#پاسخ استاد هوشیاری متاسفانه امروزه مد شده و هر کسی در هر چیزی نظر میدهد. این سخنان اشکالات زیادی دارد و لازم است دقیق و عالمانه و متخلقانه زیربنای این حرفهای سست زده شود.

#پاسخ استاد مهکام وقتی یه نفر مانند حسن عباسی با اون دکترین استراتژیک کذایی اش به خودش اجازه بدهد از علامه طباطبایی رحمه الله علیه گرفته تا فروید را تحلیل کند و زیر سوال ببرد، دیگر نمی شود علمی حرف زد و سنگ روی سنگ بند نمیشه. مشکل ایشون ارزیابی نا آگاهانه و بدون علم است و اگر اگاهانه و منصفانه نقد کند هیچ کس منکر نمی شود تخطئه هم نمی کند

🌴🌴🌴🌴🌴🌴 #پاسخ استاد هادی سلام علیکم من در مورد ایشون قضاوت ندارم اما خودم نگرانی های جدی دارم: ۱. وقتی مبانی هستی شناختی و انسان شناختی روان شناسان از جمله فروید، تا این حد با مبانی اسلام فاصله و تضاد داره، چطور ما به راحتی باور می کنیم این رویکردها و تکنیکها قابل استفاده اند. ۲. با واسطه نسبتا موثق شنیده ام که علامه مصباح فرموده اند: اینها که شما مشاورین انجام می دهید عندالپیاژه و عندالفروید درست است، آیا عندالله هم مقبول و صحیح هست؟ * لطفا با تخطئه افراد از جمله ایشون، خیال خودمون رو راحت نکنیم‌. پاسخ استاد هادی به استاد عبدی: جناب آقای عبدی بزرگوار سلام علیکم همین قدر که عرض بنده را لایق بررسی دانستید ممنون و خوشحالم. در آنچه فرمودید کاملا با شما موافقم بنده هم شبیه به شما، از تکنیکها بهره میبرم و مخاطبان عمدتا مذهبی هم راضی و خشنود از نتایج بهره میبرند.‌ آنچه بنده به عنوان نگرانی مطرح کرده ام ۱. بی توجهی به اختلاف شدید و تضاد در مبانی هستی شناسی و انسان شناسی میان اسلام و روان شناسی، عوارض جبران ناپذیر دارد. ۲. در به کارگیری برخی از این تکنیکها و شیوه ها گاهی بی دقتی هایی میشود که مسلماً و یا به احتمال زیاد قابل انطباق با مبانی اسلام نیستند و متاسفانه انگار حساسیت زدایی شده و متدینین و طلاب هم بی توجهی می کنند. * باز هم تاکید میکنم که بنده هرگز زحمات اندیشمندان و پیشگامان روانشناسی حتی معاندین با دین را، نادیده نخواهم گرفت و اگر تکنیک قابل استفاده و قابل اعتمادی داشته باشند حتما استفاده خواهم کرد. با احترام مهدی هادی

#پاسخ استاد عبدی سلام بر استاد هادی عزیز در پاسخ نگرانی این عزیزان به نظر می رسه ما خیلی هم چشم و گوش بسته نیستیم. بررسی میکنیم اگر احساس کردیم درست میگن خوب میپذیرم و اگر نتوانستیم دفاع کنیم کنار می گذاریم. مثلا تکنیکی را که جونز برای خاموشی استفاده کرد استفاده کردیم نتیجه هم گرفتیم . چرا باید شک کنیم که روز قیامت نمی تونیم پاسخ بدهیم. من توی درمان وسواس از شیوه ERP استفاده میکنم. بارها شاهد اشک شوق مراجعانمان و خانواده آنها بوده ایم. خوب روز قیامت با ما چه میکنند؟ میگند چرا با یک تکنیک کمک کردید زندگی ایشان خوب شود؟ در مراجعین افسرده نوعا از تکنیک های فعال سازی رفتاری استفاده میکنم. بارها با این تکنیک افسردگی فرد خوب شده یا لااقل از حالت حاد به سطحی رسیده که فرد زندگی رضایت بخشی دارد. چرا من روز قیامت در پیشگاه الهی سربلند نباشم. حالا اولین جرقه های اینها را ممکن است کسانی زده باشند که ایمان مناسبی ندارند. مراجعین ما معمولا مذهبی هستند هیچ کدام نه دینشان را از دست دادند و هیچ وقت در این چند سال هیچ کدام از مراجعین ما را متهم به روان شناسی غربی هم نکردند. به همین خاطر استفاده از راهبردها و تکنیک هایی که تعارضی با دین ندارند مشکل دینی ندارند. مضافا بسیاری از این راهبردها و تکنیک ها پیش تر از این هم در فرهنگ های مختلف وجود داشته و روانشناسان از آنها الهام گرفته اند. به فضایل ۲۴ گانه پیترسون و سلیگمن توجه بفرمائید. پایه نظری ذهن آگاهی را ملاحظه بفرمائید. و .... در عین حال جای نقد و بررسی هم باز است. اما متاسفانه گاهی برخی نظراتی میدهند که زحمت ما را افزون میکنند.

