eitaa logo
این کانال دیگر در دسترس نمی باشد
432 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
345 ویدیو
55 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
برخی از سوابق کاری شهید؛
-معاونت مهندسی قرارگاه حمزه سیدالشهداء -معاونت مهندسی سپاه اصفهان -معاونت فنی و مهندسی قرارگاه خاتم‌الانبیا -مسئول طرح‌های مهندسی سپاه پاسداران در افغانستان -معاونت طرح و برنامه قرارگاه خاتم‌الانبیاء -نماینده ایران در ستاد بازسازی لبنان -مدیر پروژه ساخت مسیر بین‌المللی میان ایران و افغانستان به‌طول ۱۲۰ کیلومتر -مدیر پروژه‌ «سد سیرجان» در استان کرمان -مدیر پروژه اصلاح اراضی کشاورزی و زهکشی «دشت زنگنه» -مدیر پروژه هدایت آب از دشت اصفهان به یزد با فاصله حدود ۳۰۰ کیلومتر  https://eitaa.com/refigh_shahid1
یکی از خدمات عمرانی سردار که شاید بتوان آن را یکی از پروژه های ماندگار جمهوری اسلامی ایران در لبنان دانست ساخت پارک تفریحی ایران در نقطه صفر مرزی لبنان است که با هدف شناخت کودکان و جوانان لبنانی با شخصیت های اسوه و بزرگان انقلاب اسلامی ایران ساخته شده است. این پارک در منطقه مارون الرأس یکی از روستاهای جنوبی لبنان با هدف معرفی فرهنگ غنی ایران اسلامی و ترویج آن، اقداماتی نظیر احداث تعدادی استراحتگاه به تعداد استانهای کشورمان ایران و به نام آن استان ها انجام داده است.
تمرینات نظامی از جمله راپل و پینت بال برای دختران و پسران لبنانی پ.ن:پشت این میدان راپل شهرک صهیونیستی را مشاهده میکنید... #شهید_حسن_شاطری https://eitaa.com/refigh_shahid1
مجسمه سردار جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان و مسجد قدس در پارک ایران هم جوار با مرزهای رژیم صهیونیستی #شهید_حسن_شاطری https://eitaa.com/refigh_shahid1
ورودی بخش های پارک ایران که هر کدام به اسم استان های ایران نام گذاری شده. #شهید_حسن_شاطری https://eitaa.com/refigh_shahid1
خوشحال میشم نظرات،پیشنهادات و انتقادات شما عزیزان رو درباره کانال بشنوم. لطفا جهت پیشرفت کانال نظراتتون رو بفرمایید/ @sarbaze_zeynab
بهشت زیر پای مادران است؛
مادر شهید عماد مغنیه: مهندس حسام بعد شهادت حاج عماد برای عرض تسلیت همراه مسئولین ایرانی به خانه ما که آمد اولین ‌بار بود که او را می‌دیدم. خانه شلوغ بود و همه به احترام او برخواستیم. در این مدت آنقدر تعریف او را شنیده بودیم که دوست داشتم او را از نزدیک ببینم. مهندس تا مرا دید، نزد من آمد وگفت : مادر، از شما تقاضایی دارم. صمیمیت کلامش بر جانم نشست وقتی مرا «مادر» خطاب کرد. گفتم : بفرمایید. گفت: «اگر میشه از این جایی که ایستادید چند قدم آن‌طرف‌تر بروید.» با تعجب گفتم: «حتما» و یک قدم عقب رفتم . ایشان با حضور آن همه مسئولین وجمع رسمی، بر زمین نشست و بر جای قدم‌هایم بوسه زد. همه جمع منقلب شدند و من شرمنده تواضع ایشان. چون باید مقام ایشان را در لبنان بدانی و احترامی که همه ما برای ایشان قائل بودیم و بدانی که کار ایشان چقدر تواضع و صمیمیت به همراه داشت. ایشان برخاست و گفت: «شنیده‌ام بهشت زیر پای شماست.» https://eitaa.com/refigh_shahid1
گفت که چی! هی جانباز جانباز شهید شهید! میخواستن نرن! کسی که مجبورشون نکرده بود! گفتم: چرا اتفاقا! مجبورشون میکرد!گفت: کی؟ گفتم: همونی که تو نداریش! گفت: من ندارم؟ چی رو؟ گفتم: غیرت https://eitaa.com/refigh_shahid1🌺
شهید داریم چه شهیدی؛ شهیدمون خودش خادم الشهدا بوده❤️