《•اولین حضور آشکار•》
اولین بار وقتی مردم با چهره جهاد مغنیه آشنا شدند، که او در مراسم ختم والده سردار سلیمانی شرکت کرده بود. فرزند خوش سیمای حاج رضوان درست پشت سر سردار ایستاده بود و به میهمان خوش آمد می گفت. گاهی شانه های سردار را می بوسید و سردار گاه بر می گشت و با او نجوا می کرد. رابطه صمیمانه حاج قاسم و این جوان او را در کانون توجهات قرار داد. سردار گاه او را به بعضی از میهمانان معرفی می کرد و آنها با لبخند او را در آغوش می کشیدند.
#شهید_جهاد_عماد_مغنیه
#خاطره
بی قراری های آخر…
يك هفته قبل از شهادتش از سوريه به خانه آمد، پنجشنبه شب بود نصف شب ديدم صدای ناله و گريه جهاد می آيد؛ رفتم در اتاقش از همان لای در نگاه كردم. ديدم جهاد، سر سجاده مشغول دعا و گريه است و دارد با امام زمان صحبت می كند. دلم لرزيد ولی نخواستم مزاحمش شوم، وانمود كردم كه چيزی نديدم .
صبح موقعی كه جهاد می خواست برود، موقع خداحافظی نتوانستم طاقت بيارم؛ از او پرسيدم پسرم ديشب چی می گفتی؟ چرا اين قدر بی قراری مي كردی؟ چي شده؟! جهاد خواست طفره برود برای همين به روی خودش نياورد و بحث را عوض كرد، من به خاطر دلهره ای كه داشتم اين بار با جديت بيشتر پرسيدم و سؤالاتمو با جديت تكرار كردم، گفت چيزی نيست مادر، من نماز می خواندم ديگر!
ديدم اين طوری پاسخ داد نخواستم بيشتر از اين پافشاری كنم و ادامه بدهم گفتم باشه پسرم!
مرا بوسيد و بغل كرد و رفت… يكشنبه ظهر فهميدم آن شب به خداوند و امام زمان چه گفته و بينشان چه گذشته و آن لحن پر التماس برای چه بوده است!
(راوی:مادر شهید)
#رفیق_شهید
https://eitaa.com/refigh_shahid1
#رفیـق_اخـروے🎈
+هـر شهیـدی را کـه دوستـش داری
کوچـه دلـ♡ـت را به نامـش کـن
یقیـن بـدان
در کـوچه پـس کوچـه هـای
پر پیـچ و خـم دنـیا
تنهایـت نمی گـذارد....
#رفیق_شهید
#شهید_حسین_معز_غلامی
#شهید_محمود_رضا_بیضایی
#شهید_عباس_دانشگر
#شهید_حسین_ولایتی_فر
#شهید_مصطفی_صدرزاده
https://eitaa.com/refigh_shahid1
#شهید_پویا_ایزدی
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_پاسدار
نــام :
پویا
نـام خـانوادگـی :
ایزدی
نـام پـدر :
اطـلاعاتی مـوجود نـیست
تـاریخ تـولـد :
۱۳۶۲/۰۶/۰۱
مـحل تـولـد :
لنجان
سـن :
۳۲سال
دیـن و مـذهب :
اسلام شیعه
وضـعیت تاهل :
متاهل
شـغل :
پاسدار
مـلّیـت :
ایرانی
دسـته اعـزامـی :
تیپ ۸ زرهی نجف اشرف
مسئولیت نظـامی :
مسئول تانک ها
درجـه نظـامی :
اطـلاعاتی مـوجود نـیست
تـحصیـلات :
اطـلاعاتی مـوجود نـیست
https://eitaa.com/refigh_shahid1
🌹جـزئیات شـهادت🌹
تـاریخ شـهادت :
۱۳۹۴/۰۸/۰۱
کـشور شـهادت :
سوریه
مـحل شـهادت :
حلب
عـملیـات :
اطـلاعاتی مـوجود نـیست
نـحوه شـهادت :
بر اثر اصابت موشک کورنت اسرائیلی به تانکش به شهادت نائل آمد.
https://eitaa.com/refigh_shahid1
⚫️اطـلاعات مـزار⚫️
مـحل مـزار:
گلزار شهدای لنجان اصفهان
وضـعیت پـیکر :
مـشـخـص
موقـعیت مـزار در گـلزار شـهدا
قـطعـه :
شهدای مدافع حرم
ردیـف :
اطـلاعاتی مـوجود نـیست
شـماره :
اطـلاعاتی مـوجود نـیست
https://eitaa.com/refigh_shahid1
💠⚫️🔸⚫️🔸⚫️🔸⚫️
⚫️🔸⚫️ 🔸
🔸⚫️ 💠 💠 ⚫️
⚫️ 💠 🌹 🔸
🔸 🌹 💠 ⚫️
⚫️ 💠 💠 ⚫️🔸
🔸 ⚫️ 🔸⚫️
⚫️🔸⚫️🔸⚫️🔸⚫️💠
#توسل_به_شهدا
#نقل_ازخواهرشهید
#شهیدمدافع_حرم
#حسین_معزغلامی
هروقت حسین به سوریه می رفت
دست به دامن یک شهید می شدم بار اول متوسل به شهید آقامحمودرضا بیضایی شدم که حسین سالم بیاد . بار دوم متوسل به شهید آقاجواد الله کرم شدم و حسین سالم بیاد و نذرم در هر بار ادا می کردم . بار آخر شهید سجاد زبرجدی رو انتخاب کردم .که حسین سالم برگرده شله زرد بپزم و به نیت ایشان پخش کنم ؛ چندشب قبل از شهادت حسین خواب دیدم شهید سجاد زبرجدی در عالم رویا به من گفتن نذرت قبول شده ادا کن ؛ نذر من قبول نشد چون حسین ازمن مستجاب الدعوه تر بود و شهید سجاد زبرجدی در اصل بشارت شهادت حسین رو داده بود .
💠⚫️🔸⚫️🔸⚫️🔸
⚫️🔸⚫️
🔸⚫️💠💠
⚫️ 💠🌹
🔸
https://eitaa.com/refigh_shahid1