فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلام_استاد
ناگفته های دفاع مقدس
دستهایی تو کاره ، شما ندونی ۸سال جنگ چی بوده!!!
استاد #رائفی_پور
« اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج »
@raviannoorshohada
#خاطرات_جبهه🌹🌹🌹🌹🌹🌹
نوروز و ایام عید که می شد ، در شرایط عادی جبهه و جنگ ، تا پنج روز از صبحگاه خبری نبود.
عیدی بچه ها ، سکه های یک تا پنجاه ریالی و اسکناسهای صد تا هزار ریالی متبرک به دست امام(ره) بود ؛
همچنین پولهایی که یادگاری نوشته خود بچه ها یا فرماندهان بود .
غذاهای این ایام بهترین غذاها بود و پذیرایی با میوه و شیرینی در همه جا دایر بود .
در کنار همه این نعمتها ، مراسم جشن و سرور هم بود ؛ تئاترها و نمایشنامه های نشاط آور که بچه ها خود تهیه و اجرا می کردند و نمایش فیلمهای سینمایی که زحمت تدارک آنها را نیروهای واحد تبلیغات می کشیدند.
در این ایام بچه ها راه می افتادند برای عرض تبریک از محل فرماندهان شروع می کردند و بعد به سنگرهای مجاور می رفتند در حالی که همه با هم می گفتند: برادرا ، برادرا ، عید شما مبارک. اهل سنگر هم جواب می دادند ، یا به شوخی چیزی می گفتند و از میهمانان دعوت می کردند به داخل سنگر آنها بروند و پذیرایی بشوند....
🌹 شادی روح دلاور مردان ۸ سال دفاع مقدس و مدافعین حرم
صلوات
اللهم عجل لولیک الفرج...
@raviannoorshohada
🌷روزی شخصی در حضور جمع گفت: تو در مورد #شهید_علمدار چی میگفتی⁉️
من رفتم سر قبر سید اما مشکلم حل نشد.😔😔😔
🌷گفتم اتفاقا سید برایت پیغام فرستاده. و گفته تو دوتا مشکل داری !
🌷از جمع خارج شدیم . ادامه دادم . #سید پیغام داده و گفت. مشکل اول تو با توسل به #مادرم_حضرت_زهرا س حل میشود.
🌷اما مشکل دوم را خودت بوجود آوردی.
در زندگی خیلی به همسرت دروغ گفتی و این نتیجه همین دروغ هاست..رنگ از چهره دوستم پریده بود😳 .و گفت درسته.
🌸🍃🌸
🌷سید به یکی از دوستانش گفته بود.هر وقت خواستید برای من کاری انجام دهید #زیارت_عاشورا را بخوانید سه بار هم در اول و آخر آن نام مادرم حضرت زهرا س را ببرید.💚
@raviannoorshohada
امروز تولد سردار شهید حسین پورجعفری یار همراه سردار سلیمانی هست...
ایشون حاج قاسم رو هم یاد کنید با ذکرصلوات....🌷
اگه دوست داشتین برای هردو سردار عزیز به حروف ابجد بیبیحضرت زینب سلام الله ۶۹ صلوات هدیه میکنیم ...
@raviannoorshohada
ٺولدٺ مبارڪ♡
لبخند مقـاومٺ!
ٺولدٺ مـبارڪ♡
رفیق خوشبخٺ حاج قاسم!
ٺـولــدٺ مبارڪ♡
حاج حسین عزیز!❤️
#شهیدحسین_پورجعفری
#سالروز_ولادت 🌷
@raviannoorshohada
یَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبَارَهَا ...
و امان
از آن روزی که
زمین شهادت می دهد...
و آن زمین...
خاکِ #شلمچه باشد...
📎پ ن: ۸ فروردین سالروز حضور #امام_خامنه_ای در #یادمان_شلمچه در سال ۱۳۷۸ ، گرامی باد🌷
@raviannoorshohada
🌺🌺صَلی اللهُ عَلیکَ یا اباعبدالله
🌺امشب شب شـورونشور عالمين است
امشب شب شـادي سـردار حُنيـن است
🌺امشب زمين وآسمان غرق سروراست
امشب شب ميـلاد«اربابم حسين» است
@raviannoorshohada
mohamadrezataheri-@yaa_hossein.mp3
6.96M
🎙شب تولد عشقه، شب تولد مستم... با نوای محمدرضا طاهری
🌺ولادت امام حسین (ع) و روز پاسدار مبارک باد.
@raviannoorshohada
واي كه چقدر اين شعر زيباست 👌👌👌👌👌
لطفا كامل بخونين اگه گريه كردي و دلت شكست التماس دعا😢😢
خواب بودم، خواب دیدم مرده ام/
بی نهایت خسته و افسرده ام/
تا میان گور رفتم دل گرفت/
قبر کن سنگ لحد را گل گرفت/
روی من خروارها از خاک بود/
وای، قبر من چه وحشتناک بود!
بالش زیر سرم از سنگ بود/
غرق ظلمت، سوت و کور تنگ بود/
هر که آمد پیش، حرفی راند و رفت/
سوره ی حمدی برایم خواند و رفت/
خسته بودم هیچ کس یارم نشد/
زان میان یک تن خریدارم نشد/
نه رفیقی، نه شفیقی، نه کسی/
ترس بود و وحشت و دلواپسی/
ناله می کردم ولیکن بی جواب/
تشنه بودم، در پی یک جرعه آب/
آمدند از راه نزدم دو ملک/
تیره شد در پیش چشمانم فلک/
یک ملک گفتا: بگو دین تو چیست؟
دیگری فریاد زد: رب تو کیست؟
گر چه پرسش ها به ظاهر ساده بود/
لرزه بر اندام من افتاده بود/
هر چه کردم سعی تا گویم جواب/
سدّ نطقم شد هراس و اضطراب/
از سکوتم آن دو گشته خشمگین/
رفت بالا گرزهای آتشین/
قبر من پر گشته بود از نار و دود/
بار دیگر با غضب پرسش نمود:
ای گنه کار سیه دل، بسته پر/
نام اربابان خود یک یک ببر/
گوئیا لب ها به هم چسبیده بود/
گوش گویا نامشان نشنیده بود/
نامهای خوبشان از یاد رفت/
وای، سعی و زحمتم بر باد رفت/
چهره ام از شرم میشد سرخ و زرد/
بار دیگر بر سرم فریاد کرد:
در میان عمر خود کن جستجو/
کارهای نیک و زشتت را بگو/
هر چه می کردم به اعمالم نگاه/
کوله بارم بود مملو از گناه/
کارهای زشت من بسیار بود/
بر زبان آوردنش دشوار بود/
چاره ای جز لب فرو بستن نبود/
گرز آتش بر سرم آمد فرود/
عمق جانم از حرارت آب شد/
روحم از فرط الم بی تاب شد/
چون ملائک نا امید از من شدند/
حرف آخر را چنین با من زدند:
عمر خود را ای جوان کردی تباه/
نامه اعمال تو باشد سیاه/
ما که ماموران حق داوریم/
پس تو را سوی جهنم می بریم/
دیگر آنجا عذر خواهی دیر بود/
دست و پایم بسته در زنجیر بود/
نا امید از هرکجا و دل فکار/
می کشیدندم به خِفّت سوی نار/
ناگهان الطاف حق آغاز شد/
از جنان درهای رحمت باز شد/
مردی آمد از تبار آسمان/
دیگران چون نجم و او چون کهکشان/
صورتش خورشید بود و غرق نور/
جام چشمانش پر از خمر طهور/
چشمهایش زندگانی می سرود/
درد را از قلب انسان می زدود/
بر سر خود شال سبزی بسته بود/
بر دلم مهرش عجب بنشسته بود/
کِی به زیبائی او گل می رسید/
پیش او یوسف خجالت می کشید/
دو ملک سر را به زیر انداختند/
بال خود را فرش راهش ساختند/
غرق حیرت داشتند این زمزمه/
آمده اینجا حسین فاطمه؟!
صاحب روز قیامت آمده/
گوئیا بهر شفاعت آمده/
سوی من آمد مرا شرمنده کرد/
مهربانانه به رویم خنده کرد/
گشتم از خود بی خود از بوی حسین (ع)/
من کجا و دیدن روی حسین (ع)/
گفت: آزادش کنید این بنده را/
خانه آبادش کنید این بنده را/
اینکه این جا این چنین تنها شده/
کام او با تربت من وا شده/
مادرش او را به عشقم زاده است/
گریه کرده بعد شیرش داده است/
خویش را در سوز عشقم آب کرد/
عکس من را بر دل خود قاب کرد/
بارها بر من محبت کرده است/
سینه اش را وقف هیئت کرده است/
سینه چاک آل زهرا بوده است/
چای ریز مجلس ما بوده است/
اسم من راز و نیازش بوده است/
تربتم مهر نمازش بوده است/
پرچم من را به دوشش می کشید/
پا برهنه در عزایم می دوید/
بهر عباسم به تن کرده کفن/
روز تاسوعا شده سقای من/
اقتدا بر خواهرم زینب نمود/
گاه میشد صورتش بهرم کبود/
تا به دنیا بود از من دم زده/
او غذای روضه ام را هم زده/
قلب او از حب ما لبریز بود/
پیش چشمش غیر ما ناچیز بود/
با ادب در مجلس ما می نشست/
قلب او با روضه ی من می شکست/
حرمت ما را به دنیا پاس داشت/
ارتباطی تنگ با عباس داشت/
اشک او با نام من می شد روان/
گریه در روضه نمی دادش امان/
بارها لعن امیه کرده است/
خویش را نذر رقیه کرده است/
گریه کرده چون برای اکبرم/
با خود او را نزد زهرا (س) می برم/
هرچه باشد او برایم بنده است/
او بسوزد، صاحبش شرمنده است/
در مرامم نیست او تنها شود/
باعث خوشحالی اعدا شود/
گرچه در ظاهر گنه کار است و بد/
قلب او بوی محبت میدهد/
سختی جان کندن و هول جواب/
بس بود بهرش به عنوان عقاب/
در قیامت عطر و بویش می دهم/
پیش مردم آبرویش می دهم/
آری آری، هرکه پا بست من است/💚💚💚
@raviannoorshohada
🌹به یادشهدای خان طومان
🌺ميلاد گل رسول و زهرا و علي است
زيرا که جهان خجسته زين نور جلي است
🌺ما را دگر از روز جزا بيمي نيست
چون بر دل ما عشق حسين ابن علي است
🌺ولادت با سعادت امام حسین (ع)و روز پاسدار بر شما مبارک
@raviannoorshohada
#چـنـدخـطبـایــاران ✨
#شهیدعلےفلاح🕊
نام پدر : حشمت الله
تاریخ تولد : 1345/09/09
تاریخ شهادت : 1364/01/08
محل تولد : محمودآباد
گلزار شهدای اورطشت محمودآباد
نحوه شهادت : جراحات واره و جدا شدن سر از بدن
محل شهادت : مریوان
🕯مادرشهید:
ایشان قبل از شهادتشان خواب دیده بودند و برای همه پیغام فرستادند و در آخرین روز مرخصی غسل شهادت کردند ناخن های خودشان را کوتاه کردند و پلاک را روی گردن گذاشتند و فردای آن روز بواسطه ترکش گلوله توپ به سر مبارکشان به درجه شهادت نائل شدند.
🔅پیام شهید:
بنده به تبعیت از ولی فقیه به انگیزه ترویج هدف های عالی اسلامی و توسعه و برقراری ارزش های واقعی انقلاب در ادامه فعالیتم به میدان دفاع گام می نهم.
#سالروز شهادت
@raviannoorshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👓 شب تولد سیدالشهدا و گل کاری ضریح مطهر به مناسبت اعیاد شعبانیه
🌺 العتبه الحسینیه المقدسه
@raviannoorshohada
#وصیتنامهشهـــید
#سعید_قهاری 🌸🌺☘
♦️ خدایا ! آرزویی ندارم. آرزوی بنده #آزادی قدس شریف ✊🏼 و #پیروزی اسلام ✌🏼 و #شکست آمریکاست . 🇱🇷💣💥
♦️ خدایا ! تو به من #قدرت و #توفیق دادی تا با دشمنان دین در سخت ترین شرایط بجنگم. پس ختم زندگی دنیاییم #شهادت 🕊 در راه خود (حق) باشد و در لباس سبز #پاسداری، تا در کنار دوستان #شهیدم آرام گیرم.
#نحوه_شهادت: 🕊
در ارتفاعات جهنم دره مرز بين #ايران 🇮🇷 و #تركيه 🇹🇷 در درگيري با اشرار و گروهك پژاك همراه با 14 تن ديگر از #پاسداران لشكر 3 به پايان رسيد و حاج سعيد به همراه ياران ارتشی و سپاهی خود دعوت حق را #لبيك گفت.
#علاقه: ❤️
شهدا و خانواده شهدا، ورزش
اللهــــم عجـــل لولیک الفــــرج
@raviannoorshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دختری که به راهیان نور رفته بود
برای خوشگذرانی و متحول شد👌👌
@raviannoorshohada
مجمع راویان نور شهدا (قرارگاه)
«مهدی» از زمان کودکی ارتباط ویژهای با #امام_زمان داشت👌. او به خوبی میدانست که هر کدام از ما برای آماده سازی ظهور حضرتش باید کاری انجام دهیم. او متناسب با هر مرحله از عمرش آنچه که بر عهدهاش بود را انجام داد. میگفت: «اگر الآن ما از یاران حضرت مهدی (عج) نباشیم تا او را یاری دهیم، هرگز او را یاری نخواهیم کرد حتی اگر او را با چشمانمان ببینیم.»😞
و سرانجام در روز مبارک #جمعه، روز متعلق به صاحب الزمان عجل (عج)، «مهدی» سر را بر خاکی نهاد که آن را با خون خود گلگون ساخت.💔
شهید «مهدی رعد»، فرزندی از دیار «بعلبک» در لبنان است. از همان زمان کودکی اهداف خود در زندگی را با بصیرت و آگاهی انتخاب میکرد👌. «مهدی» سرشار از نشاط و جنب و جوش بود و از سکون و بی حرکتی دوری میکرد. نهایت بهره را از وقت خود میبرد و از اوقاتش به درستی استفاده میکرد؛ گویی میدانست فرصت برای بهرهگیری از فرصتهای دنیا وقت چندانی ندارد.❗️
«مهدی»، وه چه نام زیبایی! وچه خیره کننده است ارتباط محکم او با صاحب اصلی این نام❤️. «مهدی» پرورش یافته خانوادهای متدین و پایبند به مقدسات بود. تلاش پدر و مادر او بر این بوده تا تا فرزندانشان را به گونهای تربیت کنند که از نسل مهیا کنندگان ظهور امام مهدی (عج) باشند.✨ مادر «مهدی» زمانی که او را باردار بود بر انجام مستحبات بسیار مقید بود📿
قبل از رسیدن به سن تکلیف نماز خواندن را شروع کرد و به آن پایبند شد. در کودکی سجاده اش را در نزدیکی یکی از والدینش پهن میکرد تا ایستادن و نشستنش شبیه به نماز خواندن بزرگترها شود☺️. «مهدی» در سلوک روحی از فطرت پاکی برخوردار بود.
از خواندن دعای ندبه و زیارت عاشورا دست نمیکشید. در قنوت نمازش همیشه این دعا را با خود نجوا میکرد: «پروردگارا! به حق فاطمه زهرا (س) و پدر بزرگوارش و همسر و فرزندانش شهادتی پاک را روزی من گردان🌹» روح ایمانی در پهنای صورتش تجلی داشت. او دلها را اسیر و دلباخته خود میکرد.
هر زمان که فرصتی به «مهدی» دست میداد در امور خانه به مادر و پدر کمک میکرد. رضایت پدر برای او بالاتر از هر چیزی بود👌
@raviannoorshohada
جوانی_که_حاجت_میدهد_1395-11-13-12-02.mp3
9.17M
روایتگری
✍یہ جوون طلبہ اے رفت خواستگارے جوابش ڪردن دلش میگیره ؛ از طریق یڪے از دوستاش میره خادم الشهدا میشه...
راوی، روایتگر_شهدا
التماس دعای مخصوص شهادت 💚
@raviannoorshohada
إلهىهَبْلىکَمالَالْانْقِطاعِإلَیْکَ
خدایا! نهایت بریدن از غیر تو
و پیوستن به خودت را
روزی ام ساز ...
#مناجات_شعبانیه
#التماس_دعا
@raviannoorshohada