بلدچی و به‌قول حافظ؛ خضرِ راه، خودمان را با گشت‌زنی توی بازارچه و ساحل خاطره‌انگیز اروند سرگرم می‌کردیم. ولی همراهان کی برسند، با خدا بود! ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ 🖊 راوی‌نویسنده: منصور ایمانی ‌ ‌ ‌ @ravagh_channel ‌ ‌ ‌