هدایت شده از پایگاه بسیج شهید کاشانی
⚫️ گزارش تصویری ؛ مراسم عزاداری شب دهم محرم الحرام۱۴۴۵"
🔸 سخنران:
حجت الاسلام رضا جعفری
🔸 مداحان :
کربلایی سید میر محمد حسینی
کربلایی مصطفی اولادی
کربلایی محمد تاجیک
🔹 با حضور پرشور نوجوانان و جوانان
👈 برادران و خواهران
✅ آدرس : ورامین، کارخانه قند، کوچه گلزار، جنب مدرسه آیت الله مشکینی
♦️ حسینیه طفلان مسلم (ع)
♦️ پایگاه بسیج شهید کاشانی
♦️ حوزه مقاومت ۶ امام سجاد (ع)
هدایت شده از پایگاه بسیج شهید کاشانی
9.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فیلم کوتاه از عزاداری شب دهم محرم
🔹 با حضور پرشور نوجوانان و جوانان
♦️ حسینیه طفلان مسلم (ع)
♦️ پایگاه بسیج شهید کاشانی
♦️ حوزه مقاومت ۶ امام سجاد (ع)
هدایت شده از پایگاه بسیج شهید کاشانی
6.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔵 فرق بین سربازان حسین بن علی با سربازان شیطان
♦️ حسینیه طفلان مسلم (ع)
♦️ پایگاه بسیج شهید کاشانی
♦️ حوزه مقاومت ۶ امام سجاد (ع)
هدایت شده از هیأت جوانان حضرت علی اکبر (ع)
🔰 در زیر خیمهاش همه یک خانوادهایم
📢 #اطلاعیه | مراسم عزاداری دهه دوم محرم الحرام
🎙 به کلام حجت الاسلام #جرام (از اصفهان) و حجت الاسلام #اسکندری
🎙 بانوای
#حامد_کاشانی
#یاسین_زندی
#ابراهیم_عاشوری
#امیرحسین_خراسانی
و مادحین اهل بیت
🗓 زمان: ۷ لغایت ۱۶ مردادماه به مدت ۱۰ شب ساعت ۲۰:۳۰
🕌 مکان: ورامین، روغنکشی، کانون فرهنگی مسجد امام حسن مجتبی (ع)
🔻🔻🔻
🛐 مجموعه فرهنگی امام حسن مجتبی (ع)
🆔 @Emamhasaniam
🛐 هیات جوانان حضرت علی اکبر (ع)
🆔 @j_aliakbarr
آجرک الله یا صاحب الزمان فی مصیبة جدک الحسین علیه السلام
🏴🏴🏴فرا رسیدن عاشورای حسینی و شهادت سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و یاران وفادارش تسلیت باد🏴🏴🏴
🏴🏴از امام باقر(ع) پرسیده شد که در روز عاشورا چگونه به همدیگر تسلیت بگوییم؟
حضرت فرمودند: بگوئید:
“أعظَمَ اللهُ اجورَنا بمُصابِنا بِالحُسَینِ، وَ جَعَلَنا و ایّاکُم مِنَ الطّالِبینَ بِثارِهِ مَع وَلیّهِ الامامِ المَهدیِّ مِن آلِ مُحَمَّدٍ(ص)”؛
خداوند اجر ما را به سبب مصیبتی که از حسین به ما رسیده بزرگ گرداند و ما و شما را از کسانی قرار دهد که در کنار ولی دم او، امام مهدی از خاندان محمد(ص)، به خونخواهی او برمی خیزند.
مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد، ص ۷۷۲.
@razmandegan_varamin
هدایت شده از "بسیج شهدای عبدالعلی پور"
🏴روز عاشورای حسینی محرم۱۴۴۵ه.ق🏴
🏴دسته زنجیری🏴
تصویری☝️
"هیئت مسجد امام حسین(ع)"
#مسجد_امام_حسین_ع
#پایگاه_شهدای_عبدالعلی_پور
@basijabdolalipour
@yase_varamin
هدایت شده از "یاس کبود جنوب شرق تهران"
🏴برگزاری مراسم زیارت عاشورا و روضه خوانی در جوار مزار شهدای حسین رضا🏴
🏴 عاشورای حسینی محرم۱۴۴۵ه.ق🏴
تصویری☝️
"هیئت مسجد امام حسین(ع)"
#مسجد_امام_حسین_ع
#پایگاه_شهدای_عبدالعلی_پور
@basijabdolalipour
@yase_varamin
هدایت شده از اشکان
23.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹﷽🌹
⭕به آتش کشیدن پرچم کشور سوئد توسط بسیجیان و عزاداران حسینی
⭕مورخ ۶ مرداد ماه
⭕معاونت تعلیم و تربیت و فرهنگی
⚜پایگاه مقاومت بسیج شهید مدنی
⚜حوزه مقاومت ۶امام سجاد
⚜مسجد مهدیه کارخانه قند
# پویش محکومیت توهین به قرآن کریم
🔳در ساعات روز عاشورا چه گذشت:
اذان صبح؛ 5:47 بامداد
امام (ع) بعد از نماز صبح برای اصحابش سخنرانی کرد. آنها را به صبر و جهاد دعوت کرد. و بعد دعا خواند: «اللهم انت ثقتی فی کل کرب... خدایا تو پشتیبان من هستی در هر پیشامد ناگواری»
آن طرف نماز را به امامت عمر سعد خواند و بع از نماز صبح به آرایش سپاه و استقرار نیرو مشغول شدند.
ساعت 6 صبح
امام حسین دستور داد تا اطراف خیمهها خندق بکنند و آن را با خاربوتهها پر کنند تا بعد آن را آتش بزنند و مانع از حمله سپاه از پشت سر بشوند.
ساعت7 صبح
کمی بعد از طلوع آفتاب امام سوار بر شتری شد تا بهتر دیده شود. روبهروی سپاه کوفه رفت و با صدای بلند برای آنها خطبهای خواند. صفات و فضایل خودش و پدر و برادرش را یادآوری کرد و اینکه کوفیان به امام نامه نوشتهاند. حتی چند نفر از سران سپاه کوفه را مخاطب قرار داد و از حجار بن ابجر و شبث ربعی پرسید که مگر آنها او را دعوت نکردهاند؟ آنها انکار کردند. امام نامههایشان را به طرف آنها پرتاب و خدا را شکر کرد که حجت را بر آنها تمام کرده است. یکی از سران جبهه مقابل از امام پرسید چرا حکم ابنزیاد را نمیپذیرد و آنها را از ننگ مقابله با پسر پیامبر نمیرهاند؟ اینجا امام آن جمله معروفشان را فرمودند: «الا و ان الدعی بن الدعی قد رکز بین اثنتین بین السلة و الذلة و هیهات مناالذلة ... فرد پستی که پسر فرد پست دیگری است، من را بین کشته شدن و قبول ذلت مجبور کرده. ذلت از ما دور است.» سخنرانی امام حدوداً نیم ساعت طول کشیده است.
ساعت8 صبح
چند نفر از اصحاب خطاب به کوفیان سخنان مشابه امام گفتند؛ ازجمله بُرَیر که «سید القرآء» (آقای قرآنخوانها)ی کوفه بود و زهیربن قین. بعد از سخنان زهیر و بریر، امام فریاد معروف «هل من ناصر ینصرنی» را سر داد. چند نفری دچار تردید شدند؛ از جمله حُر و فرد دیگری به نام ابوالشعثا و دو برادر که در گذشته عضو خوارج بودند.
ساعت 9 صبح
شمر به عمر سعد پرخاش کرد که چرا اینقدر تعلل میکند؟ عمر سعد نخستین تیر را به سمت سپاه امام رها کرد و خطاب به لشکریانش فریاد زد: «نزد عبیدالله شهادت بدهید که من اولین تیر را رها کردم.» بعد از انداختن تیر توسط عمر سعد، کماندارهای لشکر کوفه همگی با هم شروع به تیراندازی کردند. امام به یارانش فرمودند: «اینها نماینده این قوم هستند. برای مرگی که چارهای جز پذیرش آن نیست، آماده شوید.» چند نفر از سپاه امام در این تیرباران کشته شدند. (تعداد شهدا در حمله اول 50 نفر ذکر شده است.)
ساعت 10 صبح
بعد از تیراندازی، «یسار»، غلام «زیاد بن ابیه» و «سالم» غلام عبیدالله ابنزیاد از لشکر کوفه برای نبرد تن به تن ابتدای جنگ بیرون آمدند. عبدالله بن عمیر اجازه نبرد خواست. امامحسین نگاهی به او کرد و فرمود: «به گمانم حریف کشندهای باشی»؛ عبدالله آن دو نفر را کشت، البته انگشتان دست چپش قطع شد.
بعد از این نبرد تن به تن، حمله سراسری سپاه کوفه شروع شد. ابتدا حجار به جناح راست سپاه امام حسین حمله کرد؛ اما حبیب و یارانش در برابر او ایستادگی کردند. زانو به زمین زدند و با نیزهها حمله را دفع کردند. همزمان شمر به جناح چپ سپاه امام حمله برد. زهیر و یارانش به جنگ مهاجمان رفتند. خود شمر در این حمله زخم برداشت و بعد از عقبنشینی هر دو جناح کوفی، عمر سعد 500 تیرانداز فرستاد که دوباره سپاه امام را تیرباران کردند و در پی آن حملات، علاوه بر از پا درآمدن هر 23 اسب لشکریان امام تعدادی دیگر از اصحاب شهید شدند. الفتوح آن نفرات را 50 نفر و ابنشهرآشوب 38 نفر ذکر کرده است. اولین شهید، ابوالشعثا بود که هشت تیر انداخت و پنج نفر از دشمن را کشت. امام او را دعا کرد. گروهی از سپاه شمر خواستند از پشت سر به امام حمله کنند که زهیر و 10 نفر به آنها حمله کردند.
ساعت 11 صبح
بعد از این حملات، امام دستور تکتک به میدان رفتن را به یاران داد. اصحاب با هم قرار گذاشتند تا زندهاند نگذارند کسی از بنیهاشم به میدان برود. یکی از نخستین کسانی که کشته شد، پیرمرد زاهد، جناب بریر بود. مسلم بن عوسجه بعد از او کشته شد. حبیب بر سر بالین او رفت و گفت کاش میتوانستم وصیتهای تو را اجرا کنم. مسلم با دست امام حسین را نشان داد و گفت: وصیت من این مرد است. یک بار هم هفت نفر از اصحاب امام در محاصره واقع شدند، حضرت عباس محاصره آنها را شکست و نجاتشان داد.
اذان ظهر؛ ساعت 12:50
حبیب بن مظاهر موقع اذان ظهر شهید شد، چون که نوشتهاند امام خطاب به اصحاب گفت یکی برود با عمر سعد مذاکره بکند و بخواهد برای نماز ظهر جنگ را متوقف کنیم. یکی از لشکر کوفه صدا زد: «نماز شما قبول نمیشود.» حبیب به او گفت: «ای حمار! فکر میکنی نماز شما قبول میشود و نماز پسر پیامبر(ص) قبول نمیشود؟» و به جنگ او رفت اما از سپاه کوفی به کمکش آمدند و حبیب شهید شد.
امام از شهادت حبیب متاثر شد و برای نخستینبار در روز عاشورا گریست؛ رو به آسمان کرد و گفت: «خدایا رفتن جان خودم و دوستانم را به حساب تو میگذارم.» امام نماز را شکسته و به قاعده «نماز خوف» خواند. گروهی از اصحاب به امام اقتدا کردند و بقیه به جنگ پرداختند. زهیر و سعیدبن عبدالله حنفی خودشان را سپر امام کردند. نوشته اند سعید بن عبدالله ۱۳ تیر و نیزه خورد و به شهادت رسید. در آخرین نفس از امام پرسید: «آیا وفا کردم؟»
ساعت 13
30 نفر از اصحاب امام تا وقت نماز زنده بودند و بعد از این ساعت شهید شدند. بعد از کشته شدن اصحاب، نوبت به بنیهاشم رسید. نخستین نفر، حضرت علیاکبر، پسر امامحسین بود. البته برخی عبدالله بن مسلم بن عقیل را نخستین شهید بنیهاشم میدانند که ظاهرا جناب عبدالله بن مسلم، به طرز ناجوانمردانهای شهید شد. شهادت او بر جوانان بنیهاشم گران آمد، دستهجمعی بر اسب سوار شده و به دشمن حمله بردند. امام آنها را آرام کرد و فرمود: «ای پسرعموهای من بر مرگ صبر کنید؛ به خدا پس از این هیچ خواری و ذلتی نخواهید دید.»
ساعت 14
عاقبت امام حسین و حضرت عباس تنها ماندند. عباس اجازه میدان خواست اما امام او را مامور رساندن آب به خیمهها کرد. دشمن بین دو برادر فاصله انداخت. عباس دلاور در حالی که با شجاعت تمام سعی در آوردن مشک آب برای زنان و کودکان داشت در محاصره دشمن دو دستش قطع شده و با عمودی آهنین بر سرش زدند که از اسب بر زمین افتاد. اباعبدلله سراسیمه خود را بر پیکر قطعهقطعه برادر رساند. دشمن کمی به عقب رفت. امام برای دومین بار بعد از مرگ برادر عزیزش گریه کرد و فرمود: «اکنون دیگر پشتم شکست.»
ساعت ۱۵
امامبه طرف خیمهها برگشت تا خداحافظی بکند. همچنین پیراهنش را پارهپاره کرد و پوشید تا بعدا در وقت غارت کردن توسط دشمن برهنهاش نکنند. وقت وداع با اهل بیت، کودک شیرخوارهاش علیاصغر را به میدان برد تا او را سیراب کند که به تیر حرمله شهید شد. امام به میدان رفت اما کمتر کسی حاضر به مقابله با ایشان میشد. بعضی تیر میانداختند و بعضی از دور نیزه پرتاب میکردند. شمر و 10 نفر به مقابله امام آمدند. بعد از شهادت امام، بر پیکر مبارکش جای ۳۳ زخم نیزه و ۳۴زخم شمشیر شمرده شد. در مقاتل نوشتهاند زمانی که امام در آستانه شهادت بود کسی جرات نمیکرد به سمت ایشان برود؛ اهل حرم از صدای اسب ایشان ذوالجناح متوجه شده و بیرون دویدند. کودکی به نام عبدالله بن حسن دوید و به طرف مقتل امام آمد؛ او را در بغل عمویش کشتند. امام ناراحت شدند و کوفیان را نفرین کردند: «خدایا باران آسمان و روییدنی زمین را از ایشان بگیر!»
اذان عصر؛ ساعت 16:06
وقت شهادت امام را وقت نماز عصر گفتهاند. شمر میان کسان بانگ زد که «وای شما منتظر چیستید؟ مادرهایتان به عزایتان بنشینند، بکشیدش!» حمیدبن مسلم گوید: «در این حال سنان بن انس حمله برد و نیزه در قلب امامفروبرد...»
ساعت ۱۷
بعد از شهادت امام عدهای لباسهای آن حضرت را غارت کردند که نوشتهاند تمام این افراد بعدها به مرضهای لاعلاج دچار شدند. غارت عمومی اموال امام حسین و همراهانش آغاز شد. عمر سعد ساعتی بعد دستور توقف غارت را داد و حتی نگهبانی برای خیمهها گذاشت. یکی از شیعیان بصره به اسم سوید بنمطاع بعد از شهادت امام به کربلا رسید و برای دفاع از حرم امام جنگید تا شهید شد. نزدیک غروب آفتاب سر امام را جدا میکنند و به خولی میدهند تا همان شبانه برای ابنزیاد ببرد. بعد به دستور عمر سعد بر بدن مطهر امام و یارانش اسب میدوانند.
اذان مغرب؛ ساعت 18:49
درحالی که عمر سعد دستور نماز جماعت مغرب را میداده، سنان بن انس بین مردم میتاخته و رجز میخوانده که «افسار و رکاب اسب مرا باید از طلا بکنید؛ چرا که من بهترین مردمان را کشتهام!»
هدایت شده از پایگاه بسیج شهید کاشانی
⚫️ گزارش تصویری ؛ مراسم عزاداری و دسته زنجیر زنی روز عاشورا محرم الحرام۱۴۴۵"
🔸 مداحان :
کربلایی حمید تاجیک
برادر مجتبی بغدادی
برادر امیرحسین فکوری
✅ گزارش تصویری ۲
♦️ حسینیه طفلان مسلم (ع)
♦️ پایگاه بسیج شهید کاشانی
♦️ حوزه مقاومت ۶ امام سجاد (ع)