فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨﷽✨
پروردگارا!
آرامش راهمچون
دانه های باران !
آرام وبیصدا
به سرزمین قلب
کسانی که برایم!
عزیزند بباران!
سلام و صبح یکشنبه تون بخیر!
@ravankhob 🌹
#زعفرجنی
قسمت دوم
#معرفت_زعفر_جنی
ای امیر! شنیدیم که اهل و عیال آن بزرگوار، میان خیمه ها صدا به العطش! العطش!
بلند داشته اند و چون این واقعه را دیدیم فوری خودمان را به بئر العلم رسانیدیم تا تو را خبر کنیم که اگر ادعای مسلمانی می کنی بیایی در برابر نامسلمانان از پسر پیغمبر (ص)
دفاع کن که می خواهند نور چشمان امیرمؤمنان را بکشند.
زعفر تا این سخن را شنید، تاج شاهی را بر زمین زد، لباس دامادی خود را پاره نمود، طوایف جن را با سلاح های آتشین برداشت و از بئرالعلم به سوی کربلا حرکت کرد.
جناب زعفر حکایت رسیدن به محضر امام حسین (ع) را برای یکی از علما تعریف نموده
که مرحوم دربندی مفصلاً آن قضیه را در کتاب مقتلش آورده:
زعفر گفت: وقتی وارد زمین
کربلا شدم دیدم از چهار فرسخ تا چهار فرسخ، لشگر دشمن، امام و یارانش را محاصره کرده اند
همچنین دیدم که فوج عظیم ملائکه که به شمارش نمی آمدند، پَر در پَر ایستاده اند.
در یک سمت، منصور ملک با سپاهی از ملائکه و در یک طرف میکائیل با سپاهی از ملائکه،
در طرف دیگر اسرافیل با گروه عظیمی از ملائکه، همچنین ملک الرّیاح و ملک البحار و
ملک الجبال و ملک دوزخ و ملک النار و ملک العذاب با لشگر خود منتظر اجازه و فرمانند.
ارواح صد و بیست و چهار هزار پیغمبر از حضرت آدم(ع) تا حضرت خاتم(ص) هم صف
کشیده اند. حضرت خاتم انبیاء (ص) آغوش گشوده و می فرماید: «العجل العجل
انّا مشتاقون»: فرزندم شتاب و عجله کن که ما بسیار مشتاق تو هستیم».
امام با گوشه چشم به سوی من نگاه کرد، من لشگر خود را عقب گذاشته و خود را به حضور
رساندم، رکاب بوسیدم و بر امام (ع) سلام نمودم، حضرت جواب سلام داد و فرمود: زعفر
کجا بودی؟ عرض کردم قربانت گردم، در بئرالعلم مجلس عروسی داشتم. خبر از این واقعه
شما نداشتم، خبر بی کسی و غریبی شما را که شنیدم با سی و شش هزار جن آمده ام تا یاری شما نمایم.
حضرت فرمود: وفای شما جنیان از آدمی بیشتر است. خدا و رسول از تو راضی باشند،
خدمت تو را خداوند قبول نموده، لازم به زحمت تو نیست، چرا که این ها همه ملائکه فتح
و ظفرند. عرض کردم: قربانت شوم چرا اجازه نمی دهی با آنان بجنگیم؟ حضرت فرمود: شما
آن ها را می بینید ولی آن ها شما را نمی بینند و این از جوانمردی به دور است.
زعفر عرض کرد: آقاجان! ما هم به صورت انسان ظاهر می شویم، اگر هم کشته شویم، در راه
خدا کشته و شهید شده ایم.
حضرت اجازه ندادند و به زعفر فرمودند بجای خودت برگرد
@ravankhob 🌹
🌸🌸🌾🌼🌾🌸🌸
با افکار زیبا زندگیتان را تغییر دهید
۱- تصمیم بگیرید که شاکر و قدردان باشید.
بارها و بارها این کار را انجام دهید.
۲- بیش از حد نگران اتفاقات پیش رو نباشید.
شاید مدام فکر کنید که در گذشته باید کار دیگری انجام می دادید
اما به یاد داشته باشید نباید در این افکار غرق شوید
و از لحظه اکنون غافل شوید.
۳- شما نمی دانید که آینده چه چیزی برایتان به ارمغان دارد
پس بهترین کار این است
که بهترین استفاده را از زمان حال داشته باشید.
۴- دو چیز بیش از بقیه، روزتان را می سازد؛
اولی صبر و شکیبایی و دومی دیدگاه شما به زندگی.
۵- صبر کردن به معنای انتظار کشیدن نیست
بلکه به این معنی است
که در هنگام تلاش کردن برای رسیدن به خواسته خود
همواره نگرشتان را مثبت نگه دارید.
@ravankhob 🌹
🌱🕊
⭕️✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی
🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂
🍃
#مراسم_عروسی_بود
پیرمردی در گوشه سالن تنها نشسته بود که داماد پیشش آمد
و گفت:
سلام استاد آیا منو میشناسید.
💢معلم بازنشسته جواب داد:
خیر عزیزم فقط میدانم مهمان دعوتی از طرف داماد هستم.
🔻و داماد ضمن معرفی خود گفت:
چطور آخه مگه میشه منو فراموش کرده باشید
یادتان هست سالها قبل ساعت گران قیمت یکی از بچهها گم شد و شما فرمودید :
که باید جیب همه دانشآموزان را بگردید و گفتید همه باید رو به دیوار بایستیم و من که ساعت را #دزدیده بودم
از ترس و خجالت خیلی ناراحت بودم که شما ساعت را از جیبم بیرون میآورید
و جلوی دیگر معلمین و دانشآموزان آبرویم را میبرید،
ولی شما ساعت را از جیبم بیرون آوردید
ولی #تفتیش جیب بقیهی دانشآموزان را تا آخر انجام دادید
و تا پایان آن سال و سالهای بعد در اون مدرسه هیچ کس موضوع #دزدی ساعت را به من نسبت نداد
و خبردار نشد و شما آبروی من را نبردید. ‼️
💢استاد گفت:
باز هم شما را نشناختم!
ولی واقعه را دقیق یادم هست ...
چون من موقع تفتیش جیب دانشآموزان #چشمهایم👀 را بسته بودم.
🔸تربیت و حکمت معلمان، دانشآموزان را بزرگ مینماید.
🙏💜درود بفرستیم به همه معلم هایي كه با روش درست و آموزش صحيح هم بذر علم و دانش را در دل و جان شاگردان مي كارند و هم تخم پاكي و انسانيت و جوانمردي را.
🍃
🌺🍃
@ravankuob 🌹
✨﷽✨
امام سجّاد عليه السلام:
گناهانى كه از استجابت دعا جلوگيرى مى كنند عبارتند از: بد نيّتى، خبث باطن، دورويى با برادران، باور نداشتن به اجابت دعا، به تأخير انداختن نمازهاى واجب تا آن كه وقتشان بگذرد، تقرّب نجستن به خداوند عزّ و جلّ با نيكوكارى و صدقه، بد زبانى و زشت گويى
ميزان الحكمه جلد4 صفحه287
@ravankhob 🌹
سه قانون طلایی در زندگی :
کسی راکه به شما
یاری میرساند ، فراموش نکنید .
نسبت به کسی که شما را
دوست دارد ،کینه نورزید .
به کسی که شما
راباور دارد خیانت نکنید
@ravankhob 🌹