#پاسخ استاد علی گلی عرض سلام و احترام خدمت اساتید و دوستان و قبولی طاعات و عبادات و تبریک پیشاپیش عید فطر تقلیل دادن روانکاوی به اعتراف به گناه، بی انصافی درباره این نظریه گسترده و فعال است این نظریه روان درمانی را ارایه داده که علاوه بر درمان اختلال، کل شخصیت رو مورد تغییر و اصلاح قرار میده هرچند نقدهای جدی بر این نظریه وارد هست و چشم گوش بسته تابع این نظریات نیستیم ولی تفاوتش با درمان های سطحی خیلی زیاد هست. قرآن کریم خودش را کتاب «شفا لما و صدور» معرفی می‌کند یعنی مدعی درمانگری بیماری های روحی و روانی انسان هست. چند سالی که با عنوان «الگوی نیازهای بنیادین در قرآن کریم» تحقیق داشتیم نه تنها الگوی جالب بلکه اعجازهای روانشناختی از این کتاب شریف به دست آمد به نظر بنده تفاوت درمانگری اسلامی و تغییرات اینجا نسبت به غیر بسیار فراتر است

#پاسخ استاد امیری نیز نگرانیها را قابل تامل میدانم. وقتی راجرز مثلا هویت دینی را عاریتی میداند و به عبارت دیگر از خودبیگانگی میداند یا وقتی که در دیدگاه فروید دین روان آزردگی تلقی میشه و ریشه آن ترس یا ..... دانسته میشه، چگونه میتوان انسان را درمان کرد؟ اصلا درمانی که اینها میگویند مراجع را به کدام سمت خواهد برد؟ البته مکتب‌های گوناگونی در روانشناسی وجود دارد که برخی به مبانی اسلامی نزدیکتر و برخی دورتر هستند. منتها غرق شدن در روانشناسی بدون توجه به مبانی اسلامی تواند نگرانی‌های زیادی تولید کند.

#پاسخ استاد قدیری برخی از دوستان و اساتید روان شناس وقتی به مبانی روش شناسی و معرفت شناسی روان شناسی غربی و.....اشکال می شود گارد می گیرند وقتی دانشجویان و اساتیدی با آن مبانی رشد می کنند بزرگ می شوند و از سویی خالی و عاری از باور دینی باشند حاصلش این می شود که برای دفن جوجه های یک روزه تحلیل روان شناختی در پیج ها و کانال ها نوشته می شود ولی برای قتل عام مردم یمن و افغانستان و سوریه و عراق چیزی نمی نویسند. گر معرفت دهندت بفروش کیما را گر کیما دهندت بی معرفت گدایی 2️⃣ نقدی بر سخنان دکتر عباسی 🌸روان‌شناسان و مشاوران موحد و سكولار ماشين‌سواري براي حفظ تعادل چهار چرخ لازم دارد. انسان متعادل نيز هم چهار بعد تحول و رشد دارد: بعد جسمي، بعد ذهني (رواني)، بعد اجتماعي و بعد معنوي. روان‌شناسي علم مطالعه رفتار و فرايندهاي ذهني (رواني) است. نظريه‌هاي روان‌درماني و مشاوره، علم، تخصص و هنري است كه در خدمت سلامت و بهداشت روان هستند. بدون اين علم روان‌شناسي بهداشت روان (پيشگيري، درمان، بازآفريني و..) فرد و جامعه در خطر است. هرگز نمي‌شود خدمات طاقت‌فرساي يونگ، آدلر، بك، اليس، پياژه، خانم دكتر دادستان، دكتر منصور، دكتر شريعتمداري و..را به بشريت ناديده گرفت؟! ولي نبايد از بعد معنوي و فطري خود هم غافل باشيم و فقط به برخي ابعاد شخصيت و رشدي انسان نگاهي كاريكاتوري داشته باشيم. سير توجه به مشاوره و روان‌شناسي ديني و روان شناس دين و روان شناسي معنويت گرا و مذهب اخيرا افزايش يافته است.[1] در گرايش‌هاي علمي ديگر كه نظريه‌هاي غربي را وحي خطاناپذير مي‌دانند و دين را نامعتبر مي‌دانند وجود دارد يعني جدايي دين از علم (ساينس) و شؤون اجتماعي زندگي از اصول ومباني آنهاست. در يك مناظره تلويزيوني در شبكه دو، اقتصادداني با صراحت و رسما مي‌گفت در شأن آيت‌الله جوادي نيست درباره بانكداري نظر بدهد برود در حوزه علميه درسش را بدهد. متأسفانه در حوزه روان‌شناسي دانشگاه، معمولا روان‌شناس و مشاور سكولار تحويل جامعه مي‌دهد. اغلب آنها كل dsm و نظريه هاي روان درماني و مشاوره را تماما مثل وحي منزل قبول دارند، ولي حساس هستند مبادا نظر فقهي دين درباره روان‌شناسي، مشاوره و يا تكنيك ها بيان شود. از نظر روان‌شناسان متدين و روان‌شناسي‌اسلامي، روان‌شناسي و دين در بسياري از اصول و روش‌ها و مباني و اهداف با هم همسويي دارند و دين و روان‌شناسي خدمات متقابل زيادي دارند. اين طور نيست كه گفته شود به طور كلي نظريه‌هاي روان‌شناسي و مشاوره گمراه كنند و يا بي‌فايده است. در بسياري از موارد تعارض دين و روان‌شناسي ظاهري و قابل حل است ولي جايي كه روش و يا آموزه‌اي از روان‌شناسي با دين تعارض لاينحل (نه ظاهري) داشته باشد، دين كه متكي به وحي خداناپذير است مقدم است نه علم كه امروز رد مي شود فردا اثبات. بنابر تماس‌هاي تلفني كه مردم با مراكز مشاوره‌هاي تخصصي ـ ديني مانند مركز مطالعات و پاسخگويي به شبهات و مركز ملي و... داشته اند مراجعان زيادي گزارش‌ مي‌كنند كه ضمن برخي از مشاوره‌ها، تكنيك‌ها و صريحا توصيه‌هاي خلاف شرع مي‌شود كه اگر روان‌شناس به همان dsm5 عمل مي‌كرد خلاف مؤلفه فرهنگي را در مشاوره لحاظ مي‌كرد و چنين كاري براي فردي متدين نمي‌كرد. بنابراين افراد ديندارحتما قبل از مشاوره بررسي كنيد ببينيد آن مشاور و يا روان‌شناس موحد و متدين هم هست يا نه؟ يا حداقل به متخصص كه توصيه ضد ديني دارد بگوييد كه از انجام خلاف شرع به شدت حذر مي كنيد و باورهاي ديني به عمق شخصيت شما رسوخ كرده است.

#پاسخ استاد حسینی سده به نظر بنده تو این دنیای پر از نظرات مختلف که حتی تو خود روان شناسان هم فروید رو نقد می کنند چه برسه به افرادی غیر روان شناس، توصیفی فکر کنیم بهتر از قضاوتی است.

#پاسخ استادامامیان.(حقیر.کارشناس ارشد روانشناسی بالینی..سطح یک حوزه) شما با یک بررسی میدانی و ساده متوجه خواهید شد که در کلینیکهای درمانی که روانشناسان و حتی طلاب روانشناس فعالند و خدمت میکنند،تاکتیک بر محتوا غلبه داره. و محتوا هم مسموم به مبانی فرد گرایی غربی میباشد.شما در کمتر مشاوره ای از کسانی که تحصیلات اکادمیک دارند اثری از سوق به سمت خدا مشاهده میکنید..ائمه علیه السلام که در این مشاوره ها قطعا هیچ جایگاهی ندارند. مبانی غربی علامت شناسی خوبی دارند،ولی قطعا مناسب درمان روح و روان انسان بر اساس خدا محوری نیستند،و گاهی به طور مستقیم فرد را متمرکز بر خود و به سمت تفکر فرد گرایی محض سوق میدهند.(اعتماد به نفس جایگزین اعتماد بخدا شده است) در کلینیک های ما مبانی غنی الهی ما جایگاهی ندارند.. جسارت بنده رو ببخشید.

#پاسخ استاد اکبری سلام مراجعی داشتم پیش همین شاگردان فرویدی و.... که تحصیل کرده امریکا بود مشکلی با همسرش داشت توصیه روانشناس زندگیت را داشته باش و برای اینکه حست مثبت بشه معشوقه ای هم داشته باش ....... این قابل دفاع است ؟ جای نگرانی نیست؟

#پاسخ استاد آرمده سلام علیکم درباره نظر آقای حسن عباسی درباره روانشناسی غربی به چند نکته اشاره میکنم. مقام معظم رهبری نظرات جامعی درباره علوم غربی دارند که این نظرات در مجموعه‌هایی جمع‌آوری شده و در دسترس است. ماحصل این نظرات اینه که با دقت در علوم غربی تحقیق و پژوهش صورت بگیرد. در پایان آنچه مطابق با مبانی دینی‌ست، از اونها استفاده بشه و آنچه که با مبانی دینی ما در تضاد هست رو دور بریزید. درباره روانشناسی غربی باید عرض کنم که منصفانه حدود ۶۰ درصد (تقریبی) این علوم منبعث از فطرت انسانی با مبانی دینی ما سازگارست. (فطرت الله التی فطر الناس علیها لا تبدیل لخلق الله) یعنی شاید این روانشناسان به دین توجهی نداشتند اما براساس فطرت انسانی محصولات علمی آنها با مبانی دینی ما سازگار است. و شما می‌توانید بر اساس آیات و روایات مسلم دین اسلام مویداتی برای آنها پیدا کنید. اما بخشی از محصولات علمی آنها مبتنی بر عقل جزئی نگر بشری به خطا رفته و با مبانی دینی ما سازگار نیست. ما هم از آنها استفاده نمی‌کنیم. هیچ فردى یکسره بر حق یا بر خطا نیست، بلکه هر انسانى از جهتى بر حق و از جهتى بر خطاست. (غیر معصوم) اگر صرف بیگانگی محصولات علمی دلیل بر انکار آنها بود، پیامبر اکرم ص توصیه بر استفاده از آنها نمی‌فرمودند. در ضمن به نظر میرسه اگر بدون سوءگیری و ... به مطلب توجه کنیم، میبینیم عرصه‌های ارزشمندی برای پژوهش و کار علمی در علوم غربی وجود دارد که زمینه آن توسط همین روانشناسان فراهم شده. پس ولو ما با نظریه‌ها و تکنیک‌های آنها موافق نباشیم، می‌توانیم از این زمینه‌ها بهره ببریم و مبتنی بر مبانی دینی کارهای ارزنده‌ای انجام دهیم. در پایان توصیه‌ای به امسال آقای عباسی دارم: بهتره به حدیث شریف امام حسین علیه السلام توجه داشته باشند که فرمودند: (لا تتکلم فی ما لایعنیک؛ در اموری که به شما مربوط نمیشه و در آن تخصصی ندارید اظهار نظر نکنید). همچنین در احادیث شریفه قدری اندیشه داشته باشند: صادق آل محمّد ـ ع ـ فرموده است: کسى که به هر پرسشى پاسخ دهد، قطعاً دیوانه است. امیرالمؤمنین على ـ ع ـ مى فرماید: اگر کسى که نمى داند سکوت کند، اختلاف از میان مى رود.

#پاسخ استاد جیرانی علیکم طاعات همه عزیزان و اساتید قبول حق ۱.بدون تخصص وارد نقد یک علم یا نظریه شدن کار اشتباهی است و آقای دکتر عباسی مشخص است که تسلطی بر نظریه فروید هم ندارد... ۲.از طرفی به نظر می رسد اصل نقدهایی که آقای دکتر عباسی بیان میکنند (ولو اینکه بلد نیستند درست تبیین کنند) به آنچه که در جامعه دانشگاهی(دروس دانشگاهی) و آنچه که در کلینیک های غیر حوزوی اتفاق می افتد وارد است...(الا معدود روانشناسانی که خودشون دیدگاه توحیدی خوبی دارند و تجویزهای غیر شرعی نمی کنند). ۳.همه هم قبول داریم که برخی تکنیک هایی که غربی ها گفتن، مغایر با اسلام نیست ظاهرا... ولکن! خدا رحمت کند آیت الله علامه مصباح رو در آخرین دیدار با طلاب روانشناس توصیه کردند که شما اورژانسی استفاده کنید از این درمان ها و تکنیک ها اماااااا در اینجا باقی نمانییید... وقتی ما خوشحال به این باشیم که چند نفر از مراجعانمون درمان میشن ممکن است دچار یک اشتباه راهبردی کلان بشیم و همین درمان ها رو اصل بدانیم (ولو ناخودآگاه). ۴.پیشنهاد: ظاهرا جز با کار تشکیلاتی و جهادی، امور مربوط به اسلام، سر و سامان نمیگیره، علم مشاوره اسلامی هم یکی از این امور... کاش در این زمینه هم، اساتید توانمند میتونستند وقت جهادی بگذارند، گروه تشکیل بدهند و طلبه محقق تربیت کنند...