این کانال دیگر در دسترس نمی باشد
رفیق شهید... 🌷شهید مدافع حرم رسول خلیلی🌷 #رفیق_شهیدت_رو_اینجا_پیدا_کن #یار_را_عاشق_شوی_آخر_شهیدت_م
در دانشگاه رشتہ ی مدیریت می خوند ؛ سال ۸۸ در جریان #فتنه ڪلا چند روز وسط معرڪہ بود ، شوخی ڪه نبود آن ها می خواستند بہ #ولایت و انقلاب ضربہ بزنند ڪه خدا را شڪر و بہ یاری امام زمان ناڪام ماندند .
وقتـے پسرم در #سوریہ بہ شهادت رسید و پیڪرش را آوردند چون بدن و صورتش زخم بسیاری برداشتہ بود قابل شناسایی نبود . من او را از ضربہ های چاقوی #فتنه۸۸ در بازوی چپش شناختم .
#راوے👇
#پدر_شهید
#شهید_رسول_خلیلی🌸
https://eitaa.com/refigh_shahid1
💠حاج حسین یکتا:
🌷بچه ها !
آقا الان اعلام #جهاد کردن
اعلام حالت جنگی کردن،
پس👈 ما باید آرایش جنگی بگیریم بچه ها!!
آرایش جنگی در
رفتارمون ،
کردارمون ،
در نوع نگاهمون به زندگی.
🌷چند وقتِ دارم به این فکر میکنم بچه ها که ما مشکلمون تو این جهاد کجاست؟؟!
مشکل ما الان داشتن یک عده آدم پا به کار؛
محکم
مومن
معتقد
بصیر
فهیم
دست از #دنیا کشیده!
هم عهد و پیمان شده،صیغه برادری خونده...
صبح به صبح یک دعای #عهد!
محکم و واقعی با #امام_زمان عهد بسته
پا به رکاب،
تَرک زینِ اسب #ولایت ،
آماده #عملیات!!
شمشیر در دست ،
بیدار ،
آگاه ،
هوشیار!
فقط بگه به کجا بزنم؟!
کمتر از اینم اصلا محال!!
اشکال ما الان👈 نداشتن این جنس آدمِ...!!!
@refigh_shahid1🌹
.. ¤🕊¤..
#چفیه 🌷♡|..
میثم تمّار اینقدر از حق گفت،
اینقدر از ولایت گفت که
بستنش به نخل؛
دست و پاش رو قطع کردن،
کوتاه نیومد،
زبونش باز از #ولایت گفت،
تا مجبور شدن زبونشم قطع کنن..
••ما چقدر برای
#اسلام و ولایت، تمّار هستیم؟! ••
#اللهمالرزقناشهادتفیسبیلک
#شادیروحشانصلوات
[←🦋 #شهیدانه 🌷🕊]
#شهیدحسینمعزغلامی🖤🥀 :
" در بدترین شرایط اجتماعی و اقتصادی و ... ، پیرو " ولی فقیه " باشید و هیچگاه این سید مظلوم حضرت 💚 آقا سید علی آقا 🍃 را تنها نگذارید ... "
#حسینم... #رفیقشهیدم...😭❤️
دست مارو هم بگیر... گناه پدرمونو درآورده...
شادی روحش صلوات🌸
[← 🕯 #ولایت 🌅🌱→]
━═━⊰❀رفیق❀⊱━═━
@refigh_shahid1
━═━⊰❀شهید❀⊱━═━
از خیابان شهدا آرام آرام در حال گذر بودم!
.
اولین کوچه به نام شهید همت؛
محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین…
نامم را صدا زد!
گفت: توصیه ام #اخلاص بود!
چه کردی…
جوابی نداشتم؛سر به زیر انداخته و گذشتم…
.
.
دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛
پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود!
انگار #مادر همین جا بود…
عبدالحسین آمد!
صدایم زد!
گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت #حدود خدا…
چه کردی؟
جوابی نداشتم و از #شرم از کوچه گذشتم…
.
.
به سومین کوچه رسیدم!
شهید محمد حسین علم الهدی…
به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند!
گفت: #قرآن و #نهج_البلاغه در کجای زندگی ات قرار دارد؟!؟
چیزی نتوانستم جواب دهم!
با چشمانی که گوشه اش نمناک شد!
سر به گریبان؛ گذشتم…
.
.
به چهارمین کوچه!
شهید عبدالحمید دیالمه…
آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها!
بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛
گفت: چقدر برای روشن کردن مردم!
#مطالعه کردی؟!
برای #بصیرت خودت چه کردی!؟
برای دفاع از #ولایت!!؟
همچنان که دستانم در دستان شهید بود!
از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم…
.
.
به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران…
صدای نجوا و #مناجات شهید می آمد!
صدای #اشک و ناله در درگاه پروردگار…
حضورم را متوجه اش نکردم!
#شرمنده شدم،از رابطه ام با پروردگار…
از حال معنوی ام…
گذشتم…
.
.
ششمین کوچه و شهید عباس بابایی…
هیبت خاصی داشت…
مشغول تدریس بود!
مبارزه با #هوای_نفس،نگهبانی #دل…
کم آوردم…
گذشتم…
.
.
هفتمین کوچه انگار #کانال بود!
بله؛
شهید ابراهیم هادی…
انگار مرکز کنترل دل ها بود!!
هم مدارس!
هم دانشگاه!
هم فضای مجازی!
مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در #دنیا خطر لغزش و #غفلت تهدیدشان میکرد!
#ایثارش را دیدم…
از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم…
.
.
هشتمین کوچه؛
رسیدم به شهید محمودوند…
انگار #شهید پازوکی هم کنارش بود!
پرونده های دوست داران شهدا را #تفحص میکردند!
آنها که اهل #عمل به وصیت شهدا بودند…
شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد!
برای ارسال نزد #ارباب…
.
پرونده های باقیمانده روی زمین!
دیدم #شهدای_گمنام وساطت میکردند،برایشان…
.
اسم من هم بود!
وساطت فایده نداشت…
از #حرف تا #عمل!
فاصله زیاد بود…
.
.
دیگر پاهایم رمق نداشت!
افتادم…
خودم دیدم که با #حالم چه کردم!
تمام شد…
#تمام
.
.
.
.
از کوچه پس کوچه های دنیا!
بی شهدا،نمی توان گذشت…
#شهدا
گاهی،نگاهی
#یاد_شهدا_با_ذکر_5صلوات
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم😭🥀💔
محفل رفاقت باشهدا👇👇👇
══════°✦ ❃ ✦
@refigh_shahid1