eitaa logo
"رازِپَـــــرۈاز"
1.2هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
67 فایل
ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
با یکۍازدوستانش‌قرارگذاشتھ بودند؛ یہ‌قرارِ‌خدایــے🌱' ھروقت‌درس‌میخوندند‌ ، میگفتند : یا‌ڪریم ؛ الوعدھ‌وفا♥️꧇) ما‌درسمونو‌خوندیم ؛ توبرکتشو‌بدهـ🌸! شهیدمصطفی احمدی روشن
سلام‌رفقــاےجان‌😊👋🏻 حالتون‌خوبـه🌿 ان‌شاءالله‌امشــب‌محفــل‌ (هیات‌جازے)داریـم🌼 بمونیـد‌برامـون😉
وصال توست، اگر دل را مرادے هست و مطلوبـے ڪنار توست، اگر غم را کنارے هست و پایانے...✨♥️
~id @mola113(6).mp3
10.77M
چیـه‌خجالـت‌مےڪشے‌‌نرفتےڪربلا‌...🥀
"رازِپَـــــرۈاز"
چیـه‌خجالـت‌مےڪشے‌‌نرفتےڪربلا‌...🥀 #شــب‌جمعه
توبین‌الحرمین‌وقتی‌راه‌میری اونجایی‌راه‌میری‌ڪه‌زینب‌راه‌رفتــه😭🥀
"رازِپَـــــرۈاز"
چیـه‌خجالـت‌مےڪشے‌‌نرفتےڪربلا‌...🥀 #شــب‌جمعه
تنـم‌میلرزه‌نمیبینه‌چشـام‌...💔 وقتے‌بهت‌میگم‌که‌ڪربلا‌میخوام...🥀 اشڪم‌میریزه‌به‌روے‌صورتم... 😭 مثل‌بارش‌بارونےبه‌روےپـام...
"رازِپَـــــرۈاز"
چیـه‌خجالـت‌مےڪشے‌‌نرفتےڪربلا‌...🥀 #شــب‌جمعه
دلــم‌میخـواد‌یه‌بار‌بـه‌عشق‌زینبـت پاےپیاده‌هـم‌به‌ڪربلا‌بیام🥀 تشنـه‌بمونم‌بسوزم‌از‌عطش‌ تا‌سوز‌سینه‌ام‌بگیره‌التیـام😔
"رازِپَـــــرۈاز"
چیـه‌خجالـت‌مےڪشے‌‌نرفتےڪربلا‌...🥀 #شــب‌جمعه
حسیــــن💔 نبـود‌بین‌ما‌رسـم‌عاشـق‌ڪشے😭🥀 تواخـرش‌منـو‌ ز داغـت‌میڪشی دل‌میسوزونےخودتم‌میدونے هــر‌بار‌که‌منــو‌به‌هیات‌میبری🥀
"رازِپَـــــرۈاز"
چیـه‌خجالـت‌مےڪشے‌‌نرفتےڪربلا‌...🥀 #شــب‌جمعه
حسیــــن بهت‌نمیاد‌منـو‌راهـم‌ندے صدات‌ڪنـم‌ولی‌جوابمـو‌ندے نکـنه‌یه‌شب‌بین‌نوکــرات🥀💔 بهــم‌بگے‌بـــرو‌تـو‌نوکــر‌بدے😭
اقـــاجـــان‌غیــرتــو‌ڪسی‌رو‌نداریــم غریــب‌افتادیــم‌تــو‌این‌دنیــا💔
رفــقا‌دلــتون‌شڪست‌،منقلـب‌شدید‌ اول‌براےظهور‌اقا‌دعا‌کنید❤️ بعدم‌براے‌بنده‌‌که‌مشڪلم‌حـل‌بشـه🥀 دمتون‌حیدرے شبـتون‌مهدوے یاحــق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قحطی‌به‌دین‌مان‌زده‌یا‌ایّها‌العزیز دارد‌ ظهور‌تان‌ بخدا‌ دیر‌ می‌شود...!💔🥀 /
حقیقتاخوش‌به‌حالِ اون‌مُنتظرواقعی که‌الان‌داره‌ازبیقراری‌ناله‌میزنه..! دلش‌امام‌زمانشُ‌میخواد..!🥀 /
"رازِپَـــــرۈاز"
رفــقا‌امشب‌اماده‌اید‌یه‌ڪم‌بـا‌اربـابمون خلوت‌ڪنیــم؟؟🥀
سلام‌رفــقا‌😊👋🏻 صبح‌جمعه‌اتون‌بخیر🌿 خوشحــال‌میشیـم‌نظرات‌تون‌رو‌ در‌مورد‌هیات‌مجازی‌دیشب‌برامون‌بگید🌼 خییلی‌دوسـت‌دارم‌بدونـم‌تا‌چه‌حـدتاثیر‌داشته و‌حال‌دلتون‌رو‌عوض‌ڪرده☺️ منتظــریم😉 https://harfeto.timefriend.net/16353128298981
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ڪاش‌میشـد‌بچـه‌هارا‌جمع‌ڪرد🍀 سنگـران‌روز‌هارا‌جمع‌ڪرد...🥀
طورۍ‌زندگۍ‌ڪن‌کہ☝️🏽 .. وقٺے‌صبح‌پاهاٺ‌زمین‌رو‌لمس‌ میڪنہ .. شیطوں‌بگہ‌: اوھ‌لعنتۍ!🥊 با‌ز‌این‌بیدار‌شد(:
رفقا‌حمایت‌‌ڪنید..😉🌼🦋 @shahide_gomnaam_313 🌼🌼🌼☘☘☘🌼🌼🌼 https://eitaa.com/meaning_LOYE
🌹 خیلی قشنگ حتما بخونید🙏 حاج آقا باید برقصه!!! چند سال قبل اتوبوسی🚐 از دانشجویان👩🏻 دختر یکی از دانشگاه‌های بزرگ کشور آمده بودند جنوب. چشم‌تان روز بد نبیند… 😳😳😳 آن‌قدر سانتال مانتال و عجیب و غریب بودند که هیچ کدام از راویان، تحمل نیم ساعت نشستن در آن اتوبوس را نداشتند. وضع ظاهرشان فوق‌العاده خراب بود. آرایش آن‌چنانی💄، مانتوی تنگ👗🕶و روسری هم که دیگر روسری نبود، شال گردن شده بود.👰 اخلاق‌شان را هم که نپرس…😡😡 حتی اجازه یک کلمه حرف زدن به راوی را نمی‌دادند، فقط می‌خندیدند😀😀😀 و مسخره می‌کردند😜😜😝😍 و آوازهای آن‌چنانی بود که... از هر دری خواستم وارد شوم، نشد که نشد؛ یعنی نگذاشتند که بشود... دیدم فایده‌ای ندارد! گوش این جماعت اناث، بدهکار خاطره و روایت نیست که نیست... باید از راه دیگری وارد می‌شدم… ناگهان فکری به ذهنم رسید…🤔🤔🤔 اما… سخت بود و فقط از شهدا بر‌می‌آمد... سپردم به خودشان و شروع کردم. گفتم: بیایید با هم شرط ببندیم! خندیدند😁😁😁 و گفتند: اِاِاِ … حاج آقا و شرط!!! شما هم آره حاج آقا؟؟؟ گفتم: آره!!! گفتند: حالا چه شرطی؟🤔🤔 گفتم: من شما را به یکی از مناطق جنگی می‌برم و معجزه‌ای نشان‌تان می‌دهم، اگر به معجزه بودنش اطمینان پیدا کردید، قول بدهید راه‌تان را تغییر دهید و به دستورات اسلام عمل کنید. گفتند: اگر نتوانستی معجزه کنی، چه؟ گفتم: هرچه شما بگویید. گفتند: با همین چفیه‌ای که به گردنت انداخته‌ای، میایی وسط اتوبوس و شروع می‌کنی به رقصیدن!!! اول انگار دچار برق‌گرفتگی شده باشم، شوکه شدم، اما چند لحظه بعد یاد اعتقادم به شهدا افتادم و دوباره کار را به آن‌ها سپردم و قبول کردم دوباره همه‌شون زدند زیر خنده که چه شود!!! 😁😄😃😀😜😎😏 حاج آقا با چفیه بیاد وسط این همه دختر و... در طول مسیر هم از جلف‌ بازی‌های این جماعت حرص می‌خوردم و هم نگران بودم که نکند شهدا حرفم را زمین بیندازند؟ نکند مجبور شوم…! دائم در ذکر و توسل بودم و از شهدا کمک می‌خواستم...🙏🏻🙏🏻 می‌دانستم در اثر یک حادثه، یادمان شهدای طلائیه سوخته 🔥و قبرهای آن‌ها بی‌حفاظ است… از طرفی می‌دانستم آن‌ها اگر بخواهند، قیامت هم برپا می‌کنند، چه رسد به معجزه!!! به طلائیه که رسیدیم، همه‌شان را جمع کردم و راه افتادیم … اما آن‌ها که دست‌بردار نبودند! حتی یک لحظه هم از شوخی‌های جلف🤗و سبک و خواندن اشعار مبتذل و خنده‌های بلند دست برنمی‌داشتند و دائم هم مرا مسخره می‌کردند.😜 کنار قبور مطهر شهدای طلائیه که رسیدیم، یک نفر از بین جمعیت گفت: پس کو این معجزه حاج آقا ! به دنبال حرف او بقیه هم شروع کردند: حاج آقا باید برقصه...👏👏👏👏👏 برای آخرین بار دل سپردم. یا اباالفضل گفتم و از یکی از بچه‌ها خواستم یک لیوان آب بدهد. آب را روی قبور مطهر پاشیدم و... تمام فضای طلائیه پر از شمیم مطهر و معطر بهشت شد… عطری که هیچ جای دنیا مثل آن پیدا نمی‌شود! همه اون دخترای بی‌حجاب و قرتی، مست شده بودند از شمیم عطری که طلائیه را پر کرده بود😳😳😳😳. طلائیه آن روز بوی بهشت می‌داد... همه‌شان روی خاک افتادند و غرق اشک شدند😌😌😓😓😭😭😭😭😩😫😩😩! سر روی قبرها گذاشته بودند و مثل مادرهای فرزند از دست داده ضجه می‌زدند … 😭😭😭😭😭 شهدا خودی نشان داده بودند و دست همه‌شان را گرفته بودند. چشم‌ها‌شان رنگ خون گرفته بود و صدای محزون‌شان به سختی شنیده می‌شد. هرچه کردم نتوانستم آن‌ها را از روی قبرها بلند کنم. قصد کرده بودند آن‌جا بمانند. بالاخره با کلی اصرار و التماس آن‌ها را از بهشتی‌ترین خاک دنیا بلند کردم... به اتوبوس🚌🚌 که رسیدیم، خواستم بگویم: من به قولم عمل کردم، حالا نوبت شماست، که دیدم روسری‌ها کاملا سر را پوشانده‌اند و چفیه‌ها روی گردن‌شان خودنمایی می‌کند. هنوز بی‌قرار بودند… چند دقیقه‌ای گذشت… همه دور هم جمع شده بودند و مشورت می‌کردند... پرسیدم: به کجا رسیدید؟ 🤔🤔🤔 چیزی نگفتند. سال بعد که برای رفتن به اردو با من تماس گرفتند، فهمیدم دانشگاه را رها کرده‌اند و به جامعة‌الزهرای قم رفته‌اند … آری آنان سر قول‌شان به شهدا مانده بودند..👏👏👏👏👏👏 اگر دلت لرزید یه صلوات برا سلامتی آقا امام زمان بفرست😭 حتما حتما نشر دهید ♻️ 』
- شهیدجهان آرا -🦋🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا