ستاره های شهر ️روایت نهم شاهدان فقیه یاد و خاطره طلاب شهید شهرمقدس شیراز ، سومین حرم اهل بیت علیهم السلام به روایت راویان مکان: شیراز ، تالاربزرگ حافظ زمان : شام شهادت حضرت امام جعفرصادق علیه السلام سه شنبه ، ۲۶ اردی بهشت ۱۴۰۲ از ساعت ۱۶/۳۰ همراه با برنامه های متنوع فرهنگی ، هنری #ستاد_کنگره_امیران_سرداران_و_۱۵۰۰۰_شهید_ولایتمدار_استان_فارس #انجمن_راویان_فجر_فارس @raviyanfarss @kshohadayefars

مراسم توسل به حضرت ام البنین سخنران : شیخ مهدی حسن آبادی مداحان : حاج احمد واعظی از مشهد مقدس کربلایی حسین ستوده از تهران زمان پنج شنبه :۲۱ اردیبهشت ساعت ۲۰ مکان : حسینیه گلزار شهدا شیراز جهادگران شاهد استان فارس هیئت درب شازده شیراز ─━━━⊱🌺🌸️⊰━━━━─ جهاد گران شاهد #انجمن_راویان_فجر_فارس

زمان راهپیمایی اربعین اعلام شد کمیته فرهنگی و آموزشی ستاد مرکزی اربعین: 🔹عملیات اربعین سال ۱۴۰۲ از اول ماه صفر (۲۷ مردادماه) آغاز می‌شود و تا ۲۵ صفر (۲۰ شهریورماه) ادامه خواهد داشت. 🔹مواکب عراقی از دهم ماه صفر خدمت‌رسانی خود را آغاز می‌کنند. تصمیم ستاد اربعین این شد که از اول ماه صفر تا ۲۵ ماه صفر عملیات اجرایی اربعین آغاز شود #انجمن_راویان_فجر_فارس

📚حضور فعال انتشارات سرداران شهید کنگره امیران، سرداران و پانزده هزار شهید استان فارس در سی و چهارمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران آدرس غرفه : مصلی امام خمینی سالن شماره یک (ناشران عمومی) ردیف شماره ۱۳ غرفه شماره ۲ 🇮🇷 کنگره امیران، سرداران و پانزده هزار شهید ولایتمدار استان فارس ✅ "ما را در برنامه های ایرانی دنبال کنید" ⭕ روبیکا: https://rubika.ir/kshohadayeffars ⭕ سروش: https://splus.ir/kshohadayefars ⭕ ایتا: https://eitaa.com/kshohadayefars ⭕ بله: https://ble.ir/kshohadayefars

دیدار با خانواده شهید نواز الله رنجبر (شهید شاخص اصناف ۱۴۰۰) ✅ویژه نونهالان عزیز 🌹 🔰 پنجشنبه ۲۱ اردی بهشت ماه ۱۴۰۲ 📢با حضور حاج سید رضا متولی روایتگر، جانباز و رزمنده دفاع مقدس #انجمن_راویان_فجر_فارس 🔸 نونهالان پایگاه مقاومت بسیج امام مهدی (عج)

📖کتاب « آخرین فرصت » داستان زندگی شهید حاج علی کسایی به روایت همسر شهید ✍ به قلم سمیرا اکبری بخشی از کتاب را با هم بخوانیم: مسیر مسجد تا خانه با فکر خواندن نامه و واکنش پدرم سپری شد. شب که پدر به خانه آمد و کمی خستگیِ خرید و فروش بازار را از تن درکرد. نامه را به دست گرفتم و کنارش نشستم. معلوم بود به خاطرِ آمدن خواستگار جدید و حرف‌هایی که مادرم نقل کرده است، منتظر صحبت‌هایم هست. کلمه‌ها را چند بار در دهان چرخاندم. پدر در حال نوشیدن دومین چای بود و مادر، قاشق را دورِ سر نبات می‌گرداند که حرفم را به زبان آوردم. - بابا! آقای کسایی براتون نامه نوشتن. پدر بدون توجه خاصی، مابقی چای را در نعلبکی ریخت. - خب به سلامتی! نفسی تازه کردم و گفتم: « اجازه می‌دین براتون بخونم؟ » سکوت پدر، جواز خواندن بود. « بسم الله الرحمن الرحیم خدمت پدر بزرگوارم سلا..» هنوز " سلام" به عرض نرسیده بود که ابروان پدر بهم گره خورد و صدایش بلند شد: « من پدرِ بزرگوار کسی نیستم! گفته باشم. » حرف پدر، توی دلم را خالی کرد. اما خودم را نباختم و با دلخوری گفتم : « باشه. چشم. حالا صبر کنین من بقیه‌ش رو بخونم. » دستم را روی صورتِ گُر گرفته‌م کشیدم و ادامه دادم... 📚 نشانی خرید مجازی کتاب https://b2n.ir/d51367 #انجمن_راویان_فجر_فارس @raviyanfarss