eitaa logo
مجمع راویان نور شهدا (قرارگاه)
626 دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
2.9هزار ویدیو
37 فایل
🌷 کانال ویژه راویان(سیره شهدا،دفاع مقدس و مدافعین حرم،جبهه مقاومت،انقلاب،پیشرفت،مکتب حاج قاسم و جهاد تبیین) 🌹اهداف:اعزام راوی،برگزاری دوره روایتگری،اردوی راهیان نور و راهیان مکتب حاج قاسم، برگزاری کنگره ویادواره شهداو... ⚘سیاری @Mojtabas1358 ۰۹۱۰۰۲۳۷۶۸۷
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🌷🌷یلدای خونین روزی است که تا همیشه در اذهان مردم کرمانشاه خواهد ماند، آن روز شادی مردم در آستانه شب یلدا به اندوه و ماتم تبدیل شد. یکشنبه خونین کرمانشاه در سی ام آذر ۶۵ علاوه بر سرخی دانه های انار با خون بیش از ۱۰۰ شهید و ۳۰۰ مجروح گره زده شده در بلندترین شب سال 🔴۳۰ آذر ۱۳۶۵، مردم شهر کرمانشاه مشغول تدارک بودند که ده‌ها فروند جنگده‌ی بعثی محله‌های شعر را بمباران کردند و چند صد نفر پرپر شدند، اما دولت‌های غربی تنها نظاره کردند و دم بر نیاوردند...-فدا❤ 💠:http://eitaa.com/raviannoorshohada --------‐‐-------------------------------------------------
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🍃🌸🍃🌸🍃 🌸🍃🌸🍃 🍃🌸🍃 🌸🍃 📕✏عهد-کمیل 💠قسمت-بیست_یکم 🥀شهریور ماه بود که روی تخت دراز کشیده بودم و می‌خواستم بخوابم. حدود ساعت ۱۱:۳۰ شب بود. دیدم پیامک از طرف کمیل آمد. و بعد پشت هم پیامک‌هایش می‌آمد. مشخص بود خیلی دلش گرفته و دارد درد دل می‌کند: - مریم! می‌دونم زودتر از تو از این دنیا میرم. + خدا نکنه. انشالله من زودتر از تو بمیرم. انشالله من پیش مرگ تو بشم. - نه مریم! می‌دونم زودتر از تو میرم. + استغفرالله! تو مگه خدایی که می‌دونی ؟ - مریم من زودتر از تو می‌میرم. بهت ثابت می‌کنم. +کمیل فقط خداست که می‌دونه کی زودتر میره، کی زودتر نمیره، از کجا می‌دونی؟ - اینو بهت ثابت می‌کنم که زودتر از تو میرم. دوباره همان حرف‌هایی را که قبلاً گفته بود تکرار کرد: - مریم! زمانی که من شهید شدم تو باید ازدواج کنی. حالا آن وقت شب دراز کشیده شروع کردم به گریه کردن. + کمیل! باز تو شروع کردی؟ باز شروع کردی به این حرف‌ها؟ -مریم! این واقعیته که تو باید بدونی. فکر نکن این حرفام از سر بی‌غیرتی یا چیز دیگه‌ای هست. اگر دارم بهت میگم تو باید بعد از شهادتم ازدواج کنی به این دلیله که نمی‌خوام تو این دنیایی که پر از گرگ هست تو تنها بمونی ولی اینو بدون که تو وقتی ازدواج کنی، امانت سپرده میشی به دست کسی دیگه ولی تو اون دنیا تو فقط مال منی تو اون دنیا من فقط تو رو انتخاب می‌کنم نه کس دیگه‌ای رو از این بابت خیالت راحت باشه. من سر سفره حرف از حوری زدم و گاهی اذیتت کردم خدا شاهده تو اون دنیا حتی به حوری نگاه هم نمی‌کنم تو برای من از اونا بالاتری... 🥀 حرف‌هایش بوی جدایی و عشق می‌داد. من فقط می‌نوشتم "نگو" "خدا نکنه" "این حرفا چیه می‌زنی" نوشت: - مریم من حتی وصیت نامه مو نوشتم، یک وصیت نامه تو مجردی نوشتم که دادم به خانوادم. یک وصیت نامه دیگه‌ای هم زمان متاهلین نوشتم و گذاشتم وسط قرآن و دادم. وقتی شهید شدم تو برو وصیتنامه مو بخون بخون. -مریم! دوباره گوشیمو خاموش می‌کنم ولی دوباره روشن می‌کنم... &ادامه دارد... -فدا❤ 💠:http://eitaa.com/raviannoorshohada --------‐‐-------------------------------------------------
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
