eitaa logo
مجمع راویان نور شهدا (قرارگاه)
627 دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
2.9هزار ویدیو
37 فایل
🌷 کانال ویژه راویان(سیره شهدا،دفاع مقدس و مدافعین حرم،جبهه مقاومت،انقلاب،پیشرفت،مکتب حاج قاسم و جهاد تبیین) 🌹اهداف:اعزام راوی،برگزاری دوره روایتگری،اردوی راهیان نور و راهیان مکتب حاج قاسم، برگزاری کنگره ویادواره شهداو... ⚘سیاری @Mojtabas1358 ۰۹۱۰۰۲۳۷۶۸۷
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠کشف پیکر مطهر یک شهید در منطقه عملیاتی والفجرمقدماتی در روز میلاد با سعادت امام حسن مجتبی (ع) 🔸امروز شنبه ۲۰ اردیبهشت ۹۹ پیکر مطهر یک شهید در منطقه عملیاتی والفجرمقدماتی توسط گروههای تفحص شهدا کشف گردید. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/raviannoorshohada
مجمع راویان نور شهدا (قرارگاه)
✨✨﷽✨✨ 🤔اگر انصاف داشته باشیم همسر مرحوم شهید🌹 «نواب صفوی»  اعلی الله مقامه؛ نقل می‌کند؛ یک شب بعد از افطار مختصر؛ به آقا گفتم دیگر هیچ چیزی برای سحر و افطار بعدی نداریم حتی نان خشک! هر چه بود؛ امشب افطار تمام شد. ☺️مرحوم نواب لبخندی زد. این مطلب را چند بار تا وقت استراحت شبانه آقا تکرار کردم؛ وقت سحر هم آقا برخاست آبی نوشید و گفتم دیدید سحر چیزی نبود؛ افطار هم چیزی نداریم! باز آقا لبخندی زد. 😟بعد نماز صبح گفتم و نماز ظهر هم گفتم و تا غروب و مغرب مرتب سر و صدا کردم که هیچ نداریم. تا این که اذان مغرب را گفتند؛ آقا نماز مغرب را خواند و بعد فرمودند چطور سفره افطار امشب نداریم؟ پاسخ دادم از دیشب تا حالا چه عرض می‌کنم؛ نداریم و نیست. 😊آقا لبخند تلخی زد و فرمود یعنی آب هم در لوله‌های آشپزخانه نیست 😄خندیدیم و گفتم صد البته بله. رفتم و از فرط عصبانیت سفره‌ای انداختم و بشقاب و ... آوردم و پارچ آب را جلوی آقا گذاشتم. هنوز لیوان را پر نکرده بود صدای در آمد. 😱طبقه پایین پسر عموی آقا که مراقب ایشان نیز بود رفت سمت در و آمد گفت: حدود ده نفری از قم هستند و آشنا، آقا فرمود تعارف کن بیایند. همه آمدند. سلام و تحیت و نشستند؛ آقا فرمود خانم چیزی بیاورید آقایان روزه خود را باز کنند. من هم گفتم بله آب در لوله‌ها به اندازه کافی هست. رفتم و آوردم آقا لبخندی تلخی زد و به مهمانان تعارف کرد تا روزه خود را باز کنند. در همین هنگام باز صدای در آمد. به آقا یوسف یعنی همان پسر عموی آقا گفتم: برو در را باز کن این دفعه حتما از مشهد هستند. الحمدلله آب در لوله ها فراوان هست. 🌹شهید نواب چیزی نگفت؛ یوسف رفت وقتی برگشت دیدم با چند قابلمه پر از غذا آمد. گفتم این چیست؟ پاسخ داد: همسایه بغلی بود؛ ظاهرا امشب افطاری داشته و به علتی مهمانی آنان بهم خورده و دارند می‌روند گفت بگوییم هر چی فکر کردیم این همه غذای پخته را چه کنیم؛ خانمم گفت چه کسی بهتر از اولاد زهرای مرضیه سلام الله علیها. می‌دهیم خدمت آقا سید که ظاهرا مهمان هم زیاد دارند. آقا یک نگاه به من کرد و خنده کرد و رفت. من شرمنده و شرمسار؛ غذاها را کشیدم و به مهمانان دادم و ... آن‌ها که رفتند آقا به من فرمود، ⭕️⭕️ دو نکته: 1⃣اول این که یک شب سحر و افطار بنا به حکمتی که فهمیدی تاخیر شد چقدر سر و صدا کردی؟ 