#ارباب_جــااان
آلودِھ ٺَر زِ مَن
نَبُوَد بَــر دَرَٺ ولــے ..!
آقاٺَر از آنی ڪه
بِرانے مـَرا #حسـینـ.جانمـ😔
#یا فاطمه الزهرا
" ڪیفیت #شهادت مسلم و هانے "
چون #مسلم بن عقیل این را شنید، از افصاشدن جایگاهش بر جان خود ترسید،لذا از خانه #مختار بیرون آمد و تصمیم گرفت به خانه هانی بن عروه برود هانی به او پناه داد و رفت آمد شیعیان به مسلم زیاد شد
[از سوی دیگر] عبیدالله بن زیاد نیز جاسوسانی بر او گماشته بود. او هنگامی که فهمیدمسلم در خانه هانی است.
محمد بن اشعث ، اسماء بن خارجه و عمر بن حجاج را فراخواند و گفت: "چه جیز مانع آمدن هانی به حضور ما شده است؟"
گفتند: نمی دانیم می گویند مریض شده است .
گفت: این راشنیده ام ،ولی می گویند بهبود یافته است و بر درخانه اش می نشیند .
اگربدانم مریض است، به عیادتش می رویم . (ص۴۹ )
عبیدالله صبح فردا بردارش عثمان بن زیاد را به جای خود گمارد و به سوی #کوفه شتافت.
هنگامی که به نزد #کوفه رسید، از اسب فرود آمد تا آن که شب شد و شب هنگام وارد کوفه شد.
کوفیان گمان کردند او #حسین علیه السلام است ، از این رو به پیشواز او رفتند و نزدیکترین شدند ، ولی هنگامی که فهمیدند او ابن زیاد است، از اطرافش پراکنده شدند، او نیز وارد کاخ فرمانداری شد و آنجا شب را به صبح رساند.
سپس بیرون آمده ، بر فراز منبر رفت و خطبه ای خواند و آنان ا نسبت به سرپیچی از حاکم تهدید کرد و در قبال فرمانداری وعده احسان داد.
✍برگرفتهازڪتاب #لهوف
#قسمتهفتمنشردهید🏴
#محرم
@refigh_shahid1
🏴روحالله بعد از #تاسوعا و #عاشورا #لباس_مشکی اش رو در نمیآورد.
🏴حالت عزایش را هم حفظ میکرد.
🏴همیشه میگفت: تازه بعد از عاشورا، مصیبت های حضرت زینب (سلاماللهعلیها) شروع میشه...عزاداری اصلی الآنه...
🌹 #محرم #حسین
🌹 #صلی_الله_علیک_یااباعبدالله
🌹 #شهید_روحالله_قربانی
🌹 #یاد_شهدا_باصلوات
#شهیدی_که_مادرش
#صدایش_را_ازمزارش_میشنود
روزی سید مهدی از جبهه آمد و گفت - #مادرجان! بازهم جدّم به دادم رسید. در حال انجام عملیات بودیم؛ در محوری که ما بودیم تمامی نیروها شهید شدند و من در آنجا تنها ماندم، راه را گم کرده بودم و نمی دانستم به کدام سمت باید بروم. آنقدر #جدم #حسین(ع) و اربابم ابالفضل را صدا زدم که به طور #تصادفی و غیر ممکن نیروهای خودی مرا پیدا کردند.
هر سال روز مادر که می شود خواب می بینم #سیدمهدی روی سرم گلاب می پاشد، هدیه ای به من می دهد و پیشانی ام را می بوسد.
هر هفته پنج شنبه ها بر سر #مزارش می روم و هنگامی که قبرش را می شویم، ناگهان از دِل #قبر سید مهدی مرا #صدا می زند و چند بار می گوید: - #مامان!
سه بار این کار را انجام می دهد. سرم را روی قبر می گذارم و با سیدمهدی دردِ دل می کنم.
سید احمد غزالی (برادرشهید)
آخرین باری که می خواست #اعزام شود. با همه #خداحافظی کرد و من آخرین نفر بودم که باید با سیدمهدی خداحافظی می کردم، با هم روبوسی کردیم و همدیگر را در آغوش گرفتیم. سیدمهدی گفت: - داداش! این آخرین باری ست که می بینیمت و در آغوشت هستم. من دیگر برنمی گردم؛ حلالم کن.
خیلی ناراحت شدم و گریه کردم. هیچ وقت سیدمهدی را اینقدر نورانی ندیده بودم.
شب بعد، خواب دیدم که سید مهدی شهید شده است. دقیقاً یک هفته بعد خبر شهادت سیدمهدی را هم شنیدم.
#شهیدسیدمهدی_غزالی
#یادش_باصلوات
#سلام_به_ارباب
گفتھ بودم بھ ڪسے،
عشـق نخواهـم ورزید!
روضھ خوان گفٺـ #حسیـن
توبھ من ریخت بِھم...🍃
#عشقفقطحسیــنع♥️
••⚜••
میفرمایند:
اگر میخواهۍ عاشق چیزی شوے
با عمل و رفتار عاشق شو !!
مثلا اگرمیخواهی عاشقِ #حسین شوۍ،
هــــر روز صبح
در یڪ ساعتِ مخصوص بگو :
[" صلیاللهعلیڪیااباعبدالله..."]
بگو حسینجانم♥️
میخواهم به تو عادت ڪنم...
تا #عاشقِ تو بشوم تا به تو عارف شوم...
#حاجآقاپناهیــــان
@refigh_shahid1
#شهید شدن اتفاقے نیست
اینطور نیست کہ بگویی؛
گلولهای خورد و مُرد.
#شهید رضایت نامه دارد...🥀
و رضایت نامهاش را اول
#حسین و علمدارش
امضا میڪنند
و بعد مُهر #زهرا میخورد...!
#شهادتمآرزوست
#حاج_آقا_پناهیان:
[هَر کی آرِزو داشتِه باشِه خِیلی خِدمَت کُنه
#شَهید میشِه...!
یِه گُوشِه دِلِت پا بِدِه؛ #شُهَدا بَغَلِت کَردَند...!
ما بِه چِشم #دیدیم اینارُو
اَز این #شُهدا مَدَد بِگیرید مَدَد گِرفتَن
اَز #شُهدا رَسمِه
دَست بِذار
رُو خاکِ قَبر #شَهید بِگو:
" #حُسین! بِه حَقِ این شَهید یِه نِگاه بهِ ما بُکُن...! ]
واقعیت اینه آقای قآضی
ما بین مردم به جز [حسین] کسی رو نداریم🍃🍀
#حسین'ع'