🔹دعای صبح صادق
🔸هر گنجِ سعادت که خدا داد به حافظ
🔸از یُمنِ دعایِ شب و وِردِ سَحَری بود
#زمزمه_سحر
#دعای_فرج
#رستگاری
@ravagh_channel
از دلم با گُل آن روضه سلامی برسان
گو براتی ز کرم، بهر غلامی برسان
قصهام بحر طویل است، ملولش منما
به طبیب دل ما، خُردهکلامی برسان
✍️منصور ایمانی(صبا)
#مفاخرگیلان
https://eitaa.com/joinchat/691798023C0216686926
#قم_المقدس
#حضرت_معصومه
#کریمه_اهلبیت
🔹اقتباس از: کانال «مفاخر گیلان» به مدیریت حجةالاسلام عزیزی عضو فاضل و فرهیخته رواق
@ravagh_channel
رواق
🔹قافله شوق 🔸راهیان نور 🔹یادآوری خاطره زمان جنگ 🔸لبنیات یعنی بادمجان و خیار و گوجه فرنگی بعد از دی
🔹ادامه قافله شوق
🔸راهیان نور
🔹سفرنامه
👇
🔹قافله شوق
🔸راهیان نور
🔹سفرنامه
اواخر بهار بود. از جبههٔ «آبتیمور» نزدیک پادگان حمید، آمده بودیم اهواز برای مرخصی روزانه. سه نفر بودیم. مرخصی که میگرفتیم، معمولا دو سه تا کار توی شهر داشتیم؛ اول تلفن کردن به خانواده بود، بعد خرید چیزهایی که بچههای خط سفارش داده بودند و سرآخر رفتن حمام و شستن لباسهای دوغابزده از عرق و خاک. اهواز که رسیدیم، سهراهی خرمشهر از جیپ یگان پیاده شدیم و با تاکسی خودمان را به مخابرات و بعد به حمام رساندیم. هوا داغ بود و یکسره عرق از سر و رویمان میریخت. هر کداممان رفتیم توی یکی از نمرههای خصوصی. آب سرد که به تن داغم میخورد، رعشهام میگرفت و پوست بدنم مورمور میشد. زیر دوش آب سرد همه چیز را فراموش کرده بودم. مخصوصا بمباران هواپیماهای بعثی که اهواز را یک روز در میان، ناغافل میزدند. زیر دوش حمام خوشخوشانم بود که ناگهان صدای انفجاری مهیب و کر کننده، بند دلم را پاره کرد و پشت بندش دوش آب با لولهاش کنده شد و خورد روی ملاجم. فقط شانس آوردم که پنجرۀ کوچک بالای سرم شیشه نداشت و الاّ موج انفجار شیشه را هزار تکه میکرد و هر تکهاش عین سوزن فرو میرفت توی بدن لختم. بوی باروت و گرد و خاک، از همان پنجرۀ بیحفاظ، هجوم آورده بود داخل نمره و داشتم خفه میشدم. از روی تجربه احتمال دادم باز ممکن است دُور و بر حمام را بزنند. باید خودم را فورا از آن دخمصه خلاص میکردم. فرصت پوشیدن لباس را نداشتم، حتی فرصتی که خودم را گربهشور کنم. با عجله لنگی به خودم پیچیدم و آبچکو و شلپشلپکنان از نمره زدم بیرون. توی راهرو پر بود از آدمهای لخت و پتی که سر و تنشان کفآلود بود و فقط با یک تکه لُنگ، ستر عورت کرده بودند. بعضیها چشمشان را که از کف صابون میسوخت، میمالیدند و چون جایی را نمیدیدند، به دُور و بریها تنه میزدند و فریادشان را در میآوردند. بعضی تنه میخوردند و میافتادند و چند تایی روی کف شامپو و صابونِ راهرو، لیز میخوردند و کلهپا میشدند. مخصوصا دو تا مرد تقریبا سنبالا که فرصت نکرده بودند، حتی یه تکه لنگ به خودشان بپیچند، لخت و عور از نمره زده بودند بیرون! بندگان خدا توی این هاگیر و واگیر، شرم و حیا یقهشان را گرفته بود و روی زمین کز کرده بودند. پاها را توی شکمشان جمع کرده بودند و به کارگران حمام التماس میکردند که لنگیچیزی به آنها برسانند. توی این هیاهوی و بلبشو، حمامی سر یکی از کارگرها داد کشید که: «یه چیزی بیارید تا اینها بیصاحاب موندهشون رو کفنپوش کنن!». تنها شانسی که آورده بودیم این بود که همه این آدمهای لخت و عور، از فرزندان ذکور حضرت آدم بودند. هنوز گرد و غبار انفجار ننشسته بود که دو سه نفر از بچههای کمیتۀ انقلاب دهه ۶۰ آمدند و خیال همه را راحت کردند. هواپیما بمبش را روی یکی از خانههای پشت حمام انداخته بود و خوشبختانه کسی توی خانه نبود.
