🌷🌷🌷"هوالشهید"🌷🌷🌷
خبر امد خبری درراه است🌷🌷
📣📣📣📣📣📣📣📣📣
عرض سلام ادب و احترام خدمت اعضای محترم لطفا توجه بفرمایید👇👇👇👇
🌷🌷🌷بزرگواران دیداری داریم با خانواده شهید بزرگوار سید جلال حسینی در روز👇👇
✔(چهارشنبه، فردا) 11 دی ماه (بعدازظهر ساعت 16)
ب آدرس:خیابان نوبهار، کوچه شهید جلوه نما، کوچه 60(میشه وسط کوچه ک رسیدین)بن بست 8 خانه اول پلاک 66
✅خواهرانی که تمایل دارند در این دیدار حضور داشته باشند.لطفا به شماره 09100521997 و یا ب آی دی 👇👇
@Manooo
آمادگی خودشون را اعلام نمایند.
ارادتمند خادم الشهدا✋
🌷🌷اللهم ارزقنا شهادت فی سبیل الله🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺ز کودکی خادم این تبار محترمم
🌺چنان حبیب مظاهر مدافع حرمم
🌹🌹🌹
🌹عرض تبریک ازطرف شهداوخادمین شهداخدمت خانواده شهیدان مدافع حرم حضرت زینب سلام الله علیها
@raviannoorshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💗امروز علی
🎊ولیمه به خلق جهان دهد
💗امروز زمین
🎊فروغ به هفت آسمان دهد
💗میلاد شیر دخت علی،
🎊شیر داور است
💗سر تا قدم
🎊حقیقت زهرای اطهر است
🎉ولادت حضرت
زینب سلام الله علیها مبارک باد💐
@raviannoorshohada
بمناسبت روز #پرستار
🌺امروز یاد می کنیم از پزشک شهید مدافع حرم
#محمد حسن قاسمی
شهیدی که عیلرغم وجود همه امکانات مادی
ولی عشقش به ولایت وائمه علیه السلام او را راهی دیار عاشقان درسوریه نمود
وباوجود استعداد فراوان و امکان هرگونه بهره برداری از همه چیز ولی در نهایت خضوع وفروتنی درکنار رزمندگان ماند وبه فیض شهادت نائل آمد
یاد همه شهدا راگرامی میداریم با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد
@raviannoorshohada
*⚘﷽⚘
#طنز_جبهه
طلبه های جوان👳آمده بودند برای #بازدید👀 از جبهه
0⃣3⃣نفری بودند.
#شب که خوابیده 😴بودیم
دوسه نفربیدارم کردند😧
وشروع کردند به پرسیدن سوال های مسخره و الکی!😜
مثلا میگفتند:
#قرمز چه رنگیه برادر؟!😐
#عصبی شده بودم😤.
گقتند:
بابابی خیال!😏
توکه بیدارشدی
#حرص نخور بیا بریم یکی دیگه رو #بیدار کنیم!😎
دیدم بد هم نمیگویند😍😂☺️
خلاصه همین طوری سی نفررابیدارکردیم!😅😉
حالا نصف شبی جماعتی بیدارشدیم و همه مان دنبال شلوغ کاری هستیم!😇
قرار شد یک نفر خودش را به مردن بزند و بقیه درمحوطه قرارگاه #تشییعش کنند!😃😄
فوری پارچه سفیدی انداختیم روی محمد رضا
و #قول گرفتیم تحت هرشرایطی 😶خودش رانگه دارد!
گذاشتیمش روی #دوش🚿بچه ها و راه افتادیم👞
•| #گریه و زاری!😭😢
یکی میگفت:
ممدرضا !
نامرد چرا رفتیییی؟😱😭😩
یکی میگفت:
تو قرار نبود شهید شی!
دیگری داد میزد:
#شهیده دیگ چی میگی؟
مگه توجبهه نمرده!
یکی #عربده میکشید😫
یکی #غش می کرد😑
در مسیر بقیه بچه ها هم اضافه➕میشدند و چون از قضیه با خبر نبودند واقعا گریه 😭و شیون راه می انداختند!
گفتیم برویم سمت اتاق #طلبه_ها
#جنازه را بردیم داخل اتاق
این بندگان خدا که فکر میکردند #قضیه جدیه
رفتند وضو گرفتند و نشستند به قران 📖خواندن بالای سر #میت
در همین بین من به یکی از بچه ها گفتم :
برو خودت رو روی محمد رضا بینداز ویک
نیشگون محکم بگیر☺️😂
رفت گریه کنان پرید روی محمد رضاوگفت:
محمد رضا این قرارمون نبود😩
منم میخوام باهات بیااااام😭
بعد نیشگونی 👌گرفت که محمد رضا ازجا پرید
وچنان جیغی کشید😱که هفت هشت نفر از بچه ها از حال رفتند!
ماهم قاه قاه میخندیدیم😬😂😂😂😅
.....خلاصه آن شب با اینکه #تنبیه 👊سختی شدیم ولی حسابیی خندیدیم
#خنده_حلال😂
@raviannoorshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥شعری که امام خامنهای با آفرین، خیلی خوب و عالی شاعر آن را تحسین کردند...
🔴ما نمک خورده ی عشقیم ، به زینب(س) سوگند
پاسبانان دمشقیم ، به زینب(س) سوگند
@raviannoorshohada
36.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مااز دمشق و
کربلا خیلی فاصله داریم،💔
اما همینجا کنار هم، میلادِ
#حضرت_زینب (س) رو جشن میگیریم . . . 💞
رفقای شهدایے☺️
تولد #عمهجانموݩ
#عقیله #زینب (س)
@raviannoorshohada
🌺 کو یک نفر مثل زینب کبری؟
🌺امام خامنه ای: زینب کبری یک زن بزرگ است. عظمتی که این زن بزرگ در چشم ملت های اسلامی دارد ، از چیست ؟ نمی شود گفت به خاطر این است که دختر علی بن ابی طالب علیه السلام یا خواهر حسین بن علی و حسن بن علی علیه السلام است .
🌺نسبت ها هرگز نمی تواند چنین عظمتی را خلق کنند. همهٔ ائمه ما ، دختران و مادران و خواهرانی داشتند ، اما کو یک نفر مثل زینب کبری؟ ارزش و عظمت زینب کبری ، به خاطر موضع و حرکت عظیم انسانی و اسلامی او بر اساس تکلیف الهی است. کار او ، تصمیم او ، نوع حرکت او ، به او این طور عظمت بخشید . هرکس چنین کاری بکند ، ولو دختر امیرالمؤمنین علیه السلام هم نباشد ، عظمت پیدا می کند .
📚زندگی سیاسی_مبارزاتی ائمه/انسان۲۵۰ساله
@raviannoorshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
#تولدت_مبارک
یزیدیان زمان دوباره سودای اسارت تو را در سر دارند و میخواهند انتقام شکست عاشورا را امروز بگیرند ولی فرزندان فاطمه(س) حرمت را در آغوش کشیده اند و لشگری از فداییانت به فرماندهی عباس(ع) مدافع حرمت شده اند٬سر و جان میدهند اما نمی گذارند حتی یک آجر از حرم عمه سادات(س) کم شود
#میلاد حضرت زینب سلام االله علیه #مبارک
@raviannoorshohada
مجمع راویان نور شهدا (قرارگاه)
شهیدی که در ایام ولادت حضرت زینب (س)،عجیب بذل و بخشش میکند😍👇
شهید حسین(کیومرث)نوروزی و برادرش میثم(ایرج)از اوایل انقلاب تا هشت سال دفاع مقدس جزء فعالین انقلابی بودند✌️.مادر این دو شهید میگوید یکبار که هر دوشان از جبهه به خانه برگشتند،به آنها گفت حداقل یکیتان برود،یکی بماند.میثم سکوت کرد و حسین سر تکان داد و گفت:مادر تا کفر هست جبهه و جهاد هم هست.دیگر حرفی نزدم🍃
میثم در عملیات والفجر 3 در کنار حسین به شهادت رسید💔.حسین که فرمانده گردان بود،بعد از پایان عملیات،بر بالین برادر شهیدش نشست.بعد هم برای خاکسپاری برادرش به سمنان رفت و بلافاصله به منطقه برگشت.👌سرانجام حسین نوروزیفر با مسئولیت فرمانده و قائم مقام گردان موسی بن جعفر(ع)در 22 بهمن در منطقه امالرصاص و طی عملیات والفجر 8 با اصابت ترکش به بدن،سر و پا به شهادت رسید و پیکر مطهرش در امامزاده یحیی سمنان آرام گرفت.🕊حسین قبل از عملیات والفجر 8 ازدواج کرد.همسرش میگوید:شب قبل از رفتن به جبهه گفت:فردا میروم.شما بمانید تا برگردم.دلم گرفت،گفتم شما که به شهادت خودت آگاهی چرا اینطور حرف میزنی؟😢جواب داد:قول میدهم تا دو -سه ماه دیگه بیایم.طبق گفته خودش دقیقاً سه ماه بعد پیکرش را آوردند.🍃مادر شهید نوروزی میگوید:حسین وقتی که به جبهه اعزام شد،همسرش باردار بود.گفته بود اگر بچهمان پسر شد،اسمش را بگذارید حسین و اگر دختر شد،زینب.او در عملیات والفجر 8 شهید شد.مدتی بعد از شهادت پسرم،دخترش زینب به دنیا آمد.🙂دختر شهید میگوید:پدرم در ایام ولادت حضرت زینب(س)،عجیب بذل و بخشش میکند.زینب نوروزی که شش ماه پس از شهادت پدرش به دنیا آمده، میگوید برخی از آشنایان و مردم شهر ماهها در انتظار شب میلاد حضرت زینب (س)🌸هستند تا در این روزها عیدی و حاجت خود را از او بگیرند.☺️☝️
.
ولادت: ۱۳۴۱/۵/۱
شهادت: ۱۳۶۴/۱۱/۲۲ .
@raviannoorshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مستند گروه تفحص شهدا
از زبان تفحص گران در روز نهم دی ۹۸
و نزدیک تولد حضرت زینب سلام الله
#حتما_ببینید
@raviannoorshohada
یک شب برفی❄️ زمستونی به محسن زنگ زدم📞 که هوا دو نفرهست و پاشو برویم بیرون.میان خواب و بیداری گفت:😂 تو این هوا خطرناکه با موتور🏍.تازه ماشین خریده بودم🚗.گفتم با ماشین میریم؛اگرم اتفاقی بیفته برای ماشین من میافته،تو راحت باش.از او انکار و از من اصرار که بزن بریم. از آن طرف خانمها هم خواستند بیایند😐 و دسته جمعی زدیم بیرون.تا راه افتادیم دیدیم انگار ماشینها را گذاشتهاند تو سرسره😱😂.لیز میخوردند برای خودشان.داشتیم به ماشینهای لیزخورده توی جوی آب میخندیدیم😂که محسن گفت:مجید بگیر این طرف! بوم، رفتیم توی صندوق ماشین جلویی.یکی ما را میدید فکر میکرد چیزی زدهایم آنقدر میخندیدیم افتاد به التماس که از خر شیطان بیا پایین😫.گفتم تا سه نشه بازی نشه.میگفت اگه دیگه ده به بعد زنگ زدی،نامردم جوابت رو بدم!😬😂
راوے:دوستشهیدمدافعحرم
#محسݩحججی🌹
@raviannoorshohada
#طنز_جبهه
بیسیم چی شیخ مهدی رو صدا زد !
اناری آن طرف به شیخ مهدی گفت ، مهدی جان شیخ اکبر !! ، یعنی !
مهدی پرید توی حرفش و گفت ، فهمیدم ، پرید ! یا چهار چرخش هوا شده ؟! ، الان کجاست ؟!
اناری گفت مجروح شده و الان توی اوژانسه ،
شیخ مهدی خودش را به اوژانس رسوند و رفت بالای سر برادرش شیخ اکبر ،
سر تا پای اکبر باند پیچی شده بود ، یه نگاه به او کرد و خودش را انداخت روی اکبر !!
صدای جیغ شیخ اکبر بلند شد که پرستاران اونا را از هم جدا کردند و شیخ مهدی خنده کنان می گفت ،
خاک بر سر صدام کنند ! ، ما هم شانس نداشتیم ! ، گفتم تو شهید شدی و برای خودم کلی خوشحال بودم که جای تو ، من فرمانده مقر میشم ! ، برای خودم کسی میشم ، موتورتم به من ارث می رسه ، همه آرزوهام به باد دادی ! ، تو هم شدی برادر !
قاه قاه خندید و نشست کنار شیخ اکبر و هر دو بلند خندیدند.....
🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹
@raviannoorshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ولادت با برکت 🌹
تجسم عینی زهد و علم 🌹
و عفاف و شهامت🌹
بر رهروان راه 🌹
زینب علیها السلام مبارک باد 🌹
@raviannoorshohada
"پدر" باغبان بودن،من و "مادر" و "پدر" برگه ی زرد آلو درست میکردیم،یه سری رو برده بودیم رو پشت بوم برای خشک شدن.🍑
توخونه مشغول کارمون بودیم که با صدای گریه ی "مهدی" به خودمون اومدیم😭 صدا رو دنبال کردم و "مهدی" رو دیدم که بالای پشت بوم دستاش پر از برگه هستش و چون نمیتونه بیاد پایین داره گریه میکنه.😄
"مادر" منو کنار زد و از نردبان بالا رفت، زد پشت دست "مهدی" و برگه ها ریخت زمین.❗️
"خدا" بهمون رحم کرده بود که دستاش پر بود و نمیتونست بیاد پایین وگرنه "خدا" میدونست چه اتفاقی بدی می افتاد اگر متوجه نمیشدیم😣.
اینم یکی از شاهکارهای داداش "مهدی" در دوسالگی که تونسته بود تنهای از نردبان بره بالا روی پشت بوم!!!😁
راوی:خواهرشهیدمدافعحرم
#مهدی_صابری
@raviannoorshohada