فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
می میرند تمامِ غم هایِ دنیایِ دلــ♡ــم
و میشوند زنـده، آرزوهای مُرده !
باز وقتـی #تـو میخنـدی ...!
#حاج_قاسم_سلیمانی
@raviannoorshohada
شهید عبدالحسین #برونسی
#نون_حلال
بحث تقسیم اراضی که پیش آمد،
عبدالحسین گفت:
《 این روستا جای زندگی نیست،آب و زمین را به زور گرفتن و میخوان بین مردم تقسیم کنند،
بدتر اینکه سهم چند تا بچه یتیم هم قاطی این هاست.》
رفتیم مشهد؛خانه یکی از اهالی که خالی بود.موقتا همان جا ساکن شدیم.مانده بود کار.
دوماه شاگرد سبزی فروشی شد و پانزده روز شاگرد لبنیاتی؛اما سر هیچ کدام دوام نیاورد.
می گفت:
سبزی فروشه که سبزی هارو خیس می کنه تا سنگین تر بشه،لبنیاتیه جنس خوب و بد رو قاطی می کنه و غش و کم فروشی داره.
از همه بدتر که می خوان منم مثل خودشون بشم.》
بعد از آن یک بیل و کلنگ برداشت و رفت سر گذر.
بعد از سه چهار روز یک بنا پیدا شد که عبدالحسین را با خودش ببرد.
جان کندن داشت،مزدش هم روزی ده تومن بود ولی به قول خودش
《هیچ طوری نیست،نون زحمت کشی نون پاک و حلالیه،خیلی بهتر از اون دوتاست.》
(از کتاب خاک های نرم کوشک)
#شهید_عبدالحسین_برونسی
@raviannoorshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
باپای دل راهی مناطق جنگی شویم
پنج شنبه ویاد شهدا، خصوصا شهدای گمنام
تو مـادر نشدے...
#حالِ ما ...
بـی #شهـدا ،
حالـی نیستــ
جاے ما ...
پیشِ #شهیـدان ،
خالیستــ. ...
🌷 #پنجشنبه_هاے_شهدایـی
شهدا رایاد کنیم به ذکر صلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
راهیان نور مجازی🥀
@raviannoorshohada
💢به زبان مادر شهید
🔰من مظلومترین #مادرشهید هستم .
منافقین من و فرزندانم را #اسیر کردند من تنها مادر شهیدم که منافقین بچه ام را جلویم سر بریده آمد شکم بچه ام را پاره کرده و #جگرش را در آوردند.
با ساتور بدن بچم را قطعه قطعه کردند و من ۲۴ساعت با این بدن تنها ماندم و خودم با دستم #قبر کندم و کفن کردم و #دفن کردم
@raviannoorshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ادای احترام شهید_مصطفی_صدرزاده به حرم #حضرت_زینب سلاماللهعلیها...
@raviannoorshohada
#سیره_شهدا
بنده به عنوان مسئول حفاظت قرارگاه رعد ، به سربازان نگهبان دستور داده بودم تا شبها پس از خاموشی ، برای ورود و خروج به قرارگاه ، ایستِ شبانه بدهند.
یکی از شبها نگهبان پاس دو ، که نوبت پاسداری اش از ساعت دو الی چهار صبح بود سراسیمه مرا از خواب بیدار کرد و گفت:
در ضلع جنوبی قرارگاه شخصی هست که فکر میکنم برایش مشکلی پیش آمده.
پرسیدم: مگر چه کار می کند؟ گفت: او خودش را روی خاکها انداخته و پیوسته گریه میکند.
من بی درنگ لباس پوشیدم و همراه سرباز به طرف محلی که او نشان میداد رفتم.
به او گفتم که تو همین جا بمان. سپس آهسته به طرف صدا نزدیک شدم ، صدا به نظرم آشنا آمد ، نزدیکتر که رفتم او را شناختم ، تیمسار بابایی ، فرمانده قرارگاه بود ، او به بیابان خشک پناه برده بود و در دل شب آنچنان غرق در مناجات و راز و نیاز به درگاه خداوند بود ، که به اطراف خود توجهی نداشت.
من به خودم اجازه ندادم که خلوت او را برهم بزنم....
#شهیدعباس_بابایی
📕 پرواز تا بی نهایت ص233
« اللهم عجل لولیک الفرج »
@raviannoorshohada
🌹 از وقتی بچه ها کوچک بودند حاج حمید همیشه صبح روز سال نو ما را به گلزار شهدا میبرد و ما همیشه سال نو را با یاد شهدا و زیارت اهل قبور شروع می کردیم و معمولاً به اهواز سفر می کردیم و البته بعضی سالها هم به مشهد می رفتیم. 🌿
🌹ولی این برای وقت هایی بود که حاج حمید ماموریت نبود. بعضی عید نوروز ها حاج حمید ماموریت داشت و نمی توانست در کنار ما باشد . بعضی وقتها ایام نوروز را حاج حمید محل کارشان باید می ماندند و ما هم در خانه می ماندیم و امکان سفر نوروزی نداشتیم ولی درعوض حاج حمید مانند روزهای معمولی عصرها به خانه می آمد.🌿
🌹 یادم یک سال ایام نوروز را که در تهران مانده بودیم، بعد از ظهرها که تلویزیون به مناسبت عید نوروز فیلم پخش می کرد ، حاج حمید به همراه بچهها فیلم سینمایی را تا آخر تماشا می کرد . حاج حمید به خاطر مشغله کاری معمولاً فقط اخبار را پیگیری میکرد. 🌿
🌹آن سال عید با اینکه در خانه مانده بودیم و به مسافرتی هم نرفتیم ولی خیلی به بچهها خوش گذشت وقتی که حاج حمید شب به خانه آمد بلیط تور نوروزی آورد و گفت : درست است امسال نمی توانم شما را به مسافرت ببرم ولی شما در خانه نمانید و حداقل از تورهای تهرانگردی که به مناسبت عید نوروز شهرداری تهران گذاشته استفاده کنید.❤️
#همسر_شهید_مدافع_حرم
#حاج_حمید_تقوی🌸
@raviannoorshohada
#دل سپرده ام به خاطره ها..
گاهی ورق میزنم
#آلبوم ِ لبخندهایتان را !
وآرام میشوم با
#نم ِ اشکی که میغلتدبه روی
#گونه_هایم ..
@raviannoorshohada
شهیدم من شهیدم من
به کام خودرسیدم من😭
صدای شهیدمحمداسحاقی👇👇❤️🕊
خدایا این قربانی را از ما قبول کن
شهید محمد اسحاقی- وقتی جنازه اش را از جبهه آوردند، صورتش بدجوری صدمه دیده بود و ما نگران بودیم از اینکه مادرش او را در با آن وضع ببیند. وقتی قرار شد مادرش را برای ملاقات با جنازه فرزندش ببریم به او گفتم خودداری کنید. نکند بی تابی کنید که دل منافقین شاد شود. باورش برایم مشکل بود؛ این مادر وقتی با جنازه فرزندش مواجه شد حتی یک قطره اشک هم نریخت! با اینکه علاقه بسیار زیادی به او داشت. فقط مدام می گفت: «خدایا این قربانی را از ما قبول کن.»
شادی روح مطهرومنورسیده ملوک مادرشهیدمحمداسحاقی سه صلوات باعجل فرجهم 🕊🌷🕊🌷
سالروزشهادت شهیدمحمداسحاقی
@raviannoorshohada
"کاروان کربلای حسین"
فقط جنگاور نداشت!
اگر "زهیر" بود
همسر زهیر هم بود،
اگر "وهب" بود
مادر و همسرش هم بودند .. حال ما
ڪجای "کاروان ڪربلای ظهور" جای داریم
شهیدنمرده است بلکه زنده است وشاهداعمال شمامیباشد...
درمجلس ختم من شیرینی بدهیدوبگوییدبه شما تبریک بگویندچون
🌷🕊 من خون زنده به اسلامم 🕊🌷
وهرلحظه درسیرمسافت ملکوتی اندام خودرابه رنگ مقدس خون گلرنگ میکنم واین خون پاک حسین است که ازپیکرفرزندان مظلومش فواره میزند...😭
متن وصیتنامه شهیدمحمداسحاقی
#سالروز_شهادت
@raviannoorshohada
پیام من این است که امام ودولت انقلابیمان راپشتیبانی کنید
نگذاریددشمنان غضب شده ودوستان گمراه به اسلام آسیبی برسانند...
متن وصیتنامه شهیدمحمداسحاقی
#سالروز_شهادت
@raviannoorshohada
✍ شھیدنوشت
🔻اگر می خواهید شھید بشوید ،
#همسر خوب برای شوهرتان
و #مادری خوب برای فرزندانتان باشید ...
آن وقت #شھید می شوید
🎙 #ازمحمدبہهمہخواهران
🌷#شهیدمحمداسحاقی
@raviannoorshohada
1_249197151.mp3
10.41M
به یاد شهدا در عملیات های والفجر مقدماتی و والفجر ۸ و...
🎤دکتر حسن رحیم پورازغدی
✔حتما گوش کنید.
@raviannoorshohada
سید حسن نصرالله🎤
امام خامنه ای در ميان امت اسلام و ايران خیلی مظلوم هستند؛😔
دشمنان از يك سو ایشان رامحاصره كردهاند
و دوستان از سوی دیگر
حق اين شخصيت را ادا نمیكنند💔
@raviannoorshohada
📎وصیتی که رهبر انقلاب را منقلب کرد
بار الها ، این ناتوان دوست دارد چشم هایش را ، و تحمل از دست دادن آن را برای یک لحظه ندارد... اگر دشمن در اوج درد از حدقه دراورد چشم هایم را ، و دست هایم را در تنگه چزابه قطع کند و پاهایم را در خونین شهر ببرد و قلبم را در سوسنگرد آماج رگبار گلوله خود قرار دهد و سرم را در شلمچه از تن جدا سازد ؛ اگر چه چشم هایم و دست و پایم و سر و سینه ام را از من گرفته اند، اما یک چیز را نتوانسته اند بگیرند و آن ایمان و هدفم است که عشق به الله و عشق حسین و رهبر و اسلام است.
#شهید_حمیدرضا_پورزرگری🌷
#سالروز_شهادت
ولادت : ۱۳۵۱/۱/۱ تهران
شهادت : ۱۳۶۷/۱/۵ حلبچه ، عملیات والفجر۱۰
@raviannoorshohada