چه زیباست ؛
مناجاتهای عارفانه شهدا را
در ذهنمان مرور کنیم:
خدایا !
آنانکه به من بدی کردند
مرا هوشیار کردند،
آنانکه از من انتقاد کردند
به من راه و رسم زندگی آموختند
آنانکه به من بیاعتنایی کردند
به من صبر و تحمل آموختند
آنانکه به من خوبی کردند
به من مهر و وفا آموختند ؛
پس خدایا ؛ به همه اینان که
باعث تعالی دنیا و آخرت من شدند
خیر و نیکی برسان ...
#شهید_دکتر_مصطفی_چمران
#التماس_دعا
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
♦️ شهید خوشتیپ حادثه تروریستی راسک
🔹اینا جوون مردم نبودن، پدر و مادر هم نداشتن که سلبریتیای بیشرف براشون هشتگ « فقط مادرش نفهمه» بزنن
🔹شهید حسین سرسنگی از شهدای حادثه تروریستی راسک
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
🌱در فتح المبین مجروح شد. به یک بیمارستان در تهران منتقل شد.
روزی که می خواست مرخص شود و به جبهه بازگردد، هیچ پولی نداشت! هیچ آشنایی در تهران پیدا نکرد بجز امام زمان عج الله
روز جمعه بود. به آقا متوسل شد...
جمعیت برای ملاقات با جانبازان و مجروحین از نمازجمعه به بیمارستان آمده بودند.
یک سید روحانی از لابه لای جمعیت خودش را به مصطفی رساند و یک کتاب دعا به او هدیه داد و گفت: این شما را تا جبهه می رساند و بلافاصله رفت!
مصطفی هرچه تلاش کرد نتوانست آن سید را ببیند.
وقتی مردم رفتند، کتاب دعا را باز کرد. چند اسکناس نو داخل آن بود.
وقتی به جبهه رسید، پول ها هم تمام شده بود!
#شهید_مصطفی_ردانی_پور
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
🌺خداوند تبارک و تعالی می فرماید:بیا خالص شو و همه کارها را برای من انجام بده من بیشتر برای تو مرید، درست می کنم ...
#حاج_قاسم
#شهید_زاهدی
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷
سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ
از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ
و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀
#سلامبـــَرشُهَـدآ... ✋💔
یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️
به نیابت از شهید#حسن_اکبری🌹
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
#صبحتون_شهدایی📿
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
دعای روز بیست و هشتم ماه مبارک رمضان✨🌙
اللَّهُمَّ وَفِّرْ حَظِّي فِيهِ مِنَ النَّوَافِلِ وَ أَكْرِمْنِي فِيهِ بِإِحْضَارِ الْمَسَائِلِ وَ قَرِّبْ فِيهِ وَسِيلَتِي إِلَيْكَ مِنْ بَيْنِ الْوَسَائِلِ يَا مَنْ لا يَشْغَلُهُ إِلْحَاحُ الْمُلِحِّينَ
خدایا! در این روز بهرهام را از مستحبات افزون کن و به خاطر ابراز خواستههایم گرامیام دار و از میان اسباب، وسیله مرا به درگاهت نزدیکتر گردان. ای آن که اصرار اصرارکنندگان مشغولش نمیدارد.
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
لبخند شهدا :😊
#کله_پاچه :
بهش گفتم اخه آقا شاهرخ تو این آبادان محاصره شده غذا درست پیدا نمیشه چه برسه کله پاچه!
اما او اصرار داشت.
بلاخره با کمک یکی از آشپز ها کله پاچه فراهم شد.
قابلمه کله پاچرو بردم مقر شاهرخ.
فکر کردم قصد خوشگزرانی دارد اما شاهرخ رفت سراغ چهار اسیری که صبح همان روز گرفته بودند.
مترجم آورد و ترجمه میکرد :
خبر دارید دیروز فرمانده یکی از گروهان های شما اسیر شد؟
اسرای عراقی با علامت سر تایید کردند
ادامه داد : شما متجاوزید ما هر اسیری را بگیریم می کشیم و میخوریم
مترجم تعجب کرد اما سریع ترجمه کرد
چهار اسیر ترسیدند و گریه میکردند.
من و چند نفر دیگر از دور نگاه میکردیم و میخندیدیم!!
شاهرخ بلافاصله به سمت قابلمه رفت و زبانِ کله را درآورد جلوی اسرا آمد و گفت: فکر می کنید شوخی میکنم؟!
این چیه؟!
جلوی صورت هر چهار نفرشان گرفت.
سربازان عراقی بیشتر ترسیدند و مرتب ناله میکردند
شاهرخ ادامه داد: این زبان فرمانده شماست!!زبان، میفهمید؛زبان!!
زبان خودش هم بیرون آورد و نشانشان داد.
بدون مقدمه گفت شما باید این زبان را بخورید!
من و بچه ها دیگه مرده بودیم از خنده ، برای همین رفتیم پشت سنگر
شاهرخ میخواست به زور زبان را به خوردشان بدهد.
وقتی حسابی ترسیدند خودش آن را خورد! و رفت سراغ چشم و کله آنها حسابی ترسیده بودند.
ساعتی بعد در کمال تعجب هر چهار اسیر را آزاد کرد!!
البته یک افسر بعثی را بیشتر اذیت کرد.
بعد هم بقیه کله پاچه را داغ کردند و با رفقا تا آخرش خوردند.
وقتی از او علت کارش را پرسیدم
لبخندی زدو گفت:
ما باید ترسی تو دل نیروهای دشمن می انداختیم اونها نباید جرات حمله پیدا کنند
مطمئن باش قضیه کله پاچه سریعتر بین نیروهای دشمن پخش میشود.
#شهید_شاهرخ_ضرغام
نقل از: اقای کاظمی
📚کتاب شاهرخ(حر انقلاب اسلامی)
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
محل کار محمد با خونمون فاصله ی زیادی نداشت اونقدر نزدیک بود که اگه اراده می کرد می تونست روزی چند بار به خونه سر بزنه اما هیچوقت اینکار رو نکرد
گاهی بعد از سه الی چهار هفته، یکبار به خونه میومد طوری شده بود که بچه ها باهاش غریبی می کردند.
بهش گفتم: یه کم بیشتر بیا خونه
گفت: شما هیچ وقت از ذهن من بیرون نمی روید اما چه کنم که مسئولیت انقلاب سنگین تر هستش ...
#شهید_محمد_بروجردی
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
✨📚✨﷽✨📚✨
📚✨📚✨
✨📚✨
📚✨
✨
صلوات و سلام خداوند برارواح طیبه ی شهیدان
📖روایت «#دردانه_کرمان»
🔸خاطراتی از #سردارشهید_حسین_بادپا
🔹فصل: دوم
🔸صفحه: ۴۶-۴۵
🔻#قسمت_۲۰-۱۹
همیشه توی زندگی ام با حسین، به این فکر می کردم که اگر حسین روزی نباشد، حتی یک دقیقه هم نمی توانم زندگی کنم.
اما حالا ماه هاست که حسین رفته و هنوز دارم بدون او زندگی می کنم.
پسرخاله و دخترخاله بودیم. خیلی از همدیگر شناختی نداشتیم.
وقتی می آمدند خانه ی ما،حداکثر با هم سلام و علیک می کردیم.
اصلاً رسم نداشتیم که دختر با نامحرم حرف بزند.
نمی دانستم چطور آدمی هست. اخلاقش را نمی شناختم.
زمانی که می شنیدم حسین جبهه است، برای سلامتی اش دعا می کردم. تا این که بعد از پایان جنگ، حسین به خواستگاری ام آمد و با هم ازدواج کردیم.
بعد از عروسی، بابای حسین، یک خانه ی کوچک و مستقل داشت که در اختیارمان گذاشت.
زندگی مان را زیر آن سقف با هم شروع کردیم.
زمانی که فرزند اولم محمد را باردار بودم، سنّم کم بود و مادر بودن را کمتر احساس می کردم.
فاطمه که آمد، حس مادر شدن در من قوی تر شده بود.
با آمدن فاطمه، وابستگی حسین به خانه بیشتر شده بود.
می گفت《فاطمه، با لبخندهاش، حس زندگی و زنده بودن را بهم میده.》
زندگی مان خیلی خوب بود. سه سال در خانه ی پدرشوهرم زندگی کردیم.
خدا کمک مان کرد تا کم کم توانستیم برای خودمان خانه ای بسازیم.
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
#سبک_زندگی
🌱گفت فرمانده تانکر آب به سمت داعش میره اگه منفجرش نکنیم داعش نفس تازه میکنه نبرد سختتر میشه!!! در جواب گفت امام حسین در کربلا اسبان سپاه عمر بن سعد رو هم سیراب کرد. ما مرید اباعبدالله هستیم و مردانه میجنگیم!
📚 شهید جواد الله کرم
⚘ شادی روح شهدا صلوات ⚘
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
به صدام گفتن چرا بعد از کشتن صدر خواهرش راهم کشتی
گفت من اشتباه یزید را تکرار نمیکنم
زینب بود که بعد از حسین نامش را زنده کرد
#شهیدمحمدباقرصدر
#شهیدهدےصدر
#یادشهداباصلوات
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی