Tahdir joze11.mp3
4.07M
{ختمقرآنڪریم📖}
جزءیازدهم قرآنڪریم🌱
[هروزیڪجزءعشق^ـ^🌸]
#التماسدعا🤲🏻
#معتزآقایی
💌 #کــلامشهـــید
ماییکه ادعاۍ سربازی امام زمان (عج) را داریم باید حرکات و سکنات ما طورۍ باشد که آقا ما را به سربازۍ خویش قبول فرماید و ما افتخار بودن در لشکر امام زمان (عج) را داشته باشیم
شهید حبیب الله نمازیان❣🍃
رایِحه
-
براۍبھرهۍبیشترازرمضان،
فکرکناینماھرمضان
آخرینرمضانِعمرتہ . . !'.
•●🔗❁♥️●•
#اندیشه_محور ‼️
دل تنها نردبانی است
که آدمی را به آسمان می رساند
و تنها وسیله ای است
که خدا را در می یابد . . .
#شهید_چمران
https://eitaa.com/rayeheeee
تحدیر(تندخوانی)جزء ۱۲قرآن کریم - <unknown>.mp3
4.01M
ترتیلسریع:جزءدوازدهمقرآنکریم
قاریمحترم:استادمعتزآقایی🎤
☀️ #حــدیث_روز
🔖 امام رضا علیه السلام:
نزدیکترین شما به من از نظر مقام در روز قیامت کسی است که در مورد خانواده خود خوش رفتار باشد.
رسم خوبی داشتیم، ماه رمضان ها
بعضی شب ها چند تا از مربی ها
جمع می شدیم، افطاری میرفتیم
خونهی دانش آموزان . . .
یه بار تو یکی از شبها، توی ترافیک
گیر کردیم، اذان گفتند، علی گفت :
وحید بریم نماز بخوانیم وقت نمازه،
من گفتم : ۵ دقیقه بیشتر نمونده
علی جان بزار بریم اونجا، میخونیم ..
نشون به اون نشون که یک ساعت و
نیم بعد رسیدیم به خونهی بنده خدا،
از ماشین که پیاده شدیم، علی زد رو
شونم و گفت : اگر کاری موقع نماز اول
وقت انجام بشه ابتر می مونه..!
#شهیدعلیخلیلی
بهخودتانمراجعهکنید
اگرهنوزدردلتاننسبت
بهحضرتزهرا(س)محبتدارید
بدانیدکهازچشمخدانیفتادهاید .
#استادفاطمینیا
جهان ، معرکهیِ
امتحان است برادر ؛
و بهترینِ ما کسی
است که از بهترینِ
آنچه دارد در راه خدا بگذرد . .
#شهیدسیدمرتضیآوینی
حوصله داری
¹دقیقه از قمر بنی هاشم بگم برات؟:)
یکی میگفت:
با زنُ و بچه رفتیم کربلا...
شب اول؛
همسرم گفت خستم ؛رفتن هتل...
با دخترم رفتیم حرم...بِینُ الحَرمِین
داشتن روضه میخوندن
ماهم رفتیم ،به خودم اومدم
دیدم دخترم نیست!!!
میگفت همه جا رو زیر و رو کردم
ولی نبود...
روش نمیشد بدون بچش بره هتل
نشست همونجا تا صبح شاید پیدا شد...
گذشت....
نیومد منم عصبی شدم
بلند شدم
رفتم حرم حضرت عباس
گفتم؛این چه رسم مهمون داریه؟؟
من الان جواب زنم چی بدم؟!
گفت ناامید برگشتم هتل...
دَر اتاق که باز کردم
دیدم دخترم
توی بغل همسرم خوابیده
به همسرم گفتم دخترمون کی اومد؟
گفت دیشب یک اقایی اوردش....
دخترم که بیدارشد.
ازش پرسیدم کی اوردتت اینجا؟
گفت یک اقای مهربون من اورد..
بهم گفت به بابات بگو....
ما یک سه ساله گم کردیم:)💔
نمیزارم دیگه کسی شرمنده زن بچش شه...