eitaa logo
رزمندگان جنگ نرم
4هزار دنبال‌کننده
23.8هزار عکس
18.8هزار ویدیو
14 فایل
مقام معظم رهبری: اگر از #فضای_مجازی_غافل_شویم، اگر نیروهای مؤمن و انقلابی، این میدان را خالی کنند ، مطمئناً #ضربه خواهیم خورد. هر کس به‌اندازه وسع و توان و هنر خود باید در این میدان حضور یابد
مشاهده در ایتا
دانلود
پایان جنگ اوکراین یا شروع جنگ با ایران؟ بوی جنگ بزرگ به مشام میرسد!😱 پایان جنگ اوکراین خطری بزرگ برای جبهه مقاومت است که نشان میدهد امریکا در حال آماده شدن برای یک‌حمله بزرگ است.😱 هشدار میدهیم: جنگی تمام عیار و‌ متفاوت (ونزوئلا ،لبنان،عراق،ایران) ۱.امریکا سالانه تقریبا هزار میلیارد دلار بودجه نظامی اش است، این بودجه هر سال بدون وقفه به قدرت نظامی امربکا تزریق میشود. این سرمایه گذاری باید بازدهی سود داشته باشد حال چه زمانی این کار میتواند به امریکا سود برساند؟ زمانی که بتوان از آن علیه دشمنان امریکا استفاده کرد. یا باید با این قدرت آنها را ترساند و مطیع کرد تا به خواست امریکا احترام بگذارند و از آن تبعیت کنند یا در غیر این صورت با استفاده عملی از آن دشمن را در هم کوبید! امریکا در زمان جنگ جهانی دوم این قدرت رو علیه المان و ژاپن استفاده کرد بعد این قدرت رو تقویت کرد و از اون برای مهار شوروی استفاده کرد با همین قدرت با ویتنام و کره وارد جنگ شد و بعد از فروپاشی شوروی از همین قدرت برای ایجاد و حفظ نظم تک قطبی استفاده کرد و زمانی که دید وضعیت این اجازه را به او میدهد دوبار به عراق و یک بار به افغانستان حمله کرد. قرار بود به ایران هم حمله کند که نتوانست در این دو‌کشور گیر کرده بود پس حمله به ایران را به تعویق انداخت! اما ایا میتوانست اجازه دهد ایران قسر در برود و هرکاری دلش خواست بکند؟؟؟خیر! آنها از تجربه دکترین مهار شوروی و تجربه عراق استفاده کردند. آنها ایران را تحریم اقتصادی کردند تا بتوانند جلوی رشد ایران را بگیرند. اما برای این تحریمها نیاز به یک علت مشروع داشتند تا بتوانند دنیا و خصوصا روسیه ‌ و چین رو با خود همراه کنند. باز هم از مورد عراق استفاده کردند و بحث اشاعه سلاح های کشتار جمعی و برنامه هسته ای ایران رو بهانه کردند آنها از این استراتژی برای مهار ایران استفاده کردند تا بتوانند فرصت را آماده کنند! در طول این مدت هم آنها باید با عواقب حمله به عراق و بر هم خوردن نظم خاورمیانه و قدرت گرفتن ایران مقابله میکردند ،آنها باید گندی که زدند را جمع میکردند. آنها نیاز داشتند تا بتوانند یک راه خر‌وج آبرومندانه از افغانستان و عراق پیدا کنند که در دوران بایدن از افغانستان خارج شدند و حالا هم خبرها می آید که دارند عراق را تخلیه میکنند. آنها به زمان نیاز داشتند تا بتوانند قدرت منطقه ای ایران را از او بگیرند. با ایجاد فتنه های منطقه ای داعش و تکفیری ها توانستند سوریه را از ایران جدا کنند و حالا با فشار به لبنان به دنیال خلع سلاح حزب الله هستند. و حالا نیاز دارند جنگ اوکراین را پایان دهند چرا؟ ۱. اگر همزمان با حمله به ایران جنگ روسیه و اوکراین هنوز باشد، روسیه از فرصت استفاده میکند و تمام اوکراین را تصرف میکند ۲.تا جنگ اوکراین هست کشورهای اروپایی درگیر اوکراین هستند و توجه زیادی به مورد ایران ندارند ۳.امریکا میخواهد با پایان جنگ اوکراین و یک قرارداد صلح با روسیه و احتمالا قول به رفع تحریمها و بازگشت روسیه به اقتصاد جهان، آنها را وارد یک فاز محافظه کارانه کند که به سمت کمک به ایران نروند و مجبور شود تا از جبهه ایران دور بماند. آمریکا میتواند با این کار با تهدید به قطع کمک و همکاری ها با روسیه، آنها را دست به عصا و ترسو کند. ۴.امریکا به نیروهای ناتو و حمایت مالی و نظامی تمام اروپا برای جنگ با ایران نیاز دارد. پایان جنگ اوکراین باعث میشود تمرکز بر ایران بیاید. بنابراین پایان جنگ اوکراین احتمال حمله‌ای کاملا متفاوت و جنگی تمام عیار با ایران را افزایش میدهد. اما این تنها دلیل نیست: ۱.حمله اسراییل باعث شد رادارهای ایران تقریبا از بین برود ۲.حمله به فوردو و اصفهان باعث شد قدرت هسته ای ایران از دست برود ۳.ایران قدرت منطقه ای خود را نیز از دست داده است و تنها یک حزب الله نصف و نیمه و یک حوثی ها برایش باقی مانده است ۴.از تمام اینها مهمتر وجود یک دولت فشل، بی عرضه و ضعیف، یک رییس جمهور نالایق و یک دولت بدتر از خودش راس کار است که دائما پالس ضعف میفرستد و پیام بیاید بزنید به دشمن میدهد! ۵.جنگ ۱۲ روزه این فرصت را به امریکا داد که بتواند نقاط قدرت و ضعف ایران را شناسایی کند. محل دپوی تسلیحات و طرز عملکرد نیروهای مسلح ایران را شناسایی کند تا بتواند در جنگ بعدی از آنها استفاده کند. ۶.ضربات ایران به اسراییل باعث شده است اسراییل به امریکا بگوید هزینه تخریب حملات ایران برای من بالاست و من در جنگ بعدی نمیتوانم به تنهایی مثل جنگ قبل با ایران روبرو شوم!   همین حالا بیا ب رزمندگان جنگ نرم @razmandejangenarm3
پایان جنگ اوکراین یا شروع جنگ با ایران؟ بوی جنگ بزرگ به مشام میرسد!😱 پس اینجا امریکا ۲ انتخاب دارد یا با ایران وارد جنگ تمام عیار شود یا اینکه کلا ایران را رها کند! در‌واقع اسراییل ، امریکا را در عمل انجام شده قرار داده است و او را مجبور کرد وارد جنگ با ایران شود. هر وقت دیدید امریکا درگیر جنگی نیست باید بترسید!چون طولی نخواهد کشید که خود را برای جنگ بعدی آماده کند. امریکا برای قشنگی! این همه هزینه نظامی نمیکند. باید ازین قدرت برای نابودی و حفظ کنترل نظم جهان استفاده کند. امریکا با حمله و‌ جنگ تمام عیار با ایران و کنترل روسیه ۲ ضلع از کشورهای چالشگر نظم جهانی را از میدان به در میکند. و در آینده با ایجاد یک بازی مثلثی بین خودش و چین و روسیه، از همان استراتژی زمان جنگ سرد استفاده خواهد کرد ولی این بار به جای شوروی ، چین را به شدت تضعیف خواهد کرد. و اینگونه دوباره حفظ نظم جهانی برای آینده طولانی را تضمین میکند. در این بین ایران به عنوان ضعیفترین حلقه زنجیر ،بیشترین آسیب را خواهد دید مگر آنکه ایران با ساخت و آزمایش سلاح هسته ای همین حالا ورق را برگرداند و بازی را عوض کند. امیدوارم این تصمیم و نظر اتفاق بیافتد این بار دیگه قرار نیست یک‌جنگ مشابه جنگ ۱۲ روزه در انتظار ما باشد! اینبار می آیند تا کار ما را تمام کنند!😱 با یک حمله سریع و‌ برق آسا و با ضربه‌ی خیلی سنگین و ترور! قصد دارند در همان ۲۴ ساعت اول کار را تمام کنند و اجازه بستن تنگه هرمز و دفاع را به ما ندهند! و‌ من اعلام‌میکنم به عنوان یک ایرانی: میترسم! آری من ترسیده ام. من از نقشه دشمن ترسیده ام.این ترس عاقلانه است این ترس باید باشد تا ما را به فکر و حرکت مجبور‌کند. ما باید از همین حالا ‌آماده جنگ تمام عیار با امریکا باشیم! چیزی که احتمال میدهم تا پایان شهریور یا نهایتا تا آبان ماه باشد!😱 آقای جمهوری اسلامی ساعت در حال تیک تاک است! تیک تاک تیک تاک تیک تاک! تو به ما قول داده ای که هر کاری برای امنیت ما میکنی. عقل هر وطن پرستی حکم‌ میکند باید سلاح هسته ای را بسازی. تیک تاک تیک تاک! امیدواریم ما را سورپرایز کنی و توی همین چند هفته باقیمانده تمام جهان را شگفت زده کنی. ما علاقه زیادی به قارچ داریم! خصوصا قارچهایی بزرگ از جنس دود و آتش! همین حالا بیا ب رزمندگان جنگ نرم @razmandejangenarm3
پایان جنگ اوکراین یا شروع جنگ با ایران؟ بوی جنگ بزرگ به مشام میرسد!😱 درگیر نمودن ایران برای حمله به ستون های مقاومت و متحدین: دشمن میخواد بر علیه و وارد عمل بشه برای اینکار اول باید تمرکز ایران گرفته بشه یعنی درگیری در جاهای مختلف ... رزمایش اخیر و شلیک یمن در مسیر هشدار ایران برای عدم شروع عملیات برعلیه حشد و احتمالا حزب الله بود برای همینم وقتی دیدن اون با تبلیغات و سروصدا توسط ایران بی توجهی شد... حالا علیف صحبت از جنگ و الحاق میکنه...(دقیقا تحت فرامین غرب) مورد بعدی حرکات تروریستی در کشوره وهمچنین بیانیه های یک جناح در داخل حتی ممکنه مجبور بشن یکی از ایران رو ترور کنند... (رضا بچه شاه هم ازهمین ترسید جازده) وزیر جولانی در اروپا با مسئول صهیونیست دیدار کردن احتمالا برای هماهنگی در زمان حمله به آمریکا برای باردوم مانع رای گیری به قانون الحاق در مجلس عراق شد و دارند رو خالی می کنند به بهانه قرارداد خروج ( اما حشد میگه تحرکات برای زدن فرماندهی و اماکن ما هستش) از طرفی آمریکا به سمت ونزوئلا به عنوان شریک فراسرزمینی ایران و حزب_الله نیروکشی کرده شواهد نشون میدن حرکات دشمن: 👇🏻👇🏻👇🏻 برخلاف القائات رسانه و احساسات برخی برای زدن متحدین ما هستش دراین مرحله   همین حالا بیا ب رزمندگان جنگ نرم @razmandejangenarm3
گاهی خیانت و حماقت نتیجه‌ی یکسان دارد! متاسفانه یک سیاستمدار ناشی، در اوج التهابات سیاسی و نظامی منطقه یک حرف اشتباه زده و سوژه دست دشمنان داده است. و با اظهاراتی نسنجیده باعث خدشه دار شدن رابطه ایران و روسیه میشه که شریک استراتژیک هستند و در اوج همکاری هستند ! امروز جدایی و دشمنی ایران و روسیه آرزوی آمریکا وغرب است. براستی چه کسی مسئول برخورد با این افراد است که با امنیت ملی و منافع ما بازی میکنند ؟😡   همین حالا بیا ب رزمندگان جنگ نرم @razmandejangenarm3
6.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گاهی خیانت و حماقت نتیجه‌ی یکسان دارد! این ادعا، بازی در زمین جنگ روانی دشمن است. درست همان چیزی‌ست که دشمن خودش طراحی کرده و در شرایط امروز به آن نیاز دارد. دشمن میخواهد با القای بی‌اعتمادی، جبهه مقاومت را از پشت تضعیف کند. اول اینکه: روسیه به خوبی میداند که اقتدار ایران در برابر اسرائیل باعث میشود تمرکز غرب از حمایت تسلیحاتی از اوکراین برداشته شود و به سمت اسرائیل برود و این به نفع روسهاست. دوم اینکه: اسرائیل بازوی اصلی ناتو در منطقه‌ست. اگر روسیه در اوج درگیری با ناتو و آمریکا چنین خیانتی کند، عملاً پشت خودش را به دشمنش باز کرده است. سوم اینکه: روسیه ده‌ها سال است بازار جهانی سلاح را با اعتبار سامانه‌های پدافندی‌اش می‌چرخاند. اگر فرض کنیم موقعیت سامانه‌هایی که به ایران داده را لو بدهد تا اسرائیل نابودشان کند، اولین ضربه به آبرو و برند نظامی خودش میخورد. هیچ کشوری حاضر نیست با دست خودش بزرگ‌ترین مزیت صادراتی‌اش و اعتبارش را نابود کند. این خط تبلیغاتی که "پیمان استراتژیک با روسیه کشک است"، همان پروژه‌ایست که رسانه‌های غربگرا سال‌ها دنبال میکنند! همان خط شکستن نگاه به شرق و بازگرداندن ایران به مدار وابستگی به غرب‌ست ولو اینکه برای رد گم‌کنی به غرب هم بگویی نامرد و... پیمان ایران و روسیه بخشی از تغییر موازنه جهانی‌ست. گاهی خیانت و حماقت نتیجه‌ی یکسان دارد! مراقب باشیم.. همین حالا بیا ب رزمندگان جنگ نرم @razmandejangenarm3
هدایت شده از جالب‌ها
. خداوند به آدم و حوا فرمودند: در بهشت ساکن شوید و در اینجا نکته ای بسیار ظریف بود که رازی مهم را عیان می کرد آن نکته این است که مخاطب خداوند«خانواده انسانی» ست و این بدان معناست که خداوند این خانواده انسانی را که قرار است هستهٔ کوچک جامعهٔ بشری شوند، تقدیس نموده پس اراده خداوند تکریم خانواده انسانی ست و اراده ابلیس گسستن و تخریب این خانواده است خداوند این خانواده را خطاب قرار می دهد و می فرماید: در بهشت هر چه می خواهید بخورید اما به این درخت نزدیک نشوید. گویا آن درخت، تمثیل حقیقت دنیا بود و ابلیس تا این تاکید خداوند را شنید لبخندی مرموزانه زد و با خود گفت: با همین درخت، آدم را گمراه می کنم اما غافل از این بود که خداوند اراده کرده با این درخت آموزش دشمن شناسی به آدم بدهد، تا بداند اولین و آخرین دشمن او و بنی بشر چه کسی ست. آدم و حوا در بهشت برزخی به خوبی روزگار می گذراندند و این برای ابلیس بسیار سخت بود، پس ترفندی زد، ابلیس از حس میل جاودانگی و قدرت طلبی که در وجود انسان قرار داده شده بود، با خبر بود و خواست از همین طریق این هستهٔ کوچک جامعهٔ بشری را گمراه کند. روزی ابلیس به نزد آدم و حوا آمد و با اشاره به درختی که خدا نزدیک شدن به آن را برای آدم و حوا منع کرده بود،گفت: ای آدم! آیا می دانی چرا خداوند تو را از نزدیک شدن به این درخت منع کرده؟! آدم نگاهی کرد و حرفی نزد و ابلیس ادامه داد: خوب می دانی که خداوند جاویدان مطلق است و نمی خواهد کسی مانند خودش جاودانه شود، آن درخت که تو را منع از خوردن نموده، همان میوهٔ جاودانه است که اگر تو و همسرت از آن بخورید جاودانه خواهید شد و مانند فرشتگان می شوید و آنچنان قدرتی پیدا می کنید که در فهم نگنجد حضرت آدم و حوا با تعجب به ابلیس نگاهی کردند و گفتند: به راستی که آن درخت جاودانگی ست؟! ابلیس قسم بر ذات اقدس خداوند خورد که راست می گوید. حضرت آدم که تا آنزمان قسم دروغ نشنیده بود اصلا فکر نمی کرد که بشود به ذات خداوند، قسم دروغ خورد، حرف ابلیس را باور نمود و به اتفاق همسرش حوا به آن درخت ممنوعه نزدیک شد. دست زدن به آن درخت همان و نزول به روی زمین همان و هبوط ادم به وقوع پیوست ادم و حوا که انگار در حالتی مثل مکاشفه بودند، چشمانشان را باز کردند و ناگهان خود را قالب خاکی شان در زمین یافتند، روح حضرت آدم در کالبدش روی کوه«صفا» بود و روح حضرت حوا در کالبدش بر روی کوه«مروه» قرار داشت. آدم و حوا خود را در بیابانی بی آب و علف یافتند، همه جا گرم و سوزان بود دیگر نه از آن سایه سار لطیف بهشتی نه از ان نعمت های متعدد و رنگارنگ و نه از ان بوهایی که مشامشان را نوازش می داد، خبری بود و از همه مهم تر روح آدم که در جوار قرب الهی آرامش می گرفت، اینک خود را سرگردان بیابانی سوزان می دید و این دوری از مقام ربوبی، بزرگترین عذاب برای او بود آدم و حوا بسیار حزین بودند، در این هنگام به جای نغمهٔ خوش الحان مرغان بهشتی، صدای صوت و آواز همراه با قهقه ای مستانه به گوششان خورد، خوب که اطراف را نگاه کردند، ابلیس را دیدند که ایستاده و در حال رقص و پایکوبی و آوازه خوانیست و این اولین آوازه خوانی بود و اولین کسی که در روی زمین رقصید، ابلیس بود در روز هبوط آدم... ابلیس همانطور که خود را تکان تکان میداد قهقه ای بلند زد و با نگاه به آسمان، انگار می خواست اولین موفقیتش را به رخ آسمانیان بکشد و فریاد زد: آدم را فریفتم و بر او پیروز شدم و مسرور بود چراکه در روی زمین دستش باز باز بود برای فریفتن دوباره آدم، آخر در بهشت برزخی که عالم بالا و عالم کمال است،ابلیس برای گمراه کردن ادم می بایست دست به عصا راه رود و امکانات چندانی نداشت، اما در زمین، ابتکار عملی بیش از قبل در اختیار داشت در اینجا به نظر میرسید از بین دو اراده ای که در حال جنگ بودند، یکی برای کرامت انسان و دیگری برای گمراهی آن، ارادهٔ ابلیس پیروز شده بود، اما زهی خیال باطل... اتفاقات آینده نشان داد که این واقعه هم به نفع کرامت انسان تمام شد . حالا حالاها ادامه دارد 📝به قلم:ط_حسینی بیا به " جالب‌ها " با مطالبی متنوع @razmandejangenarm
هدایت شده از جالب‌ها
. : آدم و حوا آرام و قرار نداشتند، مدام گریه می کردند و ضجه می زدند آنچنان گریه کردند که اشک چشمانشان بر زمین جاری شد. در این هنگام فرشته خداوند بر آدم نازل شد، او می خواست چیزی را به آدم یادآوری کند و اسرار توبه و بازگشت به خداوند را به او بیاموزد پس به آدم فرمود تا کلمات و انوار مقدسی را که در عالم غیب آسمان ها مشاهده کرده بود بر زبان جاری کند، گویا می بایست مشاهدات عالم غیب به ملاقات و فهمیدن منجر شود تا توبه حضرت آدم مقبول درگاه ربوبی قرار گیرد. حال آدم پشیمان از عمل خود بود که جبرئیل به او فرمود: ای آدم! هر چه می گویم تکرار کن جبرئیل واژه هایی را می گفت و آدم با گفتن هر واژه به ملاقات با آن کلمه نائل میشد و حسی عجیب و ناگفتنی به او دست می داد. جبرئیل فرمود، تکرار کن: الهی یا حمید بحق محمد، یاعالی بحق علی، یا فاطرالاسماوات والارض بحق فاطمه، یا محسن بحق الحسن، یا قدیم الاحسان بحق حسین... آدم تکرار کرد و با هر کلمه ملاقات نمود تا اینکه به پنجمین واژه رسید«یا قدیم الاحسان بحق حسین» در این زمان بغضی عجیب بر گلوی حضرت آدم نشست و وقتی کلمه پنجم را ملاقات کرد اندوهی جانکاه و گریه ای شدید به او دست داد. آدم همانطور که باران چشمانش بی امان می بارید رو به جبرئیل فرمود: چرا من را چنین می شود؟! در این هنگام جبرئیل با لباس عزا نازل شد و فرمود: این فرزندت مصیبتی به او وارد می شود که تمام مصیبت های عالم در مقابلش هیچ است. آدم با همان حزن کلامش سوال نمود: آن مصیبت چیست؟ جبرئیل فرمود: فرزند تو در حالیکه تشنه لب است و در کنار آب حضور دارد، کشته می شود، او از وطن خویش دور است و یاران و فرزندانش را به شهادت می رسانند و غریبانه سر از تنش جدا می کنند، خیمه هایش را آتش می زنند و اهل حرمش را اسیر می کنند، سر از تن خود و یارانش جدا می کنند و سرهای مقدسشان را در شهرها می گردانند... گویا جبرئیل شده بود روضه خوان و در زمین مجلس عزای حسین به پا کرده بود، هر روایت جبرئیل خنجری بر قلب آدم فرود می آورد، گریهٔ آدم شدت گرفته بود و به جایی رسید که بر سر زنان حسین حسین می گفت در این هنگام حضرت آدم چشمانش را بست و زمانی که چشم گشود، خود را دوباره در عالم بالا و مقام بهاء الهی یافت. او به حرمت آن کلمات مقدس و گریه بر مصائب حسین، به مقام قرب خداوند بازگشته بود، اما هنوز حسین حسین می گفت، گریه اش بند نمی آمد، آنقدر حسین حسین گفت و اشک ریخت که اشک ملائکه آسمان و مقربان درگاه خدا را هم درآورد و حالا مجلس عزای حسین در آسمان برپا شده بود و اینبار آدم روضه می خواند و فرشته ها گریه می کردند. حضرت آدم در صحرای عرفات بود که با این کلمات دیدار کرد و دوباره راه ورود به بهشت برایش باز شد و به جوار قرب ربوبی رسید و این روز را که روح آدم دوباره به محضر خداوند شرفیاب شد «یوم العرفه» نام نهادند و به نام حسین شهرت گرفت. این اتفاق موجب رحمت الهی شد و سرّی از اسرار غیب برای جمیع ابناء بشر عیان شد و راه ورود به بهشت را به همگان نشان دادند. قبل از هبوط آدم، فقط او می توانست به دیدار ذات اقدس خداوند و بهشت برود، اما اینک با آشکار شدن این موضوع، راه تمام فرزندان آدم با تلقی اسماء و کلمات مقدس، به آسمان ها و رسیدن به محضر ملائکه باز شد. و از این به بعد دین حضرت آدم است تا این قاعده کلی را به دیگر فرزندانش آموزش دهد. ابلیس که شاهد همه چیز بود از دیدن و شنیدن این موضوع گویی آتش گرفته بود، او که خوشحال از هبوط آدم بود، الان حس می کرد در دامی گرفتار شده که رهایی از آن سخت است و شکستی سنگین خورده او می بایست تمام تلاشش را بکند که این دستورالعمل محقق نشود و بنی بشر این کلمات مقدس را فراموش کنند تا امکان بازگشت ابناء آدم به بهشت مهیا نشود. اینک ابلیس نه تنها از آدم بغض و کینه داشت، بلکه نسبت به این کلمات هم عداوتی شدید پیدا کرده بود چرا که نجات آدم با توسل به آن کلمات بود و حال او می بایست تمام دشمنی اش را بر آن کلمات مقدس متمرکز کند. حالا حالاها ادامه دارد.. 📝به قلم:ط_حسینی بیا به " جالب‌ها " با مطالبی متنوع @razmandejangenarm
هدایت شده از جالب‌ها
. : حال توبهٔ آدم به واسطهٔ کلمات مقدس پذیرفته شد و او دوباره به مقام بهاء الله رسید و راه بهشت برایش باز شد و ابلیس که رکبی سخت خورده بود، با آتشی که در چشمانش زبانه می کشید عزمش را جزم کرد که به جنگی سخت با آدم برود جنگی که قبل از خلقت آدم شروع شده بود و اینک سخت تر و شدیدتر در روی زمین ادامه یافت، جنگی که ابلیس می خواست با آن گنج حضرت ادم که باعث پذیرش دوباره اش در درگاه خدا شده بود، مقابله کند و زمین باز شاهد جنگ بود انگار مقدر شده بود که از آغازین روز و روزگار حضرت آدم در روی زمین، این ارض خاکی روی صلح و صفا را به خود نبیند. جنگی که یک طرفش آدم و کلمات مقدس بود و یک طرفش ابلیس... آدم با حالی خوش در آسمان ها بود، اما مقدر شده که او و خانواده اش در زمین ساکن باشند، پس خداوند نمادی از بهشت را به حضرت آدم داد تا در مکانی خاص روی زمین جای دهد و این نماد برای آن بود تا بنی بشر هر وقت به آن نگاه می کنند به یاد بهشت بیافتند و برای رسیدن به بهشت تلاش کنند. آدم، آن نماد را با خود به زمین آورد، سنگی بسیار درخشان که حضرت ادم می دانست اگر بنی بشر گناه کنند، این سنگ کدر و سیاه می گردد، سنگی که بعدها آن را «حجرالاسود» نامیدند. حضرت آدم، سنگ بهشتی را در جایی که خداوند امر نموده بود قرار داد و پس از آن ملائکه به زمین آمدند و فرمان خدا را مبنی بر ساخت خانه ای برای خدا در روی زمین، به او ابلاغ نمودند. ملائکه طریقهٔ ساختن «بیت الله» را به آدم آموزش دادند. آدم مشغول ساخت خانه ای که در مرکز زمین قرار داشت و در سرزمینی به نام«بکه» بود، شد‌. بیت الله توسط آدم ساخته شد و حالا مرحله ای دیگر باید به او ابلاغ میشد، اینبار ملائکه مراحل عبادت خداوند را با جزئیاتش به دور این خانه، به آدم آموزش دادند. ادم همزمان با آموزش ملائکه به دور آن خانه که«کعبه» نام گرفت، طواف می کرد، هر کجا که لازم بود توقف و بیتوته می نمود و در حین انجام تمام این کارها، ذکرهای خاصی را که ملائکه می گفتند، حضرت آدم تکرار می کرد. آدم به دور خانهٔ معشوق می گشت و نغمه های عاشقانه می خواند و ابلیس دم به دم آتش خشمش، شعله می کشید. آدم هر آنچه را که ملائکه آموزش دادند انجام داد و در آخر ملایکه رو به آدم فرمودند: ای آدم! حج تو قبول باد، همانا ما دو هزار سال قبل از تو حج این خانه را انجام دادیم و خانه ای محاذی این خانه در آسمان ها هست با نام «بیت المعمور» و این اولین منسک و اولین عمل توحیدی با تعلیم ملائک در زمین انجام شد و آدم مأمور شد تا این مناسک را به خانواده و فرزندانش بیاموزد، خداوند اراده کرده بود رموز عشق را یکی یکی در گوش خلیفه اش زمزمه نماید. آدم و حوا در روی زمین ساکن شدند، آدم بیت الله را بنا نمود، اولین حج را انجام داد و در اطراف بیت الله و در سرزمین بکه، خانه هایی برای زندگی خود و خانواده اش ساخت. خداوند که عالم مطلق است و قادری ست که علم و قدرتش بی انتهاست و هیچ چیزی را بیهوده خلق نمی کند و هیچ عملی را ناقص انجام نمی دهد، برای زندگی این خانواده انسانی در روی زمین، تدابیری اندیشیده بود پس از آسمان ملکی را بر زمین نازل نمود تا تحفه ای برای ادم بیاورد. ملک با «گندم» به زمین آمد و به محضر حضرت ادم رسید، از خواص گندم گفت و چگونگی کاشت آن و حتی بیش از آن را به آدم یاد داد. آن ملک با استفاده از آب و آتش طریقه تبدیل گندم به آرد و نان را به آدم آموزش داد و آنگاه ملکی دیگر نازل شد و مخلوقاتی دیگر به محضر آدم تقدیم نمود. مخلوقاتی که برای زندگی بشر بر روی زمین لازم بودند، حیوانات اهلی که آدم برای گذران زندگی اش از پوست و گوشت و شیر آنها استفاده می کرد. حالا آدم مجهز شده بود به خانه و خوراک و حتی شغل...او با آموزش ملائکه، هم کشاورزی می کرد و هم دامداری... و این نشانه ای از آیات پروردگار است که انسان را خلق کرد و برای رفاهش امکاناتی را در اختیار او قرار داد امکاناتی که متاسفانه در تاریخ تمدن غربی عنوان می شود که از طریق کشف اتفاقی برخی پدیده ها مثل آتش و زراعت و... به دست انسان رسیده در صورتی که تمام حرف تمدن های غربی در این مورد تخیل و وهمی بیش نیست و حقیقت محض آیات قرآن و روایات اهل بیت است، حقیقتی که اذعان می کند خداوند خانواده انسانی را خلق کرد و امکانات لازم برای زندگی را همراه با آموزش استفاده از آن، برایش نازل نمود. بشر اینک روی زمین زندگی می کرد، برخلاف تعالیم غربی، از همان ابتدا با هم حرف میزدند، یعنی نعمت زبان را داشتند و حتی حضرت آدم نوشتن می دانست و این حرفی بیهوده است که می گویند بشر در ابتدا زبان نمی فهمید. حالا حالاها ادامه دارد... 📝به قلم:ط_حسینی بیا به " جالب‌ها " با مطالبی متنوع @razmandejangenarm
هدایت شده از جالب‌ها
. : زندگی انسان با آموزش فرشتگان رنگ و بویی دیگر گرفت آدم برای خود خانه ساخت و اینک می دانست باید کار کند تا بتواند زندگی را بگذراند، پس به شغل کشت و کار و دامپروری روی آورد و پس از آن می بایست این خانواده کوچک، اتفاقی جدید و شیرین را تجربه کنند پس خداوند به آدم و حوا فرزندانی عنایت فرمود. حوا باردار میشد و در هر بارداری یک جفت بچه به دنیا می آورد، یک قل دختر و یک قل پسر خانه حضرت آدم با وجود بچه ها رونقی دیگر گرفته بود و آدم و حوا روزگارشان شیرین تر از قبل بود، چرا که لذت پدر بودن و مادر شدن، لذتی بود که وجود آنها را سرشار از شوق می کرد سالها مثل برق و باد گذشت و کودکان بزرگ شدند و اینک به سن ازدواج رسیده بودند و باید نسل بشر با ازدواج و فرزندآوری بیشتر و بیشتر می شد اما نکته ای بود که باید به آن توجه می نمود، زیرا تنها انسان های روی زمین آدم و فرزندانش بودند، فرزندان ادم که با هم محرم بودند و ازدواج با محارم از همان ابتدای خلقت حرام بود پس خداوند این حی لایموت، این دانشمندی که علمش انتها ندارد، حوریه هایی به شکل انسان از آسمان به زمین نازل کرد تا فرزندان آدم با آنها ازدواج کنند و اینچنین شد و نسل آدم با ازدواج فرزندانش با حوریه بهشتی گسترش یافت، یعنی ابناء آدم از نسل بشر و حوریه انسان نما هستند کار و بار آدم و فرزندانش در زمین رونق گرفته بود، آدم به عنوان پدر خانواده، شرایط زندگی اعم از خانه و خوراک و شغل را برای فرزندانش مهیا کرده بود اما وظیفه او فقط همین نبود، زیرا حضرت آدم پیامبر خدا بود و می بایست وظایف پیامبری اش را نیز به سرانجام برساند حضرت آدم به عنوان پیغمبر خدا می بایست، راه توبه و بازگشت به مقام قرب ربوبی را که همان تلقی کلمات و اسماء مقدس بود به فرزندانش بیاموزد و مناسک توحیدی را که ملائک به او آموزش داده بودند قدم به قدم به فرزندانش تعلیم دهد، یکی از مناسک به جا آوردن حج بود حال که فرزندان انسان بالغ شده بودند، خدا اراده کرده بود تا منسک و عبادتی دیگر به آنها بیاموزد این عبادت چیزی نبود جز«سنت قربانی کردن» قربانی کردن شامل هر عملی که موجب نزدیکی انسان به خداوند می شود، است. اما در اینجا خداوند می خواست ابناء بشر را با قربانی خاص امتحان کند و «امتحان» یک سنت الهی ست که برای تمام بشریت اتفاق می افتد و هر لحظه ممکن است امتحان الهی پیش روی ابناء بشر باشد، امتحانی که در آن خداوند بشر را با چیزی که به آن تعلق خاطر دارد می سنجد که آیا حاضر است به خاطر خدا از آن چیز بگذرد یا نه؟! این آزمایش تقواست که برای همگان اتفاق می افتد و استثناء ندارد. و اینک این سنت الهی می بایست برای دو فرزند ارشد آدم که هر کدام کاری راه انداخته بودند و کارشان رونقی بسیار گرفته بود، انجام شود و خداوند اراده کرده بود قابیل را که کشاورزی ماهر شده بود و هابیل که دامداری قَدَر بود، امتحان تقوا نماید و ابلیس هم این روند را مشاهده می کرد و بیکار ننشسته بود حال، حضرت آدم به امر خداوند می بایست وصی و جانشینی برای خود انتخاب کند و این روند دین الهی ست که هر پیغمبر، کسی را به وصایت انتخاب می کند و البته وصی پیامبر جایگاهی بزرگ دارد که فرزندان آدم را وسوسه می کند تا این جایگاه را از آن خود کنند قابیل که پسر بزرگتر بود و تا به حال فکر می کرد جانشینی پدر به پسر بزرگ می رسد، از این سخن پدر دلگیر شد و حس حسادت در وجودش شعله کشید، حسادتی که اولین بار مانند ویروسی در وجود ابلیس دیده شد و ابلیس قسم خورد که این ویروس را بین ابناء بشری پخش کند قابیل در دل از این سخن آدم ناراحت بود و نسبت به برادر کوچکتر از خود که هابیل نام داشت و اینک رقیب او محسوب میشد حسادت ورزید و از پدرش سوال کرد که چگونه وصی خویش را انتخاب می کند؟! حضرت آدم نگاهی به دو پسرش کرد و گفت: خدا اراده کرده شما دو نفر، قربانی به محضرش ببرید و هر کس قربانی اش مقبول افتد او وصی من خواهد بود. در اینجا یک بُعد از مناسک دینی بر ملا می شود و آن قربانی کردن در راه خداست قابیل اخم هایش را بهم کشید و گفت: قربانی؟! منظورتان چیست؟! آدم رو به هر دو نفر کرد و فرمود: شما از بین چیزی که در اختیار دارید و برای آن زحمت کشیده اید و نسبت به آن علاقه و وابستگی دارید، بهترینش را انتخاب می کنید و به درگاه خداوند می اورید و آتشی از آسمان نازل می شود، هر کدام از قربانی ها که مورد قبول پروردگار قرار گیرند با ان آتش می سوزد و صاحب آن قربانی، وصی من خواهد شد حضرت ادم نفسی تازه کرد و فرمود: حال این گوی و این میدان، بروید و عزیزترین داشته تان را بیاورید. حالا حالاها ادامه دارد... بیا به " جالب‌ها " با مطالبی متنوع @razmandejangenarm
کنفرانس بصیرتی موضوع : راه و روش مبارزه با اسرائیل و راه نجات ایران چیست ؟ بسم‌الله الرحمن الرحیم و افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد امشب میخوام یه مقایسه جزئی بین دو اتفاق بکنم طی چند روز گذشته اسرائیل در یک حرکت غافلگیرانه و به خیال خودش کاملا طراحی شده به جلسه سران ارتش و انصار الله یمن حمله کرد دقیقا کاری که روز اول جنگ با ایران کرد در ساعات اولیه حمله به ایران تونست ۳۰ فرمانده ارشد نظامی و دانشمند هسته ای ما رو ترور و شهید کنه اما در حمله به یمن حتی یک نفر هم شهید نشد چرا؟؟؟ به نظر حقیر درسته که یمن سیستم پیشرفته امنیتی نداره ولی داخلش هم جاسوس نداره ولی با تمام قدرتی که ایران داره ، همیشه توسط برخی نفوذی ها از پشت خنجر خورده مردم ما به حق منتظر این هستند که مسببین وضع موجود محاکمه بشن و این مطالبه به حق مردم باعث دلگرمی مردم میشه ما در ایران درگیر عده ای وطن فروش هستیم که حاضرند بازار ارز و طلا رو متشنج کنند تا پول به جیب بزنند پولی که در خون مردم میزنند و میخورند اینها از خون‌آشام هم بدتر اند عده ای هم به قدری غرب زده اند که حل تمام مشکلات رو در ارتباط با غرب و آمریکا میدونند در حالیکه حضرت آقا فرمودن ، مسئله ما با آمریکا حل نشدنی است از اینها هیچ‌ سودی به ملت ما نمیرسه برعکس اگر از ما دور باشند ما پیشرفت خواهیم کرد حضرت آقا دور ماندن آمریکا رو رمز پیشرفت میدونند دومین موضوعی که باعث شده یمن در تقابل با آمریکا و اسرائیل و غرب موفق باشه اینه که ، یمنی ها کشورشون رو به اسم مصلحت در دام عافیت طلبی عده ای نینداختند رمز پیروزی یمنی ها رو روزنامه جروزالم پست چه خوب بیان میکنه : یمنی ها خیلی دیوانه هستند نمیشه با انها در افتاد. اسرائیل از ابتدا مایل به درگیری مستقیم با یمن نبود و تلاش کرد که این موضوع را به آمریکا واگذار کند. یمنی‌ها در منطقه جنون آمیزتر از همه طرف‌ها رفتار می‌کنند و نبرد با آنها برای اسرائیل بسیار بد است، زیرا غیرقابل شکست هستند. دقیقا رمز تقابل با غرب و آمریکا و اسرائیل همینه در مقابل دیوانه باید دیوانه بود و الا هر بار به اسم جنون ، جرأت حمله به ما رو پیدا میکنند اروپا با فعال کردن مکانیزم ماشه ، رسما برگه مذاکره و گفتگو رو از روی میز برداشت وقتی باب گفتگو بسته بشه ، احتمال وقوع جنگ بالا میره حالا در این جنگ باید دید که اونها ضرر میکنند یا ما رک بگم ما در جنگ ۱۲ روزه در مقابل همه دنیا ایستادیم ناتوی امنیتی دنیا به اسرائیل سرویس داد ناتوی نظامی دنیا پدافندش رو در اختیار اسرائیل قرار داد ولی با این حال سیلی محکمی از ما خوردن الانم دارم به شما عزیزانم عرض میکنم کل زور اروپا و اسرائیل و آمریکا همین بود اینها اگر وارد جنگ فرسایشی با ما بشن ، کمتر از یک ماه کل اروپا از تسلیحات خالی میشه غرب اگر ببینه انبار تسلیحاتش داره خالی میشه ، قطعا امنیت خودش براش بیشتر از اسرائیل اهمیت داره خواهید دید بالاخره اسرائیل در مقابل ما تنها خواهد شد ما به هیچ عنوان جنگ طلب نیستیم ولی اگر دوباره بخوان ماجراجویی کنند قطعاً اینبار با دفعه قبل خیلی خیلی فرق خواهد داشت اینبار موشکهای ایران سنگین تر و سهمگین تر خواهد بود گزینه ها و شگفتانه های زیادی هم روی میز داریم که سر موعدش رو خواهیم کرد اسرائیل از همه دنیا کمک خواست تا در برابر ایران بتونه مقاومت کنه و تهش هم مجبور به آتش بس شد ولی ایران حتی اجازه نداد محور مقاومت وارد این درگیری بشه اینه قدرت ایران💪 همین حالا بیا ب رزمندگان جنگ نرم @razmandejangenarm3
کنفرانس بصیرتی به نظر بنده دنیا داره وارد یک مرحله بسیار خطرناک میشه وقوع چندین جنگ بزرگ دور از ذهن نیست اقتصاد دنیا در حال فروپاشی است وضعیت انرژی در دنیا وارد بحران شده و راه گفتگو داره بسته میشه منتظر نظم نوین مدیریتی دنیا باشید جایی که دیگر آمریکا کدخدا نخواهد بود و انگلستان و فرانسه و آلمان و.... هم دیگر قدرتی به حساب نمیان بار ها گفتم و البته نتانیاهو هم اخیراً در مصاحبه ای گفته که جنگ ما با ایران موجودیتی است و برنده اون بر دنیا حکمفرمایی خواهد کرد ما امسال رو رد کنیم ، رشد بسیار خوبی خواهیم داشت ولی دنیا به سمت یک تغییر اساسی میره ابرقدرتهایی مثل ایران سربرخواهند اورد و ابرقدرتهایی مثل آمریکا و غرب دچار انحطاط میشن احتمال جنگ با اسرائیل وجود داره ولیکن قطعا پیروزی از آن ملت همیشه پیروز ایرانه یاد جمله امام خمینی ره افتادم که فرمودند : التماس میکنم به مردم که این غرب زده ها رو کنار بزنند و ان شاءالله به زودی تسویه حساب با غربزده ها شروع خواهد شد مردم ما تا این غرب زده ها رو کنار نگذارند ، روی آسایش رو به خودشون نمی‌بینند اینها موجوداتی رذل هستند که با پر رویی تمام برجامی که خسارت محض بود رو پیروزی بزرگ نامیدن و برای این خیانت نفری ۱۰۰ سکه طلا هم پاداش گرفتن الان هم طلبکارند و بیانیه ذلت و تسلیم می‌نویسند همینقدر وقیحند به امید روزی که مملکت از دست این خائنین خلاص بشه والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته ✍️ مهدی اسلامی همین حالا بیا ب رزمندگان جنگ نرم @razmandejangenarm3
هدایت شده از جالب‌ها
. : . روز موعود فرا رسید و حضرت ادم به بیابانی که قرار بود قربانی ها را به انجا ببرند، مراجعه نمود هابیل یک دامدار تمام عیار بود و خوب می دانست که این قربانی، امتحان تقوای آنهاست وگرنه خدای بزرگ را چه حاجت به قربانی بنده ای کوچک، بنابراین به میان گله گوسفندش رفت و فربه ترین و سرحال ترین گوسفند را انتخاب کرد و به نزد پیامبر خدا آورد قابیل هم کشاورزی ماهر بود، اما از نظرش این قربانی اهمیت چندانی نداشت، پس به میان مزرعه اش رفت از گندم های درشت و درخشان گذشت و دسته ای از خوشه های گندم را که گویی آبی کمتر خورده بودند و کیفیتشان از بقیه پایین تر بود چید و به محضر پدر آورد. حضرت آدم نگاهی به هر دو قربانی کرد و از خدا خواست تا خودش اعمال فرزندان او را بسنجد در این هنگام آتشی از آسمان فرود آمد و گوسفندی را که هابیل اورده بود در بر گرفت حضرت ادم و دو پسرش کاملا متوجه مطلب شدند، حضرت ادم چیزی نگفت و منتظر امر پروردگار مبنی بر ابلاغ وصایت بود و هر سه از بیابان به سمت خانه و‌ آبادی شان رهسپار شدند هنوز به آبادی نرسیده بودند که ابلیس خود را به قابیل این پسر شکست خوردهٔ ادم رساند، آتش کینه و حسادت در وجود قابیل شعله می کشید و ابلیس امده بود تا نگذارد این حسادت خاموش شود و فرزند آدم را گمراه سازد، پس رو به قابیل نمود و گفت: ای قابیل! هیچ میدانی چرا قربانی هابیل پذیرفته شد و از تو نشد؟! قابیل آه بلندی کشید و‌ گفت: نمی دانم، او از گوسفندانش اورد و من هم از محصول مزرعه ام آوردم، اما نمی دانم چرا گوسفند او را آتش در بر گرفت و به گندم های من توجهی نشد ابلیس سری تکان داد و گفت: تو نمیدانی چرا، اما من می دانم، من بارها و بارها هابیل را تعقیب کرده ام و متوجه شدم که او به جای خداوند عالم، آتش را تقدیس می کند و می پرستد و آتش هم به او وفادار ماند و باعث شد قربانی اش قبول شود قابیل با تعجب به ابلیس نگاهی کرد و گفت: به راستی حقیقت را می گویی؟! الان من چه کنم؟! ابلیس خنده ای مزورانه ای کرد و گفت: هنوز پیامبر خدا وصی انتخاب نکرده و این نشان می دهد که تو هنوز وقت داری، من پیشنهاد می کنم تو هم چون هابیل آتش را بپرستی و آتش در مقابل این تقدیس تو، قربانی ات را در بر گیرد تا در این مسابقه و رقابت از هابیل عقب نیافتی این حرف ابلیس، قابیل را به فکر فرو برد و نقشه ای به ذهنش رسید، نقشه ای که می رفت ابتدای گمراهی و ضلالت او را رقم زند. قابیل به محض ورود به شهر، قسمتی را که از دید دیگران پنهان بود انتخاب نمود و مشغول ساختن بنایی شد و ابلیس در ساخت آن بنا نظریاتی میداد که همه را قابیل اجرا می کرد. کار ساخت تمام شد، قابیل آتشی شعله‌ور در آن بنا برپا کرد و بعد رو به ابلیس گفت: این ساختمان را برای تقدیس آتش بنا کرده ام اما راه و رسم تقدیس نمی دانم ابلیس قهقه ای بلند سر داد و رو به قابیل گفت: آفرین بر تو ای فرزند آدم، نگرانی به خود راه مده که من راه و رسم عبادت آتش را به تو می آموزم و به این ترتیب اولین معبد آتش پرستی یا بهتر بگوییم شیطان پرستی در روی زمین توسط قابیل بنا نهاده شد و بی گمان لفظ «کابالا» که در شیطان پرستی رواج دارد برای تقدیس از قابیل است که به نام او نام نهاده شد«قابالا» که قاف آن تبدیل به «کاف» شد قابیل روزهایش را با عبادت آتش به شب می رساند اما هر چی می گذشت ناامیدتر از قبل می شد چون خبری مبنی بر پذیرش قربانی او و دربرگرفتن خوشه های گندم توسط آتش به گوشش نرسید ابلیس که قدم به قدم پیش می رفت، چون این ناامیدی و حسادت قابیل را دید دوباره به نزد او آمد و گفت: ای فرزند آدم! راهی بسیار شگفت انگیز به ذهنم خطور کرده که این راه تو را به مقصود می رساند و بی شک اگر طبق نقشهٔ من پیش بروی به هدف اصلی ات میرسی البته باید اندکی آینده نگر هم باشی و با این نقشه، آینده خود و فرزندانت نیز تضمین است. قابیل نفسش را محکم بیرون داد و گفت: منظور از آینده نگری چیست؟! ابلیس سری تکان داد و گفت: تو چقدر از مرحله پرتی! یعنی نمی دانی با قبول قربانی هابیل او جانشین پدرت حضرت آدم خواهد شد و پس از هابیل، پسران و فرزندان او این مقام را از آن خود می کنند و با این حال فرزندان تو خوار و ذلیل می شوند و همیشه باید زیر دست فرزندان هابیل روزگار بگذرانند همانطور که تو اینک با وجود اینکه در سن و سال بزرگتر از هابیل هستی باید تحت امر او قرار گیری حالا حالاها ادامه دارد... بیا به " جالب‌ها " با مطالبی متنوع @razmandejangenarm