این بونسای ژاپنی ۴۰۰ سال سن داره و به بازمانده هیروشیما معروفه. در بمباران اتمی هیروشیما فقط ۳ کیلومتر از محل حادثه فاصله داشته ولی جون سالم به در برده. فک کن این درخت زمان شاه عباس صفوی ۵ ساله بوده و همزمان با گالیله، نیوتون، ملاصدرا، جان لاک، کپلر، باخ و دکارت زندگی کرده.
🍉 راز موفقیت
@razmovafajh
بعد از انسان تنها موجودی که توانایی روشن کردن آتش و حتی آشپزی دارد Pan paniscus یا شامپانزه کانزی است.
🍉 راز موفقیت
@razmovafajh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاردستی بهاره با کمک دست 😍🌸
👶🏻 @razmovafajh راز موفقیت 👶🏻
💕
✔️در معرض محرك قرار دادن يعني محيط را از لحاظ تحريك حواس پنجگانه غني كنيم.
✅هر چه كه كودك خواست خودش دريافت كند نه اين كه ما به كودك تحميل كنيم
👶🏻 @razmovafajh راز ۰ 👶🏻
کله گوسفند جز ایران، از لذیذ ترین غذاهای سنتی نروژ است، آنها کله را کز داده، میپزند و با کلم و سیب زمینی میخورند! نروژی ها كله خورهاى پایه ای هستند اما پاچه میل نمیکنند !
💡 @razmovafajh راز موفقیت 💡
تربچه برای کبد و معده بسیار مفید است سم زدای بسیار خوبی است و خون را تصفیه می کند
فیبر بالایی که دارد احساس سیری ایجاد میکند
انتخاب خوبی برای افرادی که میخواهند وزن کم کنند.
💡@razmovafajh راز موفقیت 💡
هنرمند17 ساله سنگاپوری توانایی خاص در تزیین قهوه دارد. او که از یکسال پیش کارش را آغاز کرده، با شیر فرم های سه بعدی زیبا روی فنجان قهوه میسازد که تقریبا ده تا بیست دقیقه وقت میگیرد!
💡@razmovafajh
استیو جابز
ابراهام لینکولن
والت دیسنی
بیل گیتس
هنری فورد
مارک زاکربرگ
توماس ادیسون
هیچ کدام از این بزرگان تاریخ دنیای صنعت؛سیاست و تکنولوژی مدرک تحصیلی دانشگاهی نداشتند.
💡@razmovafajh راز موفقیت 💡
اسطوره ها را بشناسیم
نابغه ی تک تیراندازی ایران در جنگ تحمیلی با 700 شلیک موفق
💡@razmovafajh راز موفقیت 💡
در سال 1902 آتشفشان کوه پله در جزيره مارتينيك فوران کرد و همه 30 هزار نفر جمعیت شهر سنت پیر کشته شدن بجز یك نفر زندانی که اونم قرار بود همون روز اعدام بشه!
💡@razmovafajh راز موفقیت 💡
🔰 خاطرهای تکان دهنده از جشن تکلیف دختر ۹ ساله !
✿ در سال ۱۳۶۲ قرار شد برای ما، در مدرسه جشن تکلیف بگیرند.
مدیر خوب مدرسه ما که خودش علاقه زیادی به بچهها داشت و تنها معلمي بود كه سروقت در مدرسه با بچهها نماز مي خواند، به کلاس ما آمد و گفت:
«بچهها برای دوشنبۀ هفتۀ آینده جشن تکلیف داریم؛ وسائل جشن تكليف خودتان را آماده کنید و به همراه مادران خود به مدرسه بیاورید.»
😔 من همان جا غصهدار شدم چون در خانه ما به اين چيزها بها داده نمی شد و خبری از نماز نبود.
◇ روزهای بعد، بچهها یکییکی وسایل خودشان را شاد و خرم با مادرانشان به مدرسه ميآوردند.
مدیر مدرسه مرا خواست و گفت: «چرا وسایل خود را نیاورده ای؟»
من گریهکنان از دفتر بیرون آمدم.
◇ فردا مدیر مرا به دفتر برد و گفت: «دخترم! این چادر نماز و سجاده و عطر را مادرت برای تو آورده.»
ولی من میدانستم در خانه ما از این کارها خبری نیست.