🔸ادامه دارد
#دفاع_مقدس
#راهیان_نور
#سفرنامه
🖊 راوینویسنده: منصور ایمانی
@ravagh_channel
🔹علمدار شعر و ادبیات انقلاب اسلامی
🔸حضور شاعر نامآشنای جبهه جهانی مقاومت و بنیانگزار جشنوارهٔ بینالمللی
«شعر فجر» جناب استاد علیرضا قزوه در حلقهٔ ولائی و انقلابی رواق را مایهٔ افتخار دانسته و به محضرشان خیر مقدم عرض میکنیم.
🔸انشاءالله در روزهای آتی، شرح حال، سوابق علمی، هنری و فرهنگی استاد به همراه گنجینه آثارشان را در کانال رواق منتشر خواهیم کرد. بعونه و کرمه
🔹خادم رواق: منصور ایمانی
🔹شهیدهٔ طوفان
🔸شهادت «هبة ابو ندی» رماننویس محبوب فلسطینیها در حملات اخیر اسراییل به غزه
#فلسطین
#غزه
#شهیدهٔ_الاقصی
#داستان_خونین_فلسطین
🔹ارسالی از: جناب مسعود ایمانی داستاننویس، شاعر، مستندپژوه تاریخ عمومی، مدیر انجمن ادبی «باران» شهرستان خمام و عضو ادیب رواق
@ravagh_channel
12.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹یاد شهیدان و شهید محمدحسین حدادیان در شب جمعه
🔸شهید محمدحسین حدادیان و سه پرسنل مظلوم ناجا شب شهادت خانم حضرت زهرا سلام الله علیها یکم اسفند ۹۶ توسط اعضای فرقه ضاله و داعشیصفت صوفیه (دراویش گنابادی) در خیابان پاسداران تهران به شهادت رسیدند و بیش از ۸۰ نفر مجروح شدند.
🔹جهت عضویت در کانال کلیک کنید👇
https://eitaa.com/joinchat/2122383386C93164d6ab3
@shahidhadadian74
#شهید_مظلوم
#فرقه_ضاله
#دراویش_گنابادی
🔹ارسالی: از والد معظم شهید محمدحسین حدادیان عضو ولایی و انقلابی رواق
.