2⃣دوم وقتی هم نعمت رسید چقدر سکوت کردی؛ از آن سر و صدا خبری نیست؟ بعد فرمود مشکل خیلی‌ها  همین است نه سکوتشان از سر انصاف است نه سر و صدایشان. وقت نداشتن جیغ دارند وقت داشتن بخل و غفلت. شادی روح مطهرشون صلوات🌹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/raviannoorshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👤سردار احمدیان از رفیق شهیدی می گوید که همیشه تسبیح به دستش بود و ذکر خاصی می گفت! 🔹گفتم چی داری با این تسبیح میگی؟ گفت: دارم میگم السلام علیک یا اباعبدالله💚 بهش گفتم حاجی شهید🌹 شدی سلام ما رو هم به ابی‌عبدالله برسون...🕊 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/raviannoorshohada
عکس_ماندگار📸 وصیتنامه نوشتن های دم آخری و هول هولکی ! یادش بخیر...🌷 مهدی که توی وصیتش نوشته بود صد تومن به بستنی فروشی سر "نادری" بدهکارم... یک بدهی صاف و ساده: ‼️فقط صدتا یک تومنی! 🌹شهید‌مهدی‌بیکزاده شادی‌روحش‌صلوات ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/raviannoorshohada
🌹شهید_سید_علی_دوامی به سید علی شیر مازندران میگفتند میرفت وسط عراقی ها و کار شناسایی که تمام میشد بر میگشت مجروح هم میشد.مادر بزرگوارشان به ایشون میگفتند: ❣ علی جان مراقب خودت باش ،در جواب مادر میگفت کسی نمیتواند مرا شهید کند جز کالیبر ۶۰که نامرد است و بیصدا میزند، و در اخر هم کالیبر ۶۰اصابت میکنه به قلبش و به شهادتــــــ میرسه.🌹 خاطرات_شهدا🌹 غسل_شهادت با آب یخ 🔰مادر شهید دوامی از خاطرات پسرش به نقل از همرزمانش سخن گفت، وی با بیان اینکه مصطفی علمدار جانباز و از دوستان سید علی است که در استانداری مشغول است، یاد آور شد: آقای طوسی وقتی شهیـ🌹ـــد شد، دخترش کوچک بود، مادر برای دختر شهید تعریف کرد که پدرت می‌گفت: ما برای وضو آب نداشتیم برای همین یخ‌ها را می‌شکستیم و آب می‌کردیم و وضو می‌گرفتیم. مژه‌هایش یخ می‌کرد، انگار چشم‌هایش بسته شده باشد. مصطفی علمدار گفت: «اینها که چیزی نیست، سیدعلی زمین را کند و حوضچه مانند درست و آب در آن جمع شد، رفت و غسل شهادتی کرد. گفتم:«سنگ کوب می‌کنی!»گفت :«می‌خواهیم برویم خط مقدم!»اما وقتی آب در دسترس نبود یخ‌ها را خرد می‌کرد، آب که می‌شدند در آن آب غسل شهادتـــ انجام می‌داد. می‌گفتم:« علی جان! سنگ کوب می‌کنی‌ها» اما غسل شهادت و جمعه و... برایش خیلی مهم بود، سید علی کارهای بزرگی انجام می‌داد. 🌹 شادی روح مطهرش صلوات ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/raviannoorshohada
هر حواله‌ای که شد خیر در بساط ما روی گوشه‌ای از آن، حک شده «مِن الحَسَن» پ.ن: امام حسنی تر از این شهید هم مگه داریم؟ اسم: حسن ولادت: ولادت امام حسن(ع) شهادت: شهادت امام حسن(ع) شهید_حسن_رئوفی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/raviannoorshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شهیدی که ضبط صوتش را به ما رساند... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/raviannoorshohada
مامانش بهش گفته بود: حسن! دست این دختر مردم رو بگیر یه تُک پا ببرش مشهد؛ گناه داره. گفته بود: مامان! دلم برای امام رضا"ع" یه ذره شده، ولی نمیتونم برم. باید برم جبهه... رفت جبهه، شهید شد؛ رفتن جنازه رو بیارن قم، دفن کنن. بهشون گفتن: ببخشید، جنازه گم شده، هفت روزه رفته مشهد! 📍 💬 به روایت حاج حسین یکتا ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/raviannoorshohada
مجمع راویان نور شهدا (قرارگاه)
💞 🌷شهید حسن غفاری در شهرری متولد شد. زمستان سال ۸۵ کرد و حاصل این ازدواج مهلا خانم و علی آقا است. 🔻همسر شهید می گوید: 🌷در روز هر کسی چیزی می‌گفت؛ یکی می‌گفت دویست سکه، و دیگری می‌گفت کم است. بزرگ مجلس گفت‌: مهریه را کی گرفته و کی داده، اما به دختر ارزش می دهد. در تمام این حرفها و چانه زنی‌های مهریه من همه حواسم به حسن بود🤭هر بار که صدای حضار مجلس بلند می‌شد و صدای دیگری بلند تر، حسن غمگین و غمگین‌تر می‌شد، و هر لحظه بیشتر می شد😞 🌷تا اینکه صبرش سرآمد و به پدرم گفت‌: حاج آقا اجازه می‌دهید من با فاطمه خانم چند دقیقه خصوصی صحبت کنم⁉️ وقتی به اتاق رفتیم گفت‌: کالا که نمی‌خواهم بخرم که در قبالش بخواهم یک تعداد خاصی سکه بدهم 🌷یک پیشنهاد می‌دهم، اگر شما هم باشید، به حضار مجلس هم همان را می گوییم. نظرت با : قم، مشهد، سوریه، کربلا، نجف، مکه، مدینه چیست؟ و هر تعداد سکه که خودت مشخص کنی. 😊 از این پیشنهاد حسن خیلی خوشحال شدم، و همه سفرها را با هم رفتیم. 🌷یک سال آخر عمرش همیشه از شهادت و رفتن صحبت می‌کرد، اصلا حال و هوایش به کل تغییر کرده بود. در این دنیا بود اما با شهدا و دوستان شهیدش زندگی می‌کرد. هر وقت تنها می‌شدیم، می گفت: فاطمه جان راضی شو من به سوریه بروم😞 دیگه این دنیا برایم هیچ جذابیتی ندارد. من عاشق شهادت هستم... 🌷دو روز مانده بود به روز اعزامش بود، همه مایحتاج منزل را خرید به غیر از خرما، گفتم‌: حسن جان فقط خرما نخریدی❗️. با هم خداحافظی کردیم. رفت چند دقیقه بعد برگشت، دو تا جعبه خرما خرید، آورد خانه و گفت: فاطمه خانم بیا این هم من برای شما و بچه‌هایم. 💔 🌷رفتم قرآن را آوردم و گفتم: حالا که برگشتی بیا از زیر قرآن رد شو، گفت: اول شما و بچه ها رد شوید ما رد شدیم و گفتم‌: حالا نوبت شماست، گفت: می‌ترسم نکند خداوند حاجت دل من را ندهد😔، گفتم: به خاطر دل من که راضی شود از زیر قرآن رد شو، و از زیر قرآن ردش کردم و گفتم: خدایا هرچه خیر است برای من بفرست. 🌷همیشه می‌گفت دوست دارم با زبان و تشنه لب مثل آقا اباعبدالله شوم و اگر فرصتی باشد با خون خودم بنویسم ‌قائدنا خامنه‌ای‌☝️و می‌گفت: دوست دارم چهره من را غیر از این که حالا هستم ببینید و سفارش می کرد اگر من شهید شدم نگذار بچه‌ها صورت من را ببینند. همان شد که حسن می‌خواست، با زبان روزه، و بر اثر خمپاره شهید شد که از صورتش چیزی باقی نماند.😔😭 🌹شهید_مدافع_حرم حسن غفاری ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/raviannoorshohada
از سردارشهید همدانی پرسیدند: 🌷 بعد از بازگشت از سوریه برنامه تون چیه؟ گفت: «تصمیمی گرفتم که مطمئنم از ۴٠سال مجاهدت بالاتره،...👌 بروم یک گوشه‌ای از این مملکت تو یه مسجدی، تو یه پایگاه بسیجی برای بچه‌های نوجوان و جوان کار فرهنگی انجام بدم برای ‌امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف سرباز تربیت کنم، کاری که تا حدودی کوتاهی کردیم و آن دنیا باید جواب بدیم...!!😔 @raviannoorshohada
🦋ماه مبارک امسال هر روز به یاد ✨ ۵ شهید عزیز✨ 🔰همسنگران روزه دار در روز ماه مبارک قرائت جزء ۱۶ وجمیع قرآنهایی که قرائت میکنیدبه نیات⤵ 🔸تعجیل در فرج امام زمان(عجل الله تعالی فرجه و الشریف) 🔹سلامتی رهبر عزیزمان(دامت برکاته) 🔸شادی روح مادرامام حسن مجتبی 💚 شادی روح شهیدان⤵️ 🌹 شهید مدافع امنیت یونس امیری 🌹 شهیدرضاشجری 🌹 شهید گمنام 🌹 شهیدعباس اسحاقی 🌹 شهیدمهدی صادقی ⏳ مهلت قرائت : تا اذان صبح روز بعد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/raviannoorshohada
🔰مردم به دعا و توجّه و توسّل، بخصوص در ماه رمضان و شبهای قدر نیاز دارند، یک فکری برای این بشود 🌟معتقدم اگر قواعد سختگیرانه‌ای هم در این زمینه گذاشته بشود، مردمِ مؤمن و مسجدیِ ما بیشتر از دیگران به قواعد عمل میکنند 🔻رهبر انقلاب در ارتباط تصویری با ستاد ملی مبارزه با : یک سؤال بی‌پاسخی وجود دارد در مورد مراسم دعا و نماز و عبادت. من البتّه هیچ پیشنهادی را در مورد مساجد و مراکز دعا و مانند اینها به ستاد ملّی ارائه نمیکنم ــ هیچ پیشنهادی را؛ یعنی من تابع نظر کارشناسی و تشخیص کارشناسی ستاد ملّی هستم ــ لکن میخواهم این را بگویم که مسئله‌ی دعا و عبادت، بخصوص در ماه رمضان، بخصوص در شبهای قدر که در پیش است، یکی از نیازهای حتمی و اساسیِ مردم است؛ این از یک نظر با نیازهای مادّی تفاوتی ندارد، از یک نظر بالاتر از نیازهای مادّیِ مردم است. مردم احتیاج دارند به اینکه از لحاظ دعا و توجّه و توسّل، بخصوص در مسائل مهم، در قضایا یا حوادث مهم، بتوانند این توسّل و این توجّه و این ارتباط با خدا و خواستن از خدا را داشته باشند؛ [لذا] یک فکری برای این بشود. من حتّی معتقدم اگر قواعد سختگیرانه‌ای هم در این زمینه گذاشته بشود، وضع بشود، مردمِ مؤمن و مسجدیِ ما بیشتر از دیگران به قواعد عمل میکنند؛ یعنی واقعاً اگر گفته بشود مثلاً فرض کنید به این شرط و با این شکل مردم میتوانند در صحنها یا در مراکز یا در مساجد یا در حسینیّه‌ها حضور پیدا کنند، عقیده‌ی من این است که مردم ــ اینهایی که اهل مسجدند ــ بدقّت مراقبت میکنند. 🔹همان طور که گفتم، من پیشنهادی ندارم و نظر کارشناسی و بررسی‌شده‌ی ستاد را معتبر میدانم، منتها توصیه‌ام این است که بررسی این مورد را به کسانی بدهید که اهمّیّت حضور دعا و توسّل و مسائل معنوی را به معنای واقعی کلمه درک کرده باشند؛ اینها بررسی کنند مسئله را و تصمیم‌گیری کنند؛ هر چه تصمیم‌گیری کردند، بر عهده‌ی من و همه‌ی مردم است که بر طبق آن تصمیم‌گیری‌ها ان‌شاءاللّه عمل بشود. ۹۹/۲/۲۱ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/raviannoorshohada
🎞 کاش کسانی بتوانند مثل شهید آوینی این جهاد عظیم و عمومی را روایت کنند 🔻رهبر انقلاب در ارتباط تصویری ستاد ملی مبارزه با : من این را میخواهم عرض بکنم ــ که این هم یک مطالبه‌ی جدّی و یک آرزو است، ان‌شاءاللّه این آرزو برآورده بشود ــ کاش کسانی بتوانند مثل شهید آوینی روایت کنند این جهاد عظیم و عمومی را؛ همچنان که شهید آوینی با آن بیانِ شیرین و زیبا و اثرگذارِ خودش توانست جزئیّات جبهه را برای ما روایت بکند و آن را ماندگار بکند، کاش کسانی بتوانند این کار را بکنند، هم در گفتار و هم در نوشتار و هم در کارهای هنری و نمایشها و پدیده‌های هنری. ۹۹/۲/۲۱ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/raviannoorshohada
🔰در مدیریت و برنامه‌ریزی، ستاد و وزارت بهداشت بسیار خوب عمل کردند؛ اینها افتخارات ملی است حسّ بسیاری از فعّالان این جبهه‌ی وسیع همان حسّ دوران دفاع مقدس بود 🔻رهبر انقلاب در ارتباط تصویری ستاد ملی مبارزه با : در زمینه‌ی برنامه‌ریزی و مدیریّت هم حقیقتاً [در مقابله با کرونا] خیلی خوب عمل شد؛ یعنی همین ستاد شما و وزارت بهداشت و درمان، حقیقتاً در مورد برنامه‌ریزی و اداره‌ی امور بسیار خوب عمل کردند. خب اینها افتخارات ملّی است؛ به معنای واقعی کلمه اینها افتخارات است، باید ثبت بشود این افتخارات، باید بماند. و جلوه‌هایی از فرهنگ اسلامی و انقلابی را هم نشان داد؛ این رزمایشِ عمومی‌ای که در بخشهای مختلف انجام گرفت، در بسیاری از موارد، به معنای واقعی کلمه یک کار اسلامی و خدایی بود. حسّ بسیاری از فعّالان این جبهه‌ی وسیع همان حسّ دوران دفاع مقدس بود؛ یعنی کسانی که اینها را از نزدیک دیدند، میگویند که رایحه‌ی خوش خدمات و پشتیبانی‌ها در دوران دفاع مقدّس را در اینجا هم حس کردند. ۹۹/۲/۲۱ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/raviannoorshohada
خود را بزرگ جلوه دادم؛ اسرار خود را برای دیگران گفتم؛ با مادرم خـوب صحبت نکردم؛ مراقبت از چشم خیلی کم بود در نیّاتـم دقت کافی نکردم در نعمت های خدا تفکر نکردم با توجه ذکر نگفـتم.🌷 بلورچی @raviannoorshohada
به_‌یاد_علمدار_یک_دست گردان_‌امام_‌حسن_ع سهمیه‌ی حاج سعید از عملیات الی بیت المقدس دست راستی بود که از پیکر افتاد در جبهه شاخص شناسایی سعید آستین خالیش بود و در عملیات‌هـا همه حیران بودند که این رزمنده تک‌دست چگونه با تیربار و آرپی‌ جی به دشمن حمله می‌کند، مگر با یک دست و آن هم دست چپ می‌توان قلب دشمن را نشانه رفت .... 🌹شهید_‌حاج_سعید_تراب شهادت_شلمچه_۱۳۶۷ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/raviannoorshohada
