➰معرفی شهید📿📜
🌱 شهید محمد حسین دلدار 🌱
#محمد_حسین_دلدار
#شهید_دفاع_مقدس
#نوجوان_شهید
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
🔸نــام:
محمد حسین
🔹نـام خـانوادگـی :
دلدار
🔸نـام پـدر :
عبدالامیر
🔹تـاریخ تـولـد :
۱۳۴۶/۱/۲۷
🔸مـحل تـولـد :
مشهد
🔹سـن :
۱۶
🔸دیـن و مـذهب :
اسلام شیعه
🔷وضـعیت تاهل :
مجرد
🔸شـغل :
اطلاعاتی موجود نیست
🔹مـلّیـت :
ایرانی
🔸دسته اعزامی:
بسیج
🔹مسئولیت نظامی:
رزمنده
🔸درجـه نظامی:
اطلاعاتی موجود نیست
🔹تـحصیـلات :
سیکل
⚜ @refigh_shahid1 ⚜
🌹 جـزئیات شـهادت 🌹
● شهید محمد حسین دلدار ●
〰〰〰〰〰〰〰〰〰
🔶تـاریخ شـهادت :
۱۳۶۲/۷/۲۷
🔷کـشور شـهادت :
عراق
🔶مـحل شـهادت :
پنجوین
🔷عـملیـات :
والفجر۴
🔶نـحوه شـهادت :
عملیات والفجر 4، حسین صدایش به صدای دشمن میرسید. حسین همزمان با پیشروی صدایش را بلند میکند و با زبان عربی سربازان عراقی را نصیحت میکند. در همین حال به دست چپش ترکش میخورد و از مچ قطع میشود. به خاطر شدت آتش دشمن، دستور عقب نشینی میدهند.
چند بسیجی، پیکر نیمه جان او را میبینند که ندای یا حسین و یا مهدی سر میدهد.
میخواهند کمکش کنند که میگوید خودتان را نجات دهید، آتش دشمن سنگین است اگر بخواهید مرا با خودتان ببرید حرکتتان کند و همه شهید میشوید.
پس از دو روز همان بسیجیها بر میگردند و میبینند که حسین خودش را به سنگری کشانده و کیسهای را دور دستش کشیده اما به علت شدت خونریزی، شهید شده است.
⚜ @refigh_shahid1 ⚜
⚫️ اطـلاعات مـزار ⚫️
💠 شهید محمد حسین دلدار 💠
〰〰〰〰〰〰〰〰〰
◽️مـحل مـزار :
بهشت رضا
◽️وضـعیت پـیکر :
مشخص
◾️موقـعیت مـزاردر گـلزار شـهدا ◾️
▫️قـطعـه :
اطلاعاتی موجود نیست
▫️ردیـف :
اطلاعاتی موجود نیست
▫️شـماره :
اطلاعاتی موجود نیست
⚜ @refigh_shahid1 ⚜
📄 فرازی از زندگی 📄
"شهید محمد حسین دلدار"
🖋مادر شهید:
〰〰〰〰〰〰〰〰
دو سال از جنگ گذشته. ندای «هل من ناصر ینصرنی» امام خمینی در گوش محمدحسین که اکنون 15 ساله است، پیچیده و مانند خیلیها جوانهایشان را در تصادف یا به خاطر بیماری از دست میدهند، اما پسر من شهید شده و من افتخار میکنم که پسرم شهید شده است. پنج پسر داشتم، «حسین» خمس آنها بود که در راه حق هدیه کردم
دیگر حق طلبان، خواب و خوراک و آسایش خواهی را از او ربوده است.
یک روز حسین از مدرسه نیامد، رفتیم دنبالش. دوستانش گفتند به پادگان ساری رفته تا از آنجا به جبهه برود. پیش از آن بارها به پدر اصرار میکرد و دستش را میبوسید تا موافقت او را بگیرد. به ساری رفتیم، حسین را در گوشهای از پادگان و در حالی که با خدایش خلوت کرده بود، پیدا کردیم. تا ما را دید زد زیر گریه و التماس که اجازه بدهیم تا بماند. گفتم:« امتحانهایت را بده و بعد برو». به حرفم گوش کرد، بازگشت امتحانهایش را داد و پس از آن دوباره التماسهایش شروع شد.
هر چه گفتیم، تو هنوز برای جنگ کوچکی و ... حریفش نشدیم. آنقدر گفت تا موافقتمان را جلب کرد و به جبهه رفت.
میدانستیم کمترین آرزویش، شهادت است. یک بار برای مرخصی از جبهه آمد و با جهیزیه خواهرش راهی مشهد شد. میخواست به زیارت امام رضا (ع) برود. در راه ماشین چپ کرد و سه بار ملق زد. همه جهیزیه خواهرش خرد و خمیر شده بود. وقتی او را از میان آهن پارهها بیرون میکشیدند، میگفته است: «خدایا نخواه این جور بمیرم، میخواهم شهید شوم.»
یکبار حسین به همرزمانش گفته بود که در پادگان حمیدیه نماز شب میخواندم. ناگهان احساس کردم که دستی نورانی روی شانه چپم گذاشته شد، همان جا احساس سبکی کردم، اما به خود گفتم، حسین! به هیچ وجه مغرور نشو، میخواهی از خدا دور شوی؟
دست چپ حسین قطع میشود و به سبب خونریزی زیاد شهید میشود.
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
⚜ @refigh_shahid1 ⚜
📖 خاطرات شهید 📖
🌾 شهید محمد حسین دلدار 🌾
"از زبان مادر شهید"
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
خاطره:
مادر شهید دلدار میگوید: پس از تحویل دادن پیکرش، او را با هفت شهید دیگر در آمل تشییع کردیم. برایشان نماز خواندیم اما هنگام دفن، خواهرش و پدرش گفتند: اینجا دفنش نکنید، او متولد کاظمین است اجازه دهید خانه ابدیش در مشهد باشد. شهید را به مشهد بردیم و در مشهد دوباره تشییع شد و همان جا به خاک سپردیمش.
این پرسش در ذهنم است که این جابجایی برای چه بوده است تا این که پس از مدتی همرزم آملیاش که به مرخصی آمده بود، به خانه ما آمد و چیزی را گفت که پاسخ مان را گرفتیم. او گفت: شما در انتخاب مکان دفن نقش نداشتهاید. در جبهه یکی خواب دیده بود که در ضریح امام رضا (ع) چهار تا عکس نصب شده است که یکی از آنها عکس حسین بوده است. پرسیده: یا امام رضا! این همه شهید چرا فقط این چهار نفر و پاسخ شنیده که اینها را خودم طلبیدهام.
〰〰〰〰〰〰〰〰〰
⚜ @refigh_shahid1 ⚜
▪️باقرالعلوم
نام: محمد
لقب: باقر
نام پدر: سجاد
نام مادر: فاطمه دختر امام حسن
تاریخ تولد: ۱ رجب
محل تولد: مدینه
مدت عمر: ۵۷ سال
مدت امامت: ۱۹ سال
تاریخ شهادت: ۷ ذی الحجه
مرقد شریف: بقیع
#التماس_دعای_فرج
🌷شهید علی اکبر حاج عابدینی🌷
فرزند:عباس
تولد: ۱۲/ ۵ /۱۳۴۷
شهادت:۲۶/ ۱۰ /۱۳۶۵
محل شهادت: شلمچه
خاطرات شهید:
علی اکبر درسن ۱۶ سالگی که در
حال تحصیل ویک بسیجی خالص
بود ،عازم جبهه شد😞
او بسیار مهربان و دلسوز بود به
پدرو مادر احترام میگذاشت و روی
حجاب خیلی حساس بود.او در تمام
نامه های ارسالی سفارش
میکرد که پشت ولایت فقیه باشیم
وحرف اماممان را گوش کنیم ،
مخصوصا روی حجاب تاکید فراوان داشت.
او به گفته ی دوستانش،روز شهادتش به فاصله کمی شش
نامه برای تک تک خانواده نوشت که بعداز شهادت و مراسم یادبود
نامه ها به دست خانواده رسید.😭
روحش شاد و یادش گرامی باد.
🌹عکس مادرشهید در کنار ایشون به خواست خواهر شهید بزرگوار بوده.
➰معرفی شهید📿📜
🌱 شهید محمد داود آبادی 🌱
#شهید_محمد_داود_آبادی
#شهید_دفاع_مقدس
#نوجوان_شهید
#شهید_غواص
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
🔸نــام:
محمد
🔹نـام خـانوادگـی :
دادود آبادی
🔸نـام پـدر :
علی
🔹تـاریخ تـولـد :
۱۳۴۹
🔸مـحل تـولـد :
اراک، مرکزی
🔹سـن :
۱۹
🔸دیـن و مـذهب :
اسلام شیعه
🔷وضـعیت تاهل :
مجرد
🔸شـغل :
اطلاعاتی موجود نیست
🔹مـلّیـت :
ایرانی
🔸دسته اعزامی:
اطلاعاتی موجود نیست
🔹مسئولیت نظامی:
رزمنده
🔸درجـه نظامی:
اطلاعاتی موجود نیست
🔹تـحصیـلات :
ابتدایی
⚜ @refigh_shahid1 ⚜
🌹 جـزئیات شـهادت 🌹
● شهید محمد داوود آبادی ●
〰〰〰〰〰〰〰〰〰
🔶تـاریخ شـهادت :
۱۳۶۸/۰۵/۰۴
🔷کـشور شـهادت :
ایران
🔶مـحل شـهادت :
خوزستان، رودخانه اروند رود
🔷عـملیـات :
اطلاعاتی موجود نیست
🔶نـحوه شـهادت :
سرانجام در تاریخ4/5/68 در ابادان در اثر غرق شدن در رودخانه به موهبت گرانقدر شهادت متنعم گردیدو با کارنامه ای به روشنایی افتاب در ردیف ره پویان معنویت و ایثار منزلتی جاوید یافت.
⚜ @refigh_shahid1 ⚜
#بیاد_شهید_بی_سر
18مرداد، سالگرد شهادت محسن حججی 🌷
🍂یک جوان #دهه_هفتادی که زندگیش و نوع رفتنش برای همه پیام💌 داشت.
⇜میتوان #جوان بود و گناه نکرد🔞 ⇜میتوان در دورهی فتنه و انواع شبهه بود امّا یک لحظه از #اهلبیت عصمت و طهارت و ولیّ فقیه جدا نشد.
⇜میتوان در یک محیط #عادی بود و امّا عادی و بدون هدف🎯 نشد!
⇜میتوان در یک دورهی پرزرق و برق زندگی کرد امّا اسیر دنیا نشد.
⇜و میتوان در اوج جوانی #حجّت_خدا شد و با بوسهی نایب امام زمان(عج) بر تابوت خود⚰ از این دنیا هجرت کرد و مورد #حسرت بسیاری از اولیاء خدا شد.
🍂و #شهید_حججی فقط یک نمونه از تربیتیافتگان مکتب اسلام ناب بدست #امام_خامنهای عزیز است♥️
#شهید_محسن_حججی🌷
#سالروز_شهادت
🌹🍃