| حال و هوای شب یلدا در گلزار شهدا بهشت‌زهرا(س) مادرانی که همه چیزشان فرزندشان است و شب یلدا خود را کنار فرزند شهیدشان سپری کردند -فدا❤ 💠:http://eitaa.com/raviannoorshohada --------‐‐-------------------------------------------------
ـ ‏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دختری داد میزد، گریه میکرد'' میگفت:میخوام صورت پدرمو ببوسم! اما اجازه نمیدادند، یکی گفت:دخترش است مگر چه اشکالی دارد؟ بگذارید پدرش را ببوسد! گفتند شما اصرار نکنید نمیشود این شھید سر ندارد💔 -فدا❤ 💠:http://eitaa.com/raviannoorshohada --------‐‐-------------------------------------------------
2_144200951299197389.mp3
2.4M
اله من اله حسین برا من بسه نگاه حسین 🎙
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🍃🌸🍃🌸🍃 🌸🍃🌸🍃 🍃🌸🍃 🌸🍃 📕✏عهد-کمیل 💠قسمت-بیست-دوم 🥀فردای آن شب دیدم پدر کمیل آمد دنبالم و رفتم خانه‌شان. در بین راه به پدر کمیل گفتم: "بابا چرا گوشی کمیل خاموشه؟" گفت: "خب اونجا آنتن ندارن و امکان تماس هم ندارند دیگه." کمی با من حرف زد و دلم را آرام کرد.دوازده شهریور حدود ساعت ۱۰ شب بود که کمیل با تلفن خانه‌شان تماس گرفت. شنبه بود که با هم صحبت کردیم. به کمیل گفتم: کمیل تا سه شنبه میشه دو هفته. تو هر دو هفته میومدی مرخصی. یک لحظه متوجه شدم کمیل بغض کرد و با همان صدای بغض کرده گفت: - مریم من قطع می‌کنم دوباره تماس می‌گیرم. + باشه ۱۰ دقیقه بعد دوباره تماس گرفت. گوشی را برداشتم، گفتم: + کمیل! سه‌شنبه میشه دو هفته میای دیگه؟ - فکر نکنم نمی‌دونم مریم! + پنجشنبه چی؟ پنجشنبه میای؟ - به احتمال زیاد من پنجشنبه میام. مریم مامان کنارته؟ + آره! - گوشیو بده به مامان، با مامان هم حرف بزنم. مادر شوهرم گوشی را گرفت به احوالپرسی کردند. و کمی صحبت کردند. کمیل به مادرش گفت: - گوشی را بده به مریم! دوباره گوشی را گرفتم.اما این بار پشت صدای کمیل، صدای تیر و خمپاره می‌آمد. من که متوجه صداها شدم، گفتم: + کمیل! اونجا چه خبره؟ - هیچی ما اومدیم رزمایش. مهم نیست. بچه‌ها مشغول آموزش هستند. کمیل نمی‌خواست باعث شود من دچار دلهره و نگرانی شوم برای همین نگفت که در حال انجام عملیات هستند. نه او و نه من دل نداشتیم گوشی را قطع کنیم. اما کمیل گفت: - قطع کن بهت پیامک میدم. متوجه شده بود که چقدر به خاطر صدای تیراندازی و انفجار نگران شده‌ام به این دلیل گفت پیامک می‌دهم. گفتم: "باشه" و تلفن را قطع کردم شروع کردیم به پیامک دادن به همدیگر مادر کمیل رفت خوابید و چراغ‌ها خاموش بود و من هم دراز کشیده بودم پیام کمیل آمد. - عزیزم رزمایش مختصریه نگران نباشید! -مریم صورتم سوخته. + الهی بمیرم! انشاالله دلت نسوزه. - مریم! دل من برات سوخته. 🥀 این پیام آخر را وقتی فرستاد بی‌اختیار خوابم برد دلم سوخت خیلی دلم سوخت که جوابش را ندادم. شاید چون باید می‌خوابیدم، می‌خوابیدم تا خواب ببینم که یک تابوت هست و یک جنازه در این تابوت... &ادامه دارد -فدا❤ 💠:http://eitaa.com/raviannoorshohada --------‐‐-------------------------------------------------
44.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 فیلم کامل فرمایشات رهبر معظم انقلاب در دیدار مردم قهرمان استان های «کرمان» و «خوزستان» صبح امروز ۱۴۰۲/۱۰/۲ ⚘حتما گوش کنید... ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ فدا حاج قاسم ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ 👈کانال اطلاع رسانی 👇 http://eitaa.com/sayarimojtabas 💠:http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani ------------------------------------------
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید سلیمانی: در عملیات کربلای۴ وقتی به صورت بچه‌ها نگاه می‌کردم، احساس می‌کردم سوره‌های قرآن در مقابلم هستند. 📷تصویری از وداع شهید سلیمانی با همرزمانش در شب عملیات کربلای ۴ 《۳ دی سالروز آغاز عملیات کربلای۴》 شهید -فدا❤ 💠:http://eitaa.com/raviannoorshohada --------‐‐-------------------------------------------------
یک فریم عکس ناب از غواصان دست بسته قبل از شهادت💔🥀 -فدا❤ 💠:http://eitaa.com/raviannoorshohada --------‐‐-------------------------------------------------
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨🦋 مگر می شود یادتو کرد کمی گریه نکرد به خدا بعد تو این دل به کسی تکیه نکرد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ -فدا❤ 💠:http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani --------‐‐-------------------------------------------------
🌷🕊🍃 این پل صراط نیست اما خیلی ها را به مقصد بینهایت رساند تا در صف محشر معطل نشوند🫀 -فدا❤ 💠:http://eitaa.com/raviannoorshohada --------‐‐-------------------------------------------------
🌹به نیابت از حاج قاسم عزیز، زیارت حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)؛ در سالروز و لحظات آخرین حضور و زیارت حاج قاسم عزیز در حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) کمتر از ۵ روز قبل از شهادت ؛ تاریخ ۸ دی ماه؛ ⚘⚘⚘ ❤ حاج قاسم عزیز برات شهادت شان را از حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) گرفتند... ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ فدا حاج قاسم ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ 👈کانال اطلاع رسانی 👇 http://eitaa.com/sayarimojtabas
"بسمه تعالی" 🌹اطلاعیه مهم 👇👇👇 مجموعه ها و بزرگوارانی که به مناسبت چهارمین سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی عزیز، محصولات فرهنگی؛شامل : پوستر، سیر نمایشگاهی، برچسب، بروشور ، محتوا، کلیپ، نماهنگ، مستند و... جهت استفاده در برنامه های ایام شهادت حاج قاسم عزیز و دهه ی مقاومت لازم دارند، تا حداکثر فردا صبح ساعت ۱۰ به شماره ی ۰۹۱۰۰۲۳۷۶۸۷ پیامک فرمایند. پس از دریافت پیامک، آدرس دفتر ستاد بزرگداشت چهارمین سالگرد شهادت حاج قاسم عزیز در استان قم خدمتشون ارسال و بعد از نماز ظهر و عصر جهت تحویل تشریف بیاورند ... ستاد بزرگداشت چهارمین سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی عزیز در استان قم ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ فدا حاج قاسم عزیز ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ 👈کانال اطلاع رسانی 👇 http://eitaa.com/sayarimojtabas ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🍃🌸🍃🌸🍃 🌸🍃🌸🍃 🍃🌸🍃 🌸🍃 📕✏عهد-کمیل 💠قسمت-بیست-سوم 🥀روی این جنازه را یک پارچه مشکی کشیده بودند، طوری که هیچ جای این جنازه مشخص نیست. اما لب‌های این جنازه را می‌دیدم (من همیشه به کمیل می‌گفتم کمیل تو چشم‌ها و لب‌های قشنگی داری) به لب‌هایی که از