eitaa logo
راز دل با شهدا 🇮🇷
9.6هزار دنبال‌کننده
14.8هزار عکس
6هزار ویدیو
13 فایل
پیامبراکرم(ص): هر عمل نیکی، عملی نیکوتر از خود دارد مگر شهادت در راه خدا، که عملی نیکوتر از آن وجود ندارد تبلیغات 👇 https://eitaa.com/joinchat/2912289073C486e9b0c39
مشاهده در ایتا
دانلود
🌕 سید جماالدین دانشمند شهیدی که بیدارگر شرق لقب داشت        🍃ایشان از عالمان روشنفکر و مجتهد قرن چهاردهم در ایران و از شاگردان ویژه شیخ مرتضی انصاری (ره) بوده که در علوم قرآن، حدیث، فقه، اصول، کلام، منطق، فلسفه، ریاضی، طب، تشریح، هیئت و نجوم به تحصیل و تحقیق پرداخته و در نهایت اجتهاد سید جمال‌الدین را شخصاً تصدیق و به وی اجازه فتوا اعطاء نموده است. 🍃سید جمال‌الدین در راه تقریب مذاهب اسلامی و وحدت مسلمین جهان و همچنین مبارزه با استعمار غرب با سفرهای پی در پی به کشورهای اسلامی و اروپایی بسیار کوشید. 🍃در تاریخ از سخنرانی‌های آتشین و اثرگذار این مُبلِّغِ «بیدارگر شرق» سخن‌ها به میان آمده، به صورتی که آورده‌اند وقتی سید در «انجمن وطنی» در مصر برای جذب مردم سخنرانی نمود و از مهجوریت تعالیم الهیِ قرآن کریم شِکوه کرد، مردم چنان تحت تأثیر سخنان ایشان قرار گرفته بودند که تعدادی از آنها از شدت گریستن، بی‌هوش شدند! 🍃حاکم عثمانی وقتی خبر کشته شدن ناصرالدین شاه در ایران توسط میرزا رضا کرمانی، یکی از شاگردان سید جمال‌الدین به او رسید، برای حفظ حکومت خویش با یک ترفند شیطانی، این «دانشمند سلحشور» را مسموم و به شهادت رسانید. در معرفی ایشان فرمودند: 🔰«سید جمال‌الدین بزرگ، مرد اسلام‌خواهِ شجاع و مبارزِ بزرگ... در تاریخ اسلام است» 🌹شهادت ۱۹ اسفندماه ۱۲۷۵ سيدجمال‌الدين اسدآبادى (ره) از نوادگان امام سجاد (علیه‌السلام) است. ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید گلفروش اُعجوبه ۱۱ ساله‌ای که حاج قاسم تربیت کرد ❇️ گرچه اهل سنت و افغانستانی بود اما، نامش امیرعلی؛ پدرش فرهاد و پدربزرگش حیدر بود؛ عاشق امام حسین(ع) و پای ثابت هیئت بود و عاقبت هم مزد زیارت‌های مزارحاج قاسم با پای پیاده را، با شهادت گرفت. 🔶 این اُعجوبه‌ٔ ۱۱ ساله‌ای که به ظاهر «کودک کار» بود و «ضایعات بازیافتی» جمع می‌کرد، لقمه می‌جوید و در دهان پدر بیمار و بدون دندانش می‌گذاشت. 🔶 پریسا بامری(مادر شهید): با آن که اهل سنت هستیم اما امیرعلی محرم‌ و صفرها با ما به عروسی نمی‌آمد، با آن‌که به خاطر افغانستانی بودن طعنه می‌شنیدیم، به هیئت‌ها و حسینیه‌ها می‌رفتیم. ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
13.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👌مروری برزندگینامه شهید ✨🌹محمدعلی برزگر... 📚صاحب کتاب ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
🌱حاج محمد با آنکه خودش یک روحانی مورد اعتماد بود ولی باافراد نااهل دوستی میکرد . گاهی به او اعتراض میکردم و میگفتم : حاج محمد این آدم های شر وناباب رو چرا دور خودت جمع کردی؟ میخندید و میگفت : هنر روحانی به همینه که زبان چنین آدم هایی رو بفهمه و به اونها کمک کنه . با هرکدام یک جور رفاقت میکرد. توی دوستی ها سنگ تمام میگذاشت آنقدر به آنها نزدیک میشد و برادرانه به آنها محبت می کرد که مجذوبش میشدند و نمیتوانستند از اول دل بکنند. کم کم و در دوستی با او پایشان به مسجد و هیئت باز می شد و فرسنگ ها از رفتار و شخصیت گذشته خود فاصله می گرفتند‌. شهید محمد پورهنگ❣🍃 ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📜وصیت تکان دهنده وصیت من به دخترانی که عکس خودشان را در شبکه‌های اجتماعی می‌گذارند این است که: این کارتون باعث می‌شود امام زمان خون گریه کند بعد از شنیدن وصیتم به آن عمل کنید زیرا ما می‌رویم تا از شرف آبروی شما دفاع کنیم... 🪴شهید مهدی محسنی رعد ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
36.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 «مستند سنگر مقدم» 🔹 این یک روایت متفاوت از زندگانی سردار شهید حاج علی هاشمی سردار هور و جمعی از شهدا و خانواده های آنهاست که بمناسبت دومین کنگره ۲۴ هزار شهید خوزستان دیداری با مقام معظم رهبری داشتند. | ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
|🎙 شهید حاج قاسم سلیمانی: در تجربه بیست سالی که در محضر آقا بودم، نتیجه‌ی تقوا را که ثمره او حکمت می‌شود بر زبان و بر دل و بر عقل، من در آقا کامل دیدم. ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
🍓 ما تصمیم گرفتیم اول به بیمارستان عیسی بن مریم برویم ماشین هرچه می رفت به اصفهان نمی رسیدیم. چقدر این راه طولانی شده بود من هراسان بودم و هیچ کاری از دستم بر نمی آمد. خدا خدا می کردم که زودتر به اصفهان برسیم. وقتی به اصفهان رسیدیم به بیمارستان عیسی بن مریم رفتیم دیر وقت بود نگهبان های بیمارستان جلوی ما را گرفتند من با گریه و زاری ماجرای گم شدن دخترم را گفتم. آنها با شنیدن ماجرا به ما اجازه دادند وارد بیمارستان شوین اول دلم نیومد برم اورژانس به هوای اینکه زینب به ملاقات مجروحان رفته باشد به بخش مجروحان جنگی رفتم و همه اتاق ها را یکی یکی گشتم. مادر و بچه ها داخل راهرو منتظر بودند وقتی زینب را در بخش پیدا نکردم با وجیهه به اورژانس رفتیم و مشخصات زینب را به مسئولان آنجا دادیم. دختری ۱۴ ساله خیلی لاغر و سفید رو با چشم های مشکی، چادر مشکی، روسری سرمه ای رنگ و مانتو شلوار ساده مسئول ژانس گفت امشب تصادفی با این مشخصات نداشتیم. اورژانس بیمارستان شلوغ بود و روی تختها مریض های بد حالی بودند که آه و ناله شان به هوا بود چند مجروح تصادفی با سر و کله خونی آورده بودند پیش خودم گفتم خدا به داد دل مادراتون برسه که خبر ندارند با این وضع این جا افتاد. آنها هم مثل بچه های من بودند اما پیش خودم آرزو کردم کاش زینب هم مثل اینها الان روی یکی از تخت ها بود فکر اینکه نمی‌دانستم زینب کجاست دیوانه ام می کرد. از بیمارستان عیسی بن مریم که خارج شدیم شب از نیمه گذشته بود مأمور های شهرداری جارو های بلندشان را به زمین می کشیدند. صدای خش خش جاروی در سکوت شب بلند می‌شد و حتی این صداها وحشتم را بیشتر می‌کرد آن شب یک ماشین دربست کردیم و به همه بیمارستانها سر زدیم. داخل ماشین، شهرام به من تکیه زده بود با حالت بچگی اش گفت مامان نکنه زینب رو دزدیده باشند؟ مادرم او را تکان داد که ادامه ندهد. من انگار آنجا نبودم فقط جواب دادم خدا نکنه. با حرف های بچه گانه شهرام تکان جدیدی خوردم ناخودآگاه فکرم سراغ حرف‌ها و کارهای زینب افتاد یکدفعه یاد نوشته‌های روی دفتر زینب افتادم: خانه خود را ساختم اینجا جای من نیست باید بروم باید بروم. خانه زینب کجا بود؟ کجا می خواست برود؟ ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
وقتی در ماشین می‌نشستیم یا می‌خواست کاری انجام بدهد، مداحی پخش می‌کرد و کارش رو شروع می‌کرد. صدای همه مداح‌ها را گوش می‌کرد، حتی هشدارهای گوشی‌اش برای بیدارشدن یا برای نماز و...، زیر صدای یاحسین(ع) و یا صوت زیارت‌عاشورا بود و با این صداها بلند می‌شد. 📎به روایت مادرشهید ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
🌷🕊 (حسن) تولد : ۱۳۴۰ رشت ـ صف سر شهادت : ۲۴/۱۲/۱۳۶۵ شلمچه کربلای ۵ آخرین مسئولیت : امدادگر عضویت در : سپاه مزار شهید : گلزار شهدای رشت پاسدار شهید محسن تندرو در سال ۱۳۴۰ در محله صف سر از توابع شهرستان رشت دیده به جهان گشود و در خانواده ای مسلمان پرورش یافت. تحصیلات ابتدایی تا سوم دبیرستان را در مدارس رشت به اتمام رسانید . محسن در صحنه های قیام و جهاد مردم با حکومت طاغوت نقش فعالی داشت و بارها با ماموران حکومت درگیر شد. در سال ۶۲ جهت انجام سربازی به سپاه پاسداران پیوست و در گردان جندالله پیرانشهر خدمتش را به پایان رسانید و پس از آن بصورت داوطلب در جبهه سومار به مقابله با دشمنان میهن اسلامی جنگ و نبرد نمود. محسن به دلیل فعالیتهای گسترده اش در محله صف سر بعنوان مسئول بسیج و انجمن اسلامی محل برگزیده شد و برای خدمت رسانی به مردم تلاش زیادی نمود ، محسن با احسان و اخلاق نیکوی خود توانست جوانان زیادی را جذب بسیج نماید . ایشان جوانی صبور و برد بار و در تقویت ابعاد معنوی بسیار موفق بود و اطاعت و پیروی از دستورات دین مبین اسلام را در تمامی لحظات عمر خویش سرلوحه و الگو قرار داده بود، از جمله احترام و نیکی به خانواده و همه اطرافیان ، فریاد رسی مظلومان و ستمدیدگان و مستضعفان ، هدایت جوانان به سوی اسلام پیروی و اطاعت از رهبر عظیم الشأن و نبرد با متجاوزین را سرلوحه کارهای خود قرار داد . او دوست داشت ابری باشد که رویش و طراوت را ببارد نه ویرانی را و به همین علت فرزند و خانواده عزیزش را به خدا سپرد و با مخالفت مسئولین وقت جهت اعزام مجددش مواجه شد ولی با شرف و غیرتی که در سینه دریایی اش موج می زد برای انجام تکلیف به همراه سپاه ۱۰۰ هزار نفری محمد رسول الله (ص) عازم جبهه جنوب شد . او که عشق را در جبهه ها و در کنار ستمدیدگان ناشی از حملات دشمنان بعثی می دید با توجه به اینکه شیمیایی هم شده بود ولی در امداد رسانی به رزمندگان سستی نمی ورزید و در غروب ۲۴ / ۱۲ / ۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۵ با ایمانی قوی و نفسی مطمئن و همتی بالا طلوعی دیگر را آغاز نمود تا روشنی بخش همیشگی محفل زندگی بشریت گردد . 🍃یادش گرامی ونامش جاودان 🍃دسته گلی از صلوات به نیابت از این شهیدوالامقام هدیه می کنیم به حضرت ولیعصرارواحنا فداه به امید نگاهی از جانب پُر مهرشان ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
🌷🕊 سراغ قبرشهیدهایی که زیاد زائرندارند بروید ؛ آنهاچیزهایی‌که می‌خواهند به صدنفربدهند را به یک نفر می‌دهند ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
💢 اهالی بهشت ؛ زیر چادرهای خاکی هفت تپه ؛ باهم زندگی می‌کردند. چقدر سادگی و صفای وجودشان چشم نواز بود ...سفره های پر از برکت و ؛ بدور از تجملات و زرق و برقشان را میبینید؟! . 📌 تپه_سال ۱۳۶۵ ▫️سردار حاج جعفر شیرسوار ▫️ عارف رضا حق شناس ▫️جانباز ۷۰ درصد نخاعی برادر دماوندی ▫️سردار ملک . ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا