eitaa logo
هیات رزمندگان اسلام
981 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
1.5هزار ویدیو
9 فایل
ارتباط با ادمین 👈 @Tanha3340
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 امشب شهادت نامه عشاق امضا میشود سالروزعملیات ( نامنظم) ظفر۳ تاریخ شروع عملیات: ۱۳۶۶/۸/۲۵ رمز عملیات: یا رسول الله( ص) منطقه عملیاتی: در بندیخان عراق در جنوب استان سلیمانیه و بخش سنگاو از استان کرکوک هدف عملیات: انهدام مراکز اقتصادی و نظامی دشمن یاد کنید شهدای این عملیات را با ذکر صلوات 🔻کانال هیات رزمندگان اسلام 👇👇 https://eitaa.com/razmandganz
سالگرد شهادت شهیدوالامقام ابوالقاسم دلیری فرزند: مهدی متولد: ۱۳۰۴/۱/۵ وضعیت تاهل : متاهل شغل : کشاورز تاریخ شهادت: ۱۳۶۱/۸/۲۵ محل شهادت: عملیات محرم -عین خوش مزارشهید: گلزار شهدای شهر خشکرود شهرستان زرندیه 🌹شادی روحش صلوات🌹 ‌‌‌‌ ‌‌‌ 🔻کانال هیات رزمندگان اسلام 👇👇 https://eitaa.com/razmandganz
enc_16720819497975431526232.mp3
6.31M
این‌شبا‌حال‌هوای‌خونمون خیلی‌عجیبه💔 .😭. .....🖤 مادرم _زهرا 🖤..... 🔻کانال هیات رزمندگان اسلام 👇👇 https://eitaa.com/razmandganz
42.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 روایت فتح متعلق به لشگر 17 علی ابن ابیطالب علیه السلام از دوران دفاع مقدس قسمت 2⃣5⃣2⃣ 🔻کانال هیات رزمندگان اسلام 👇👇 https://eitaa.com/razmandganz
هیات رزمندگان اسلام
سالگرد شهادت شهیدوالامقام ابوالقاسم دلیری فرزند: مهدی متولد: ۱۳۰۴/۱/۵ وضعیت تاهل : متاهل شغل : کشاو
شهید ابوالقاسم دلیری فرزند :مهدی تاریخ تولد :1304/1/5 تاریخ شهادت :1361/8/25 محل شهادت :عین خوش عملیات محرم سوگند به آنکس که جانم در قدرت اوست ،شهدا با جلال و عظمت در قیامت وارد می شوند که اگر انبیاء از مقابل انها سواره بگذرند به احترام آنها پیاده می شوند . (امام علی علیه السلام ) چریک پیر حبیب بن مظاهر ،شهید ابوالقاسم دلیری در برابر مشکلات و مسایل دنیا همچون کوهی استوار می ایستاد و این استواری و مقاومت در نهاد و سرشتش نهفته بود و در دوران انقلاب نیز مبارزات علنی را به علیه رژیم پهلوی به حکم امام راحل انجام می داد. او که با خدای خویش عهد کرده بود تا اخرین قطره خون و تا آخرین نفس از دین و اسلام و قرآن حمایت کند بیداری و هوشیاری در برابر دشمن و توطئه گران را پیوسته به دوستان سفارش میکرد . او دریافته بود که اگر روزی تشیع و مکتب علوی مورد هجوم چپاولگران قرار گرفت،ذلت را نپذیرد و با نثار خون خود درخت اسلام و انقلاب را یاری دهد و این را در وصیت نامه اش آورده است . عمر پر فراز و نشیبش پر بار و با برکت بود .او از دست مولایش جام شهادت را نوشید و در منطقه ،چریک پیر و حبیب بن مظاهر نام گرفت . آرامگاه این شهید بزرگوار در شهر سرسبزخشکرود زرندیه واقع شده . روحش شاد و راهش پر رهرو باد میثاق تو بر باختن جان نشکست در قامت خونین تو ایمان نشکست بر جلوه ایثار وفای تو درود پیمانه اگر شکست پیمان نشکست 🌹روحش شادویادش گرامی باد🌹 🔻کانال هیات رزمندگان اسلام 👇👇 https://eitaa.com/razmandganz
