📖✨همراهان گرامی کانال ، ⬅️ختم قرآن دسته جمعی ( به مناسبت ماه مبارک رمضان ) در کانال برگزار میشود
❇️مهلت تلاوت از روز اول تا روز آخر ماه مبارک رمضان
✅ به نیت سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف وهدیه به هر شهیدی که دوست دارین
💠حدیثی از حضرت رضا (ع) در بیان ثواب قرائت یک آیه از قرآن کریم در ماه ضیافت الهی اشاره میشود:
«مَنْ قَرَأَ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ آیَهً مِنْ کِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ کَانَ کَمَنْ خَتَمَ الْقُرْآنَ فِی غَیْرِهِ مِنَ الشُّهُور»؛
هر کس در ماه رمضان یک آیه از کتاب خدا را قرائت کند، مثل این است که در ماههاى دیگر قرآن را ختم کرده باشد.
منبع: فضائل الاشهر الثلاثه ص97 ، ح82 ـ بحار الانوار(ط-بیر
📣از دوستانی که تمایل دارند در این ختم آسمانی شرکت کنند 😊
🌸تقاضا میشود تعداد جزء درخواستی خود را که هر روز قرائت میکنید و نام شهید را بعد از قرائت به آیدی زیر👇👇👇 اعلام فرمایید.
@yamahdi313_13
🌺روز آخر چقدر عرفانيست
چشمهايم عجيب بارانيست
🌺عطر جنت تمام شد افسوس
آخرين لحظه هاي مهمانيست
🌺پیشاپیش عيد سعيد فطر مبارك
http://eitaa.com/raviannoorshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺پایان یک ماه بندگی
🌺یک ماه دلدادگی
🌺یک ماه نور و روشنایی
🌺یک ماه صفا و برکت
🌺بر همگان مبارک باد
http://eitaa.com/raviannoorshohada
🏵 مبارزانِ محجوب...
🌷 توجه #شهید_جهان_آرا به حجاب بانوان رزمنده 👆
📝 خاطرهی خانم سکینه حورسی؛ از زنانِ مدافع درخرمشهر
شهید «جهان آرا» با حضور خانم ها در مبارزات خرمشهر مخالفت نمی کرد.
منتها حساسیت هایی داشت و موقع حمل و نقل مهمات می گفتند «به خانم ها سفارش کنید حجاب کامل داشته باشند» جالب بود فرمانده ای که نیرو هایش هر لحظه به شهادت می رسیدند به این موضوع اهمیت می داد.
🎊 به مناسبت سوم خرداد، سالروز آزادی خرمشهر
http://eitaa.com/raviannoorshohada
بی نهایت عشق🍃
دلش نمی خواست کار هایش جلوی دید باشد . مدتی را که در جبهه بود ، اجازه نداد حتی یک عکس یا فیلم از او تهیه شود .آخرین بار که به مرخصی آمده بود ، قبل از رفتن همه ی عکس هایش را از بین برد تا پس از شهادت چیزی از او باقی نماند . همین طور هم شد و برای شهادتش حتی یک عکس هم در خانه نداشتیم .🍃
همیشه پنهان کار بود . حتی زخمی شدنش را هم از دیگران پنهان می کرد .یک بار که به مرخصی آمده بود ، احساس کردم هنگام بلند شدن به سختی حرکت می کند ، ولی چیزی را بروز نداد .وقت نماز شد . وضو که گرفت ، رفت توی اتاق و در را قفل کرد . از این کارش تعجب کردم . خواهرش که کنجکاو شده بود ، از بالای در ، داخل اتاق را نگاه کرد و متوجه شد که مجید نماز را به صورت نشسته می خواند .مجید از ناحیه ی پا مجروح شده بود ، اما اجازه نداد حتی ما که خانواده اش بودیم متوجه شویم .🍃
شهیدمجید_زین_الدین🌹
مخلصانه
http://eitaa.com/raviannoorshohada
حاج احمد اولین فرماندهای بود که وارد خرمشهر شد، حاج قاسم درموردش گفت؛
تصورم این بود وقتی خبر شهادت احمد کاظمی اعلام شد حداقل تیتر همه روزنامهها باید این باشد که فاتح خرمشهر شهید شد...
http://eitaa.com/raviannoorshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حرکت جالب سید حسن نصرالله در هنگام گفتن جمله «وقتی آمریکاییها از منطقه بروند صهیونیستها هم چمدانشان را جمع میکنند و میروند»
http://eitaa.com/raviannoorshohada
#دخترا_اگه_برن_جنگ😂
#خاطره_طنز_ازحضورخواهران_درجبهه
اینم یه عیدی به اعضای خوب کانال☺️
بیگودی های خواهر کاتبی!😌😐
✍🏻 حدودا 18.19ساله بودم
که مســــــ🕌ــــجد محل یک شب حاج اقا،خانما رو جمع کرد و گفت:
رزمنده ها لباس ندارند و یه سری کارای تدارکاتی رو خواست که انجام بدیم!
من و چند از خواهرا✋🏻
که پزشـ🔬ـکی میخوندیم
پیشنهاد دادیم برای جبران نیروی پرستاری بریم بیمارستان های صحرایی🏩
و ما چمدون رو بستیم و راهی جنوب شدیم🚌
من تصور درستی از واقیعت جنگ نداشتم و کسی هم برای من توضیح نداده بود🤐
و این باعث شد که یک ساک دخترونه ببندم شبیه مسافرت های دیگه،و عضو جدانشدنی از خودم رو بذارم تو ســ🛍ـــاک
یعنی بیگودی هام😲
و چند دست لباس👗
و کرم دست و کلی وسایل دیگه😶 ...
غافل از اینکه جنگ، خشن تر از اینه که به من فرصت بده موهامو تو بیگودی بپیچم❗️
یا دستمو کرم بزنم...👐🏻
به منطقه جنگی و نزدیک بیمارستان رسیدیم...
نمیدونم چطور شد که😰
ساک من و بقیه خواهرا از بالای ماشین افتاد و باز شد و به دلیل باد شدیدی که تو منطقه بود، محتویاتش خارج شد و لباسا و بیگودی های من پخش شد تو منطقه😰
ما مبهوت به لباسامون که با باد این ور و اون ور میرفتن نگاه میکردیم...🌬
و برادرا افتادن دنبال لباسا😱
ما خجالت زده 😥.
برادرا بعد از جمع کردن یه کپه لباس اومدن به سمت ما😅
دلمون میخواست انکار کنیم😣
اما اونجا جنس مونثی نبود جز ما سه نفر که تو اون بیابون واساده بودیم😑😐😶
.
و بعد
.
بیگودی هام دست یه برادر دیگه بود و خانما اشاره کردند که اینا بیگودی های خواهر کاتبیه😂
از اون لحظه که بیگودی ها رو گرفتم، تصمیم گرفتم اونا رو منهدم کنم...❌
شب تو کیسه انداختم و پرت کردم پشت بیمارستان☺
صبح یکی از برادرا اومد سمتم با کیسه بیگودی
گفت در حال کیشیک بودن، این بسته مشکوک رو پیدا کردند،گفتن #بیگودی_های_خواهر_کاتبیه😮
شب که همه خوابیدن ، تصمیم گرفتم چال کنم پشت بیمارستان صحرایی😊
چال کردم و چند روز بعد یکی از برادرا گفت ما پشت بیمارستان خواستیم سنگر بسازیم ،زمین رو کندیم،اینا اومده بالا
گفتن اینا بیگودی های خواهر کاتبیه 😐😒
و من
هر جور این بیگودی های لعنتی رو سر به نیست میکردم😡
دوباره چند روز بعد دست یکی از برادرا میدیدم که داره میاد سمتم🏃
خواهر کاتبی🗣
خواهر کاتبی🗣
بیگودی هاتون…
داستان فوق بر اساس خاطرات بانو کاتبی هم رزم شهید متوسلیان میباشد😌
http://eitaa.com/raviannoorshohada
تو فکه دنبال پیکر شهدا بودیم.
نزدیک غروب، مرتضی یه شهید توی گودال پیدا کرد.
هربیل خاک رو که می ریخت بیرون، مقدار بیشتری خاک توی گودال برمی گشت!
دم اذان مغرب شد. مرتضی بیل رو فروکرد تو خاک و گفت: فردا برمی گردیم.
صبح برگشتیم فکه. به محض رسیدن، مرتضی رفت سراغ بیل و اون رو از خاک کشید بیرون و راه افتاد.
تعجب کردم. گفتم: آقامرتضی کجا میری؟!
یه نگاه به من کرد، گفت:
دیشب یه جوونی اومد به خوابم و گفت:
من دوست دارم تو فکه بمونم! بیل رو بردار و برو...
سلام ما به سربازان گمنام
به ابراهیم🌹 و ردانی پور🌹 وباکری ها 🌹ضرغام🌹
به آنانی که عمری نذر کردند
اگر رفتند، دیگر برنگردند ...
کتاب شهیدگمنام
به نقل از بسیجی های گردان تفحص
http://eitaa.com/raviannoorshohada
#یاران_مهدی(عج)
✍ماه #رمضان افتاده بود توی گرمای تابستون درگیری سنگین بادشمن بچه ها روتشنه و بیتاب کرده بود. یکی از رزمندها توی همون تشنگی خوابش برد تو خواب امام زمان(عج) رودید✨و بااستغاثه آقا را صدا زد حضرت فرمودندچه میخوای؟
رزمنده گفت آقاتشنه ام ودارم ازحال می روم😞
حضرت فرمودند یکی از فرزندانم رو میفرستم تا سیرابت کنه. رزمنده از خواب پرید گفت تا بیدار شدم چشمم خورد به سیدعلی زنجانی که بادوستانش براشون آب یخ آورده بود❗️زبونش قفل شده بودفقط باحیرت به آقاسیدعلی نگاه می کرد...
🌹شهید_مدافع_حرم
سید_علی_زنجانی🌹
http://eitaa.com/raviannoorshohada