eitaa logo
"رازِپَـــــرۈاز"
1.2هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
67 فایل
ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ڪاش‌میشـد‌بچـه‌هارا‌جمع‌ڪرد🍀 سنگـران‌روز‌هارا‌جمع‌ڪرد...🥀
طورۍ‌زندگۍ‌ڪن‌کہ☝️🏽 .. وقٺے‌صبح‌پاهاٺ‌زمین‌رو‌لمس‌ میڪنہ .. شیطوں‌بگہ‌: اوھ‌لعنتۍ!🥊 با‌ز‌این‌بیدار‌شد(:
رفقا‌حمایت‌‌ڪنید..😉🌼🦋 @shahide_gomnaam_313 🌼🌼🌼☘☘☘🌼🌼🌼 https://eitaa.com/meaning_LOYE
🌹 خیلی قشنگ حتما بخونید🙏 حاج آقا باید برقصه!!! چند سال قبل اتوبوسی🚐 از دانشجویان👩🏻 دختر یکی از دانشگاه‌های بزرگ کشور آمده بودند جنوب. چشم‌تان روز بد نبیند… 😳😳😳 آن‌قدر سانتال مانتال و عجیب و غریب بودند که هیچ کدام از راویان، تحمل نیم ساعت نشستن در آن اتوبوس را نداشتند. وضع ظاهرشان فوق‌العاده خراب بود. آرایش آن‌چنانی💄، مانتوی تنگ👗🕶و روسری هم که دیگر روسری نبود، شال گردن شده بود.👰 اخلاق‌شان را هم که نپرس…😡😡 حتی اجازه یک کلمه حرف زدن به راوی را نمی‌دادند، فقط می‌خندیدند😀😀😀 و مسخره می‌کردند😜😜😝😍 و آوازهای آن‌چنانی بود که... از هر دری خواستم وارد شوم، نشد که نشد؛ یعنی نگذاشتند که بشود... دیدم فایده‌ای ندارد! گوش این جماعت اناث، بدهکار خاطره و روایت نیست که نیست... باید از راه دیگری وارد می‌شدم… ناگهان فکری به ذهنم رسید…🤔🤔🤔 اما… سخت بود و فقط از شهدا بر‌می‌آمد... سپردم به خودشان و شروع کردم. گفتم: بیایید با هم شرط ببندیم! خندیدند😁😁😁 و گفتند: اِاِاِ … حاج آقا و شرط!!! شما هم آره حاج آقا؟؟؟ گفتم: آره!!! گفتند: حالا چه شرطی؟🤔🤔 گفتم: من شما را به یکی از مناطق جنگی می‌برم و معجزه‌ای نشان‌تان می‌دهم، اگر به معجزه بودنش اطمینان پیدا کردید، قول بدهید راه‌تان را تغییر دهید و به دستورات اسلام عمل کنید. گفتند: اگر نتوانستی معجزه کنی، چه؟ گفتم: هرچه شما بگویید. گفتند: با همین چفیه‌ای که به گردنت انداخته‌ای، میایی وسط اتوبوس و شروع می‌کنی به رقصیدن!!! اول انگار دچار برق‌گرفتگی شده باشم، شوکه شدم، اما چند لحظه بعد یاد اعتقادم به شهدا افتادم و دوباره کار را به آن‌ها سپردم و قبول کردم دوباره همه‌شون زدند زیر خنده که چه شود!!! 😁😄😃😀😜😎😏 حاج آقا با چفیه بیاد وسط این همه دختر و... در طول مسیر هم از جلف‌ بازی‌های این جماعت حرص می‌خوردم و هم نگران بودم که نکند شهدا حرفم را زمین بیندازند؟ نکند مجبور شوم…! دائم در ذکر و توسل بودم و از شهدا کمک می‌خواستم...🙏🏻🙏🏻 می‌دانستم در اثر یک حادثه، یادمان شهدای طلائیه سوخته 🔥و قبرهای آن‌ها بی‌حفاظ است… از طرفی می‌دانستم آن‌ها اگر بخواهند، قیامت هم برپا می‌کنند، چه رسد به معجزه!!! به طلائیه که رسیدیم، همه‌شان را جمع کردم و راه افتادیم … اما آن‌ها که دست‌بردار نبودند! حتی یک لحظه هم از شوخی‌های جلف🤗و سبک و خواندن اشعار مبتذل و خنده‌های بلند دست برنمی‌داشتند و دائم هم مرا مسخره می‌کردند.😜 کنار قبور مطهر شهدای طلائیه که رسیدیم، یک نفر از بین جمعیت گفت: پس کو این معجزه حاج آقا ! به دنبال حرف او بقیه هم شروع کردند: حاج آقا باید برقصه...👏👏👏👏👏 برای آخرین بار دل سپردم. یا اباالفضل گفتم و از یکی از بچه‌ها خواستم یک لیوان آب بدهد. آب را روی قبور مطهر پاشیدم و... تمام فضای طلائیه پر از شمیم مطهر و معطر بهشت شد… عطری که هیچ جای دنیا مثل آن پیدا نمی‌شود! همه اون دخترای بی‌حجاب و قرتی، مست شده بودند از شمیم عطری که طلائیه را پر کرده بود😳😳😳😳. طلائیه آن روز بوی بهشت می‌داد... همه‌شان روی خاک افتادند و غرق اشک شدند😌😌😓😓😭😭😭😭😩😫😩😩! سر روی قبرها گذاشته بودند و مثل مادرهای فرزند از دست داده ضجه می‌زدند … 😭😭😭😭😭 شهدا خودی نشان داده بودند و دست همه‌شان را گرفته بودند. چشم‌ها‌شان رنگ خون گرفته بود و صدای محزون‌شان به سختی شنیده می‌شد. هرچه کردم نتوانستم آن‌ها را از روی قبرها بلند کنم. قصد کرده بودند آن‌جا بمانند. بالاخره با کلی اصرار و التماس آن‌ها را از بهشتی‌ترین خاک دنیا بلند کردم... به اتوبوس🚌🚌 که رسیدیم، خواستم بگویم: من به قولم عمل کردم، حالا نوبت شماست، که دیدم روسری‌ها کاملا سر را پوشانده‌اند و چفیه‌ها روی گردن‌شان خودنمایی می‌کند. هنوز بی‌قرار بودند… چند دقیقه‌ای گذشت… همه دور هم جمع شده بودند و مشورت می‌کردند... پرسیدم: به کجا رسیدید؟ 🤔🤔🤔 چیزی نگفتند. سال بعد که برای رفتن به اردو با من تماس گرفتند، فهمیدم دانشگاه را رها کرده‌اند و به جامعة‌الزهرای قم رفته‌اند … آری آنان سر قول‌شان به شهدا مانده بودند..👏👏👏👏👏👏 اگر دلت لرزید یه صلوات برا سلامتی آقا امام زمان بفرست😭 حتما حتما نشر دهید ♻️ 』
- شهیدجهان آرا -🦋🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
-تباه بودن‌اونجا‌سٺ‌ڪه‌هروقت -ڪارمون‌ گیر‌ افتاد‌ نشستیم‌ سر -سجاده گفتیم‌ الهی‌العفو‌ . . !🖐🏼 -بعدشم‌زدیم‌زیرش‌یادمون‌رفت..🌿
به‌یڪ‌ادمین‌تبادل‌وپست‌گذاری‌ درڪانال‌نیازمندیم🥁🥁 شرایط ادمین‌پست‌گذاری🦋↯↯ .باتجربه‌و‌با‌سلیقه‌باشه✨ .بتونه‌روزانه‌۳‌پست‌اماده‌ڪنه💚 شرایط‌ادمین‌تبادل🖇 .تبادل‌زدن‌روبلد‌باشه✅ .روزانه۳ تبادل‌بزنه✨ .واقعا‌دلسوزانه‌تلاش‌ڪنه💚 در‌صورت‌داشتن‌شرایط‌بالا‌به‌ایدی‌زیر‌پیام‌بدید 🆔@hadiDelhaa3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
البتّه‌مامى‌دانیم‌ڪه‌سینه‌ات‌به‌واسطه آنچه‌مى‌گویند،تنگ‌مى‏شود.💔 پس‌پروردگارت‌راباسپاس‌وستایش‌ به‌پاڪى‌یادڪن‌واز سجده‌ڪنندگان‌باش.🌼 وپروردگارت‌راپرستش‌ڪن‌ تاآنڪه‌یقینى(مرگ)،تورافرارسـد.🌿 سوره‌حجر/97-99
سلامممممم صبح‌بارونی‌تون‌بخیررفقـا🌦☔️🌈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دران‌زمـان‌ڪه‌علــے‌ذوالفـقار‌میچـرخـاند🗡🦋 ز‌معـرڪه‌دو‌خلیـفه‌فــرار‌میڪردند🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
• نيت‌هاراخالص‌کنيدويقين‌بدانيد‌ هراندازه‌که‌نيت‌ها‌راپا‌ک‌کرده‌و آنچه‌درتوان‌داريم‌بکارگيريم‌ به‌همان‌اندازه‌نصرت‌الهی نصيبمان‌خواهدگشت.. 🌼🌿 . ↳| @Razeparvaz|🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
• دکتر‌ به‌ او‌ گفت:‌ به‌ اندازه‌ یک‌ دم‌ و بازدم‌ با‌ مُردن‌ فاصله‌ داشتی! مصطفی‌ جواب‌ داده‌ بود: شما به‌ اندازه یک دم‌وبازدم‌ می‌بینید اونی‌ که‌ باید شهادت‌ را می‌داد، یک کوه‌ گناه‌ دیده! ♥️🕊 . ↳| @Razeparvaz|🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بـابـا‌مصطفـےاگـر‌دلـت‌براے‌من‌تنگ‌شـده‌ همیـن‌الان‌بیـا‌اینجـا💔🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
• دائماًمےگُفت،اَگردَست‌جَوان‌هآرو بِـزاریم‌توےِدسـت‌ِامآم‌حُسیـن؏، هَمہ‌مشڪِلاتشـٰان‌حَل‌مےشَـودو اِمـام‌بآدیـدِھ‌لُطف‌بہ‌آنـآن‌نِگاھ‌مےڪُنـد.. ♥️🕊 . ↳| @Razeparvaz|🕊
اگھ؛ موقعی که دلمـون می‌گـیـره به جای عوض كردن پروفایلمون📲 یه سـر به سجـاده می‌زدیم، وضعمـون الآن این نبـود:)!💔 🤚🏻
• هر زمان ڪه دور هم جمع بودیم و احساس میڪرد بحث به غیبت ڪشیده شده، آرام مرا تڪان می داد و با لبخند و شوخ طبعی همیشگی اش؛ میگفت: مامان بیدار شو بیدار شو.. ♥️🕊 . ↳| @Razeparvaz|🕊