✍ #خاطره_شهدا🌷
🌷يادم هست چند نفر از كوچكترهای هيئت میپرسيدند: چرا وقتی آقا هادی در جلسات هيئت شركت میكند حال و هوای مجلس ما تغيير میكند؟ ما هم میگفتيم به خاطر اينكه او تازه از #كربلا و نجف برگشته؛ اما واقعيت چيز ديگری بود
🌷محبت آقا اباعبدالله (ع) با گوشت و پوست و خون او آميخته شده بود او تا حدودی امام حسين (ع) را شناخته بود برای همين وقتی نام مبارك آقا را در مقابل او میبردند، اختيار از كف میداد.
🌷خوب به ياد دارم صبحها برای نماز به مسجد میآمد بعد از نمازصبح در گوشه ای از مسجد به #سجده میرفت و در سجده كل #زيارت_عاشورا را قرائت میكرد.
🌷هادی هرجا میرفت برای #هيئت امام حسين (ع) هزينه میكرد، در مورد هيئت رهروان شهدا كه نوجوانان مسجد بودند نيز هميشه جزو بانيان هزینههای هیئت بود. 🌷
#شهید_محمدهادی_ذوالفقاری🌷
#شهید_مدافع_حرم
#خاطرات_شهدا 🌹
💟مصطفی و نذرش🙏
زمانی که #هیئت را بنا کرد اصلا از نذرش اطلاعی نداشت.
یک روز آمد خانه و با خوشحالی گفت: #مامان یک هیئت به اسم
حضرت #عباس ( ع) زدم.
🌷خیلی خوشحال شدم و #اشک در چشم هایم جمع شد. وقتی دید دارم گریه
می کنم با تعجب علتش را پرسید؟😔 اشک هایم را پاک کردم و گفتم: آخه تو رو نذر عمویم عباس(ع) کردم 🙏🌹 حالا خوشحالم که این کاروکردی .
🌷ازآنجا متوجه شدم که حسابی #هوای مصطفي را دارند. برای مصطفي خیلی اتفاقهای #خطرناکی می افتاد و همیشه ختم بخیر می شد.🌹
🌷همیشه برایم عجیب بود که چقدر #مصطفي درمعرض خطر بوده و همیشه به خیر گذشته.
کنجکاو حکمت خدا می شدم..... حالا خوب دلیلش را می فهمم. #عمویم مصطفی را برای خاندان آل علی علیه السلام انتخاب کرد.
#شهید_مصطفی_صدرزاده🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹🍃🌹
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@raviannoorshohada
💠مصطفی و نذرش🙏
زمانی که #هیئت را بنا کرد اصلا از نذرش اطلاعی نداشت.
یک روز آمد خانه و با خوشحالی گفت: #مامان یک هیئت به اسم
حضرت #عباس ( ع) زدم.
🌷خیلی خوشحال شدم و #اشک در چشم هایم جمع شد. وقتی دید دارم گریه
می کنم با تعجب علتش را پرسید؟😔 اشک هایم را پاک کردم و گفتم: آخه تو رو نذر عمویم عباس(ع) کردم 🙏🌹 حالا خوشحالم که این کاروکردی .
🌷ازآنجا متوجه شدم که حسابی #هوای مصطفي را دارند. برای مصطفي خیلی اتفاقهای #خطرناکی می افتاد و همیشه ختم بخیر می شد.🌹
🌷همیشه برایم عجیب بود که چقدر #مصطفي درمعرض خطر بوده و همیشه به خیر گذشته.
کنجکاو حکمت خدا می شدم..... حالا خوب دلیلش را می فهمم. #عمویم مصطفی را برای خاندان آل علی علیه السلام انتخاب کرد.
#شهید_مصطفی_صدرزاده🌷
#شهید_مدافع_حرم
@raviannoorshohada
مدتها بود بہ خوابم نیامدہ بود😔
دیشب قسمش دادم بہ #شهید_حججی🙏
همون دیشب حسین بہ خوابم اومد. تا دیدمش شروع ڪردم سؤال ڪردن
گفتم: ڪجایے
✅ در محضر #سید_الشهدا
یہ ڪم ساڪت شد
✅ گفت: جز #شهادت هیچے بہ دردم نخورد.
پرسیدم: #نماز_شب ؟
✅ براے #رضاے_خدا نبود... میدونے فقط چیزے پذیرفتہ میشہ ڪہ فقط و فقط براے رضاے خدا باشہ
گفتم: #هیئت رفتن هات؟
✅ ڪامل براے رضاے خدا نبود.
دیگہ نگذاشت چیزے بپرسم، خودش ادامہ داد ڪه:
🔸شهادت من رو برد بالا
🔸اگہ شهید نمیشدم، دست خالے بودم
🔸خیلے ڪار دارم، اگہ میمردم بدبخت میشدم
🔸 نفس ڪشیدن هم باید براے رضاے خدا باشہ
بہ سختے صحبت میڪرد، انگار اجازہ صحبت ڪردن نداشت. دوبارہ تأڪید ڪرد:
🔸 جز شهادتم هیچے بہ دردم نخورد، اعمال دیگم براے دل خودم بود
آخرش هم گفت:
🔶خیلے زود دیر میشہ
بهش گفتم حسین جان سفارش منم بڪن.
خندید
هیچے نگفت
رفت
⚛ راوی: همسر شهید مدافع حرم #حسین_محرابے
#اخلاص
@raviannoorshohada
🔹 می گفت: اگر جایی به تو در #هیئت کاری سپردند #خوشحال باش، به خودت #ببال!
می خواهند در خیمه خودشان به تو جا بدهند. هر جا #عَلم نوکری بلند است آن جا زیر خیمه امام حسین علیه السلام است، حتی اگر به تو کاری نسپردند، خودت برای خودت #اسباب نوکری جور کن.
هر #استعدادی داری به کار ببند برای امام حسین، این جا عرصه ظهور توانمندی هاست. لااقل بیا و #کفش ها را مرتب کن!
داستان های خدمت علما و بزرگان را نخوانده ای؟!
نگذار از #شغل خادمی جدا شوی!
نگذار بیکار شوی!
هر سر موی مرا با تو هزاران کار است
ما کجاییم و ملامتگر بیکار کجاست؟
.
#خادم الحسین
#خادم الشهدا
✅ برای #ارباب کم نگذار...
.
http://eitaa.com/raviannoorshohada
.
🔰 بِه سَبکِ شُهَدا 🔰
.
🔸 زیاد #هیئت دونفری داشتیم. برای هم سخنرانی می کردیم و چاشنی اش چند خط روضه هم می خواندیم، بعد ☕️ چای، نسکافه یا بستنی می خوردیم. می گفت: « این خوردنیا الان مال هیئته! » 😉
🔹 هر وقت چای می ریختم می آوردم، می گفت: « بیا دوسه خط روضه بخونیم تا چای #روضه خورده باشیم! » 💔 (راوی: همسر شهید)
🌷#شهید_محمدحسین_محمدخانی
http://eitaa.com/raviannoorshohada