« سکوت شکسته » بر اساس خاطرات حاج محمود پاک نژاد با قلم: سید هادی سعادتمند فصل سوم هورالحمارکابوسم بود.فاو میزبانم قسمت 1⃣3⃣ یکی از روزها که برای استفاده از دکل دیده بانی رفتم،  متوجه شدم گلوله خورده و کج شده است.  نیروهای دیده‌بانی دکل را روی پل شناور نصب کرده بودند. زیر پل پایه زده بودند؛ طوری که پایه ها تا کف کناره دریاچه ادامه می کرد. با وجود این، دکل توان مقاومت در مقابل حجم آتشی که اطرافش ریخته می شد را نداشت.  موافق نبودم در شب هایی که برای شناسایی می رویم از نیروهای تیپ بدر کمک بگیریم؛ اگرچه با کمک آن ها راحت تر می توانستیم آبراه ها را بشناسیم. چند شب اول فقط به بررسی آبراه ها و قرار دادن علامت روی آنها گذشت. تکه کائوچویی را بالای آبراهی که شناسایی کرده بودیم، نصب و شماره گذاری می‌کردیم. مسیر رفت و برگشت را با کمک نشانه هایی که می گذاشتیم، پیدا میکردیم. استفاده از قطب نما ممکن نبود. تهال ها  ـ نی های فشرده و متصل شده توده ای شکل ـ در اثر کوچکترین نسیم با حرکت  قایق جابجا می شدند و و جایی که تا چند لحظه پیش آبراه بود، بسته می شد؛ یعنی آثاری از آبراه نمی ماند.  بنابراین با کمک نشانه هایی که روی نی ها می گذاشتیم، متوجه می شدیم دو تهال به هم نزدیک شدند و آبراه بسته شده است. حال می بایست نوک بلم را بین دو تهال قرار دهیم و با کمک فشار پا، دو تهال را از هم جدا و با ایجاد فاصله بین دو تهال آبراه را باز کنیم. پس از چند شب که برای شناسایی رفتیم. با مسائل و مشکلات احتمالی آشنا شدیم؛ اما مشکلاتمان تنها اینها نبود. پیدا شدن موش ها، صدای قورباغه ها و ماهی های کثافت خوار که توالت رفتن را دچار مشکل کرده بودند؛ اگر کسی توالت می رفت، باید مواظب پرش هایی که  ماهی ها  به طرفش می کردند، باشد. وجود موش هایی که در قواره وقواره بچه گربه بودند و حس خوبی از از وجودشان نداشتیم. لباس های غواصی را سوراخ می کردند، تدارکات را غارت می کردند، تله موش را باز و فرار می کردند. مشکلات زیادی درست کرده بودند. باید از از شر موش ها خلاص میشدیم؛ سم روی آن ها اثر نداشت. فکر کردیم اگر سفارش بدهیم دوتا گربه بیاورند، می توانیم شر موش ها را کم کنیم. دو روز بعد از اینکه دوتا گربه در محیط پایگاه رها کردیم، دیدیم خبری از گربه ها نیست. بعد از چند روز پنجه گربه را پیدا کردیم و متوجه شدیم ‌موش ها گربه‌ها را خورده‌اند!  شناسایی های ابتدایی و شناخت آبراه ها به پایان رسید. کم کم می بایست خودمان را به میدان موانع  دشمن نزدیک می کردیم و به دنبال راه نفوذ و گذشتن از آن می بودیم. همراه با سرد شدن هوا، پشه ها کم می‌شدند، اما آبی که می بایست شب وارد آن می شدیم، سرد می شد. هر چه می گذشت با سرد شدن هوا، آب هم سردتر می شد. مدت طولانی از زمان حضور ما در هورالحمار گذشت و شب ها به شدت سرد شده بود.  شناسایی های اولیه اگرچه با سختی بسیار انجام شد، اما نوید بخش بود. سه نفر با قایق حرکت می کردیم. سکاندار داخل قایق می ماند. دونفر داخل یک بلم قرار می‌گرفتیم، یک نفر بیرون آب را کنترل میکرد، یک نفر با لباس غواصی وارد آب می شد. مدتی داخل آبی که به شدت سرد بود، بدون حرکت می ماندیم تا دمای بدن ما با شرایط محیط سازگار شود تا ناگهلن و بی اراده از شدت سرما آه و ناله نکنیم. سپس با آرامش تمام به زیر آب می رفتیم و با کمک «اشنوگل» که آن را با برگ های نی استتار کرده بودیم، نفس می کشیدیم.  نگهبان های روی دژ موانع قابل توجهی جلوی خود داشتند. با وجود این از منور استفاده می‌کردند تا بر آب های اطراف دید داشته باشند. زیرآب می رفتیم و سانت به سانت  موانع زیر آب را تحت نظر می‌گرفتیم،. بعد روی آب می آمدیم و با احتیاط موانع روی آب را بررسی می کردیم. وقتی به پایگاه برمی گشتیم، باید خودمان را شست و شو می دادیم. آن سیاهی که روز اول در مقابل سیل بند دیده بودم، نفت سیاه بود که دشمن روی آب پاشیده بود که با سرد شدن هوا دلمه می شد. وقتی به پایگاه برمیگشتیم، باید آب گرم می کردیم و سر و صورتمان را با پودر لباسشویی می شستیم. خلاص شدن از شر چربی نفت سیاه با آب سرد ممکن نبود. در شب های اول یکی از نیروهای غواص به شدت خسته بود و نتوانست منتظر گرم شدن آب شود. سر و صورتش را با آب سرد و پودر لباسشویی شست، نماز خواند و خوابید. صبح روز بعد صورتش مثل لبو سرخ و ملتهب شده بود. بعد از این اتفاق، وقتی از شناسایی در بر می‌گشتیم، آب گرم آماده بود و ما هیچ وقت نفهمیدیم کدام یکی از فلق های  اطلاعات آب گرم را آماده می کرد. ـ به بچه هایی که نماز شب خوان و بی ریا و پرکار بودند اصطلاحا می گفتند فلق ادامه دارد... 🔻کانال هیات رزمندگان اسلام 👇👇 https://eitaa.com/razmandganz
1_14904966062.mp3
7.48M
راحت بخواب برا همیشه دیگه هیچکی مزاحمت نمیشه می‌خوام که تدفین تو دیر تمومشه 🏴 🎙 🔻کانال هیات رزمندگان اسلام 👇👇 https://eitaa.com/razmandganz
از سمت راست آقای عبدالهی،ناشناس، مرحوم حاج علی عبادی 🔻کانال هیات رزمندگان اسلام 👇👇 https://eitaa.com/razmandganz
از سمت راست برادران مهدی شاکری ، حمزه علی قره شیخ بیات ، سال 1365 🔻کانال هیات رزمندگان اسلام 👇👇 https://eitaa.com/razmandganz
از راست پاسدار شهید اسدالله تشکری- دکتر مرتضی میر اسلامی - سال ۱۳۶۰ سپاه ساوه 🔻کانال هیات رزمندگان اسلام 👇👇 https://eitaa.com/razmandganz
11.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زهرا زهرا مرو مرو لطف کاشانه تویی🌷 حاج حسن خلج 🔻کانال هیات رزمندگان اسلام 👇👇 https://eitaa.com/razmandganz
شهید والامقام غضنفربابایی ، آبادان سال 1361 قبل از عملیات بیت المقدس 🔻کانال هیات رزمندگان اسلام 👇👇 https://eitaa.com/razmandganz