5.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 انگشتر بابرکت دختر شهید که به امام رضا هدیه شد و
و انگشتر اهدایی رهبر انقلاب به همسر شهید،
که نیم میلیارد تومان فروش رفت وخرج زندانیان شد
#شهید | #انصاری
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
📖 ″برشی از خاطرات″ | محمد مهدوی
#شهید | #محمد_مهدوی
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
هدایت شده از تبلیغات گسترده منتخب | آموزش تبلیغ
😂👇کانال خوش خنده اینجاست👇😂
🙈فقط داری میزنی روجوجه مواظب باش کسی نبینه👇
🐣🐣🐣🐥🐥🐥🐣🐣🐣
🐣🐣🐣🐥🐥🐥🐣🐣🐣
🐣🐣🐣🐥🐥🐥🐣🐣🐣
😂👇بزن رو خروس ببین عجب جاییه🙈
🐔🐔🐔🐔🐔🐔🐔🐔🐔
🐔🐔🐔🐔🐔🐔🐔🐔🐔
🐔🐔🐔🐔🐔🐔🐔🐔🐔🐔🐔
🤪آخ ترکیدم 😂
🤭وااای خدای من 😋 جوک وفیلماش محشره😂👆
هدایت شده از ⛔️ خبر سِری|khabar_seri
🙈بـزن رو تخم مرغ ها تا جـوجـه شن 😂👇🏽
🐣🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚🐣
🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚
🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚
🥚🥚🥚🐣🐣🐣🐣🥚🥚🥚🥚
🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚
🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚
🐣🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚🐣
❌ بــچه مــچه نیــاد👆🚷😂🙊
#برشی_از_خاطرات 📜
مسئول واحد شهدای کانون فرهنگی رهپویان وصال بود. روی وصیت نامه شهدا کار میکرد، قرار بود برای شهید عبدالحمید حسینی کتاب بنویسید نصف از کارش را هم کرده بود همیشه میگفت: فکر نکنید این کارها را خودم میکنم این هارا خدا و امام زمان عج راه میاندازند. میگفت: باید شهدا را به همه نشان دهیم و این وظیفه بر گردن همه ما است.
#شهید_محمد_مهدوی
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
6.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهیدی که هر روز به مادرش کمک می کند...❣
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
5.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 انگشتر بابرکت دختر شهید که به امام رضا هدیه شد و
و انگشتر اهدایی رهبر انقلاب به همسر شهید،
که نیم میلیارد تومان فروش رفت وخرج زندانیان شد
#شهید_انصاری
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
✨📚✨﷽✨📚✨
📚✨📚✨
✨📚✨
📚✨
✨
صلوات و سلام خداوند برارواح طیبه ی شهیدان
📖روایت «#دردانه_کرمان»
🔸خاطراتی از سردارشهید حسین بادپا
🔹فصل چهارم: گردان سوارزرهی و شغل آزاد
🔸صفحه: ۱۸۳-۱۸۴-۱۸۵
🔻ادامه قسمت: ۹۷-۹۸
همرزم شهید: مرتضی حاج باقری
برای یک لحظه ندیدم که حسین، دوست و هم رزم دوران جنگش، یوسف الهی، را فراموش کند. هرروز که می گذشت، دل تنگی وارادتش به یوسف الهی بیشتر می شد.
عکس شهید یوسف الهی، هم بر دیوار منزل، هم روی میز کار وهم در کاور جا سوئیچی ماشینش بود.
می خواست جمله ی دوست شهیدش را که گفته بود «تو در این جنگ شهید نمی شوی!» یادش نرود.
دوست داشت این جمله را هر روز در ذهن خود تداعی وراهش را پیدا کند.
یوسف الهی، برایش سرمشق، مشاور و همراه شده بود.
هر وقت به مشکلی بر می خورد، با او در میان می گذاشت.
هر وقت دل تنگ می شد، به او سر می زد.
کارش از دوستی گذشته بود؛ ارتباط حسین با یوسف الهی، به مرید و مرادی رسیده بود.
بعضی روزها، تا آخر های شب، کنار دوستش می نشست و نماز شب می خواند.
برنامه ی هر روز صبحش این بود که قبل از نماز با او دیدار کند.
برایش فرقی نمی کرد زمستان یا تابستان ،سرما یا گرما، شب یا روز باشد.
هیچ چیزی، از ارادت او به یوسف الهی کم نمی کرد.
🔻قسمت: ۹۸
همرزم شهید: مرتضی حاج باقری
حسین، روزی آمد پیش من.
گفت «حاج مرتضی، نمی دونی قیمت حج تمتع چنده؟» گفتم«به سلامتی راهی خونه ی خدایی؟!». لبخندی زد و گفت «اول، قیمتش را بگو.»
سال ۱۳۸۰بود. گفتم« تقریبا یک میلیون.».
گفت «حاج مرتضی دور و برت کسی رو می شناسی امسال بتونه به جای کسی بره حج تمتع؟ هر چی هزینه اش بشه، با من.»
پنج دقیقه ای فکر کردم. چند نفری را تو ذهنم بالا و پایین کردم.
گفتم«اره».
پول حج تمتع را داد به من. گفت «بهش بگو به نیابت شهید حسین یوسف الهی حج واجب بکنه.»
گفتم «چشم»
بعد گفت «حاج مرتضی، هیچ کس نمی خوام بدونه».
آن روز، من به حال خودش و ارادتش به حسین یوسف الهی غبطه خوردم.
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
هدایت شده از اطلاع رسانی رهپویان🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😍رشد سه ساله #سانسوریا دریک سال با مایع خانگی🤌
با این مایع خانگی رشد گل زیبای #سانسوریا رو به طرز عجیبی ببین 😳
برای اینکه گیاه شاداب و سرحالی داشته باشی باید یاد بگیری که چطوری به ساده ترین روش ها بهشون رسیدگی کنی
پس حتما عضو بهترین کانال گل و گیاه در#ایتا شو👇🏻👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2033647686C399ccaf613
#نگهداری و #رفع_آفات همه گل و گیاهان 🌴🌱
آموزش #دیش_گاردن کاکتوس🌵
آموزش سم و کود خانگی بدون نیاز به هزینه خرید
هدایت شده از ⛔️ خبر سِری|khabar_seri
🪴اگه #گـــــــــل_و_گیاه با دستت قهره و رشد نداره بیا😍👇
تکنیک #پاجوش گرفتن از سانسوریا☺️
فن #ایستاده رشد دادنِ پیچک😍
راه #قلمه گرفتن از گل قاشقی👌
قلقِ #ریشه زدن دیفن باخیا👍
👌🏻راهکار #آبشاری ریختن گل همیشه بهار😍
👌🏻راهکار #پر_پشت کردن گل با کودِ #مایع خانگی😁
کاشت سبزی و صیفی جات🍆🥬🌶🍅🥕🌽🧄🥒 درآپارتمان😍👇🏻👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2033647686C399ccaf613
فن جلوگیری از #سوختن_برگها در فصل گرما 👌
#شهیدانه
#شهدا اینقدر مهربانند که دست من و شما رو می گیرند و به سفره پر برکت #شهید و #شهادت دعوت می کنن ...
مطمئنا کسی که #خالصانه و با تمام وجود بهشون #متوسل بشه دست خالی بر نمی گرده
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
🌹 #شناخت_لاله_ها 🌹
#سردار_شهيد
#حاج_قربانعلی_عرب
روزی که قابله پُشتش زد و برای اولین بار صدای گریه های کودکانه اش در خانه های تیر و خشتی مارکده اوج گرفت روز عید قربان بود. نام زیبای قربانعلی برازنده او شد. بازی های کودکانه اش در پیچ و خم این روستا شکل گرفت. شش ساله بود که گرد یتیمی و بی پدری روی شانه های کوچکش نشست.
به صلاح دید مادر بار و بندیل بستند و به اصفهان کوچ کردند. انگار زمانه می دانست او در وجودش گوهری دارد که باید در فضایی وسیع تر پرورش یابد و به ثمر برسد!
به نوجوانی و جوانی که رسید دستش را توی کارگاه درب و پنجره سازی بند کردند. اواخر دهه پنجاه بود که هر روز در گارگاه، خیال ساختن حریمی امن برای مملکت را در سر می پروراند. خوش خُلقی و خوش نیتی و رفتار خوبش همه اطرافیان را جذب خودش کرده بود. اواخر همان دهه با ریش و سبیلی که روی صورتش جانگرفته بود و جوانی اش کم کم داشت به بار می نشست برای خدمت مقدس سربازی راهی پیرانشهر شد. همان سالها بود که عسل سفره عقدش با شیرینی به ثمر رسیدن انقلاب یکی شده بود.
دشمن بعثی بعد از دشمن منافق وطنی پاشنه ور کشیده بود؛ تا در و پنجره خانه ی میهن را بشکند و خودش را به زور وارد شهرهای مرزی کند!
قربانعلی مرد ایستادن و نظاره کردن نبود. خط قرمزش از جبهه های جنگ تا خود مارکده کشیده می شد.
باید راهی می شد و خودش را به میدان نبرد می رساند. ایده هایش در حفر کانال (خط شیر) باعث شد عملیات با موفقیت به پایان برسد.
همان سالها بود که صدف درونش شکفته شد و گوهر ناب زکاوت و استعدادش را در حیطه نظامی و تاکتیکی به نمایش گذاشت. تا جایی که فرمانده اش او را به جانشینی لشگر امام حسین علیه السلام منسوب کرد.
کارش به جایی رسید که مسئول محور جاده خندق شد. اردیبهشت بود و بوی بهشت می آمد. دوازدهمین روز از همان ماه در جاده خندق، منطقه عملیاتی بدر بود که، دوازده امام به استقبالش آمدند و پریدن و راهی بهشت شدن را به او آموختند.
وصیت نامه اش را که خواندند؛ شکرگزاری و قدر شناسی بیشترین نکته قابل تاملی بود که برای بقیه چراغ راه شد.
✍ شاهسون
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی