eitaa logo
راویان فتح لنجان
517 دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
1.3هزار ویدیو
8 فایل
موسسه فرهنگی هنری راویان فتح لنجان ارتباط با ادمین: @Khadem_alshuahda
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شادی روحش صلوات
پدر شهید عباس عشقی رزمنده ، جانباز و جهادگر حاج اکبرعشقی
بیاد کربلا و موکب ها پیاده روی اربعین
اطلاعاتی درمورد شهید 🌸سردار شهید ابراهیم خلیلی🌸 نام پدر : مهدی تاریخ تولد : 1338/07/01 محل تولد : روستای نوگوران تاریخ شهادت: 1362/12/11 سن : 24 سال وضعیت تاهل : متاهل محل شهادت: جزیره مجنون عملیات: خیبر نحوه شهادت: اصابت ترکش شغل: پاسدار رده اعزام کننده :سپاه یگان خدمتی: لشکر امام حسین آخرین مسئولیت شهید : فرمانده گردان امام حسن مجتبی و امام سجاد/طراح عملیات محل خاکسپاری : روستای نوگوران 🌷شادی روحش صلوات🌷 @raviyanlenjan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
8.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صلوات خاصه بانو فاطمه الزهرا‌سلام‌الله علیها 🌸سلام مادر‌مهربانم می‌خواهم نیلوفرهای جهان را دسته دسته، گرد هم آورده و به پیشگاهت تقدیم کنم 🌸فرارسیدن ایام فاطمیه و ایام‌شهادت یگانه بانوی دو عالم، ام الأئمه، حضرت فاطمة الزهرا سلام الله علیها را به محضر حضرت حجة ابن الحسن ارواحنا فداه، مقام معظم رهبری و یکایک شیعیان و محبان آل الله تسلیت عرض می‌کنیم 🔵موسسه راویان فتح لنجان @raviyanlenjan
💚 و تو آن خوب‌ترين خبري که خداوند، عالم را از شوق آن پُر خواهد کرد .... أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لولیک الفرج @raviyanlenjan
به دستور محمدرضا پهلوی در داخل دانشگاه تهران به دانشجویانی که به روابط با آمریکا و انگلیس بعد کودتا معترض بودند تیرمستقیم جنگی شلیک کردند شد روز دانشجو حالا با فراخوان پسر محمدرضا و با حمایت آمریکا و انگلیس در روز دانشجو، بزرگداشت گرفتند. همینقدر مضحک @raviyanlenjan
💠 من هیچی نیستم 💠 🌸ابراهیم هیچوقت از کلمه «من» استفاده نمیکرد. حتی برای شکستن نَفْس خودش کارهایی رو میکرد. 🌸مثلا زمانی که قهرمان کشتی بود توی بازار، کارتون روی دوش خودش میذاشت و جا به جا میکرد.. 🌸حتی یکبار که برای وضو به دستشویی های مسجد رفت و وقتی دید چاه دستشویی گرفته، رفت داخل زیرزمین و چاه رو باز کرد. سپس دستشویی رو کامل تمیز کرد؛ شست و آماده کرد. 🌸ابراهیم از این کارها خیلی انجام میداد. همیشه خودش رو در مقابل خدا کوچیک میدید. میگفت: این کارهارو انجام میدم تا بفهمم من هیچی نیستم.. @raviyanlenjan
نوزاد وعده داده شده✨ پدرتازه به خانه آمده بود که درویشی به درخانه امد و طلب آب کرد. موقع خداحافظی به پدرم گفت: حاج آقا، خانم شما باردار است و تا چند وقت دیگر یک پسر به دنیا خواهد آورد، روی پیشانی این پسر یک نشانه است که از طرف خداوند است، نام این پسر را ابراهیم بگذارید و احترامش را زیاد بگذارید که در آینده مرد بزرگی می شود و در راه اسلام کشته میشود. پدرم سرش را پایین انداخت و هر سه از صحبت سید متعب شدیم. اول پدرم خوشحال شد که صاحب چنین فرزندی می شود ولی بعد ناراحت شد. به صحبت های سید فکر میکردیم که خداحافظی کرد و رفت. پدرم گفت : برو سید را صدا کن. اما هرچه داخل کوچه های اطراف را گشتم اثری از آن آقا نبود. چندماهی گذشت به نوگوران برگشته بودیم و آخر تابستان بود ابراهیم گذاشت. @raviyanlenjan