🔹 بالأخره روز جشن تکلیف فرا رسید و حاج آقای بسیار خوشکلامی برای ما سخنرانی کرد و گفت: «بچهها به خانه که رفتید در اولین نمازتان در خانه، از خداي خود هرچه بخواهید خداي مهربان به شما میدهد.
آن روز خیلی به ما خوش گذشت.
◇ به خانه آمدم شب هنگام نماز مغرب، سجادهام را پهن کردم تا نماز بخوانم، مادرم نگاهي به سجاده كرد و با حالتي خاص اصلاً به من توجهی نکرد.😔
◇ من كه تازه به سن تكليف رسيده بودم انتظار داشتم مورد توجه قرار گيرم كه اينگونه نشد.
اما وقتی پدرم به خانه آمد و سجاده و چادر نماز من را ديد، عصبانی شد، سجاده مرا به گوشهای انداخت و گفت: برو سر درسات، این کارها یعنی چه؟!
◇ بغضم ترکید و از چشمانم اشک جاری شد و با ناراحتی و گریه به اتاقم رفتم.😭
آن شب شام هم نخوردم و در همان حال، خوابم برد.
◇ اذان صبح از حسینیهای که نزدیک خانه ما بود به گوش میرسید، با شنیدن صدای اذان، دوباره گریهام گرفت، ناگهان صدای درب اتاقم مرا متوجه خود كرد.
👥 پدر و مادرم هردو مرا صدا میکردند، درب اتاق را بازکردم دیدم هردو گریه کردهاند.
با نگراني پرسيدم: چه شده؟! كه يكدفعه هردو مرا در آغوش گرفتند و گفتند دیشب ظاهراً هردو یک خواب مشترک دیدهایم.!
👈 خواب ديديم ما را به طرف پرتگاه جهنم میبرند، میگفتند شما در دنیا نماز نخواندهاید و هيچ عمل خيري نداريد و مرتب از نخواندن نماز از ما با عصبانيت سؤال ميكردند و ما هم گریه میکردیم، جیغ میزدیم و هرچه تلاش میکردیم فایدهای نداشت، تا به پرتگاه آتش رسیدیم. ♨️
❗️ خیلی وحشت كرده بوديم.🔥
✨ناگهان صدایی به گوشمان رسيد كه گفته شد: «دست نگه دارید، دست نگه داريد، دیشب در خانۀ اینها سجاده نماز پهن شده، به حرمت سجاده، دست نگه دارید.»
🔺آن شب پدر و مادرم توبه کردند و به مدت چند سال قضای نمازها و روزههای خود را بجاآوردند و در يك فضای معنوی خاصی فرو رفتند و خداوند هم آنها را مورد عنايت قرار داد.
این روند ادامه داشت، تا در سال 74 هر دو به مکه رفتند و بعد از برگشت از حج تمتع، در فاصله چهل روز هر دو از دنیا رفتند و عاقبت به خیر شدند.
◇ اولین سال که معلم شدم و به كلاس درس رفتم، تلاش كردم تا آن مدیرم که آن سجاده را به من داده بود پیدا کنم. خیلی پرس و جو کردم تا فهمیدم در یک مدرسه، سال آخر خدمت را میگذراند.
🔹 وقتی رفتم و مدرسه را در شهرستان کیار استان چهار محال و بختیاری پیدا کردم، دیدم پارچهای مشکی به دیوار مدرسه نصب شده و درگذشت مدیر خوبم را تسلیت گفتهاند.🏴
◾️یک هفتهای میشد که به رحمت خدا رفته بود. خدا او را که باعث انقلابی زیبا در زندگی ما شد بیامرزد.
حال من ماندهام و سجاده آن عزیز که زندگی خانوادگی ما را منقلب کرد.
حالا من به تأسي از آن مدير نمونه، مؤمن و متعهد، سالهاست معلم كلاس سوم ابتدايي هستم و در جشن تكليف دانش آموزان، ياد مدير متعهد خود را گرامي ميدارم و هرسال که میگذرد برکت را به واسطۀ نماز اول وقت در زندگی خود احساس میکنم.
خواهر کوچک شما ـ التماس دعا
📗 کتاب پر پرواز ، ص ۱۲۲
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✅ از آنچه بر دیگران گذشت، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`°
💠راز موفقیت
@razmovafajh