eitaa logo
انجمن راویان فجر فارس
1.3هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
860 ویدیو
77 فایل
کانال سازماندهی ، اطلاع رسانی و آموزشی انجمن راویان فجر فارس راویان عزیز هرگونه تبلیغ مراسمات و یادواره هایی که در آن ایفای ماموریت روایتگری را دارید به مدیران کانال ارسال تا انتشار یابد. همچنین گزارشات ماموریت ها واجرای برنامه های خود را نیز ارسال نمایید
مشاهده در ایتا
دانلود
کاپشن ( برادر علی رستمی) روزی آقا برای بازدید از بچه ها به خط آمده بود. خوب سر و وضع تمام ها را برانداز کرد. متوجه شد یکی از برادران بسیجی لباس مناسبی ندارد. سریع خود را در آورد و به او داد. بسیجی گفت: اما شما خودتان به آن نیاز دارید، خودتان هم که کاپشن ندارید؟ مسلم خندید و گفت: برادر تا فردا بزرگ است و کریم! *
. بخش هایی از صوتی چند روز قبل از شهادت: ... "در منطقه ، گلو درد شديدی گرفته بودم. از خواستم که در اين شهر غريب زود شفا پيدا کنم و زمين گير نشوم. همان شب، در خواب (ص) را ديدم، گويی حضرت، انتظار مرا مي کشيد... يک نفر مرا به مسجدی دعوت کرد و گفت حضرت منتظر شما هستند ، وارد شدم و گفتم کجا هستند، گفت آنجا دارند می آيند ، پيغمبر يک جمال نورانی داشت که در وصف من نمی گنجد... يادم است شال و عمامه ای سبز به سر و گردن انداخته بودند ،به پای حضرت افتادم تا پای ايشان را ببوسم که حضرت نشستند و مانع من شدند...😢 نا خودآگاه گريه میکردم، چيزی يادم نبود، نه ، نه و نه ! گفتم: روز قيامت من را شفاعت میکنيد؟!! فرمودند: اگر خودت را به من برسانی من تو را ميکنم... از خواب پريدم، برای يکي از دوستان خوابم را تعريف کردم، گفت تو در اين مي شوی! @raviyanfarss
29.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. ، ، گلوی زخمی، قطعی آب، ، و  ... در بود كه تازه فهمیدیم تشنگی و گرما و گلوی زخمی و طفل تشنه و سپاه محاصره شده و قطعی آب و سُمّ ستوران و اسارت عزیزان یعنی چه.... البته باز هم نه كامل مانند صحرای و و یاران (ع)... فهمیدیم تا تشنگی نكشیده باشی و زخم نخورده باشی و ندیده باشی و به مسلخ نفرستاده باشی و چكاچك شمشیر دشمن را در گرمای تابستان ندیده باشی؛ حرف از « و كربلا» زدن فقط یك حرف است،حرفی كه حداقل احساس را به همراه خواهد داشت🥺 آری ، اینچنین جنگیدند ، کردند و خود را تقدیم کردند... عشاق عاشقی چون: و همه این عملیات... /۳/۲۳ و امشب تشنه لبان است و چقدر دلتنگتونیم😔😔 شادی روح مطهرشان حمد و سوره ای قرائت کنیم ✍️🏻 **** @raviyanfarss
هدایت شده از 
... ازدواج ( ۲ ) گفتم: «علی اصغر ، ازدواج دست و پایم رو می بنده توی اتحادیه انجمن اسلامی ...! خودت بهتر می دونی!» ـ خود دانی خواهر جون! روش فکر کن ، می تونی کنار حسن عاقبت به خیر بشی. اگه حسن رو بشناسی، به خاطر بسپاری، همراهش باشی، اما بندی بر دست و پاش نباش، می تونی در جهاد و جنگ اون ، سهم داشته باشی! ـ نمی دونم تو برادر منی یا وکیل حسن!؟ سِحر کلمات علی اصغر شدم ، دل به سپردم و تا چشم به هم زدم ، توی مراسم خواستگاری و بله و برون دو خانواده افتادم! صورت گرد و خندان حسن ، توی لباس گشاد سبز زیتونی سپاه که بُلیز نظامی روی شلوارش افتاده بود، تو دلم نشست! انگار مادرزادی خنده را کاشته بودند توی صورتش. آخر مراسم نشستیم تا حرف اول و آخرمان را بزنیم. حسن گفت: « خانم ! باید واقعیتی رو بگم و با چشم و گوش باز ، انتخاب کنی ، راه من مشخصه! انقلاب ، اسلام ...من با جنگ و جبهه عهدی دارم ناگستنی! راحت بگم، اول جبهه و جهاد، بعد زندگی !» جوابش را با آیه ی از قرآن دادم: «آنان که با جان و مال فرزندانشان در راه خدا جهاد کردند، همانا رستگارند!» لبخند زد و گفت: « می تونی با سختی ها کنار بیایی؟» گفتم: «حسن آقا، ان معالعسر یسری ! دلم می خواد از دور ، من هم دستی به آتش داشته باشم تا روح و جسمم صیقل یابد و به خود باوری و خودشناسی برسم!» مراسم عقد ساده ما همراه شد ، با روز شهادت شهید محمد صادق استعجاب ، دوست صمیمی برادرم... راوی: همسر بزرگوار https://eitaa.com/joinchat/2222916297C8ced2a7ea4
. ، ، گلوی زخمی، قطعی آب، ، و  ... در بود كه تازه فهمیدیم تشنگی و گرما و گلوی زخمی و طفل تشنه و سپاه محاصره شده و قطعی آب و سُمّ ستوران و اسارت عزیزان یعنی چه.... البته باز هم نه كامل مانند صحرای و و یاران (ع)... فهمیدیم تا تشنگی نكشیده باشی و زخم نخورده باشی و ندیده باشی و به مسلخ نفرستاده باشی و چكاچك شمشیر دشمن را در گرمای تابستان ندیده باشی؛ حرف از « و كربلا» زدن فقط یك حرف است،حرفی كه حداقل احساس را به همراه خواهد داشت🥺 آری ، اینچنین جنگیدند ، کردند و خود را تقدیم کردند... کسانی چون: و همه این عملیات... /۳/۲۳ و امشب تشنه لبان است شادی روح مطهرشان حمد و سوره ای قرائت کنیم. ✍️🏻 @hatef10012