eitaa logo
"رازِپَـــــرۈاز"
1.2هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
67 فایل
ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ -عباس!معلوم‌هست داری‌چہ‌کارمیکنی؟ +بھ‌نگهبانی‌دل‌مشغولم‌کہ غیرازخداکسی‌وارد‌نشہ... :)♥️🖐🏻 ↳| @Razeparvaz|🏴
[∞💍 قهربودیم گفت:عاشقمي؟!👀 گفتم:نه! گفت:لبت‌ نہ‌ گویدُ پیداست ميگوید دݪـت‌ آرۍ😌 ڪہ ‌اینسآن ‌دشمنے یعنے ڪہ خیݪـے دوستم‌ دارۍ💛 زدم ‌زیرِخنده دیگہ ‌نتونستم ‌نگم ‌ڪہ‌ وجودش چقدر آرامش ‌بخشہ ... ‌(:" @Razeparvaz|🕊•
در این دنیا فقط . . . 🤭! . ¹ پاکے، ² ایماڹ، ³ عبادټ، ⁴ صداقټ، ⁵ محبټ‌به‌مردم، ⁶ جاݧ‌دادن‌در‌راه‌وطݩ . باقے مےماند :)...🍂 . 🌱 🎈 @Razeparvaz‌|🕊•
مےگفت..(:⇩ • ما یه نگاه کردن داریم یه دیدن..💁🏻‍♂؛ من شايد تو خيابون ببینم..، اما "نگاه" نمےکنم👓°¡ • 🌱 @Razeprvaz|🕊•
. همیشه لباس کهنه می‌پوشید. آخرش اسمش پایِ لیستِ دانش‌آموزان کم بضاعت رفت..🤦🏻‍♂ . مدیر مدرسه دایی‌اش بود. همان‌روز عصبانی به خانه‌خواهرش رفت‌..🚙 . مادرِ عباس، برادرش را پای کمد برد و ردیف لباس‌ها و کفش‌هایِ‌نو را نشانش داد..🤐 . گفت عباس می‌گوید دلش را ندارد که پیشِ‌دوستانِ‌نیازمندش اینها را بپوشد..💔 . 🌱 ↳| @Razeparvaz|🕊 .
بِهم می‌گفت: . ملیحه..! ما یِه دیدن داریم، یِه نگاه کردن!👀° من تو خیابون شایَد ببینم، ولی نگاه نمیکنم..:)💙° . 🌱 ↳| @Razeparvaz|🕊
نیروی‌هوایی‌که‌بود‌.. یکبار‌به‌دیدار‌ما‌می‌آمد..☝️🏼 وقتی‌هم‌که‌به‌خانه‌ی‌ما‌می‌آمد، مستقیم‌به‌زیرزمین‌میرفت‌تا ‌ببیند‌ما‌چی‌داریم..📦 . وقتی‌گونی‌برنج‌ویاحلب‌روغن‌را‌میدید میگفت:مادر!😳 اینهاچیه‌که‌اینجاانبار‌کردید؟ خیلی‌هانان‌خالی‌هم‌ندارند‌بخورند!! آن‌وقت‌شما..🤦🏻‍♂ . همه‌چی‌راجمع‌میکرد‌و توی‌ماشین‌می‌ریخت‌وباخودش‌میبرد وبه‌نیازمندان‌میداد..:)🚙 . 🌱 ↳| @Razeparvaz|🕊
‹🎞✈️› : + عباس‌جان‌نمیاےبریم‌خونہ‌خدا - ان‌شاءاللہ‌عیدقربان‌میام..✋🏼 : ڪنارتابوت‌،‌پرچم‌سہ‌رنگ‌روڪنارمیزنہ + عباس‌تو‌بہ‌من‌ڪلڪ‌زدے...💔 منو‌فرستادے خدا ، خودت‌رفتے خدا حجِت‌قبول‌حاجے... :) 💙° ↳| @Razeparvaz|🕊
.• هرکسۍ‌که‌به‌تو‌بدۍ‌میکند‌حتما‌ ازاوکناره‌بگیرواگرروزۍ‌ازکارخودش پشیمون‌شد‌ازاو‌ناراحت‌نشو..💌° •. 🌸" ↳| @Razeparvaz|🕊