#شهید_سید_مصطفی_موسوی
#شهید_مدافع_حرم
نــام :
سیدمصطفی
نـام خـانوادگـی :
موسوی
نـام پـدر :
سیدعین اله
تـاریخ تـولـد :
۱۳۷۴/۸/۱۸
مـحل تـولـد :
تهران
سـن :
۲۰ سـال
دیـن و مـذهب :
اسلام شیعه
وضـعیت تاهل :
مجرد
شـغل :
محصل
مـلّیـت :
ایرانی
دسـته اعـزامـی :
یگان ویژه فاتحین تهران
مسئولیت نظـامی :
اطلاعاتی موجود نیست
درجـه نظـامی :
بسیجی تکاور
تـحصیـلات :
دانشجوی رشته مهندسی مکانیک از دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران غرب
https://eitaa.com/refigh_shahid1
🌷جـزئیات شـهادت🌷
تـاریخ شـهادت :
۱۳۹۴/۸/۲۱
کـشور شـهادت :
سوریه
مـحل شـهادت :
العیس حلب
عـملیـات :
اطـلاعاتی مـوجود نـیست
نـحوه شـهادت :
شلیک توپ جنگی 23 و ترکش بر قسمت های گلو، قلب، پهلو، چانه و پیشانی
https://eitaa.com/refigh_shahid1
⚫️اطـلاعات مـزار⚫️
مـحل مـزار :
بهشت زهرا(س) تهران
وضـعیت پـیکر :
مـشـخـص
موقـعیت مـزار در گـلزار شـهدا
قـطعـه :
۲۶
ردیـف :
۷۹
شـماره :
۱۶
https://eitaa.com/refigh_shahid1
#شهید_سید_مصطفی_موسوی
#جوان_ترین_شهید_مدافع_حرم
#ویژگی_های_شهید: متدین/آرام/کم حرف/اهل عمل/مودب/درسخوان/بانظم/بخشنده/مهربان/ولایتمدار/ مقلد رهبرمعظم له/معنوی گرا/مخلص/عزتمند/عاطفی/رقابت علمی/دوری از معصیت/عمل به واجبات/محب اهل بیت(ع)/مطیع والدین/بابصیرت/اجتماعی/مبتکر/خلاق/دقیق و حساس/پاکیزه/مرتب/خندان/غیرتمند/تلاشگر/شجاع/جسور/مستقل/محکم/معتقد/احساساتی/کم توقع/با معرفت/خوش پوش/کیفیت گرا و ...
#علایق_شهید:
درس و علم و اختراع/شرکت در فعالیت های فرهنگی - مذهبی - معنوی مدرسه، بسیج، هییت و مسجد محل/اهل سفر/کمک به دیگران/اهل مطالعه/پیگیر اخبار از تلویزیون حتی به زبان های انگلیسی و عربی/پیگیر سخنان رهبری به روز/شرکت در فعالیت های علمی/عاشق شخصیت هایی چون مقام معظم رهبری مد ظله العالی، شهدا، شهید بابایی، آوینی، دکتر شریعتی، چمران/ عاشق پرواز و خلبانی، فعالیت های نظامی/عاشق مبارزه با اسراییل/عاشق شهادت✌️
https://eitaa.com/refigh_shahid1
#جمله_ناب
☑️رویای اصلی من این است که خلبان شوم و با هواپیمای پر از مهمات به قلب تل آویو بزنم.
#شهـــدا
#جوان_ترین_شهید_مدافع_حرم
#شهید_سید_مصطفی_موسوی
https://eitaa.com/refigh_shahid1
#شهید_سید_مصطفی_موسوی
#شهیدی_از_شهدای_اربعه_حلب
میگفت: مادر!اگر راضی شوی به سوریه بروم، آن دنیا را برایت آباد میکنم/برای هر کسی یک روز، روز عاشورا است
روزهای قبل از رفتنتش گوشه ای از اتاق نشسته بود، از من پرسید: «مامان از دنیا چه چیزی میخواهی؟» گفتم: «خواسته خاصی ندارم و و دنیا را با تو میخواهم و دنیای بدون تو برایم معنایی ندارد»، گفت: «زمانی که من نبودم چه کسی را داشتی؟» گفتم: «خدا را داشتم» که در جوابم گفت: «خدا همان خداست، هیچ فرقی ندارد، من هم که نباشم خدا را داری.» ناراحت شدم و گفتم: «از این حرفها نزن.»
بعد از این حرفم، مصطفی گفت: «مامان سعی کن دل بکنی و ببخشی تا دل نکنی به معرفت نمیرسی، از دنیا و تعلقاتش بگذر. برای هر کسی یک روز، روز عاشورا است، یعنی روزی که امام حسین ندای "هل من ناصر" را داد و کسانی که رفتند و با امام ماندند، شهید و رستگار شدند، ولی کسانی که نرفتند چه چیزی از آنها ماند، تا دنیا باقیست، لعنت میشوند.»
در جواب حرفهایش با خنده گفتم: «مگر تو صدای "هل من ناصر" شنیدی» که جوابم داد: «دوست داری چه چیزی از من بشنوی؟» گفت: «مامان می خواهم یک مژده بدهم، اگر از ته قلب راضی شوی که به سوریه بروم، آن دنیا را برایت آباد میکنم و دنیای زیبایی برایت میسازم که در خواب هم نمیتوانی ببینی»، گفتم: «از کجا معلوم میشود که من قلبا راضی شدم» که گفت: «من هر کاری میکنم بروم، نمیشود. علت اصلیاش این است که شما راضی نیستید، اگر راضی شوی خدا هم راضی میشود. اگر راضی نشوی فردای قیامت جواب حضرت زهرا(س) و حضرت زینب(س) را چه میدهی؟ »من در مقابل این حرف، هیچ چیزی نتوانستم بگویم و از ته قلبم راضی شدم. قبل از رفتن، به من میگفت: «خیلی برایم دعا کن تا دست و دلم نلرزد و دشمن در نظرم خار و ذلیل بیاید.»
https://eitaa.com/refigh_shahid1
#عاشق_شهید_بابایی_بود...
عاشق شهید بابایی بود و مدام به قزوین و سر مزار شهید میرفت و کتابهای زیادی درباره این شهید خریده بود و دوست داشت مثل او زندگی کند و شهید شود. به عشق او دنبال خلبانی رفت. مصطفی میگفت رویای اصلیام، این است که خلبان شوم و با هواپیمای پر از مهمات به قلب تل آویو بزنم. علاقه زیادی به خواندن کتاب داشت. کتابهای دکتر شریعتی، شهید چمران، شهید آوینی، رحیم پور ازغدی و تفاسیر قرآن را مطالعه میکرد. به شهید آوینی نیز علاقه زیادی داشت و جملههای شهید آوینی و شهید چمران را در اتاقش نصب کرده است. همیشه تمام خبرهای شبکههای مختلف تلویزیون را با دقت زیاد نگاه و دنبال می کرد.حتی اخبار انگلیسی و عربی را هم نگاه میکرد. اگر حضرت آقا سخنرانی داشتند، آن را بارها از هر شبکهای که پخش میشد نگاه میکرد و میگفت: «میخواهم تمام کلمات حضرت آقا ملکه ذهنم شود.»
#شهید_سید_مصطفی_موسوی
#شهید_عباس_بابایی
https://eitaa.com/refigh_shahid1
این کانال دیگر در دسترس نمی باشد
#شهید_محسن_حججی شهید مدافع حرم نــام : محسن نـام خـانوادگـی : حججی نـام پـدر : محمدرضا تـا
#عاشقانه_با_شهدا
❤️چند سطری از کتاب
تا نشستم توی ماشین 🚗دیدم یک عالمه ماشین آمده برای عروس کشان...
🍃دل محسن به این کار رضا نمی داد وقتی دید خیلی جیغ جیغ میکنند و بوق می زنند گفت پایه ای همه شونو بپیچونیم؟ گفتم گناه دارن گفت نه باحاله.
🌸لای ماشین ها پیچید توی یک فرعی...
تا اذان مغرب پخش شد کنار خیابان ایستاد که بیا برای هم دعا کنیم! زرنگی کرد گفت من دعا میکنم تو آمین بگو.
🌹همان اول آرزوی شهادت و رو سفید شدن کرد. توی اشهد ان علیا ولی الله طلب شهادت کرد
😢اشکم جاری شد دستمال از جیبش بیرون آورد و با شوخی گفت این همه پول آرایشگاه دادم تو داری همه رو خراب میکنی!
🍂گفتم انشالله اون چیزی که میخای برات رقم بخوره ولی شرط داره گفت یعنی چی؟ ردیف کردم:
🍃اگه دعا کردم شهید بشی باید بیای ببینمت... بایدبتونم حست کنم...
باید دستام رو بگیری... 🍃
🌸سرش را خاراند و کمی فکر کرد :اگه شد چشم...
😒بعد خیلی جدی نشستم و چشم انداختم توی چشمش :حوری موری ممنوع نیام بهشت ببینم دورهم گرم گرفتین و بگو بخند راه انداختین!...
😂غش غش میخندید گفتم میخندی؟
😣دارم جدی میگم!
🤗صدایش را نازک کرد :دلم میخواد تو بهشت هم عروس خودم باشی. اونجام مال من باشی.
❤️ #شهید_محسن_حججی🌷
#یاد_شهدا_باصلوات
#شبیه_شھـــــدا_رفتار_ڪنیم
https://eitaa.com/refigh_shahid1
این کانال دیگر در دسترس نمی باشد
رفیق شهید... #شهید_محمد_احمدی_جوان #شهید_مدافع_حرم https://eitaa.com/refigh_shahid1
🌹 #اخلاق_شهدایی 🌹
یڪی از حسنات دیگر شهید
ڪہ ڪسی از اون خبر نداشتہ و
بعد از شهادتش متوجہ شدند
این بوده ڪہ بہ طور ماهانہ
نصفی از در آمد شغلش را
بہ نیازمندان روستا ڪمڪ می ڪرده
و حتی بہ روستای های همجوار ،
بہ خانواده هایی ڪہ تحت پوشش
ڪمیته بودند سرڪشی و ڪمڪ می ڪردند .
سالروز شهادتت مبارک مرد بزرگ
#شهید_محمد_احمدی_جوان
#اولین_شهید_مدافع_حرم_استان_بوشهر
https://eitaa.com/refigh_shahid1