eitaa logo
حاج حسین ناظری
1.1هزار دنبال‌کننده
812 عکس
463 ویدیو
16 فایل
❇️محتوای شهدایی ♦️خدمات تخصصی یادواره های شهدا ❇️آموزش سخنرانی و روایتگری چند رسانه ای ♦️برنامه ها و فعالیت های فرهنگی حاج حسین ناظری 📣 فعالیت های دیگر استاد @hosh110 زیلینک https://zil.ink/ravyfer ارتباط مستقیم با حاج حسین ناظری : @ravyfer
مشاهده در ایتا
دانلود
❌سئوالات خود را دراین رابطه بپرسید👈 @ravyfer
🔸رهبر معظم انقلاب در دیدار رمضانی دانشجویان 📚حتما کتاب‌های شرح حال شهدا را بخوانید 🔹در دوران دفاع مقدس دو فرصت تعالی و عروج بصورت مشترک در کنار هم قرار گرفتند 🔹جوانهایی که وارد میدان جنگ شدند حرکتشان و اوج‌گیری‌شان جوری بود که فردی مثل امام راحل ، که سالهای متمادی سلوک و عرفان را تجربه کرده بود به حال آنها غبطه میخورد من نمیدانم شماها شرح حال این شهدا را و این کتابها را میخوانید؛ یا نه 📝من میخوانم و اشک میریزم و استفاده میکنم برای من حقیقتاً استفاده دارد. 🔹شما یکی از کارهایی که میکنید حتماً همین باشد شرح حال این شهدای عزیز را بخصوص بعضی‌هایشان را که خیلی معنویت دارند بخوانید. @ravayatf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️فقط جهت اطلاع ! ♦️می خواهید بدانید راز موفقیت شهدا چه بوده است⁉️ این لحظه کوتاه را ببینید!👆 آیا شما هم امروز وقتی می خواهید پروژه ای ، طرحی و عملیاتی را آغاز کنید اینچنین استغاثه می کنید⁉️ ! @ravayatf
♨️♨️♨️ چیست؟ 🔹بزودی دراین مورد درکانال سخن خواهیم گفت
4_5972070656932580155.mp3
4.11M
♦️✅درآخرین شب ماه مبارک رمضان با این نوا می کنیم ! @ravayatf
من بی خیالم⁉️ 😌راستش را بخواهید دوستان به من می گویند تو خیلی "آدم بی خیالی" هستی ! و این عکس را هم مصداقی از این خصلت می دانند . 📌 اینجا ارتفاعات استان سلیمانیه عراق در عملیات بیت المقدس2 (زمستان 66) است. 🙁 می گویند اینکه درآستانه اعزام به خط مقدم باشی و اینجوری دستهایت توی جیبت با آن کلاه بافتنی و آن قیافه مخصوص! عین "" است . 😐حتی دوستان ،زندگی امروزم را هم مصداقی بی خیالی می دانند اینکه آدم ، بی خیال جذابیت های مادی زندگی و بی خیال زحمتی که برای خانواده ایجاد می شود یک روز در باشی و روز بعدش سر از دربیاوری و فرداش قرار باشد در برنامه اجرا کنی عین بی خیالی است ! ☹️ آنها مدعی هستند آدم بازنشست که شد باید کنار خانواده باشد نه اینکه هر روز ساکت را ببندی و عازم گوشه ای از ایران ! ... که چی ؟! ... می خواهی باشی ! ... نمی دانم . بنظر شما من بی خیالم ⁉️ 😃شب عیدی منتظر نظر شما هستم 👈@ravyfer @ravayatf
سلام . عید شما مبارک . بعداز پست قبلی با عنوان "بی خیالی " پیام های زیادی از جانب شما خوبان دریافت شد که بعضی هاش رو در کانال تقدیم می کنم 👇
شما هم نظر بدید لطفا @ravyfer
✅داستان دنباله دار "" 💔قسمت ✍️بقلم : 👇👇👇 @ravayatf
✅داستان دنباله دار "" قسمت آهسته سرکی کشیدم . میدان صبحگاه با پرچم های سه رنگ جمهوری اسلامی و پرچمهای یا حسین و یا زهرا عجیب زیبا بود . نسیم ملایمی در حال وزیدن بود . چند اتوبوس کنار میدان توقف کرده بودند و مسافران آنها که عمدتاً زن بودند توی میدان پراکنده بودند دیده می شد . تازه فهمیدم که زهرا همراه اردوی بازدید از جبهه که آنروز به صورت بسیار محدود برگزار می شد به همراه بسیج محل برای دیدار از جبهه ها به منتطقه آمده بود . خوب نگاه کردم زهرا با چادر مشکی کنار یکی از پرچم های قشنگ سبز رنگ که کلمه « یا زهرا » روش نوشته شده بود ایستاده بود و داشت انتظار من را می کشید . تا به حال او را آنقدر زیبا و جذاب ندیده بود . نگاه زهرا به همان طرفی بود که من داشتم می آمدم . لحظاتی به فکر و خیال گذشت و من مانده بودم که چه کنم ! علاقه من به زهرا یعنی همسری که با تمام وجود او را دوست داشتم ضمن اینکه طبیعی بود در این موقعیت شکست همه تلاش های صورت گرفته مرا برای دور شدن از مادیات راهم ثابت می کرد یک لحظه پا پس کشیدم و در آستانه بازگشت بودم که دوباره با ندای ذهنی آشنای دیگری منصرف شد م . مانده بودم که چگونه خود را از این مخمصه رها کنم که صدای بلند گوی میدان مرا به خود آورد : -خواهران بسیجی هر چه سریعتر به اتوبوس ها سوار شوند . -نمی دانم چه اتفاقی افتاد که یک لحظه دلم برای زهرا سوخت و نخواستم با این همه انتظار نا امیدش کنم بنابراین با سرعت به طرفش رفتم . حالا کم کم نگرانی همراه با قطرات اشک درچهره اش آشکار بود . مرا که دید گل از گلش باز شد و گفت : -سلام آقا حمید ! -نفس زنان گفتم :« سلام زهرا ... شما کجا و اینجا کجا ؟» و زهرا هنوز خواست حرفی بزند ادامه دادم : -کی آمدید ؟ و او هم با خنده ملیحی جواب داد که نیم ساعت پیش ودیگر نپرسیدم که چرا به این زودی دارند می روند که خودم در این موقعیت حساس جبهه جوابش را می دانستم و مواظب هم بودم که سخنی نگویم که اطلاعاتی را از جبهه و جنگ به زهرا داده باشم که ناخواسته به دست دشمن برسد و کار را بر بچه ها سخت کند هر چند که به زهرا اطمینان داشتم اما امر فرمانده بود و اطاعت آن واجب . نمی دانستیم در این مدت کوتاه چه باید بگویم زهرا در آخر هر جمله اش اشکی از گوشه چشمش خارج می شد و خودم هم حال و روز بهتری از او نداشتم دیدار ما خیلی زود تمام شد و زهرا به طرف اتوبوس به راه افتاد . چند قدمی که رفته بود برگشت و قرآن کوچکی که خودم بهش داده بودم به من داد و گفت : - آقا حمید هر چه فکر کردم این پیش شما باشه بهتره ... انشالله پشت و پناهتون باشه! و بعدش هم خیلی آرام راهش را کشید رفت . زهرا آنقدر آرام و نرم روی رملها راه می رفت که انگار روی ابرها راه می رود یک لحظه در خیالاتش غرق بودم که بوق اتوبوس دور شدنش را نوید داد! . حتماً می پرسید چرا « نوید» ؟ نوید این که من بعد از خلصه چند دقیقه ای دوباره داشتم به دنیای معنویت و صفای جبهه باز می گشتم و این برایم خیلی جالب بود . احساس می کردم ماهی ای بودم که یک لحظه از آب بیرون افتاده باشد و به سمت دنیا رفتم ولی خدای خوب زهرا نگذاشت من از شیرینی معنویت فاصله بگیرم و تا چشم به هم بزنم با کمک یاران شهیدم و ذکر توسلی و نذر چند روز روزه مستحبی ، لذت دنیوی دیدار با زهرا از دلم بیرن رفت و شدم همان آقا حمید گذشته ، شاد و قبراق که حالا دلش مالامال از عشق خالص حق بود . ای بنازم خدا را ای بنازم عشق حسین را که هر درمانده ای را در سر بزنگاه دستگیری می کند و قربان مظلومیت مادر پهلو شکسته اش که در عملیات آینده ما را از انبوه موانع دشمن و سیم های خاردار و تله های انفجاری مخوف گذر خواهد داد ! ♦️پایان قسمت 🔻ادامه دارد..... @ravayatf
🟪یک تبصره : سعی می کنیم در این چند روز تعطیلات عید ، فضای کانال را خیلی فنی نکنیم تا دوستان عزیز به دید و بازدیدهای هم برسند. انشالله مطالب مهم و کاربردی که در بحث سخنرانی چند رسانه ای و روش های روایتگری از جمله "روایت " آماده کردیم از دو روز دیگر تقدیم خواهیم کرد .عیدتان شاد 😄🌷💐
🌾پست بعدی مربوط است به شماره 7 ♦️ ایده ✅کارگاه مجازی سلسله جلسات 🔻جلسه 👇11
✅سئوال : پسرم برای به سختی بلند میشودچه کنم ⁉️ سلام پسرم 18ساله است .صبحها برای نماز به سختی بلند میشود چه راهکاری پیشنهاد میکنید این مشکل حل شود❓ ♨️پاسخ سئوال از 👇 https://eitaa.com/joinchat/210960387C7def1433b4
پاسخ میدهد: 👇 ♦️تشویق فرزند به نماز، یک پروسه ی زمان بر و طولانی است که از ابتدای کودکی شروع شده و تا جوانی ادامه پیدا میکند یعنی با یک عمل مقطعی نمی شود فرزند را بار آورد. اما خوب است در ابتدای مطلب برای درک بهتر، خاطره ای را از شهید بزرگوار ملاحظه بفرمایید: «شهید رجایی عادتش این بود که در هر شرایطی، نمازهای واجبش را سر وقت آن برپا می‏داشت. یک‏بار شهید رجایی، در حال پرسش و پاسخ با مسؤولان بود که صدای اذان بلند شد. شهید رجایی خطاب به حضّار و آن جمع گفت: اگر خبر داده باشند برای مدت بیست دقیقه ضرورت دارد ارتباط تلفنی با مرکزی برقرار کنم، آیا اجازه هست که همین‏جا صحبت را متوقف و ادامه‏ ی آن را به بعد از تلفن موکول کنیم؟ حاضران که از پیشنهاد غیرمنتظره‏ ی شهید رجایی غافل‏گیر و شگفت‏ زده شده بودند، گفتند: اختیار دارید. بله قربان! او گفت: هم اکنون دستگاه بی‏سیم الهی (اذان) خبر از انجام فریضه‏ ی ظهر داده است. ما فعلاً وظیفه داریم با اقامه‏ی نماز، این ارتباط را برقرار کنیم. لحظه‏ای بعد شهید رجایی در برابر نگاه ناباورانه‏ ی حضّار، با جمعی به نماز ایستاد و این تکلیف الهی را سر وقت انجام داد.» @ravayatf
✅♦️ : 👇 همان طور که ملاحظه نمودید دراین جا برای برجسته کردن موضوع نماز اول وقت از یک نکته قابل درک و متناسب (مسئولین) استفاده کرد . شما هم سعی بفرمایید موضوع نماز و نیاز به این فریضه الهی را برای فرزندتان متناسب با شخصیتش تبیین کنید. اما برای تشویق فرزند به نماز بطور خلاصه باید به این موارد توجه کرد:👇 1-فضای خانه و خانواده به گونه ای طراحی شود که نماز برجسته و زیبا جلوه داده شود.مثل گفتگوی والدین در مورد نماز در حضور فرزند ، پخش اذان درخانه ونماز والدین در حضور بچه ها ، گره زدن برخی محبتها یمان به نماز، برپایی نماز جماعت چند نفره خانوادگی در خانه و... 2-ارتباط فرزند با مسجد 3- ارتباط فرزند با دوستان مسجدی 4- تشویق متناسب با سن و جنس فرزند 5- پرهیز از زور و تحکم 6- استعانت از خدا و توسل به ائمه و شهدا برای حل مشکل و.... موفق باشید. @ravayatf
enc_16813103633377459694979.mp3
6.6M
🎧حاج‌مهدی‌سلحشور دلم جزیره مجنونه.‌‌.. ❤️جیگر آدم حال میاد! @ravayatf