eitaa logo
این کانال دیگر در دسترس نمی باشد
432 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
345 ویدیو
55 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹جـزئیات شـهادت🌹 تـاریخ شـهادت : ۱۳۹۵/۰۱/‌۱۶ کـشور شـهادت : سوریه مـحل شـهادت : جنوب غربی حلب،العیس عـملیـات : اطـلاعاتی مـوجود نـیست نـحوه شـهادت : بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید. https://eitaa.com/refigh_shahid1
‌ ⚫️اطـلاعات مـزار⚫️ مـحل مـزار: گلزارشهدای شهرستان ارمبویه وضـعیت پـیکر : مـشـخـص موقـعیت مـزار در گـلزار شـهدا قـطعـه : اطـلاعاتی مـوجود نـیست ردیـف : اطـلاعاتی مـوجود نـیست شـماره : اطـلاعاتی مـوجود نـیست https://eitaa.com/refigh_shahid1
✨رفیق شهیدم✨ #شهید_ابوالفضل_راه_چمنی https://eitaa.com/refigh_shahid1🍀
✨رفیق شهیدم✨ #شهید_ابوالفضل_راه_چمنی https://eitaa.com/refigh_shahid1🍀
برخی از صفات و خصوصیات شهید
همسر شهید: او به شدت بر مسئله تبعیت از ولایت فقیه تعصب داشت. حافظ کل قرآن بود و نماز اول وقتش ترک نمی شد. او در کارهای خانه بسیار به من کمک می کرد و اعتقاد داشت این مسئله باعث ریزش گناهانم می شود. بسیار ساده زیست بود و به فقرا کمک می کرد. از سوی دیگر در رشته های ورزشی مانند غریق نجات، شنا، راپل ، صخره نوردی، چتربازی و جودو تبحر داشت. https://eitaa.com/refigh_shahid1
جشن تولد یا جشن شهادت؟
همسر شهید: ابوالفضل سالی 4 بار به مدت 45 یا 2 ماه به سوریه می رفت و همیشه سالگرد ازدواج و تولدهایمان در ماموریت بود، یک سال که در خانه بود تصمیم گرفتم برای او تولد بگیرم، که او به من گفت خانم شهدا قبل از رفتنشان کار خاصی انجام می دهند و یا اتفاق خاصی برایشان می افتد که تو هم برایم تولد گرفتی و من آنجا متوجه شدم که منظور او شهادت است، این آرزوی همیشگی اش بود، بنابراین برای سفر بعدی اش خودم چمدانش را آماده و راهی اش کردم. https://eitaa.com/refigh_shahid1
این کانال دیگر در دسترس نمی باشد
#شهید_حسین_ولایتی_فر #شهید_مدافع_وطن #شهید_حادثه_تروریستی نــام : حسین نـام خـانوادگـی : ولایتی
یکی از دوستان عزیز که افتخار دادن و عضو کانال هستن یک خاطره از ایشون بیان کردند که انشالله استفاده میکنیم ازشون👇
همتونو شفاعت میکنم...
‍ شفاعت راوی: حسین کاید خورده ‍ من به خاطر موقعیت شغلیم قسمت نمیشه اربعین برم کربلا... به خاطر همین هم حالم خیلی بد بود... همش با حسین حرف میزدم و بهش میگفتم تو رو خدا بیا به خوابم... یکی دو روز گذشت.... چند شب پیش خواب دیدم لب مرز یه کاروانی وایساده منتظرن تا از مرز رد بشن.... نگاه کردم دیدم یکی شون از پشت خیلی آشناست. رفتم جلو دستمو گذاشتم رو شونه اش... تا برگشت دیدم حسینه... تا منو دید گل از گلش شکفت... هی بوسش میکردم و با گریه قربون صدقه اش میرفتم.... هی میگفت نکن این کارارو و میخندید. قشنگ نگاش کردم دیدم ریش زیادی گذاشته موهاشم فِر شده و بلنده... گفتم حسین چکار کردی با خودت کجا داری میری؟ گفت امام حسین دعوتم کرده برا اربعین دارم میرم کربلا.... گفت تو نمیای؟ گفتم حسین تو که میدونی کارم یه جوریه که نمی تونم بیام. بعد سوار ماشین کردمش بردمش تو شهر یه دوری بزنیم. بهش گفتم حسین خیلی نامردی بچه ها اینجا به فکرتن. برات گریه میکنن حالشون بده ولی تو اصلا انگار نه انگار به خواب هیچکس نمیری... بچه ها دوست دارن شفاعتشون کنی اون دنیا... یه نگاه بهم کرد گفت: به بچه ها بگو من اینجا همه شونو میبینم صدای همشونو میشنوم و به فکرشونم و همه شونو شفاعت میکنم بگو اصلا غصه نخورن.... اینجا بود که از خواب پریدم و با گریه به حرفای حسین فکر میکردم... همه تونو میبینم.... همه تونو شفاعت میکنم.... و به این جمله بیشتر ایمان میارم که خدا تو قرآن گفته: شهدا زنده اند و در نزد پروردگار خود روزی میخورند.... @refigh_shahid1
ادمین نوشت: به پیشنهاد یکی از اعضای بزرگوار کانال برای جست و جوی راحت تر شهدای معرفی شده انشالله آخر هر هفته اسم شهدایی که در طول هفته معرفی شدند رو توی یک لیست ارائه میدیم. پ.ن:خوشحال میشیم شما هم پیشنهادات و نظراتتون رو برای رشد و پیشرفت کانال بیان بفرمایید. @sarbaze_zeynab