پارچه مشکی بیرون زده بود دقت کردم. چند نفر با لباس‌های رنگی این جنازه را گذاشتند روی دوششان و به جای اینکه بگویند (لا اله الا الله )می‌گویند (یا امیرالمومنین یا امیرالمومنین) ناگهان دیدم این جنازه نهیبی زد و با صدای بلند گفت: (یا علی) این نهیب و صدای بلند چنان بود که با وحشت از خواب پریدم قلبم مثل گنجشک می‌زد. گوشی را برداشتم تا به کمیل پیامک بدهم. پیام آخرش را خواندم (مریم! دل من برات سوخته.) شماره کمیل را گرفتم تا با او تماس بگیرم اما تلفن کمیل در دسترس نبود. 🥀همه جا تاریک بود مادر کمیل خواب بود ساعت دیواری روبروی من بود و صدای تیک تاک ساعت از همیشه بیشتر به گوش می‌رسید چراغ حیاط روشن بود. نگاه کردم حدود چهار و نیم تا ۵ صبح را نشان می‌داد. دوباره تماس گرفتم. حالم خیلی بد بود. لب‌های کمیل پشت آن پارچه مشکی، آدم‌هایی که (یا امیرالمومنین) می‌گفتند و نهیب کمیل که گفت: (یا علی!) یک لحظه از مغزم بیرون نمی‌رفت . صبح دو تا خواهرهای کمیل امدند . خوابم را برایشان تعریف کردم .گفتم: احساس می‌کنم یه اتفاقی می‌خواد ،دلم برای کمیل شور میزنه... مراسمی بود که دسته جمعی می‌خواستیم برویم آنجا خواب شب قبل مثل یک بختک به من چسبیده بود و ولم نمی‌کرد. همه پشت ماشین وانت پدر شوهرم سوار شدیم و رفتیم خواهرهای کمیل شوخی می‌کردند و می‌خندیدند شاید به این دلیل که دلشوره و خوابی که دیده بودم را از ذهنم دور کنند. اما باز من به آنها می‌گفتم: (یه اتفاقی می‌خواد بیفته یه چیزی می‌خواد بشه) تمام راه قبل از اینکه برسیم مرتب به با گوشی همراه کمیل تماس می‌گرفتم اما هنوز خاموش بود حتی به خواهرهایش هم گفتم: گوشی کمیل چرا خاموشه؟) 🥀 دلشوره نفسم را بند آورده بود و نمی‌دانستم با آن چه کار کنم دوشنبه بود. پدر شوهرم مرا آورد خانه. چون دوشنبه جلسه قرآن در خانه ما برپا بود و مامان دست تنها بود. قرآن خوان جلسه آمد نشست و من رفتم جلو و خوابم را برایش تعریف کردم کمی مکث کرد و فکر کرد و گفت: (انشاالله که خیر دخترم!) گفتم: (حاج خانم دلم شور می‌زنه.) یک ذکری به من داد و گفت: این ذکر (لا حول ولا قوه الا بالله) رو بخون انشاالله دلواپسید رفع میشه... تا شب، دیگر مراسم تمام شده بود و خانه را جمع و جور کرده بودیم که دیدم یکی یکی خواهرهای کمیل تماس می‌گیرند که مریم کمیل باهات تماس نگرفت؟ "مریم! کمیل بهت پیامک نداد؟" "مریم! از کمیل خبر نداری؟" به همه جواب دادم و گفتم: (والله خودم هرچی تماس می‌گیرم گوشی کمیل خاموشه اگر گوشیشو روشن کرد حتماً تماس می‌گیرم و خبر میدم.) کمی بعد پدر کمیل هم تماس گرفت اما دیدند که همه جا بی‌خبرم... بالاخره خواهر بزرگتر کمیل تماس گرفت و گفت: _مریم یه چیزی بهت میگم، هول نکن! + چی شده ؟ _کمیل رفته ماموریت. الان اونجا درگیریه. دعا کن سالم برگرده با خبر شدیم چند تا از دوستاش شهید شدند... &ادامه دارد -فدا❤ 💠:http://eitaa.com/raviannoorshohada --------‐‐-------------------------------------------------
🌱خدایا برای دفاع از دینت، دویدم و افتادم و بلند شدم. ... خدایا ثروت دستانم وقتی است که سلاح برای دینت به دست گرفتم. 🌱 خدایا ثروت چشمانم گوهر اشک دفاع از مظلوم است. ... خدایا سپاس که مرا از اشک بر فرزندان فاطمه(س) بهره‌مند نمودی بخشی از وصیت حاج قاسم سلیمانی -فدا❤ 💠:http://eitaa.com/raviannoorshohada --------‐‐-------------------------------------------------