ا
🔻ایران گرجستان نشد!
عراق و لبنان هم نمیشود...
در سال ۸۸ دشمن و پیاده نظام آن، قصد داشت پروژه انقلاب های رنگی یا مخملین را در ایران اجرا کند. همه چیز هم آماده و مهیا بود. هم صندوق رای و بهانهی تقلب، هم جمعیت چندین میلیونی معترض، هم رهبر و لیدر در مخالفان، هم رسانههای داخلی و هم پشتیبان و حمایت مالی و رسانهای خارجی.
فتنهی تقلب به راه افتاد و دشمن پیاده نظام خود را وارد صفوف معترضین کرد. از منافقین و رجوی ها گرفته تا سلطنت طلب و بهایی و تجزیهطلب و فلان نهضت و ... همگی هم صدا شدند. همچون جنگ احزاب، تمام مخالفان جمهوری اسلامی متحد شدند تا آن را به زانو درآورند و تسلیم کنند. حقیقتا همه چیز فراهم بود و کشور لبهی پرتگاه رفت.
رهبری وارد میدان شد. صف مردم را از اغتشاشگران جدا کرد. بصیرت مردم را بالا برد. "این عمار" گفت. دوستداران انقلاب وارد میدان شدند و توطئه ها توسط مردم نقش بر آب شد."احمق ها خیال میکنند ایران گرجستان است!"
و این جملهی رهبری تاریخی شد و پروژه انقلاب رنگی در ایران شکست خورد.
حمایت رهبری از کلیت طرح دولت( که البته به معنی تایید جزئیات آن نبوده) و مورد تایید سران قوا هم قرار گرفت همان جمله را تداعی میکند! احمق ها خیال میکنند ایران، لبنان و عراق است که در آن پشت دولت خالی شود. مقتدی صدرها باید هنوز بدوند و مشق سیاست کنند تا حکومتداری بیاموزند. البته این اغتشاشات تمام میشود چون بدتر از این هم کنترل شد.
رهبری ثابت کرد در ایران نظر دولت بعنوان منتخب مردم مهم است و هر جا لازم باشد از آن دفاع میکند که مانع از استعفا، هرج و مرج، بی دولتی و یا تضعیف دولت در کشور شود.
والبته بارها خطاب به مردم فرمودند مواظب باشند چه کسانی را انتخاب میکنند چون ثمرهی انتخاب خوب، به آنها برمیگردد و دود انتخاب بد نیز در چشم خودشان فرو میرود. لکن ایشان همیشه نگهبان رای مردم، ساختارهای قانونی کشور، امنیت و آرامش مردم بوده و خواهند بود.
#رهبر_دلها
✍ امید حاجی زاده
🌺🌺🌺🌺
ا👌 #دریای_علم_یک_عارف❗️
حضرت #علامه_طباطبایی
🌼اگر مجال باشد، من از #یک_سوره #کوچک_قرآن، #همه قرآن و معارف آن را #استنباط میکنم!
🌹🌹🌹🌹
#تلنگر⚠️
از #شهیدهمت به #ملتایران
"مبادا ضعف برخے مسئولین شما را ضعیف ڪند...‼️
مبادا دنیازدگے برخے مدیران شما را از هوادارے انقلاب دور ڪند...‼️
ما رزمندگان تا آخرین نفس پاے انقلاب هستیم شما چطور⁉️"
@refigh_shahid1
🌿🌿🌿🌿🌿
🌿 امام على -عليه السلام- فرمودند:
🌿 إِنَّكَ إِنْ صَبَرْتَ جَرَتْ عَلَيْكَ الْمَقَادِيرُ وَ أَنْتَ مَأْجُورٌ وَ إِنْ جَزِعْتَ جَرَتْ عَلَيْكَ الْمَقَادِيرُ وَ أَنْتَ مَأْزُورٌ.
🌿 اگر صبر كنى مقدرات الهى بر تو جارى مى شود و اجر خواهى بُرد و اگر بيتابى كنى باز هم مقدرات خداوند بر تو جارى مى شود و گناهكار خواهى بود.
📚جامع الأخبار(شعیری) ص 116
@refigh_shahid1
🔹آیت الله حائری شیرازی (رضوان الله تعالی علیه):
#ولایت_فقیه در زمان غیبت نقطه اتصال شما با #امام_زمان(عج) است و به واسطه ولایت فقیه، امام زمان(عج) با شما در ارتباط است و به خاطر این ارتباط هست که حیات شما ادامه دارد.
ولایت یعنی این که اگر ارتباط با امام زمان(عج) داشته باشید، زنده میشوید و با قطع این ارتباط دل میمیرد.
@refigh_shahid1
ا✍مرد زاهدی، روزی به مهمانی شخصیتی بزرگ رفت. هنگام غذا خوردن فرا رسید. زاهد از عادت همیشگی غذا کمتر خورد .
بعد از غذا، نوبت نماز خواندن رسید. مرد زاهد به نماز ایستاد، اما بر خلاف همیشگی، نماز را طولانی به جا آورد. پس از آنکه به خانه رسید، از همسرش طعام خواست.
پسر او که همراهش بود، با تعجب پرسید: مگر در مهمانی به اندازه کافی غذا نخوردی؟
پدر گفت: کم خوردم تا آدم پرخوری جلوه نکنم و برای روزهای آینده برای خود موقعیتی کسب کنم !
🤲پسر با شنیدن شرح ریا کاری پدر به او گفت: پدر جان! نمازت را نیز قضا کن که
چیزی نکردی که به کار آید !
🌺🌺🌺🌺
☘ سلام بر ابراهیم ☘
💥 قسمت ششم : والیبال تک نفره
✔️ راوی: جمعی از دوستان شهید
🔸 بازوانِ قویِ #ابراهیم از همان اوایل دبیرستان نشان داد که در بسیاری از ورزش ها قهرمان است . در زنگ های ورزش همیشه مشغول والیبال بود . هیچکس از بچه ها حریف او نمی شد
یک بار تک نفره در مقابل یک تیم شش نفره بازی کرد! فقط اجازه داشت که سه ضربه به توپ بزند . همه ی ما از جمله معلم ورزش ، شاهد بودیم که چطور پیروز شد . از آن روز به بعد #ابراهیم والیبال را بیشتر تک نفره بازی می کرد
بیشتر روزهای تعطیل، پشت آتش نشانی خیابان ۱۷ شهریور بازی می کردیم . خیلی از مدّعی ها حریف #ابراهیم نمی شوند. اما بهترین خاطرات والیبالِ #ابراهیم برمیگردد به دوران جنگ و شهر گیلانغرب، در آنجا یک زمین والیبال بود که بچه های رزمنده در آن بازی می کردند . یک روز چند دستگاه مینی بوس برای بازدید از مناطق جنگی به گیلانغرب آمدند که مسئول آنها آقای داودی رئیس سازمان تربیت بدنی بود . آقای داوودی در دبیرستان معلم ورزش #ابراهیم بود و او را کامل می شناخت . ایشان مقداری وسائل ورزشی به #ابراهیم داد و گفت: هرطور صلاح می دانید مصرف کنید . بعد گفت : دوستان ما از همه رشته های ورزشی هستند و برای بازدید آمده اند . #ابراهیم کمی برای ورزشکارها صحبت کرد و مناطق مختلف شهر را آنها نشان داد. تا اینکه به زمین والیبال رسیدیم . آقای داودی گفت: چندتا از بچه های هیئت والیبال تهران با ما هستند نظرت برای برگذاری یک مسابقه چیه؟
ساعت سه عصر مسابقه شروع شد ، پنج نفر که سه نفرشان والیبالیست حرفه ایی بودند ، #ابراهیم به تنهایی در طرف مقابل . تعداد زیادی هم تماشاگر بودند. #ابراهیم طبق روال قبلی با پایِ برهنه و پاچه های بالازده و زیر پیراهنی مقابل آنها قرار گرفت. به قدری هم خوب بازی کرد که کمتر کسی باور می کرد. بازی آنها یک نیمه بیشتر نداشت و با اختلاف ده امتیاز به نفع #ابراهیم تمام شد . بعد هم بچه های ورزشکار با #ابراهیم عکس گرفتند. آنها باورشان نمی شد یک رزمنده ی ساده ، مثل حرفه ایی ترین ورزشکارهابازی کند . یک بار هم در پادگان دو کوهه برای رزمنده ها از والیبال تعریف کردم. یکی از بچه ها رفتُ توپِ والیبال آورد . بعد هم دو تا تیم تشکیل داد و #ابراهیم را هم صدا کرد . او ابتدا زیرِ بار نمی رفت و بازی نمی کرد اما وقتی اصرار کردیم گفت : پس همه شما یک طرف ، من هم تکی بازی می کنم
بعد از بازی چند نفر از فرماندهان گفتند: تا حالا اینقدر نخندیده بودیم ، #ابراهیم هر ضربه ایی که می زد چند نفر به سمت توپ می رفتند و به هم برخورد می کردند و روی زمین می افتادند!
ابراهیم در پایان با اختلاف زیادی بازی را برد
منبع کتاب سلام بر ابراهیم