@ravagh_channel
🔹هاتف سحرگاهی
دوش وقت سحَر از غُصه نجاتم دادند
واندر آن ظلمتِ شب آب حیاتم دادند
چه مبارکسحری بود و چه فرخندهشبی
آن شب قدر که این تازهبراتم دادند
هاتف آن روز به من مژدهٔ این دولت داد
که بدان جور و جفا صبر و ثباتم دادند
همّت حافظ و انفاسِ سحرخیزان بود
که ز بندِ غمِ ایّام نجاتم دادند
#هاتف_سحر
#زمزمه_نجات
#مژده_دولت
@ravagh_channel
🔹از تَرَک های کفِ دستِ بیابان چه خبر؟
از شب کوچه و از صبح خیابان چه خبر؟
بی خبر نیستم از ایمان، از نان چه خبر؟
دلتان پنجرهٔ بازترین، رو به خداست
قاصدک! راستی از«رحمت» و «باران» چه خبر؟
آفتابی است هوای دل «قیصر» آیا؟
بچهها خوباند؟ از خانه «سلمان» چه خبر؟
یادم از شعر «سهیل» آمد و شور «ساعد»
گفتم از این چه خبر داری و از آن چه خبر؟
«بهمنی» باز غزل میخواند؟ میخندد؟
از کتاب دل صد پارهٔ «عمران» چه خبر؟
«منزوی»های جوان باز غزل میگویند؟
«آسمان»، «فاضل» از تک تک یاران چه خبر؟
راستی کاستِ «کاکایی» بیرون آمد؟
از ترانه چه خبر داری؟ از «ایمان» چه خبر؟
در خبر خواندم «شوریدهٔ» شیدا هم رفت
دوستان! راستی از حال «پریشان» چه خبر؟
تا پری گفت کسی، یاد «فرید» افتادم
گفتم از «خسرو» خوبان صفاهان چه خبر؟
«مرتضی» باز که این شبها بیخوابی تو!
از «شفیعی» چه خبر؟ هان ز خراسان چه خبر؟
چون غم کوه، غم کوه، بزرگ است غمت
از تَرَکهای کفِ دستِ بیابان چه خبر؟
دفتر خاطرهات پر شده از صبح و سلام
کس نمیپرسد از گریهٔ پنهان چه خبر!
دیدن هند به یک بار میارزد، ای ماه!
از خراسان چه خبر داری؟ از ایران چه خبر؟
🔹استاد فرزانه، شاعر جبهه جهانی مقاومت
دکتر علیرضا قزوه عضو فرهیخته رواق
@ravagh_channel
🔹امدادگر
رستهام توی جبهه امدادگری بود. دیگر حرفی نبود که به ما نزنند:
- برادر! تو رو خدا حواست به بادگیرم باشه، برنداری برای یه ترکش ناقابل، قیچی قیچیش کنی.
- فلانی! وقتی دیدی بیحرکت رو زمین افتادهم، نذاری بری و خیال کنی شهید شدم! اول نبضم رو میگیری، بعد پلک چشمم رو بالا میزنی، قشنگ سر فرصت برام قندآب درست میکنی. چون ممکنه از شدت ترس، بیهوش شده باشم. خلاصه ما رو شکلاتپیچ نکنی!
آن یکی میگفت:
- ببین این شاهرگ منه، با شست پام اشتباه نگیری موقع بستن. من زود خفه میشمها!
آن قدر میگفتند تا اشکم را در میآوردند. کاری میکردند که بگم «من اصلا نمیخوام امدادگر باشم. میرم مثل بقیه تفنگ برمیدارم!».
🔹فرهنگ جبهه، شوخطبعیها
جلد سوم ۱۳۸۰ - نشر فرهنگگستر
#دفاع_مقدس
#جبهه
#شوخطبعی
@ravagh_channel
16.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹سفیر اسلام در سرزمین بلال حبشی
🔸مؤذن دلبسته پیامبر(ص)
🔹ماداگاسکار؛ از دلدادگی به اهلبیت(ع) تا گریه با سرود «سلام یامهدی(عج)»
🔸جلوههایی از استقبال مردم ماداگاسکار از آیتالله رمضانی دبیرکل مجمع جهانی اهلبیت(ع) در سفر به این کشور
برای پیوستن به کانال خبر خُــــــــــبره از لینک زیر استفاده کنید:
#خبر_خُبره
💠 https://eitaa.com/khabarekhobre01
#آفریقا
#رسالت_جهانی_اسلام
#آیةالله_رمضانی
#بلال_حبشی
🔹هنر تبیین
🔹هنر معماری
🔹هنر رسانه
@ravagh_channel
رواق
🔹قافله شوق 🔸راهیان نور ظهر ساعت دوازده به شلمچه رسیدیم. از ماشین پیاده شدم و از همانجا در غرفۀ شه
🔹ادامه قافله شوق
🔸راهیان نور
👇