🥀خادمی از جنس ایثار خون🥀
مادرش میگوید: مهدی در آغاز سفری که در آن به شهادت رسید؛ آنچنان خوشحال از قم می رفت که من چنین خوشحالی😄 در 34 سال عمرش از وی ندیده بودم و البته امروز هم اگر گریه می کنم؛ برای او گریه نمی کنم چراکه دعا کردم تا هرچه به خیر و صلاح فرزندم است اتفاق بیفتد.»
این معرفت و بزرگی البته در سخنان پدر مهدی ایمانی هم موج می زند آن جا که مهدی را امانت الهی می داند که خداوند با شهادت به عنوان برترین پایان زندگی، این امانت خود را تحویل گرفته است.😌
او در حالی سفرهای متعدد به سوریه داشت که به نقل از دوستانش، عطش شهادت روز به روز و ماه به ماه بیشتر در درون وی شعله می کشید و وقتی هم که به شهادت رسید کسی از دوستانش تعجب نکرد چراکه همه وی را مستحق شهادت در راه خدا می دانستند و او را کاملا برای این پایان شکوهمند آماده می دیدند.😌
🌹شهید والامقام مهدی ایمانی🌹
@raviannoorshohada
آقا محمد بسیار قدرشناس و صادق بودند،☝️ به نحویکه طی 10 سال زندگی مشترک، هیچگاه از همسرم دروغ نشنیدم. همچنین وی همواره به دنبال رفاه و آسایش خانواده بودند؛ حتی اگر خود در سختی قرار میگرفتند.🌺
همیشه میگفتند: از امام حسین (ع) شرم دارم که در #کربلا به فکر آسایش همسر و خانوادهام باشم😔، به همین خاطر هیچگاه با هم کربلا نرفتیم.💔
شهید عبداللهی ارادت ویژهای به حضرت زهرا (س) داشتند و میگفتند: #چادر، #حجاب حضرت زهرا (س) است.👌
اگر مشاهده میکردند خانم چادری به زمین میخورد، همانجا ایستاده و گریه میکردند.😢😭آقا محمد علاقه بسیاری به امام رضا (ع) داشتند. مدتی بود که دایم میگفتند: دلتنگ زیارت امام رضا (ع) هستم😔، اما میترسم اگر به مشهد بروم از اعزام جا بمانم.😭 رفتند و پیکر مطهر شهید بازگشت. زمانیکه داخل معراج شهدا بودیم، به یاد حسرت زیارتی که بر دل شهید مانده بود، افتادم.😢 روز خاکسپاری که مصادف با شهادت امام رضا (ع) بود، پرچم حرم امام رضا (ع) را برای او آوردند.😭
شهید مدافع حرم
مرتضی عبدالهی 🌹
#سالروز_شهادت🕊
@raviannoorshohada
5.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ وصیت شهید جواد محمدی در مورد بی حجاب ها
#حتما_ببینید
@raviannoorshohada
ماجرای تفحص شهدا و حضرت زهرا2️⃣
تعجب کردم که چرا این قدر اصرار میکند؛ خودم را به جایی که گفته بود رساندم؛ سه شهید را دیدم.
غلامی میگفت: «چند وقت این شهدا را این جا دیدم، هر وقت خواستم به شما زنگ بزنم بیایید، موفق نشدم. تا اینکه شب گذشته در عالم خواب خانمی را دیدم که البته اجازه نگاه کردن به صورتش را نداشتم، ایشان به من فرمودند: چرا تماس نمیگیری بیایند بچههای من را ببرند. از خواب بیدار شدم، حیران بودم، نمیدانستم این خانم که بود. خواب را برای مادرم تعریف کردم؛ مادرم گفت: ایشان خانم حضرت زهرا(س)، مادر شهدا بودند. سریع برو و به مأمور تفحص منطقه بگو بیایند و شهدا را ببرند».
راوى حاج جعفر نظرى
@raviannoorshohada
مادر در خواب پسر شهیدش را می بیند .
پسر به او می گوید «توی بهشت جام خیلی خوبه ، چی می خوای برات بفرستم ؟»
مادر می گوید «چیزی نمی خوام ؛ فقط جلسه قرآن که می روم همه قرآن می خوانند و من نمی توانم بخوانم خجالت می کشم . می دونن من سواد ندارم، بهم میگن همون سوره توحید را بخون .»
پسر می گوید :« نماز صبحت را که خواندی قرآن رو بردار و بخون !»
بعد از نماز یاد حرف پسرش می افتد.
قرآن را برمی دارد و شروع می کند به خواندن .
خبر می پیچید ...
پسر دیگرش این را به عنوان کرامت شهید ، محضر آیت الله نوری همدانی مطرح می کند و از ایشان می خواهد مادرش را امتحان کنند.
قرار گذاشته می شود و حضرت آیت الله نزد مادر شهید می روند .
قرآنی به او می دهند که بخواند .
به راحتی همه جا را می خواند ؛ اما بعضی جاها را نه .
میفرمایند: قرآن خودت را بردار و بخوان !
مادر شهید شروع می کند به خواندن ، بدون غلط.
آیت الله نوری گریه می کنند و چادر مادر شهید را می بوسند و می فرمایند :« جاهایی که نمی توانست بخواند متن غیر از قرآن قرار داده بودیم که امتحانش کنیم ...»
سردار شهید حاج کاظم رستگار ، فرمانده لشگر 10 سید الشهدا (ع)
@raviannoorshohada
628.3K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌙 شب خوش ⭐️
💐🎈 عیـدتون مبـارک 🎈💐
@raviannoorshohada