مجمع راویان نور شهدا (قرارگاه)
سردار حاج محمد_ناظری به یاران شهیدش پیوست.» . 🍃خبری کوتاه که آتش به جان همه انداخت ، باورش سخت بود و شاید برای بچه های که هرکدام با حاجی خاطراتی داشتند سخت تر.. . 🍃قرار بود قسمت آخر مستند_مسابقه_فرمانده پخش شود که فرمانده، همه را با پروازش غافلگیر کرد. . 🍃حالا بچه های فرمانده از گوشه و کنار آمده بودند تا برای بار آخر با فرمانده خود وداع کنند. خیلی هایشان نمیتوانستند حاجی را با آن هیبت نظامی در تصور کنند. غم نبودن حاج محمد روی دلشان سنگینی می‌کرد ، در و دیوار شهر پر بود از بنر هایی با حاجی و دو کلمه که داغ دل همه را تازه میکرد: ... . 🍃چهارشنبه ۲۲ اردیبهشت ساعت ۱۹ بود که همه در فرودگاه مهرآباد به انتظار نشسته بودند ، به انتظار آمدن فرمانده. ولی برای هیچکس این استقبال خوشایند نبود. . 🍃حضور حاج قاسم سلیمانی در خانه ناظری ها قوت_قلبی بود برای اعضای خانواده و حرف هایش آبی بود بر آتش قلبشان . . 🍃حاج قاسم می‌گفت و اطرافیان به گوش دل می سپرند: "حاج محمد ناظری سی ساله که شهیده ، ما سر سفره شهید_ناظری بزرگ شدیم ، از سال ۵۸ که من نیروی آموزشی ایشان بودم تا به حال به یاد ندارم که تغییری کرده باشن تو این سالها همون روحیه پر کار و سخت کوشی و حفظ کردن." . 🍃پنجشنبه سوم شعبان تولد پسر حضرت_زهرا و روز پاسدار بود که پیکرش تشییع شد و چه جمعیتی آمده بود تا او را به سمت خانه ابدی‌اش ، امامزاده_علی_اکبر_چیذر بدرقه کند. . 🍃شاید خانواده‌اش و عوامل مسابقه فرمانده منتظر بودند تا روز پاسدار را به این پاسدار همیشه در صحنه تبریک بگویند اما خبر نداشتند باید آن روز شهادتش را هم تبریک بگویند. . 🍃امروز ،سه سال از آن روز گذشته و سومین سالگرد آسمانی شدن اوست. سه سال گذشته و اکنون چند ماهی ست که حاج قاسم سلیمانی هم به یاران شهیدش پیوسته است . . 🍃 به قول خودش سر سفره حاج محمد بزرگ شده است و کسی که سر سفره این مرد بزرگ شود بعید است راهی جز انتخاب کند ، شهادت رسم این مردان بی ادعاست... به مناسبت سالگرد شهادت 🌹🌹شهید_محمد_ناظری ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/raviannoorshohada
شبی در خواب برادرم را در گلزار شهدا خلدبرین دیدم از هر سوی گلزار نور می تراوید صورت جلیل بسیار زیبا و نورانی شده بود خاک های جبهه که در صورتش مانده بود مثل گوهر تابناک میدرخشید دست بُردم تا آنها را پاک کنم ، او دست مرا گرفت وگفت: خواهرم پاک نکن بگذار تا امام زمان (عج) بیاید و ببیند که ما چه کرده‌ایم و چگونه شهید شدیم... روای : خواهر شهید 🌹شهید جلیل زابلی شادی روحش صلوات ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/raviannoorshohada
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا