**یـادتان
خاطرہ اے نـیستـ
کـہ از دل برود...
نـقـ✏ـش شـن نیسـتـ
کہ از باور ساحلـ برود...
🌷شهیدان زنده اند و در نزد پروردگارشان عند ربهم یرزقونند
🌷 روزتون شهداایی
@Raviyan_ Noor_ Shohada_ Andishe varz.
خواهر #شهید ابراهیم هادی می گفت :
یک روز موتور شوهرخواهرم را از جلوی منزل مان دزدیدند،😱
عده ای دنبال دزد دویدند و موتور را زدند زمین.
ابراهیم رسید و دزد زخمی شده را بلند کرد،
نگاهی به چهره وحشت زده اش انداخت و به بقیه گفت: اشتباه شده! بروید
.
ابراهیم دزد را برد درمانگاه و خودش پیگیر درمان زخمش شد.
آن بنده خدا از رفتار ابراهیم خجالت زده شد.
ابراهیم از زندگی اش سوال کرد، کمکش کرد و برایش کار درست کرد.
❤️طرف نماز خوان شد، به #جبهه رفت و بعد از ابراهیم در جبهه شهید شد...
@Raviyan_ Noor_ Shohada_ Andishe varz.
🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️❤️🍃❤️
#تلنگــــــــر
💰 #پول_خورد نباشیم!!
یک وقت هایی؛
بعد از دو شب #نماز_شب!
بعد از چند روز #روزه مستحبی!
بعد از چند روز #تسبیح چرخاندن!
بعد از یک #کار_فرهنگی در فضای #مجازی و #حقیقی!
و ...
کلی #سر و #صدا راه می اندازیم که آقا چرا ما #امام زمان رو نمی بینیم!؟
کلی هم خودمون رو #تحویل میگیریم!
شاید جلو #آیینه هم بریم و ببینیم که #به_به!!
چقدر #نورانی شدیم!!
اونی که دونه درشت بشه!
مخلص بشه!
خالص بشه!
برای #امام_زمان_عج
سر و صدا راه نمیندازه...
به قول حاج حسین یکتا؛
اون #پول_خوردِ که سر و صدا داره!
اسکناس صدایی ازش در نمیاد...
#دونه_درشت بشیم!
#خالص بشیم!
امام زمان #ماموریت هاشو به ما بسپاره!
تمام #امید امام زمان(عج) #ما هستیم...
که شهید نیکو کلام در حاج عمران بهش میگفتن!
چرا یک روز #تیر_بار!
یک روز #آر_پی_جی!
یک روز ...
یک روز ...
گفت: به من #میگن کجا برو!!
به ما هم میگن!؟ #جا_نمونیم
#شهـــدا_گاهے_نگاهی
@Raviyan_ Noor_ Shohada_ Andishe varz.
قافلہ ی مـا
قافلـہ ی
از جان گذشتگان است
هرڪس ڪہ
از جـــان گذشتہ نیست
با مـا نیایـــد ....
#جــــامـــــانده_ام😔
#شهیدانہ
@Raviyan_ Noor_ Shohada_ Andishe varz.
🍃🌷
_اینکہ نمے شود بـــرادر من😠!
هروقت دوست داشتـے، مے آیے و هر وقت هم دلـت نخواست ،نمے آیے؛ رفت و آمد #خادم_مسجد_جمکران روے نظم و انضـباط است ،دل بخواهے نیست😤❗️
یا تعهد اخلاقی میدهے کہ هر سہ شنبہ در مســـجد حاضر باشے یا اینکہ دور خــادم بودن را خط بکش و وقت ما را هم نگیر😒.
وقتے حـرف حاج آقا تمام شد. مهدے لبخـند زد و گفت☺️: چشــم. تعهد مے دهم هر سہ شنبہ سر وقت در مسجد حاضر باشم.
پاے برگہ تعهد را امضـا کرد📝 و از اتاق بیرون آمدیم.
گفتـم: مهدے لااقل دلیل غیبت این چند هفتــہ را به حاج آقا میگفتے کہ بہ سوریـــــہ رفتہ بودے😔...
سہ شنبہ شد و حاج آقا زیر تابوتے کہ پیکر سوخـــتہ مهدے در آن بود؛ بلند #لبیک_یا_زینب(س) مے گفت.😭💚
#شهید_مهدی_طهماسبے🌸
#شهیدانہ
@Raviyan_ Noor_ Shohada_ Andishe varz.
#عاشقانه_های_همسران_شهدا
یڪ لحـظه
زندگــی تـو
از دست میرود
وقتـی کسـی ڪہ
هستی تو هست میرود ...
#وداع_عاشقانه
#شهید_سردار_محمود_کاوه
@Raviyan_ Noor_ Shohada_ Andishe varz.
هدایت شده از مجمع راویان نور شهدا (قرارگاه)
ثواب قرائت قرآن امروز تقدیم به روح بلند شهید بزرگوار:
🔰 خاطرهی رهبر انقلاب از روز هفدهم شهریور پنجاه و هفت
⚠️ طرفداران امام را افراطی میخواندند
🔻 رهبرانقلاب: از روز #هفدهم_شهریور سال ۱۳۵۷ خاطرهای در ذهن دارم. قبل از آنکه این حادثهی خونبار در تهران اتّفاق بیفتد، سیاست رژیم ستمشاهی بهدنبال این بود که مبارزان و به تبع آن ملّت ایران را، به تندرو و کندرو، افراطی و معتدل تقسیم کند. این، نکتهی خیلی قابل توجّهی است که امروز مثل آیینهای، همهی عبرتها را به ما درس میدهد.
🔹️ کسی که روزنامههای آنوقت و اظهارات مسئولان رژیم ستمشاهی را مطالعه میکرد، میفهمید که اینها میخواهند کسانی را که در مقابل آنها هستند و مبارزه میکنند، از هم جدا کنند.
🔸️ عدّهای را که طرفداران و علاقهمندان مخلص امام بودند و راه امام را علناً اظهار میکردند، بهعنوان تندرو و افراطی و متعصّب معرفی میکردند. در مقابل اینها هم، بعضی از کسانی را که علاقهمند به مبارزه بودند، ولی خیلی جدّی در آن راه نبودند، یا جدّی بودند، ولی دستگاه آنطور خیال میکرد اینها جدّیّتی ندارند، بهعنوان افرادی که معتدلند و با اینها میشود مذاکره و صحبت کرد، معرّفی میکردند.
🔹️ من در آن روز این احساس خطر را کردم. آن زمان من در جیرفت تبعید بودم. شاید روز چهاردهم یا پانزدهم شهریور بود. به یکی از آقایان معروف که در قم بود، نامهای نوشتم و این سیاست رژیم را برای آن آقا تشریح کردم و گفتم اینها با این تدبیرِ خباثتآمیز میخواهند بهانهای برای سختگیری بر مخلصان و عشّاق امام بزرگوار به دست آورند و شما را بدون اینکه خودتان بخواهید، در مقابل آنها قرار دهند. این نامه را نوشته بودم؛ امّا هنوز نفرستاده بودم.
🔸️ روز شنبه هجدهم شهریور بود که رادیو و روزنامهها، خبر کشتار هفدهم شهریور را پخش کردند. فردای آن روز، ما در جیرفت از این قضیّه مطّلع شدیم. من برداشتم در حاشیهی آن نامه برای آن آقا نوشتم که: «باش تا صبح دولتش بدمد، کاین هنوز از نتایج سحر است». آن نامه را بهوسیلهی مسافر، برای آن آقای محترم فرستادم.
🔺️ آنها شروع کردند سختگیریها را علیه مبارزان و انقلابیّون حقیقی راه انداختن که نمونهاش کشتار هفدهم شهریور بود. ۷۶/۶/۱۹
💻 @Khamenei_ir
@zendegishahid
رتبه اول دانشگاه تورنتوی کانادا رو به دست آورده بود وقتی درسش تمام شد و به ایران اومد تصمیم گرفته بود به جبهه برود
گفتم: شما تازه ازدواج کردی یه مدت بمون و به جبهه نرو
گفت: نه مادر من پول این مملکت رو در کانادا خرج کردم تا درسم تمام شده وظیفه شرعیام اینه که بروم به جبهه و به اسلام و مردم خدمت کنم...
#بسیجی دلداده
#نخبه رشته سازهها و پلسازی دانشگاه تورنتو
#فرمانده دلاور فنی مهندسی لشکر نصر
#عارف واله
#دلسوخته وارسته
#عاشق شیدا
#مجنون حقیقی حضرت علی مرتضی(ع)
#مهندس_شهید_حسن_آقاسیزاده
@zendegishahid
❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️
#حدیث_مهدوے 💠 امــام ڪاظم(ع):
💢بهتریـــن عبادتــــــ بعـــدازشنــاخـــتن خداوند، #انتظار فــرج وگشـــایش استـــــ...
📒تحف العقول ص403
@Raviyan_ Noor_ Shohada_ Andishe varz.
🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️❤️🍃❤️
#تلنگــــــــر
💰 #پول_خورد نباشیم!!
یک وقت هایی؛
بعد از دو شب #نماز_شب!
بعد از چند روز #روزه مستحبی!
بعد از چند روز #تسبیح چرخاندن!
بعد از یک #کار_فرهنگی در فضای #مجازی و #حقیقی!
و ...
کلی #سر و #صدا راه می اندازیم که آقا چرا ما #امام زمان رو نمی بینیم!؟
کلی هم خودمون رو #تحویل میگیریم!
شاید جلو #آیینه هم بریم و ببینیم که #به_به!!
چقدر #نورانی شدیم!!
اونی که دونه درشت بشه!
مخلص بشه!
خالص بشه!
برای #امام_زمان_عج
سر و صدا راه نمیندازه...
به قول حاج حسین یکتا؛
اون #پول_خوردِ که سر و صدا داره!
اسکناس صدایی ازش در نمیاد...
#دونه_درشت بشیم!
#خالص بشیم!
امام زمان #ماموریت هاشو به ما بسپاره!
تمام #امید امام زمان(عج) #ما هستیم...
که شهید نیکو کلام در حاج عمران بهش میگفتن!
چرا یک روز #تیر_بار!
یک روز #آر_پی_جی!
یک روز ...
یک روز ...
گفت: به من #میگن کجا برو!!
به ما هم میگن!؟ #جا_نمونیم
#شهـــدا_گاهے_نگاهے💔
@Raviyan_ Noor_ Shohada_ Andishe varz.
🌹🍃
🍃
[ #خاطراٺ_شهید ]
زورو بازی تو جبهه 😳
جثه ريزي داشت .
مثل همه بسيجيها خوش سيما بود و خوش مَشرَب 😌
فقط يك كمي بيشتر از بقيه شوخي مي كرد. 😁
نه اينكه مايه تمسخر ديگران شود، كه اصلاً اين حرفها توي جبهه معنا نداشت .😏
سعي مي كرد دل مؤمنان خدا را شادكند. آن هم در جبهه و جنگ ☝️🏻
از روزي كه او آمد، اتفاقات عجيبي در اردوگاه تخريب افتاد.🤔
لباس هاي نيروها كه خاكي بود و در كنار ساكهايشان قرار داشت
، شبانه شسته مي شد و صبح روي طناب وسط اردوگاه خشك شده بود😐
ظرف غذاي بچه ها هر دوسه تا دسته ، نيمه هاي شب خود به خود شسته مي شد.😟
هر پوتيني كه شب بيرون از چادر مي ماند، صبح واكس خورده و برّاق جلوي چادر قرار داشت ... 🙄🤔
او كه از همه كوچكتر و شوخ تر بود، وقتي اين اتفاقات جالب را مي ديد،مي خنديد و مي گفت:
بابا اين كيه كه شبها زورو بازي در مي آره و لباس بچه ها و ظرف غذا رامي شوره؟😂
و گاهي مي گفت : «آقاي زورو😅، لطف كنه و امشب لباسهاي منم بشوره و پوتينهام رو هم واكس بزنه😋»
بعد از عمليات، وقتي «علي قزلباش » #شهيد شد😔 ...
يكي از بچه ها با گريه گفت:
بچه ها يادتونه چقدر قزلباش زوروي گردان رو مسخره مي كرد ؟؟
زورو خودش بود و به من قسم داده بود كه به كسي نگم ...
#شهید_علی_قزلباش
@Raviyan_ Noor_ Shohada_ Andishe varz.