eitaa logo
راز دل با شهدا 🇮🇷
9.7هزار دنبال‌کننده
14.8هزار عکس
6هزار ویدیو
13 فایل
پیامبراکرم(ص): هر عمل نیکی، عملی نیکوتر از خود دارد مگر شهادت در راه خدا، که عملی نیکوتر از آن وجود ندارد تبلیغات 👇 https://eitaa.com/joinchat/2912289073C486e9b0c39
مشاهده در ایتا
دانلود
- با شھدا صحبت‌ کنید ؛ آنھا صدای‌ شما را به‌ خوبی‌ می‌شنوند‌‌ . . . و برایتان‌ دعا میکنند )! ارتباط‌ با شھدا دو طرفه‌ است =)! ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا @darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
7.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 وقتی یک شهید، دنیا را در دستان حاج آقا علی اکبری گذاشت 🔷️ شوخی عجیب و معنادارِ یک شهید با حجّت الإسلام و المسلمین حاج علی اکبری رئیس ائمهٔ جماعات کشور، که با اجرای یک روایت در دوران دفاع مقدس که دنیا را دستان حاج آقا علی اکبری قرار داد ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا @darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
مگه خدایی خدا عوض شد؟.mp3
5.27M
رفاقتام ، رفاقتای جبهه این طرف خط، احمد کاظمی و اون طرف شط، مهدی باکریه میگه برادر، بیا که جانمونی حق رفیقو، میده این آخریه احمد احمد... مهدی اینجا خود بهشته، آخر سر نوشته، دنیا نده بازی دلتو مولا برام، شهادتو نوشته این طرف خط، جون هیئتی و اون طرف خط، شهدامون که زنده‌اند، میگن اگه تووو ... مسیر کربلایی بدون که شاید راه آب هم ببندند سینا سینا .... عباس بابا صدامو داری؟! تو سختی و دشواری، از آسمون سنگم بارید سلاحتو روی زمین نذاری... 🎶 |مگه خداییِ خدا عوض شد؟| 👤 محمدرضا بذری ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا @darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
🔹 صد هزار بار هم اگر این عکس از اسرای ایرانی جنگ را بنگریم، هیچ از اسرارش نخواهیم فهمید مگر آن‌ که با آرامی متن عجیب و تکان دهنده‌ی احمد یوسف‌زاده عزیز که خود اسیر نوجوانی از بچه‌ های موسوم به «آن بیست و سه نفر » است را در زیرش بخوانیم ، البته آرام و شمرده .... 📸 « سال شصت و یک است. ایستاده‌اند کنار دیوار بهداری اردوگاه عنبر که عکس بگیرند بدهند صلیب سرخ ببرد برای خانواده‌هایشان. چند ماه بعد عکس‌ها می رسند ایران.... مادرها نفس راحتی می‌کشند وقتی می‌بینند بچه‌هایشان صحیح و سالم روی پای خودشان ایستاده‌اند... واقعیت اما چیز دیگریست. خارج از کادر عکس، سه جفت عصا روی زمین افتاده است. یکی مال حسن تاجیک شیر، نفر ایستاده سمت چپ، پسر دایی عزیز من که استخوان رانش شکسته و به قدر یک عکس گرفتن توانسته بی عصا بایستد. قصه آن دو نفر ایستاده کنار حسن خیلی جالبتر است، آنها پاهای از زانو قطع شده اشان را پشت نفرات جلویی پنهان کرده اند که مادر هایشان متوجه نشوند و غصه نخورند! طفلی مادر هایشان! )) ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا @darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
اگر به داستان های قدیمی ایرانی علاقه دارید ما کانال زیر را پیشنهاد میکنیم: 🌹 واقعی 📚 پندآموز 🌴 بزرگان 💯 🍃 مثلها لینک ورود به کانال اصلی ↙️ https://eitaa.com/joinchat/3880518040C9b9acda77e
هدایت شده از ⛔️ خبر سِری|khabar_seri
حکایت خر مفت و زن زور زن و مردي با يك بار گندم که روی خرشان بود و زن سوار بود و مرد پياده سر راه برخوردند به يك مرد كور. زن تا مرد كور را ديد به شوهرش گفت: «اي مرد!  اين مرد كور را سوار خر بكن گناه داره مرد گفت: «اي زن! ولش،کن بیا بریم زن باز التماس كرد : «نه والله! گناه داره »  مرد قبول كرد و كور را بغل كرد و گذاشت روي خر،...... ادامه داستان👇 https://eitaa.com/joinchat/3880518040C9b9acda77e
"تکلیف من اینجاست؛ آزادی خرمشهر از بچه من مهمتر است " به روایت جانباز سرافراز حاج علی خوش لفظ   🔸مجروحیت و دیدار اتفاقی با شهید احمد بابایی. مرحله دوم عملیات بیت المقدس برای حمل مجروح هلیکوپتر شنوک به منطقه اعزام شده بود هلیکوپتر اوج گرفت و بعد از کمتر از یکساعت  نشست جایی. پرسیدم اینجا کجاست ؟ -بندر ماهشهر داخل یک سالن پر از  تخت بود و سِرم و انبوه مجروحانی که تعداد زیادی از آنها همونجا از شدت جراحت شهید می شدند. کنار تخت من قیافه ای آشنا آمد! او را میشناختم احمد بابایی فرمانده گردان مالک اشتر از ناحیه دست تیر خورده بود. او هم مرا میشناخت . تن هردومان لباس بیمارستان پوشاندند و کمی دوا درمان کردند. بابایی آهسته گفت: "میای فرار کنیم؟ -کجا؟ "خط ! اسم خط که آمد یاد حبیب افتادم.. حبیب مظاهری فرمانده گردان مسلم بن عقیل  در عملیات رمضان به شهادت رسید . بابایی با آن قیافه محکم و مصمم، مرا غرق حبیب کرد .. بعد از نماز صبح بابایی گفت: پاشو مثل کسانی که از زندان فرار می کنند به سمت دیوار انتهای درمانگاه رفتیم. من دست هایم را که سالم بود قلاب کردم و بابایی از دیوار بالا رفت و اوهم با همان یک دست سالمش مرا با آن زخم باز،  بالا کشید . در مسیر دیدم احمد بابایی خیلی ساکت است، پرسیدم : برادر بابایی خیلی در فکری! -آره از تهران زنگ زدند و گفتند خدا بهت یک دختر داده. پرسیدم: پس تو میخواهی از دارخوین بری تهران؟ - نه میروم خط اما شما با این وضعیت و زخم و شرایط و بچه ات! حرفم را برید؛ "تکلیف من اینجاست آزادی خرمشهر از بچه من مهمتر است " احمد بابایی همان روز ۲۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ به خط میرود و با یک گلوله مستقیم آر.پی.جی به شهادت می رسدو دیدار با دخترش به قیامت می افتد . ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا @darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
شهیــــد حسیــــن بــــواس در خان‌طومان سوریه شهید شده بود شبی خواب دیدم در عالم بهشت همه به‌دنبال شهید بواس بودیم که اثری‌ازاودربین‌شهدای‌خان‌طومان‌نبود یکی از دوستان از آقارضا پرسیــــد پس حسین بواس کجاست؟ آقارضا گفت حسین بواس جایی هست که عُرفــــا ســــال‌ها باید تلاش کنند تا به اون درجه و مقام برسند! راوی: همرزم شهید ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا @darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
و سلام بر او که می گفت(: شجاع ڪسے نیست ڪہ نترسه!🍃 کسیه که میترسه و میگه خدایا ببین من می ترسم! ولے با وجود ترسم میرم جلو ... چون تو رو دوست دارم و بهت ایمان دارم :)♥️ 🌸| شهیدمصطفی‌صدر‌زاده |🌸 ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا @darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
🔹 صد هزار بار هم اگر این عکس از اسرای ایرانی جنگ را بنگریم، هیچ از اسرارش نخواهیم فهمید مگر آن‌ که با آرامی متن عجیب و تکان دهنده‌ی احمد یوسف‌زاده عزیز که خود اسیر نوجوانی از بچه‌ های موسوم به «آن بیست و سه نفر » است را در زیرش بخوانیم ، البته آرام و شمرده .... 📸 « سال شصت و یک است. ایستاده‌اند کنار دیوار بهداری اردوگاه عنبر که عکس بگیرند بدهند صلیب سرخ ببرد برای خانواده‌هایشان. چند ماه بعد عکس‌ها می رسند ایران.... مادرها نفس راحتی می‌کشند وقتی می‌بینند بچه‌هایشان صحیح و سالم روی پای خودشان ایستاده‌اند... واقعیت اما چیز دیگریست. خارج از کادر عکس، سه جفت عصا روی زمین افتاده است. یکی مال حسن تاجیک شیر، نفر ایستاده سمت چپ، پسر دایی عزیز من که استخوان رانش شکسته و به قدر یک عکس گرفتن توانسته بی عصا بایستد. قصه آن دو نفر ایستاده کنار حسن خیلی جالبتر است، آنها پاهای از زانو قطع شده اشان را پشت نفرات جلویی پنهان کرده اند که مادر هایشان متوجه نشوند و غصه نخورند! طفلی مادر هایشان! )) ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا @darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💍✨اعطای درجه سرلشکری شهید زاهدی به خانواده ایشان ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا @darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
-و‌ نمازِ اول ‌وقت بزرگترین‌ عملیات‌ رزمندگان در خط‌مقدم‌ بود ، آن‌ هم‌ نشسته . . . ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا @darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی