هدایت شده از گسترده 5 ستاره 🌟🌟🌟🌟🌟
🔴 ماجرای امیرالمومنین ع و زنی که .....😳
📝 بر در مسجدی، زن و مردی با هم مجادله میكردند، آنان را نزد اميرالمومنين ع بردند.
📝 علی (ع) به جوان فرمود : با اين زن چكار داری؟
جوان : يا اميرالمومنين ! من اين زن را به عقد خود درآوردم و چون خواستم به او نزديك شوم ، معذور شد و من در كار خود حيران شدم. اميرالمومنين (ع) به جوان فرمود : اين زن بر تو حرام است و تو هرگز شوهر او نخواهي شد.😰
مردم مات و حیران بودند که حضرت پرده از راز عجیب این ماجرا برداشته به زن فرمودند آیا ......😥
🔺ادامه این جریانِ کوتاه و شفاف سازی حیرت انگیز علی ع را حتماً و حتماً بخوانید....
👇👇
https://eitaa.com/joinchat/265158839C7e71a7633b
هدایت شده از ⛔️ خبر سِری|khabar_seri
🔺#پیام_ناشناس👤
🔻سلام ببخشید مزاحم شدم یه کاناله قبلاً معرفی کرده بودین که کلیپهای خاص (بی پرده و بدون سانسور) برای متاهل ها رو میذاشت،🤭 میشه دوباره بذارینش گمش کردم🥲
بفرما عزیزم :
👇👇
https://eitaa.com/joinchat/265158839C7e71a7633b
❌البته ورود #زیر_18سال أکیداً ممنوع⛔️
اینجا عکسا و کلیپهایی هست که برای این رده سنی اصلاً مناسب نیست ؛
تنها ببینید🙈🙈
27.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷عکس تعدادی از شهدا که توسط هوش مصنوعی بشکل زنده درآمده اند.
#اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
🍃🌷🍃
خـــراب شــود دنیـایمـان
اگـر لحظـہ ای بدون یـاد شمـا بگـذرد
📎نوروزمان معطر با یاد شھدا
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
💔
تیر مستقیم توپ بدن حجت را برده بود و تنها سر و دستش مانده و از سینه به پائین چیزی نمانده بود تازه آرزوی حجت یادم آمد...
می گفت: «خدایا! برای حجت گلوله توپی بفرست،
گلوله کلاش برای حجت افت داره...»
همین مانده از پیکر را داخل یک جعبه مهمات گذاشتیم و راهی شدیم .....
شهید#حجت_فتوره_چی🕊🌹
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینطوری باشین که زندگی و مرگ تون دیگران رو به یاد خدا بندازه، وقتی برای خدا باشی تازه همه چیزت رو بدست میاری!
شهید مدافع حرم🕊🌹
#مصطفی_صدرزاده
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌 #کــلامشهـــید
از برادرانم میخواهم که غیر حرف آقا حرف کس دیگری را گوش ندهند، جهان در حال تحول است. دنیا دیگر طبیعی نیست.
شهید محمدهادی ذوالفقاری❣️🍃
#شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
🌷🕊
یک جرعه ؛
از آن آب حیاتم آرزوست
حیاتی که عِندَ رَبْ است و اَبدی..!
#شهید_حاج_ابراهیم_همت
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
21.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صحبتهای دلی فرزند شهید سعید علیدادی درباره شهدای ایران
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
5.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 مردی که همسرش را پیش حاج قاسم واسطه کرد تا به سوریه برود
🔹دوستانش میگویند حاج قاسم قبول نکرده بود او به سوریه برود و گفته بود اگر همسرت اجازه داد میتوانی بروی، حاج حسین هم همسرش را واسطه کرد و نهایتا در کنار رزمندگان فاطمیون به شهادت رسید.
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
#من_میترا_نیستم
#قسمت_هفتاد_و_یک
نامه ها و دست نوشته های زینب شبیه به نامه های یک رزمنده در جبهه بود شعرها و جملات قشنگی داشت. در بین نوشته هایش چرک نویسِ چند نامه که به دوست صمیمی اش زهرا «اهل مسجد سلیمان»نوشته بود به چشم میخورد.
او در مدرسه زینب درس میخواند و بعد از مدتی زندگی در شاهینشهر به مسجدسلیمان برگشت.
اول نامههایش را اینطور می نوشت به نام او که از اویم، به نام او که به سوی اویم، به نام او که به خاطر اویم، به نام او که زندگیام در جهت اوست ، رفتنم به اوست، بودنم به اوست،جانم اوست احساسش می کنم، با ذره ذره وجود، اما بیانش نتوانم کرد.
چند نفر روحانی که در بنیاد شهید اصفهان بودند وقتی نوشته های زینب را خواندند برایشان باور کردنی نبود که یک دختر نوجوانِ دانش آموز به لحاظ روحی تا این حد بالا رفته باشد.
دفترهای زینب بوی بهشت و آسمان می داد. خیلی سخت است وقتی جگرگوشه آدم کنارش باشد و مادرش نفهمد که در دل و فکر بچه اش چه می گذرد.
با خواندن هر کاغذ معصومیت و بیگناهی زینب برایم روشنتر می شد او خانهاش را ساخته و آماده کرده بود تا به جایی برود که به آنجا تعلق داشت.
دخترهای هم سن و سال زینب هم دفتر خاطرات دارند اما زینب اصلا شبیه آنها نبود یک دفتر به اسم دفتر پند و نصیحت داشت. اول دفتر اسم ۱۸ نفر از دوستانش را نوشته بود و برای هر کدام از آنها یک صفحه گذاشته بود که اگر انتقادی از زینب داشتند در آن صفحه بنویسند.
با این کار می خواست به عیب هایش پی ببرد و خودش را اصلاح کند. من قبل از شهادت زینب از وجود این دفتر خبر نداشتم.
در خانه هر وقت چیزی به او میگفتم کافی بود یک بار بگویم به همه حرفها توجه داشت و آن قدر افتاده بود که همیشه در همه چیز کوتاه میآمد.
در همه نوشته هایش علاقه به شهادت و شهدا دیده می شد در یکی از نامههایش درباره قطعه شهدا اینطور نوشته است:
تکه شهدا پر شده است. من به دعای کمیل قطعه شهدا رفتم. سر قبر دوست برادرم حمید یوسفیان خیلی گریه کردم قبرهایی در اطراف کنده بودند تا دوباره شهید بیاورند.
از خدا خواستم که من در آنجا خاک شوم اما هنوز لیاقتش را پیدا نکردم تکه شهدا بوی خون، بوی عطر، بوی عشق میدهد.
در یادداشت هایش اشارهای هم به دیدار با مجروحان در بیمارستان داشت نوشته: کتابهایی را میخرید به مجروحانی هدیه می کرده که از همه نورانی تر بودند
زینب با آنها صحبت میکرد تا توقعات و خواستههای آنها را به دخترهای دبیرستانی بگوید. او خودش را مدیون مجروحان میدید
ادامه دارد...
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
در یک جلسه ای قرار بر آن شد که در آموزش نیروهای سوری جدیت بیشتری بخرج بدیم. آقا سید به رضا گفت: آقا رضا شما باید کاری بکنید که بچه های سوری در بحث تخریب ماهر بشوند. رضا هم در پاسخ اینگونه گفت: آقا سید من کاری میکنم که بچه های سوری بتونن با کش شلوارشون چاشنی و فیتیله درست کنند.
#شهید_رضا_کارگربرزی
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا