⭐️ لوح| گسترش شبکههای شیعه با مديريت امام هادی (علیهالسلام)
🔺️حضرت آیتالله خامنهای: در شهر سامرا عدهای از بزرگان شیعه جمع شدند و حضرت هادی علیه السلام توانست آنها را اداره کند و به وسیلهی آنها پیام امامت را به سرتاسر دنیای اسلام برساند. این شبکههای شیعه در قم، خراسان، ری، مدینه، یمن و در مناطق دوردست را همین عده توانستند رواج بدهند و تعداد افراد مؤمن به این مکتب را زیادتر کنند. ۱۳۸۳/۰۵/۳۰
🌹 ولادت #امام_هادی
🌹 @raviannoorshohada
🌹🕊🌹🕊
🕊🌹🕊
🌹🕊
#داستان_کوتاه
شاگرد: استاد، چکار کنم که خواب #امام_زمان(عج) رو ببینم؟
استاد: شب یک غذای شور بخور،آب نخور و بخواب. شاگرد دستور استاد رو اجرا کرد و برگشت.
شاگرد: استاد دیشب دائم خواب آب میدیدم! خواب دیدم بر لب چاهی دارم آب مینوشم،کنار نهر آبی در حال خوردن آب هستم! در ساحل رودخانه ای مشغول...!
استاد فرمود: تشنه آب بودی خواب آب دیدی؛ تشنه #امام_زمان(عج) بشو تا خواب #امام_زمان(عج) ببینی...!
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌹@raviannoorshohada
#خـــاطرات_شهدا
از جمله خصوصیات بروجردی اين بود که عجول نبود. تصميم گیریهايش با تدبیر و اندیشه بود. يک بار ، یک ضد انقلاب را اسیر کرده بودیم. حاجی کنارش نشسته بود و با حوصله از او بازجوئی می کرد. او مدام از جواب دادن طفره می رفت و این مسأله بقیه را کلافه کرده بود. اما بروجردی خونسرد بود. مرتب سؤالها را تکرار می کرد. با هم می خندیدند تا اين که بالاخره بروجردی برای وضو گرفتن بیرون رفت.
آقای هاشمیان ، عصبانی و کلافه ، کنار آن ضد انقلاب رفت و گفت:
می دانی که با کی صحبت می کنی؟! ، او باور نمی کرد ، می گفت شما دروغ می گوئید و او يک فرد معمولی است ؛ اگر فرمانده قرارگاه حمزه است ، پس درجه هایش کجاست و از این حرفها.
ما می دیدیم که بروجردی بین دوست و دشمن فرقی نمی گذارد. با هر دوی آنها رئوف و مهربان بود.
بروجردی در وصیت نامه خود آورده است :
من با تمام وجود این اعتقاد را دارم كه شناخت و مبارزه با جریان هائی که بین مسلمین سعی در به انحراف کشیدن انقلاب از خط اصیل و مکتبی آن را دارند به مراتب حساس تر و سخت تر از مبارزه با رژیم صدام و آمريکاست.....
#سردارشهیدمحمد_بروجردی
🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹
🌷@raviannoorshohada
#خاطرات_شهدا
لباسهای #خیس به تنشان سنگینی میكرد😰 ستون گردان دم ارتفاع #قامیش و زیر پای عراقیا بود همهمه بسیجی ها ?میان رعد و برق و شق شق باران گم شده بود حالا #گونیهایی هم كه عراقیا پلهوار زیر كوه ⛰چیده بودند، از گل و لای لیز شده بود و اسباب #دردسر، بچه ها از كت و كول هم بالامیرفتند كه از شر باران🌧 خلاصی یابند و خودشان را داخل غار بزرگ زیر قله برسانند انگار یه گونی، #جنسش با بقیه فرق داشت لیز و سر نبود بسیجیها پا روش میذاشتند، میپریدند اونور آب و بعد داخل غار، اما گونی هر از گاهی تكان میخورد شاید اون شب هیچ #بسیجیای نفهمید كه علی آقا پله شده بود😢 برای بقیه، یكی دو نفر هم كه متوجه شدند دم غار #اشكهاشون با باران قاطی شده بود «علی به معنای واقعی كلمه مالك #نفسش بود» .😔
فرماندهٔ اطلاعات عملیات لشگر ۳۲ انصارالحسین
#سردارشهید_علی__چیتسازیان🌷
🌹@raviannoorshohada
🌹 خاطـــرات آزادگــان 🌹
🌹( به مناسبت سالروز ورود آزادگان به میهن )
از صلیب سرخ آمده بودند اردوگاه اسرا گفتند:
در اردوگاه شما را شڪنجهتان میڪنند یا نه ؟
همه به آقا سید نگاه ڪردند
ولی آقا سید چیزی نگفت
مأمور صلیب سرخ گفت:
آقا شما را شڪنجه میکنند یا نه؟
ظاهراً شما ارشد اردوگاه هستید .
آقا سید باز هم حرفی نزد.
پس شما را شڪنجه نمیڪنند؟
آقا سید با اون محاسن بلند و ابهت خاص خودش سرش پایین بود و چیزی نمی گفت .
نوشتند اینجا خبری از شڪنجه نیست .
افسر عراقی ڪه فرمانده اردوگاه بود ، آقای ابوترابی را برد تو اتاق خودش گفت :
تو بیشتر از همه ڪتڪ خوردی ، چرا به اینها چیزی نگفتی ؟
آقای ابوترابی برگشت فرمود :
ما دو تا مسلمان هستیم با هم درگیر شدیم ، آنها ڪافر هستند
دو تا مسلمان هیچ وقت شڪایت پیش ڪفار نمیبرند .👌👌👌
فرمانده اردوگاه ڪلاه نظامی ڪه سرش بود را محڪم به زمین ڪوبید و صورت آقا سید را بوسید بعدش هم نشت روی دو زانو جلو آقا سید و تو سر خودش می زد
می گفت شما الحق سربازان 🌷 خمینی 🌷 هستید .
سید آزادگان 🌷 " حاج آقای ابوترابی"
🗓 ۲۶ مرداد #سالروز_ورود_آزادگان_سرافراز به میهن اسلامی ایران گرامی باد . ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••
@raviannoorshohada
مجمع راویان نور شهدا (قرارگاه)
🔴پیکر سالم
#شهید_محمد_رضا_شفیعی
( پیکرش را سه ماه زیر آفتاب سوزان گذاشتند حتی برای از بین بردنش اسید هم پاشیدند .... )
💟از نیروهای واحد تخریب لشگر علی ابن ابی طالب (ع) بود. عملیات کربلای چهار آخرین عملیات او بود. دوستانش می گفتند به سختی مجروح شد و پیکرش جاماند.😢
💟محمدرضا شفیعی به جرگه شهدای گمنام پیوست. برخی می گفتند او اسیر شده چون دوستانی که در کنار او بودند همگی اسیر شدند. اما خانواده چشم انتظار او بود.
💟آزادگان به میهن بازگشتند اما خبری از او نشد. یکی از آزادگان گفته بود: ما دیدیم که محمدرضا اسیر شد اما خبری از او نداریم.😞
ناله ها و گریه های خانواده بیشتر شده بود. همه آرزو داشتند خبری از گمشده شان به دست آورند.
💟سال هشتاد عراق و ایران برای تبادل اجساد توافق کردند. مرداد ۸۱ خبر بازگشت پیکر محمدرضا اعلام شد. خبر خیلی عجیب بود. پیکر محمدرضا بعد از ۱۶ سال سالم است
💟او در کربلای چهار مجروح و سپس اسیر می شود. یازده روز او را به همین وضع نگه می دارند. بعد می گویند: باید به امام توهین کنی. او هم فریاد می زند: مرگ بر صدام.👊
💟بعثی ها آنقدر او را می زنند تا به شهادت می رسد.😭 پیکر او را در قبرستانی در نزدیکی کربلا به خاک می سپارند. حالا بعد از ۱۶ سال پیکر او را از خاک خارج کرده اند. بدن او سالم مانده. گویی که به خواب رفته است؟
💟بعثی ها سه ماه پیکر او را زیر آفتاب انداختند تا پوسیده شود. 😱آهک و دیگر مواد فاسد کننده بر بدنش ریختند اما بدنش همچنان سالم مانده بود.
💟 فرمانده عراقی که پیکر او را تحویل میداد گریه می کرد.😢 می گفت: خدا از سر تقصیرات ما بگذرد.
💟وقتی شهید محمدرضا شفیعی را داخل قبر قرار دادند فرمانده اش صحبت کرد و گفت: نماز شب این شهید هیچگاه ترک نمی شد. همیشه غسل جمعه را انجام میداد.
💟وقتی برای امام حسین ای گریه می کرد😭 قطرات اشک خود را به صورت و سینه و محاسنش می مالید. راز سالم ماندن پیکر این شهید اینهاست.
💟خدا خواست محمدرضا شفیعی از گمنامی خارج شود تا برای همیشه تاریخ سندی📜 باشد بر حقانیت یاران مظلوم حضرت روح الله.
•••✾•🌿🌺🌿•✾•
@raviannoorshohada
دوست.mp3
2.79M
ابراهیم آمد.✨
با همان صلابت همیشگی مرا به دوش گرفت و حرکت کردیم.
آن جمال نورانی ابراهیم را دوست خودش معرفی کرد.♥️
خوشا به حالش.😍
داستانی از👇
#شهید_ابراهیم_هادی 💫
🌹@raviannoorshohada
#خاطرات_شهدا 💔
فرمانده دست تكان داد. حاجي از راننده خواست بايستد.
از پنجره ي ماشين كه نيمه باز بود، سلام و احوال پرسي كردند. فرمانده به حاجي گفت:
«...اين بسيجي رو هم برسونين پايگاهش.»
.....
ـ حالا براي چي اومده بودي اين جا؟
بسيجي به كفش هاش اشاره كرد و گفت:
«...اينا ديگه داغون شده. اومده بودم اگه بشه يه جفت كفش بگيرم، ولي انگار قسمت نبود.»
حاجي دولا شد. در داشبورد ماشين را باز كرد و يك جفت كفش در آورد.
ـ بپوش! ببين اندازه است؟
كفش هاش را كند و سريع كفش هايي را كه حاجي داده بود پوشيد.
ـ به! اندازه است.👌
خودم اين كفش ها را براي حاجي خريده بودم؛ از انديمشك. كفش هايي را كه به بسيجي ها مي دادند نمي پوشيد.
همين امروز پنجاه جفت كفش از انبار گرفته بود ولي راضي نشد يك جفت براي خودش بردارد.
حاجي لب خندي زد و گفت «...خب پات باشه.»
بسيجي همين طور كه توي جيب هاش دنبال چيزي مي گشت، گفت «...حالا پولش چه قدر مي شه؟»
و حاجي خيلي آرام، انگار به چيزي فكر مي كرد گفت «...دعا كن به جون صاحبش.»
#شھيدمحمدابراهيم_همت
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
@raviannoorshohada🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ کشتی شکست خورده شمایید
💥 مداحی حماسی حاج میثم مطیعی درباره توقیف نفتکش انگلیسی توسط سپاه اسلام در خلیج فارس
تاریخ انقضای شما سر رسیده است
مضمون تازهی شعرایید بعد از این
فکری کنید پرچم پایین کشیده را
با آبروی رفته چههایید بعد از این
حکّام پرفریب! خدا را چه دیدهاید
شاید که زیر پرچم مایید بعد از این...
🌼 @raviannoorshohada
#شوخ_طبعی_شهدا
بذله گویی و شوخی های علی رضا کوهستانی نظیر نداشت👌، طوری بود که آن شوخی ها هیچ وقت از ذهن من پاک نمی شود. یک روز در فاو نشسته بودیم. در همان اورژانس خط اول، با علی رضا چای می خوردیم.
....یک لحظه هر دویمان متوجه شدیم که یک مگس 🐝روی لبه ی لیوان چای علی رضا نشسته. همین طور خیره به مگس بودیم.😳 مگس روی لبه ی لیوان راه رفت و راه رفت تا این که یک دفعه مثل این که سر خورده باشد، افتاد توی لیوان علی رضا.😄
علی رضا هم برگشت گفت: نگاه کن! می رود روی جنازه ی عراقی ها می نشیند و غسل میت اش را می آید توی چایی ما انجام می دهد.😂
راوى: رزمنده نوجوان دوران دفاع مقدس جواد صحرايى
#شهید_علیرضا_کوهستانے
🌹@raviannoorshohada
عباس را فرستادند اميديه سهشنبه شد و پنجشنبهاش عيد قربان بود ، همان عید قربانی ڪه عباس به حج نرفت تا در دفاع از انقلاب اسلامی به خدا برسد و همان روز در آسمان شهید شد . عباس داشت با من حرف میزد . ۴۵ دقيقه برای من درس اخلاق گفت :
← مواظب آقای خامنهای باش ، اين سيد اولاد پيغمبر را تنهاش نگذار هر جا میرود ، همراهش باش .
← نماز اول وقت را فراموش نڪن .
← از دعا غافل نشو .
← قلبت وسط دريا باشد . ببين موجهايی مثل بنیصدر و ڪارهای آنها را . آنها مثل موجهایی هستند ڪه وقتی به صخرهها بخورند ، ڪف میشوند قلبت وسط دريا باشد ڪه با هيچ چيزی نلرزد .
✍ راوی:امیر خلبان علی اصغر مطلق
سرلشگر خلبان ...
#شهید_عباس_بابایی
🌷@raviannoorshohada
°•{فرمانده والامقام
#شهید_محســن_نـــورانی🕊🌹}•°
🔴 بشارت شهادت محسن نورانی
از زبان #شهيد_همـــت
◽️حاج همت، محسن را خواست و به او گفت: «محسن، تو به شهادت میرسی» محسن كه كمی جا خورده بود، گفت: « چطور مگه حاجی؟
◽️حاج همت ادامه داد: «من خواب ديدم كه تو به شهادت ميرسی، شهادتت هم طوری است كه اول #اسيرت میكنن و بعد از اينكه آزار و شكنجهات دادن و تو خواستههای اونها رو برآورده نكردی، تو رو #تيرباران میكنن و به #شهادت میرسی.
🔻سه روز بعد خواب حاج همت تعبير شد. در عمليات والفجر ۳ در مرداد ۶۲ و درآزاد سازی مهران، ماشين تويوتايی كه سرنشينان آن نورانی، برقی، پكوك و چند نفر ديگر از پاسداران لشگر ۲۷ بودند در منطقه قلاجه به كمين منافقين خورد. پس از آن منافقين ناجوانمردانه سرنشينان تويوتا را به رگبار بستند همه سرنشينان جزء يك نفر جلوی چشم يكديگر در حاليكه زخمهای عميق گلوله برداشته بودند با تير خلاص، به #شهادت رسيدند ...
🌹@raviannoorshohada
کار دست خداست☝️
به نقل از #همسر_شهید🌹
یکبار که پیگیر کارهای اداری وام ازدواج بود، کار گیر کرده بود، بهش گفتم آشنایی نیست کارو درست کنه😞، گفت کار خوبه خدا درستش کنه، بنده ی خدا چکاره ست.!
همیشه برای انجام هرکاری تلاشش رو میکرد، قدمش رو برمیداشت، بقیه اش رو می سپرد به خدا، به معنای واقعی اینکارو میکرد.
تکیه کلامش این بود “کار دست خداست”🌸
سوریه که بود میگفت دوسه تا از بچه های اینجا خیلی نورانی ان✨، بهشون گفتم امروز فردا شهید می شید🕊، گفتم عه خب سفارش کن هواتو داشته باشن وقتی رفتن اونور. گفت از بنده خدا نمیخوام. خدا، خدا رو عشقه ….😍
عاشق شوی، عاشقت می شود، شهیدت میکند …
شهید مدافع حرم نوید صفری🌹
@raviannoorshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ #اختصاصی
🎥مداحی حاج #مهدی_رسولی در داخل ضریح مطهر شهدای گمنام
معراج شهدای اهواز _ بهار ۹۸
#رزق_شبانه
#التماس_دعا
🌹@raviannoorshohada
#بزرگترین_دشمن
همیشه آیه ي #وجعلنا را زمزمه میکرد
گفتم: آقا #ابراهیم این آیه برای محافظت در مقابل دشمنه
اینجا که دشمن نیست !
نگاه معنا داری کرد گفت:
دشمنی بزرگتر از #شیطان هم وجود داره؟!
بارها در وسوسه های شیطان، این جمله حکیمانه آقا ابراهیم را با خود مرور میکردم تا به حدیث زیبای امیر المومنین (ع) برخورد کردم که فرموده اند :
دشمن ترين دشمنانت، نفس شیطان درونی توست
❣ #شهید_ابراهیم_هادی❣
🌸@raviannoorshohada
°•|🍃🌸
°•{مدافع حرم
#شهید_مصطفی_نبـــــیلو🕊🌹}•°
🔴 آخرین #توصیه_شهید در مورد مدافعان حرم
◽️به ما نگویید مدافعـان حـــــرم؛ چون جنگ سـوریه و عراق که تمام شود به ما میگویند حالا که حرمی در خطر نیست حالا اینها چه کار میکنند؟ ما مدافعان حرم نیستیم.
◽️ما #زمینهساز_ظهـــــور هستیم، ما تا ظهـــور آقا امام زمان(عج) به مبارزه ادامه میدهیم، حالا میخواهد سوریـه و عـــــراق باشد و یا جنــــــگ با خــود اسرائیـــــل در فلسطین اشغالی باشد.
◽️هر جا نـــــدای مظلومـــی بلند شود ما آنجاییم، هر جا که برای زمینـهسازی ظهـــــور آقــــا احتیاجی به ما باشد ما آنجاییم، پس از همین حالا یـاد بگیرید فقط نگویید مدافعان حـرم؛ چون شکر خدا امروز حرمها در امنیت است.
《ما زمینه ساز ظهوریم》
#ســــالــــروزولادت
🌹@raviannoorshohada
#بیاناتی_ازآقاسیدعلی_خامنه_ای_مدظله
غدیر فقط مسأله جانشینی نیست توجه دادن به مسأله امامت است
ماجرای غدیر فقط نصب یک جانشین برای پیغمبر نبود. غدیر دو جنبه دارد: یکی جنبهی نصب جانشین است. جنبهی دیگر قضیه، توجه دادن به مسئلهی امامت است؛ امامت با همان معنائی که همهی مسلمین از این کلمه و از این عنوان میفهمیدند. امامت یعنی پیشوائی انسانها، پیشوائی جامعه در امر دین و دنیا؛ این یکی از مسائل اصلی در طول تاریخ طولانی بشر بوده است. مسئلهی امامت، یک مسئلهی مخصوص مسلمانها یا مخصوص شیعیان نیست. امامت یعنی یک فردی، یک گروهی بر یک جامعهای حکمرانی میکنند و جهت حرکت آنها را در امر دنیا و در امر معنویت و آخرت مشخص میکنند. این یک مسئلهی همگانی است برای همهی جوامع بشری.
🌸@raviannoorshohada
🌷در تنگه ابوغریب گردان عمار با دو تیپ زرهی عراق درگیر شد.
گروهان مسعود محاصره شدن😢 و مسعود تعدادی از نیروهاش و عقب فرستاد، خود مسعود با یه سری از بچه ها موندن وسط عراقی ها و نبرد تن به تن.
در میان این درگیری بعثی ها مسعود رو بستن به رگبار و پهلو و سینه اش زخمی شد و بعد اسارت...😭
دشمن بعثی ملعون دستای مسعود ملا رو بست پشت نفربر و در حالی که مسعود زنده بود 🌷و فریاد یازینب(س) یازینب(س) داشت✊ تا سه راهی فکه کشوندنش و بعد آرزوی سوم مسعود محقق شد...
🌷دشمن بعثی ملعون در حالی که مسعود ملا، بر لب فریاد یا حسین(ع) یا حسین(ع) داشت؛ دوره اش کردن و سر از بدن، آنهم از قفا جدا کردن ومسعود به اروزیش رسید🌷
#شهید_مسعود_ملا
@raviannoorshohada🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#غدیریام❤️
عڪس علی از ابتدا در سینهام بود
چون او امام عاشقان و رهبرم بود
بر گو علی مرتضی اینجا غدیر است
مولایمان سید علی اینڪ امیر است
🌹@raviannoorshohada
راوی،حاج آقا انجوی نژاد
روایتی از شهید حاج یونس زنگی آبادی
🌺نویسنده ی زندگی نامه ی این شهید میگوید قبل از شروع این کتاب مجموعه ای از خاطرات و مصاحبه هایی از اطرافیان این شهید را به من دادند،من دیدم همه ی خاطرات از این شهید همش ذکر خوبی های انسانی بود که انگار مثل فرشته ها بود،پیش خودم گفتم این خاطرات به درد نوشتن نمیخورند...
این که نمیشود،یه شخصی هیچ خطایی نداشته باشد و همه ی زندگی اش پر از خوبی باشد..
تصمیم گرفتم بیخیال نوشتن زندگی این شهید شوم..
دیدم در همین بین شخصی مدام به گوشی من زنگ میزند..یک بار،دوبار،سه بار..
تا 25بار زنگ زد و من بر نداشتم...چون ذهنم درگیر بود دیگر حوصله ی جواب دادن نداشتم..اما این شخص مدام زنگ میزد وقتی دیدم 25بار زنگ زده است گفتم این دیگر چه شخصی هست که اینقدر اصرار میکند..گوشی را برداشتم...
گفتم بله..
گفت "سلام علیکم
با همین خاطرات موجود کتابی بنویس که جذاب باشد،،،
گفتم شما؟؟؟
گفت:حاج یونس زنگی آبادی...🌹
@raviannoorshohada