هدایت شده از رزمنده | محفل رزمندگان اسلام
🔴 #آشنایی_با_شهدا | شهید محمدرضا تورجیزاده
📅 ولادت: ۱۳۴۳/۰۴/۲۳
📅 شهادت: ۱۳۶۶/۰۲/۰۵
✅ اگر جنازهای از من آوردند دوست دارم روی سنگ قبرم بنویسید: یا زهرا سلام الله علیها
📚 #معرفی_کتاب دربارۀ این شهید :
1️⃣ به نام مادر | سید علی حسنی | نشر یا زهرا
2️⃣ یا زهرا | گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی | نشر امینان
3️⃣ در انتظار پدر | کبری خدابخشی | نشر دارخوین
4️⃣ شهید محمدرضا تورجیزاده | بنیاد المهدی | نشز نسیم رحمت
✅ بخش از وصیتنامه #شهید:
امشب که قلم بر کاغذ میرانم، انشالله هدفی جز رضای دوست و انجام وظیفه ندارم؛ در راه وظایفی که بر عهدهام گذاشته شده از ایثار جان هیچ دریغی ندارم. زمانی که قدم اول را در این راه برداشتم به نیت لقای خدا و شهادت بود، امروز بعد از گذشت این مدت راغبتر شدهام که این دنیا محلی نیست که دلی هوای ماندن در آن را بنماید.
خدایا ما را از سلک شهیدان واقعی که در جوار خودت در عرش الهی در کنار مولا حسین (علیه السلام) هستند قرار بده.
💠 @razmande_com
✍️ #خاطره | تولد #شهید محمدرضا تورجیزاده از زبان مادرش
سال ۱۳۴۳ در حالی که ۲۳ سال از عمرم سپری شده بود، سه فرزند دختر چهار ساله، سه ساله، دو ساله داشتم. فرزند بعدی هم به زودی متولد میشد.
آن زمان بیشتر مردم زندگی سختی داشتند. در هر خانهای چند خانواده زندگی میکردند و هر خانواده نیز تنها یک اتاق برای زندگی در اختیار داشت. بنابراین، خانهداری، آشپزی و رسیدگی به فرزندان بسیار مشکل بود. البته، همه مرم آن زمان مثل ما بودند و همگی تحمل میکردیم؛ مثل حالا نبود که اینقدر رفاه و آسایش باشد با این همه ناشکری!
ما در یک خانه پر جمعیت زندگی می کردیم. رسیدگی به کارهای خانه و چند فرزند کوچک خیلی سخت بود، کسی را نداشتم تا به من کمک کند. مادرم به سختی بیمار بود و من تنها دختر او بودم و باید به کارهای او رسیدگی میکردم. خانه مادرم با ما فاصله زیادی داشت و چون کوچهها قدیمی و باریک بود و با ماشین نمیشد رفت، باید این راه طولانی را هر روز پیاده میرفتم و به امور زندگی و خصی او رسیدگی و از او پرستاری میکردم و خیلی سریع برمیگشتم تا کارهای فرزندان کوچک و منزل خودم را انجام دهم.
مادرم سفارش میکرد و میگفت: «وقتی باردار هستی، بیشتر دقت کن و هر غذایی را نخور.»
من هم سفارش او را عمل میکردم و همیشه دعا میکردم و میگفتم: «خدایا! از تو بچه سالم و صالح میخواهم. پسر یا دختر، آنچه خیر است، به ما عطا کن.»
با همه سختیها و ناملایمات ۲۳ تیرماه ۱۳۴۳ فرزندم به دنیا آمد. پسری زیبا و سالم بود. خوشحال شدم و خدا را شکر کردم که نعمتش را بر من تمام کرد. همه با دیدنش میگفتند:
« عقیقه کنید و صدقه بدهید؛ مبادا چشم زخم بخورد. پدرش هم خیلی خوشحال بود. اول تصمیم داشت اگر فرزندمان پسر بود، اسمش را محمد بگذارد، ولی هنگامی که باردار بودم، به مشهد رفتیم و آنجا در حرم تصمیم گرفت که نام رضا را هم اضافه کنیم و نامش را محمدرضا بگذاریم.
محمدرضا درشت و خوشاندام بود. خوب غذا میخورد و کمتر بیمار میشد. در مجموع، نگهداری و تربیت او برای من سخت نبود.
گویا خداوند میخواست به علت مشکلات و جبران زحماتی که برای مادرم میکشیدم، مرا از این نظر آسوده خاطر کند. بعدها هم که بزرگتر شد، آرام بود و شیطنت و آزار و اذیتی نداشت. او رشد خوبی داشت و در سه سالگی مانند یک بچه شش ساله بود.
به طور ذاتی و خدادای خیلی باوقار و به قول ما سنگین و مردانه بود و با این که سن کمی داشت، خیلی در نظم و تناسب لباسهایش دقت میکرد و در مجالس و مکانهای عمومی خیلی با ابهت بود، به طوری که توجه همگان را جلب میکرد و در میان همسالان و حتی بزرگترهای خود، ممتاز بود. به همین سبب، به رغم این که در آن زمان خیلی مرسوم نبود، تصمیم گرفتم او را به عکاسی ببرم و از این هیبتش عکس بگیرم.
💠 @Razmande_com
🔴 #خاطره | رازی که تا شهادت فاش نشد
بعد از عملیات خیبر داخل چادر فرماندهی نشسته بودم، دیدم یک نفر که شال سبزی هم به گردن داشت، توی چادر آمد و سلام کرد و گفت: «آقای مسجدیان!»
گفتم: «بفرمایید»
گفت: «نیرو نمی خواهید؟»
گفتم: «تا ببینم کی باشه!»
گفت: « محمد تورجی »
گفتم: « این محمد آقا کیه؟ »
گفت: «خودم»
گفتم: «خوب، چه هنری داری؟»
گفت: «اولاً هر دو هم محلهای هستیم و هر دو از محله سبزه میدان؛ ثانیاً بلدم ن.حه بخوانم و بعضی وقتها هم دعا میخوانم.»
گفتم: «اشکالی نداره، همین الان بخوان!»
همان جا نشست و کمی مداحی کرد. اشعاری در مصیبت #حضرت_زهرا علیهاالسلام خواند. خیلی عالی خواند. علت حضورش را در این گردان سوال کردم. فهمیدم به خاطر بعضی مسائل سیاسی از گردان قبلی خارج شده است.
گفتم: «به یک شرط تو رو قبول میکنم ....
⬅️ ادامه این خاطره را اینجا یا از لینک زیر بخوانید:
🌐 eitaa.com/razmande_com/309
💠 @Razmande_com
✍️ #شعر | هیهات
هیهات، مصیبتی است تنها ماندن
هنگام رحیل همرهان جا ماندن
سخت است زمان هجرت هم قفسان
مبهوت قفس شدن ز ره واماندن
در چون و چرای حسرت هستی تا چند
تاچند اسیر خودسریها ماندن
در حسرت پر کشیدن از دام وجود
ماندیم و نبود در خور ما ماندن
مشتاق رحیل و بال و پر سوختهایم
سخت است در این سرا خدایا ماندن
💢 شاعر: #شهید محمدرضا تورجیزاده
💠 @razmande_com
💠 سیره رفتاری #شهید محمدرضا تورجیزاده
1️⃣ با روحانیت ارتباط مؤثری داشت و ه عباداتی مانند نماز شب و نماز اول وقت خیلی اهمیت میداد و همواره قرآن تلاوت میکرد و بر #زیارت_عاشورا و جامعه کبیره و سایر ادعیه مداومت داشت.
2️⃣ از ویژگیهای مداحی او خواندن مناجات بود، محمد از سوز دل اشک میریخت و با خدا حرف میزد. معمولا هم در ابتدای مداحی از رحمت خدا میگفت.
3️⃣ محمد روزها همیشه میگفت و میخندید.همیشه شاد بود. اما نیمه شبها خلوت عجیبی با خدا داشت. نالههای او ما را به یاد اصحاب پیامبر صلوات الله علیه درصدر اسلام میانداخت.
4️⃣ محمد که در خانه بود حتما برای نماز شب بیدار میشد. تهجد و شب زندهداری او عجیب بود. آنقدر از خوف خدا اشک میریخت که دلهای ما را به لرزه میانداخت.
5️⃣ از مسائلی که محمد بسیار اهمیت میداد نماز جماعت بود. از زمان نوجوانی هر زمان که در منزل حضور داشت برای نماز جماعت به مسجد میرفت. در جبهه هم همینطور بود. همیشه در هر جا بود نماز جماعت به پا میکرد.
6️⃣ خیلی دقت میکرد. مواظب بود چیزی اسراف نشود. همیشه اینطور بود. معمولا نمیگذاشت از سفره چیزی اسراف شود. یا حتی در آب وضو و...
7️⃣ بسیار پاکیزه و منظم بود و به وقتشناسی اهمیت میداد.
💠 @Razmande_com
✍️ #وصیتنامه | #شهید محمدرضا تورجیزاده
🔴 الحمدلله ربّ العالمین
شهادت میدهم که معبودی جز الله نیست و برای رشد انسانها پیامبرانی فرستاده که نبی اکرم محمد ابن عبدالله صلوات الله علیه خاتم آنان است. او نیز برای استمرار راه صحیح این امت و عدم انحراف از مبانی عالیه اسلام حضرت علی علیهالسلام را به عنوان وصی بعد از خود معرفی نمود. شهادت میدهم قیامت حق است و میزانی برای سنجش اعمال وجود دارد. بهشت و دوزخ حق است و اجر و جزایی در پی اعمال است.
🔹 امشب که قلم بر کاغذ میرانم، ان شاء الله هدفی جز رضای دوست و انجام وظیفه ندارم و در راه وظایفی که بر عهدهام گذاشته شده از ایثار جان و ... دریغ ندارم. زمانی که قدم اول را در این راه برداشتم به نیت لقای خدا و شهادت بود، امروز بعد از گذشت این مدت راغبتر شدهام که این دنیا محلی نیست که دلی هوای ماندن در آن را بنماید.
🔸 خدایا! شاهدی که لباس مقدس سپاه را به این عشق و نیت بر تن کردم که برای من کفنی باشد آغشته به خون.
🔸 خدایا! همیشه نگران بودم که عاملی باشم برای ریخته شدن اشک چشم امام عزیز. اگر در این مدت بر این نعمت بزرگ شکری درخور نکردم و یا از اوامرش تمردی نمودم بر من ببخش.
🔸 خدایا! معیار سنجش اعمال خلوص است. من میدانم اخلاصم کم است، اما اگر مخلص نیستم امیدوارم. اگر گناه و معصیت کورم کرده، بینای رحمتم. با لطف و کرم خود مرا دریاب که با لیاقت فرسنگها راه است.
⬅️ همرزمانم
سخنی با شما دارم. همیشه گفتهام : بسیجیها، سپاهیها ... این لباسی که بر تن کردهاید خلعتی است از جانب فرزند #حضرت_زهرا سلام الله علیها پس لیاقت خود را به اثبات برسانید. نظم در امور را سرلوحه خود قرار دهید. روز به روز بر معنویت و صفای روح خود بیفزایید، نماز شب را وظیفه خود بدانید، حافظی بر حدود الهی باشید، در اعمال خود دقت کنید که جبهه حرم خداست؛ در این حرم باید از ناپاکیها به دور بود.عزیزانم، امام را همچون خورشیدی در بر بگیرید، به دورش بچرخید، از مدارش خارج نشوید که نابودیتان حتمی است.
⬅️ پدر و مادرم
سخن با شما بسي مشكل است ميدانم اين داغ با توجه به علاقهای كه به من داشتهاید بسيار سخت است. پدرم مبادا كمر خم كنيد. مادرم مبادا صداي گریهی شما را كسي بشنود. پدر و مادرم همانطور كه قبلاً مقاوم بوديد در اين فراز از زندگیتان نيز صبر كنيد و با صبرتان دشمن را به ستوه آوريد. دوست دارم جنازهام ملبس به لباس سپاه بوده و با دست شما در قبر گذارده شود؛ مرا از كودكي از محبان حسين علیهالسلام و زهرا علیهاالسلام تربيت كرديد. از طعن دشمنان نهراسيد. نهايت و اوج محبت فاني شدن در معشوق است و من فاني في الله هستم. همه بايد برويم كه انا لله و انا الیه راجعون. فقط نحوۀ رفتن مهم است و با چه توشهای رفتن.
⬅️ برادر و خواهرانم!
در زندگی خود، جز رضای حق را در نظر نگیرید، هرچه میکنید و هر چه میگویید با رضای او بسنجید؛ به خاطر یک شهید خود را میراثخوار انقلاب ندانید. اگر نتوانستم حق فرزندی و برادری را برای شما ادا کنم حلالم کنید. من همه را بخشیدم، اگر غیبت و تهمت و ... بوده بخشیدم؛ امیدوارم شما هم مرا عفو نمایید. ببخشیدم تا خدا هم مرا ببخشد. اگر جنازهای از من آوردند دوست دارم روی سنگ قبرم بنویسید : #یا_زهرا علیهاالسلام. از طرف من از همه فامیل حلالیت بطلبید.
🔹 خدایا سختی جان کندن را بر ما آسان فرما. در آخرین لحظات چشمان ما را به جمال #یوسف_زهرا علیهالسلام منور فرما.
🔹 خدایا کلام آخر ما را #یا_مهدی و یا زهرا قرار بده.
🔹 خدایا در قبر مونسم باش که چراغ و فرش و مونسی به همراه ندارم.
🔹 خدایا ما را از سلک شهیدان واقعی که در جوار خودت در عرش الهی در کنار مولا حسین علیهالسلام هستند قرار بده.
والسلام - محمدرضا تورجیزاده
💠 @Razmande_com
🖼 #لوح | شهید محمدرضا تورجیزاده در گذر زمان
✍️ آخرین پیام من این است که قدر امام و #ولایت_فقیه را داشته باشید. خداوند میگوید: اگر شکر نعمت کردید نعمت را افزون میکنم. اگر هم کفران نعمت کنید از شما آن را میگیرم. شکرگزاری از خدا فقط دعا به امام نیست بلکه اطاعت از فرمانهای اوست. قدر امام را بدانید. مواظب باشید دل امام به درد نیاید و خدای ناکرده از ما به #امام_زمان علیهالسلام شکایت نکند.
✅ فرازی از مصاحبه #شهید محمدرضا تورجیزاده
💠 @Razmande_com
🔊 #نوای_عاشقی | نواهای #شهید محمدرضا تورجی زاده
🎙 دانلود زیارت عاشورا
🌐 www.razmande.com/5832
🎙 دانلود مناجات با خدا
🌐 www.razmande.com/5917
🎙 دانلود دعای سلامتی امام زمان علیهالسلام
🌐 www.razmande.com/5884
🎙 دانلود مناجات با امام زمان علیهالسلام
🌐 www.razmande.com/5848
🎙 دانلود دعای کمیل
🌐 www.razmande.com/5829
💠 @Razmande_com
⚜️ #سیمای_صالحان | اميدوار بودم آن كس من باشم
🔻در بين علماى گذشتهى خودمان، شايد يكى، يا دو، سه نفرى را انسان بتواند پيدا كند كه در ذهنشان بوده است؛ شايد بشود حاكميت مكتب اهل بيت در عالم خارج تحقق پيدا كند. يكى از آنها مثلًا مرحوl سيد بن طاووس رضواناللّه تعالى عليه است كه #حكومت_اسلامى بر مبناى تشيع را فرض مىكند و اينطور به ذهن شريفش مىرسد كه وجود شريف ايشان به اين حاكميت، در زمان خودش، اولى و احق از ديگران است.
«ابن طاووس»، كه من در يكى از كتابهاى او ديدم (الان بعيد العهدم . احتمال مىدهم «كشف المحجة، لثمرة المهجة» باشد كه از كتابهاى نفيس ابنطاووس است و براى پسرش نوشته است. به گمانم در آن كتاب ديدم. الان درست يادم نيست.) مىگويد:
«من از اخبار #أهلبيت فهميدهام كه كسى از اين بيت و از اين خاندان، خاندان بنىهاشم، در اين دورانِ غيبتْ به قدرت مىرسد و تشكيل حكومت مىدهد. من اميدوار بودم آنكس من باشم». گويا آن بزرگوار، شرايطش را در خود جمع مىديده كه طبعاً در كسى مثل ابن طاووس هم لابد جمع بوده است.
🎙 بیانات #امام_خامنه_ای ۱۳۷۲/۰۵/۰۵
💠 @Razmande_com
🔰 #سخن_نگاشت | توسل عمومی برای دفع بلای کرونا خیلی مهم است
✅ در این قضیّه، توسّل عمومی خیلی چیز مهمّی است. و مخصوص این دعای هفتم #صحیفه_سجّادیّه که خب عدّهی زیادی خواندند و عمل کردند نیست؛ دعاهای مختلف. دعا کنید، از خدا بخواهید، تضرّع کنید و طلب کنید از خدای متعال. بخصوص جوانها، بخصوص دلهای پاک و صاف که مثل آب زلال، بعضی از دلها روشنند؛ دعای اینها میتواند کاملاً مستجاب بکند؛ «دعای نیمشبی رفع صد بلا بکند» انشاءالله.
🎙 بیانات #امام_خامنه_ای ۱۳۹۹/۰۴/۲۲
💠 @Razmande_com
📅 #روزشمار_محرم | ۳۸ روز مانده تا محرم الحرام ۱۴۴۲
🔴 السَّلاَمُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلَى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلَى أَوْلاَدِ الْحُسَيْنِ وَ عَلَى أَصْحَابِ الْحُسَيْنِ
📿 #امام_سجاد علیه السّلام : اِنّى لَمْ اَذْکُرْ مَصْرَعَ بَنى فاطِمَةَ اِلاّ خَنَقَتْنى لِذلِکَ عَبْرَةٌ ؛ من هرگز شهادتِ فرزندان فاطمه (علیها السّلام) را به یاد نیاوردم، مگر آن که بخاطر آن، چشمانم اشکبار گشت. بحارالانوار ج ۴۶ ص ۱۰۹
🔷 #امام_خمینی رحمت الله علیه:
این خون سیدالشهداست که خونهای همۀ ملتهای اسلامی را به جوش می آورد و این دسته جات عزیز عاشوراست که مردم را به هیجان می آورد و برای اسلام و برای حفظ مقاصد اسلامی مهیا می کند. صحیفه امام ج ۱۵ ص ۳۳۱
🔶 #امام_خامنه_ای مدّظلّه العالی:
یکى از بزرگترین نعمتها، نعمت خاطره و یاد حسین بن على علیهالسّلام، یعنى نعمت مجالس عزا، نعمت محرّم و نعمت عاشورا براى جامعه شیعىِ ماست. ۱۳۷۳/۰۳/۱۷
📚 #معرفی_کتاب | با موضوع #امام_حسین علیهالسلام
نام کتاب: آفتاب در مصاف
به كوشش: موسسه فرهنگی حدیث لوح و قلم
ناشر: انتشارات انقلاب اسلامی
تعداد صفحه: ۱۰۴۰ صفحه
💠 @Razmande_com