🔸️ایران در اوج🔸️
┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═┄
🕊عضویت در کانال راویان فتح لنجان🕊
هدایت شده از محمدرضا علینقی
سالروز شهادت سردار حسین قجهای فرمانده گردان سلمان فارسی لشگر ۲۷ محمد رسول الله گرامی باد.
عکس: تهران - تقاطع آیتالله طالقانی و سپهبد قرنی
✨ @alinaghi_ir
11.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽مستند استوری| وصیتِ آخر
💠 امام چشم مبارکشان را گشودند و امر کردند تا فورا همه خویشان و نزدیکان را نزد ایشان حاضر کنم...
_ روایتی از آخرین لحظات عمر شریف
🌹 حضرت امام صادق علیه السلام
https://eitaa.com/jahadgarshabab
چند روزي از شهادت حسين گذشته بود که در حال چسباندن اعلامیه های او به دیوارهای شهر بودیم . مردي تا چشمش به تصاوير حسين افتاد، بغضش تركيد و زد زير گريه. و گفت خاطره اي از او دارم كه هر وقت به يادم مي آورم، جگرم آتش مي گيرد. يك شب با چند تا از دوستانم، كنار زاينده رود، بساط عيش و نوش و مسكرات و موادمخدر راه انداخته بوديم كه يكدفعه صداي پايي به گوشمان خورد و فرد ی را در تاريكي ديديم که داشت به طرف ما می آمد. تا آمديم وسايل را جمع كنيم آن مرد مرا به نام صدا زد و خيلي خونسرد گفت كه راحت باشيد. جلوتر كه آمد ، ديدم حسين قجه اي است. زياد از او شنيده بودم. خيلي ترسيدم. دوستانم هم همين طور. از خجالت و ترس سرمان را پايين انداخته بوديم. ولي او برادرانه گفت كه بنشينيم و به كاري كه مي كرديم ادامه بدهيم. مانده بوديم چكار كنيم. آمد نشست كنارمان. يك سيخ كباب برداشت و شروع كرد به خوردن، درحالي كه به تك تك ما اشاره مي كرد، گفت: من كباب مي خورم و شما مشغول شرب خمر و اعتياد خود باشيد تا ببينيم كه كداممان عاقبت به خير مي شويم؟ و گفت: اگر بخواهم دستگيرتان كنم، برايم كاري ندارد. خودتان هم مي دانيد كه از عهده اش برمي آيم. ولي شما را به خدا قسم مي دهم كه به جواني خودتان رحم كنيد و دست از اين كارها بكشيد. دنيا و آخرت خودتان را خراب نكنيد! سعي كنيد باعث افتخار جامعه باشيد نه اين كه سربار جامعه شويد. بگذاريد ديگران ما را سرمشق قرار دهند نه اين كه اعمال ما را ملامت كنند... واقعاً شرمنده اش شديم، بلند شد كه برود نگذاشتيم. همه وسايل معصيت و مشروبات را با دست خود از بين برديم، بعد او خداحافظي كرد و رفت
18.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به بهانه سالروز شهادت شهید حسین قجهای
راوی : سید ابوالفضل کاظمی
فرمانده گردان میثم ( بقیةالشهدا )
#لشکر27_محمد_رسول_الله🇮🇷
#گردان_سلمان 🔅
#گردان_میثم💢
#کوچه_نقاشها❇️
#شهید_حسین_قجه_ای❣️
بیاد ؛ #مادر #شهیدان_قجه_ای✨
برشی از مستند روایتآباد
#شبکه_مستند
کارگردان : الف مهاجر
هدایت شده از سیدیدالله هاشمی
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
شرحی بر عملیات الی بیت المقدس
قسمت ششم
(16 اردیبهشت آغازمرحله دوم عملیات)
در مرحله اول عملیات تا امشب که شب 16 اردیبهشت میباشد و مدت 6 روز از آن میگذرد دو قرارگاه فتح و نصر توانستند در مرحله اول به اهداف خود رسیده و ضمن دسترسی به جاده آسفالت اهواز به خرمشهر چند روز است که در آن نقطه مشغول مبارزه با متجاوزان بعثی و دفع پاتکهای پی در پی آنان میباشند .
ظاهرٱ در شمال منطقه و در محور عملیاتی قرارگاه قدس روند کار مانند گذشته و به جز به دست آوردن یکی دو نقطه سرپل از چنگال متجاوزان بعثی که در همان ابتدای مرحله اول عملیات به دست رزمندگان اسلام افتاد ، لشگرهای 6 زرهی ، 5 مکانیزه و دیگر یگانهای عراقی با هوشیاری کامل کنترل آن منطقه را در اختیار گرفته و همچنان جولان میدهند .
غروب امروز گردانهای تازه نفسی از هر 3 قرارگاه عملیاتی وارد منطقه گردیدند تا مرحله دوم را آغاز و دشمن را از سرزمین اسلامی ایران بیرون رانده و کنار مرز بین الملل پدافند نمایند .
طرح عملیات در مرحله دوم بدون تغییر مانند مرحله اول برای قرارگاه قدس در شمال منطقه و برای دو قرارگاه فتح و نصر هم پیشروی به سمت غرب منطقه تا رسیدن به مرز بین الملل در دست یگانهای عمل کننده قرار گرفت .
قرارگاه قدس در شمال منطقه باید با نیروهای تازه نفس ضمن عقب راندن دشمن متجاوز از مناطق جنوبی بستان و غرب رودخانه کرخه کور ، دشت آزادگان و هویزه ، غرب دب حردان تا پادگان حمید بسمت مناطق جفیر و طلائیه تا کوشک ، خود را به مرز بین المللی رسانده و در شرق مرز پدافند نماید و جبران مرحله اول را بنماید .
هر 3 یگان قرارگاه فتح که در مرحله اول توانستند تا صبح روز 10 اردیبهشت خود را به جاده آسفالت اهواز به خرمشهر برسانند امشب میبایست ضمن هجوم به خطوط دفاعی دشمن و پاکسازی مقرها و استحکامات آنان هر چه سریعتر خود را به دژ مرزی رسانده و تا قبل از روشن شدن هوا و طلوع آفتاب سنگرهایی را در آن نقطه برای پدافند خویش مقابل پاتکهای دشمن آماده ساخته و درون آن مستقر گردند .
قرارگاه نصر که توانست در مرحله اول عملیات با تأخیر خود را به جاده آسفالت رساند او نیز میبایست همانند قرارگاه فتح طبق دستور قرارگاه مرکزی کربلا در ساعت ابلاغی حرکت ، ضمن انهدام خطوط و مواضع دشمن تا قبل از روشنایی صبح ضمن الحاق با قرارگاه فتح پشت مرز بین الملل پدافند نماید .
یگانی آماده در اختیار قرارگاه کربلا قرار داشت که در صورت موفقیت قرارگاه نصر در جنوب منطقه و رسیدن آن قرارگاه به مرز بین الملل ، حد فاصل جاده آسفالت اهواز به خرمشهر تا دژ مرزی را که حدود 15 کیلومتر بوده بصورت شمال به سمت جنوب برای پوشش یگانها پدافند نماید .
ادامه دارد
راوی
سید یدالله هاشمی
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
هدایت شده از سیدیدالله هاشمی
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
شرحی بر عملیات الی بیت المقدس
قسمت هفتم
ساعاتی از سر شب گذشته و طبق دستور قرارگاه مرکزی کربلا مرحله دوم عملیات برای آزاد سازی قسمتهای اعظمی از سرزمین عزیزمان که در چنگال متجاوزان بعث عراق بوده آغاز گردیده .
پس از چند ساعت از شروع مرحله دوم عملیات گزارشهای یگانهای عمل کننده به قرارگاه مرکزی کربلا ، دقیق مانند مرحله اول آن عملیات بوده و آن یگانهایی که در مرحله اول عملیات توانستند به راحتی خطوط و استحکامات دشمن را در هم بکوبند و به اهدافی که به آنان محول و واگذار شده بود دست یابند ، در این مرحله از عملیات نیز مانند مرحله اول بخوبی عمل کرده و گزارشهای امیدوار کننده ای به قرارگاه مرکزی کربلا مخابره میکنند که این خود باید در مراحل بعدی عملیات مد نظر فرماندهان جنگ و قرارگاه قرار گرفته و تغییراتی در ارنج یگانها و جابجایی در محور عملیاتی قرارگاهها صورت پذیرد .
قرارگاه فتح در مرکز منطقه که بترتیب از شمال تیپ 25 کربلا ، تیپ 14 امام حسین ع و تیپ 8 نجف اشرف بودند همانند مرحله اول عملیات توانستند ضمن در هم کوبیدن مواضع و استحکامات دشمن متجاوز و پیشروی از جاده آسفالت اهواز ، خرمشهر بسمت غرب ، هر چه سریعتر خود را به مرز بین الملل رسانده و در شرق آن پدافند نمایند .
گزارشات رسیده از قرارگاه قدس در شمال منطقه عملیاتی که در مرحله اول عملیات تنها توانسته بودند در یکی دو نقطه سر پلهایی را برای خود بدست آورند ، ظاهرٱ در این مرحله از عملیات نیز چشمگیر نبوده و آمادگی و تیزهوش دشمن در آن منطقه مانع از هر گونه تحرک و یا پیشروی گردیده ، هر چند که با گرفتن تلفات از ما روبرو بوده .
همانگونه که قبلٱ شرح دادم روند کار یگانها و قرارگاهها درست مانند مرحله اول بوده و یگانهای قرارگاه نصر در قسمت جنوبی منطقه عملیاتی نتوانستند پا به پای قرارگاه فتح پیشروی کنند که تنها دلیل و علت آن را میتوان حضور فراوان نیروهای متجاوز دشمن در آن منطقه بدلیل نزدیکی با شهر خرمشهر دانست .
تنها با رسیدن قرارگاه فتح به مرز بین الملل تا صبح روز 16 اردیبهشت 1361 قرارگاه مرکزی کربلا را بر آن داشت تا همانند مرحله اول عملیات نیروهایی را به جناح چپ خود گسیل دارد تا از رخنه و نفوذ دشمن در بین قرارگاهها و یگانها جلوگیری بعمل آید که خدای ناکرده اتفاق جبران ناپذیری رخ نداده و.....
مجدد این مأموریت را تیپ قدرتمند 8 نجف اشرف بر عهده گرفت و گردانهایی را از نیروهای خود از دژمرزی در غرب منطقه بسمت شرق منطقه یا همان جاده آسفالت خرمشهر به اهواز در حالت شمال به جنوب در پدافند قرار داد تا هم پوشش و حفاظت از نیروهای خود و قرارگاه فتح را و هم اینکه پشتوانه ای برای قرارگاه نصر که بهتر و زودتر بتوانند خلع الحاق را پر کرده و با ادامه عملیات و نبرد خویش هر چه سریعتر یگانهایشان را به مرز بین الملل رسانده و آماده ادامه عملیات گردند .
ادامه دارد
راوی
سید یدالله هاشمی
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
✍️ وقتی شهید زین الدین حاضر نشد عکس دخترش را ببیند...
🔹نزدیکِ عملیات بود. می دونستم مهدی زین الدین دختردار شده. یه روز دیدم سرِ پاکت از جیبش زده بیرون. پرسیدم: این چیه؟ گفت: عکس دخترمه... گفتم: بده ببینم عکسش رو گفت: هنوز خودم ندیدمش... پرسیدم: چرا؟!!! گفت: الان وقتِ عملیاته، می ترسم مِهر پدر و فرزندی کار دستم بده ، باشه برا بعد از عملیات...
👤خاطره ای از زندگی سردار شهید مهدی زین الدین
📚منبع: یادگاران۱۰ کتاب شهید زین الدین صفحه ۶۵
خاکریز خاطرات ۵۰
🌐 https://btid.org/fa/
📎 #شهدا
📎 #سیره_شهدا
📎 #خاطرات_شهدا
📎 #جهاد_تبیین
🔰 معاونت تبلیغ و امورفرهنگی حوزه های علمیه
════════════
🆔 @Pasdar_Eshgh
هدایت شده از M
پس از فتح خرمشهر ، روزنامه انگلیسی گاردین خبری با مضمون زیر توی دنیا منتشر کرد :
(( سقوط آخرین و مهمترین افتخار جنگی عراق ))
👌و شاه کلید فتح خرمشهر، کسی نبود جز فرمانده شهید حسین قجه ای 👌
📣 با تشکر از همه شما مخاطبین محترم و اونهایی که در مسابقه شرکت کردن ، از همه شما دعوت میشه در برنامه ای که به منظور معرفی بیشتر این شخصیت تاثیرگذار برگزار میشه شرکت کنین 👇
چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت همزمان با اقامه نماز جماعت مغرب و عشاء ، سالن اجتماعات گلستان شهدای زرین شهر
همراه با 👇
📣 روایت علاقه شهید حسین قجه ای به تلاوت سوره مبارکه صف ☺️
📣 نمایش فیلمهایی که شاید تا حالا ندیده باشین
📣 قرعه کشی ۱۰ جایزه ۵۰۰ هزار تومنی
هدایت شده از M
تا شهادت ..
📒به روایت سردار حاج علی میر کیانی
از کادرهای فرماندهی
تیپ ۲۷ حضرت رسول (ص)
ساعات پایانی روز چهارشنبه پانزدهم اردیبهشت ۱۳۶۱ عملیات بیت المقدس .
شدت درگیری دوطرف به اوج خود رسید .در غرب کارون زمین به لرزه درآمد. سپاه سوم ارتش عراق با اجرای یک رشته پاتک سنگین ریختن آتش پرحجم توپخانه و به میدان کشاندن انبوهی از نیروهای پیاده ، کماندویی و لشکرهای تانک خود برای در هم کوبیدن موضع گردان سلمان در ایستگاه گرمدشت اقدام کرده بود.
هوا تاریک شده بود اما دشمن همچنان آتش می ریخت و در صدد بود تا با رخنه به داخل نیروهای خودی آن ها را تسلیم کند.
بچه های مهندسی دو تا خاکریز عصایی برای جلوگیری از نفوذ دشمن در سمت چپ حد گردان سلمان احداث کرده بودند که تا آن موقع موضع اولی را نیروهای دشمن به تصرف خود درآورده بودند و در آن مستقر شده بودند.
برای اینکه خاکریز دومی هم سقوط نکند حسین دنبال راه چاره می گشت . او خودش را به آب و آتش می زد تا این موضع همچنان حفظ شود و جاپایی برای مرحله دوم عملیات باشد.
سر و صورت و لباس هایش کاملا خون آلود و گرد و خاکی بود. چشم هایش مثل دوتا کاسه خون و از شدت شلیک گلوله های آر.پی.جی از گوش هایش خون سرازیر شده بود .چند دقیقه ای منطقه را برانداز کرد و خطاب به من گفت: بیا برویم سنگر عراقی ها چند تا الوار بیاوریم و بیندازیم روی این سنگر ها تا کمی جلوی تیر و ترکش ها را بگیرند. به سید باقر گفتم: سید من با حسین می روم برای آوردن الوار تو هم اینجا بالای خاکریز بنشین و به نیروها کمک کن. به اتفاق حسین از روی دژ اصلی رو به خرمشهر حرکت کردیم چند متر جلوتر دیدیم داخل یکی از سنگر های روباز، بچه های گردان سلمان به نوبت سمت دشمن تیر اندازی می کنند و بعد هم می نشینند روی زمین. همین که آن ها می نشستند نیروهای دشمن متقابلا شلیک میکردند.
پشت یکی از سنگر ها ایستاده بودیم که پس از شلیک بچه های خودی عراقی ها هم خط آتش شان را به سمت ما گرفتند.
هم زمان با شلیک عراقی ها در میان دود و آتش حسین نقش زمین شد.
در یک آن خودم را به او رساندم ، تیر دوشکا یا گرینوف صورتش را متلاشی کرده و به خالت سجده روی زمین افتاده بود.
اول کمی دستپاچه شدم اما بعد به خودم آمدم و پیکر حسین رابه سمت پایین خاکریز کشاندم تا از تیر و ترکش های دوباره در امان باشد.
چون شب بود تاریکی هوا باعث شد بچه ها متوجه شهادت حسین نشوند. من هم بی سیم گردان را در اختیار گرفتم و طوری وانمود کردم که هیچ اتفاقی نیافتاده تا صبح مقاومت می کردیم و موضعی که حسین برای حفظ آن این همه زحمت کشیده بود را حفظ می کردیم.
🌹🌹🌹
@fateh337
فاتح خرمشهر، سردار عاشورایی سپاه اسلام، پهلوان شهید حسین قجهای
🇮🇷
7.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پیام تبریک حاج مهدی رسولی به مناسبت میلاد حضرت معصومه سلام الله علیها
و ❤️ روز دختر
به خودتون افتخار کنید
شما رحمتید
🔷گروه جهادي شباب الزهرا
https://eitaa.com/jahadgarshabab