فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلیل علمی شهادت اعضای بدن در روز قیامت!
هستههرسلول سهمترDNAداره، کهقیامتشهادتبده
آیات ۲۰و۲۱فصلت و ۴و۵قیامة
🎁انتشار مطالب جهت نشر معارف و شادی روح امام حسین ع و شهدا برای اعضای کانال مجاز میباشد!
@raz_quran
•┈••✾🍃🦋🍃✾••┈•
10.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥داستان بسیار زیبای جوانمردی یک جوان کرمانشاهی
💠دکتر الهی قمشه ای
🎁انتشار مطالب جهت نشر معارف و شادی روح امام حسین ع و شهدا برای اعضای کانال مجاز میباشد!
@raz_quran
•┈••✾🍃🦋🍃✾••┈•
✍کوتاه ترین داستان غمگین دنیا یک بیت از سعدی است...
شخصی همه شب بر سر بیمار گریست
چون صبح شد او بمرد و بیمار بِزیست
💠دو کس مُردند و حسرت بردند:
یکی آن که داشت و نخورد
و دیگری آن که دانست و نکرد
🎁انتشار مطالب جهت نشر معارف و شادی روح امام حسین ع و شهدا برای اعضای کانال مجاز میباشد!
@raz_quran
•┈••✾🍃🦋🍃✾••┈•
💐 پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله) مردی از انصار را بعد از مدتی دیدند به او فرمود علت غیبتت چیست؟ گفت فقر و درد ای پیامبر خدا، حضرت فرمود آیا نمیخواهی کلامی به تو بگویم که با گفتن آن فقر و درد از تو رخت بر بندد؟ گفت بلی یا رسول الله. حضرت فرمود هنگامی که صبح را شب کردی بگو:
🤲 لا حَولَ وَ لا قُوَّهَ اِلاّ باِللهِ ( اَلعَلیِّ العَظیمِ ) تَوَکَّلتُ عَلَی الحَیِّ اَلّذی لا یَمُوتُ وَ الحَمدُ للهِ اَلّذی لَم یَتَّخِذ وَلَداً وَ لَم یَکُن لَهُ شریکٌ فِی المُلکِ وَ لَم یَکُن لَهُ وَلِیٌّ مِن الذُّلِّ وَکَبِّرهُ تَکبیراً.
👌 آن مرد گفت قسم به خدا من این ذکر را بیش از سه روز تکرار نکردم مگر آن که فقر و درد از من زائل گشت .
📚 اصول کافی
🎁انتشار مطالب جهت نشر معارف و شادی روح امام حسین ع و شهدا برای اعضای کانال مجاز میباشد!
@raz_quran
•┈••✾🍃🦋🍃✾••┈•
👌 10 صفت مومن در کلام گهربار حضرت امام رضا (علیه السلام)
✍ عقل شخص مسلمان تمام نيست ، مگر اين ڪه ده خصلت را دارا باشد :
① از او اميد خير باشد،
② مردم از بدى او در امان باشند،
③ خير اندڪ ديگرى را بسيار شمارد،
④ خير بسيار خود را اندڪ شمارد،
⑤ هر چه حاجت از او خواهند دلتنگ نشود،
⑥ در عمر خود از دانشطلبى خسته نشود،
⑦ فقر در راه خدايش از توانگرى محبوبتر باشد،
⑧ خوارى درراه خدايش ازعزّت بادشمنش محبوبترباشد
⑨ گمنامى را از پرنامى خواهانتر باشد،
⑩ سپس فرمود: دهمین و چيست دهمین؟
❓به او گفته شد : چيست؟
✍ فرمود : احدى را ننگرد جز اينڪه بگويد او از من بهتر و پرهيزڪارتر است.
📚 تحفالعقول ، ص 443
🎁انتشار مطالب جهت نشر معارف و شادی روح امام حسین ع و شهدا برای اعضای کانال مجاز میباشد!
@raz_quran
•┈••✾🍃🦋🍃✾••┈•
🌸🍃🌸🍃
#داستان_واقعي_نصرالله_و_جن
نصرالله مردی است که شصت سال دارد. شبی در یکی از شهرهای آذربایجان (خوی)، در مزرعه خود مشغول آبیاری بود. به ناگاه نصرالله خسته میشود و آتشی روشن میکند تا چایی برای خود درست کند. هیزمها در اجاق حاضر بودند که نصرالله چوبها را آتش میزند.
بعد از روشن شدن آتش نصرالله متوجه صدای بچه خردسالی در نزدیکی خود میشود. فانوس خود را برداشته و به دنبال صدا حرکت میکند. ناگاه طفلی میبیند که بین بوتههای کدو نشسته و گریه میکند.
نصرالله که نمیدانست از سوی اجنه تصرّف شده است و عقلش در اختیار آنهاست طفل را در آغوش میگیرد؛ بدون اینکه اصلاً ذرهای بترسد و یا شک کند که نیمه شب طفل در مزرعه من چه میکند؟
(تصرف به عملی گفته میشود که انسان عقل خود را از دست میدهد و شرایط غیرعادی برای او عادی جلوه میکند؛ به عنوان نمونه همه ما در زمان خواب در تصرّف خدا هستیم و خوابهایی که میبینیم همان لحظه باور میکنیم؛ چون تعقل نمیتوانیم کنیم)
نصرالله طفل را در آغوش خود میگیرد و به سمت شهر حرکت میکند که به خانهاش برساند. بعد از اینکه از دو باغ عبور میکند، به ناگاه با خانه مجلل بزرگی روبرو میشود. در آن خانه زن جوانی زیبا با همسرش روی تختی نشسته بودند.
نصرالله چون نزدیک میشود مادر کودک او را از نصرالله تحویل میگیرد و در حالی که اشک میریزد او را به سینه خود میچسباند.
پدر کودک به نصرالله میگوید: «از اینکه فرزند ما را برگرداندی از تو متشکرم. از ما نترس ما از جنس شما نیستیم مخلوقات خدا هستیم ولی از جنس جنّ. ای نصرالله! در برابر این خشنودی که به همسرم امشب بخشیدی از من خواستهای داشته باش؟»
نصرالله میگوید: «قول میدهی به من آسیبی نرسانی؟»
جن میگوید: «ما اجنه کسی اگر آسیب به ما نزند آسیبش نمیزنیم؛ تو که به ما محبت کردهای چه نیازی است از من بترسی؟»
نصرالله گفت: «شنیدهام اجنه طلا و جواهرات دارند از آنها میخواستم.»
جنّ از تخت برخواست و نصرالله را خواست به زیر تخت او برود و هر چه طلا میخواهد بردارد. اما طلاها را باید در جیب و لباس خود جا دهد و حق بارکردن طلاها در ظرفی و حمل ظرف را ندارد.
نصرالله پذیرفت و شلوار خود را از قسمت پا داخل جوراب کرد و تا میتوانست بین شلوار و بدنش طلا جمع کرد؛ طوری که راه رفتن هم برای نصرالله سخت شد.
نصرالله با خوشحالیِ تمام خواست برود. جنّ او را صدا کرد و گفت: «قبل از آنکه بروی میخواهم معاملهای به تو پیشنهاد بنمایم...»
نصرالله ادامه میدهد، ایستادم، به ناگاه دیدم پشت سرم دختران بسیار زیبایی هستند که چون بلور نمک سفید و با موها و چشمهای ناز به من نگاه میکنند. جن گفت: «میخواهم طلاها را اگر خواستی بگذاری یکی از این دختران را به عقد تو در بیاورم. از عقد ما اجنّه نترس که کسی آنها را در خانه نزد تو نخواهد دید.»
بین دختران جوان و طلا ذرهای تردید نکردم و گفتم: «من فقط طلا میخواهم.»
جنّ گفت: «باشد طلاها را ببر ولی میخواهم به تو پیشنهادی بدهم که اگر آن را نپذیری بر عقل تو باید شک کنم. چیزی که تاکنون نکردهام؛ چون هر پیرمردی سن تو بود عشقبازی با دختران جوان را ردّ نمیکرد. ای نصرالله! بیا و نزد من بنشین.»
جنّ نصرالله را که به نامش صدا کرد. نصرالله باورش شد که حقیقتی از او خواهد شنید.
جن گفت: «ای نصرالله! در تمام این منطقه جایی نیست مِلک تو در آن منطقه نباشد. تو ثروتمندترین زمیندار منطقه هستی. اما ریالی از مال خود خرج نمیتوانی بکنی. همیشه به خاطر خساستت نزد فامیل و فرزندان تحقیر میشوی. پسرت به خاطر خساست تو از خانهات فراری شده و ساکن تهران است. داماد و دخترت منتظر روز مرگ تو هستند؛ چون سودی از تو به آنها نمیرسد و خانه خود به مستأجر دادهای تا کرایه بگیری ولی دختر و دامادت را از خانهات بیرون کردهای. در محل، هیچکس احترامت نمیگذارد؛ چون به هیچ نیازمندی از تو سودی نمیرسد. وقتی پلی در روستا میساختند هیچکس حاضر نشد از تو پولی بگیرد؛ چون میدانستند نمیدهی. ای نصرالله! تو میدانی خساست و دنیا دوستی تو چه اندازه تو را حقیر و بیارزش کرده است و حس میکنی که نمیتوانی سخاوتمند شوی و حتی دعا هم نمیکنی که خدا تو را سخاوتمند کند. درست است؟!!»
#ادامه_در_پست_بعدي
🎁انتشار مطالب جهت نشر معارف و شادی روح امام حسین ع و شهدا برای اعضای کانال مجاز میباشد!
@raz_quran
•┈••✾🍃🦋🍃✾••┈•
🌸🍃🌸🍃
#ادامه_داستان_نصرالله_و_جن
سخن جنّ که به اینجا رسید، ترس و وحشت عجیبی بر نصرالله وارد شد. حس میکرد خواب میبیند.
نصرالله گفت: «تردیدی ندارم هر چه میگویی درست است. حال پیشنهاد بهتر تو چیست؟»
جن گفت: «این طلاها را ببری شکی ندارم فقط در گوشهای از منزل پنهانش خواهی کرد و از ترس دزد شب و روز نخواهی داشت. از آن استفاده نمیتوانی بکنی، تا این طلاها بعد مرگت دست ورّاث خواهد رسید. تو به اندازهای ثروت داری که اگر از حالا بخواهی خرج کنی ،60 سال هم خرج کنی تمام نمیشود در حالی که عمر تو بیش از 20 سال نمانده است. این طلاها جز بر اینکه خساست تو خواهد افزود بر حقارت تو هم اضافه خواهد کرد.»
جن ادامه داد: «وقتی تو 25 سال داشتی سهمالارث پدرتان را تقسیم کردی برادری داشتی از تو کوچکتر بود، تو بخاطر اینکه او درس میخواند و نیازی نداشت، سهم او را کم دادی و به سهم خود افزودی. تو با این کارت از آن روز به دست خودت ما را شریک مال خود ساختی.
از آن روز تو بر خساستت افزوده شد، که ما هر چه تو داشتی بدون اینکه بدانی به تصرف خود در آوردیم. از آن روز ما به تو نقشههایی یاد میدادیم که املاک بیشتری تصاحب کنی و چون ما در این تصاحب تو شریک و مشاور فکری تو بودیم از آن روی تو نمیتوانی از آن بدون اذن ما خرج کنی؛ چون ما شریک واقعی ولی نامرئی تو هستیم.»
در این زمان جنّ اشاره به همسر خود کرد و به من گفت: «تمام دارایی تو گردنبندی است که مهریه همسر من است. میخواهم دارایی تو را بخاطر این محبت تو آزاد کنم و میدانم همسرم چون فرزندش را برگشت دادهای مخالفتی با من نخواهد کرد.»
نصرالله میگوید: «من که گیج شده بودم. جنّ، گردنبند همسرش را درآورد و به من داد. گفت برای تصاحب مالی که داری باید این طلاهایی که بر داشته ای، برگردانی و فقط این گردنبند را با خود ببری. بعد از اینکه مسافتی رفتی باید آن را در راه بیندازی و پشت سرت نگاه نکنی. اگر نتوانی بیندازی مال تو آزاد نخواهد شد.»
از او سؤال کردم: «دلیل این کار چیست؟»
گفت: «تو تاکنون سخاوتی از خود نکردهای اگر بتوانی این گردنبند نفیس را چشمپوشی کنی و از خود دور کنی، لایق برگشت اموالت به خودت هستی. پس ما اجنه (شیاطین) از تو دور میشویم. بدان در این دنیا تا کسی چیزی را از خود دور نکند به او برنمیگردد.»
نصرالله میگوید: «گردنبند را گرفتم و از باغ خارج شدم و سریع در راه آن را انداختم و از خود دور کردم. فردا صبح که خانه رسیدم خواب نداشتم؛ چون حس میکردم عمری خواب بودم و تازه از خواب بیدار شدهام. از عیال خواستم زنگ بزند همه فرزندانم را دور من جمع کند. طبق قولی که به جنّ داده بودم از ماجرای شب هیچ صحبتی نکردم. به پسرم که در تهران شاگرد یک قهوه خانه شده بود یک ماشین خریدم و تصمیم گرفتیم یک مرغداری ایجاد کنیم تا دامادها و پسرانم مشغول شویم.
هیچیک از فرزندانم حرف مرا نمیتوانستند باور کنند. ولی بعد از مدتی که شروع کردم کمکم خودشان فهمیدند در افکار و وجود من انقلابی صورت گرفته است. در روستای محل چون میدانستم اگر به نام هزینه کنم کسی باور نمیکند، بدون نام کمک میکردم. تا اینکه در لایههای جمعیت پیچید نصرالله عوض شده و صاحب کرامت شده است.
سهمالارث برادرم را بیشتر از قبل دادم و اکنون شکر خدا نه تنها از ثروتم کم نشده است بلکه اگر بیشتر بگویم نشده است باید بگویم همان میزان مانده است. اکنون من و ثروتم هستیم با این تفاوت که ثروتم برای من است نه من برای ثروتم.»
واسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ
بِصَوْتِكَ وَأَجْلِبْ عَلَيْهِمْ بِخَيْلِكَ
وَرَجِلِكَ وَشَارِكْهُمْ فِي الْأَمْوَالِ
وَالْأَوْلَادِ وَعِدْهُمْ ۚ وَمَا يَعِدُهُمُ
الشَّيْطَانُ إِلَّا غُرُورًا (64 - اسرا)
(برو) و هر که را توانستی با آواز خود تحریک کن و به لغزش افکن، و با جمله لشکر سوار و پیادهات بر آنها بتاز و در اموال و اولاد هم با ایشان شریک شو و به آنها وعده (های دروغ و فریبنده) بده، و (ای بندگان بدانید که) وعده شیطان چیزی جز غرور و فریب نخواهد بود.
🎁انتشار مطالب جهت نشر معارف و شادی روح امام حسین ع و شهدا برای اعضای کانال مجاز میباشد!
@raz_quran
•┈••✾🍃🦋🍃✾••┈•
آنچه از سرگذشت;شد سرگذشت!!!
حیف بی دقت گذشت;اما گذشت!!!
تا ڪه خواستیم یڪ"دو روزی"
فڪر ڪنیم!!!بر در خانه نوشتند
در گذشت...
تا زنده ایم قدر همو
بدونیم لمس سنگ قبر فایده ای ندارد.
🎁انتشار مطالب جهت نشر معارف و شادی روح امام حسین ع و شهدا برای اعضای کانال مجاز میباشد!
@raz_quran
•┈••✾🍃🦋🍃✾••┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لحظه تبدیل یک آتئیست به شیعه ۱۲ امامی:😁
هروقت گیر میکنن ایمان میارن 😂😐
🎁انتشار مطالب جهت نشر معارف و شادی روح امام حسین ع و شهدا برای اعضای کانال مجاز میباشد!
@raz_quran
•┈••✾🍃🦋🍃✾••┈•
🌿روزی از انوشیروان پرسیدند عدالت را از کجا آموختی؟ گفت:
از آنجا که روزی در بیابان دیدم پیاده ای با چوب پای سگی را شکست، سواری پیدا شد، اسب لگدی زد به پای پیاده، و پای او را شکست، سوار چند قدم که رفت، پای اسبش در سوراخی رفت و شکست دانستم ظلم مکافات دارد.
📚ثمرات الحیات، ج 1 ص 511
🎁انتشار مطالب جهت نشر معارف و شادی روح امام حسین ع و شهدا برای اعضای کانال مجاز میباشد!
@raz_quran
•┈••✾🍃🦋🍃✾••┈•
💠کسی که دربارۀ پول و دستمزدش زیاد اصرار نمیکند و خیال میکند دیگران انصاف دارند، احمق نیست،
👈مناعت طبع دارد.
💠کسی که به موقع می آید و برای با کلاس بودن، عده ای را منتظر نمیگذارد، احمق نیست،
👈منظم و محترم است.
💠کسی که برای حل مشکلات دیگران به آنها پول قرض میدهد یا ضامن وام آنها میشود و به دروغ نمیگوید که ندارم و گرفتارم، احمق نیست،
👈کریم و جوانمرد است.
💠کسی که از معایب و کاستی های دیگران،میگذرد و بدی ها را نادیده میگیرد، احمق نیست،
👈شریف است.
💠كسی كه در مقابل بی ادبی و بی شخصيتی ديگران با تواضع و محترمانه صحبت میكند و مانند آنها توهين و بد دهنی نمیكند، احمق نيست،
👈مودب و باشخصيت است.
💠کسی که به حرف های پشت سرش زده میشود اهمیت نمیدهد، بی خبر نیست،
👈صبور و با گذشت است.
" انسان بودن هزينه سنگينی دارد "
🎁انتشار مطالب جهت نشر معارف و شادی روح امام حسین ع و شهدا برای اعضای کانال مجاز میباشد!
@raz_quran
•┈••✾🍃🦋🍃✾••┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میگفت :
تنها عملی که در آخرت از من پذیرفته شده بود نگه داشتن درب بانک با پا برای خانمی بود...
اخلاص ملاک است!
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
▫️
🎁انتشار مطالب جهت نشر معارف و شادی روح امام حسین ع و شهدا برای اعضای کانال مجاز میباشد!
@raz_quran
•┈••✾🍃🦋🍃✾••┈•