eitaa logo
این کانال دیگر در دسترس نمی باشد
432 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
345 ویدیو
55 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
روز عملیات نام کسانی را که قرار بوده است در عملیات شرکت کنند خوانده‌اند و اسم حسین آقا در فهرست نبوده است. حسین آقا برای گرفتن رضایت فرمانده محور، پیش او میرود اما فرمانده مخالفت میکند😞. همسرم که اصرار را بی‌فایده میبیند به فرمانده میگوید: من بچه‌ی مشهدم اگر من را به این عملیات نبرید به محض برگشتن به حرم امام رضا(ع) میروم و از شما پیش آقا شکایت میکنم☝️... فرمانده محور وقتی صحبت‌های شهید محرابی را میشنود بالاخره به او اجازه میدهد☺️😍 در همین لحظات یکی از همرزمانشان به بقیه‌ی مدافعان‌حرم میگوید: همه‌ی ما از مشهد آمده‌ایم، فردا (ع) است و خوش بحال کسی که فردا شهید شود🕊🌹 هنوز حرف این مدافع‌حرم تمام نشده بود که شهید محرابی به همرزمانش میگوید:" آن کسی که میگویی فردا "شهید" میشود من هستم🕊☺️❤️ فردای آن روز، روز شهادت امام رضا در سوریه تیر به قلب ایشان اصابت کرد و در حالی که در "سجده" بودند و آخرین کلمه‌ای که گفتند "یاابالفضل"بود به رسیدند✨ راوی همسر شهید حسین محرابے🌹 🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اذن شهادت از حرم امام رضا(ع) خاطره ای از #شهید_حسن_باقری ❤️ می گفت: « با فرماندهان سپاه رسیدم خدمت آیت الله بهاء الدینی. وقتی از مشکلات اداره ی امور جنگ گفتم آقا فرمودند ما توی ایران یک طبیب داریم که همه ی دردها رو شفا می ده. همه چیز رو از ایشون بخواین. این طبیب حضرت امام رضا علیه السلامه. چرا حاجاتتون رو از امام رضا(ع) نمی خواین؟ یک روز بعد این ملاقات رفتیم مشهد زیارت امام رضا(ع). وقتی وارد حرم شدم، یک حالی بهم دست داد. سرم رو گذاشتم روی ضریح مطهر و حسابی با آقا درد دل کردم. یاد جمله ی آیت الله بهاء الدینی افتادم. فکر کردم که از امام رضا (ع) چی بخوام، دیدم هیچ چیز ارزشمندتر و بالاتر از شهادت نیست؛ از آقا طلب شهادت کردم.» یک هفته بیشتر از این جریان نگذشته بود که دعای حسن مستجاب شد. امام رضا(ع) همان چیزی را بر آورده کرد که حسن خواسته بود؛ پیوستن به کاروان سرخ شهادت... @refigh_shahid1🌷
10.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 پایان ماه صفر... 🔻شهادت امام رئوف علیه السلام و پایان دو ماه نوکری .... یادی کنیم از خادم الحسین علیه السلام التماس دعا... هیئت حضرت زینب سلام الله علیها @refigh_shahid1🌷
نائب الزیاره همه دوستان سرمزار شهید مسلم خیزاب😊😊😊❤️❤️❤️🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید_مسلم_نصر🌷 در ایڹ مقطع زمانے ڪہ همگے استڪبار و گردڹ‌‌ڪشاڹ‌ستمگر ڪمر بہ همٺ ٺضعیف و ٺسلیم ساخٺڹ انقلاب و نظام اسلامے با تمامے شیوه‌هاے فرهنگے، جنگ نرݥ و تسخیر کردڹ فکر و ذهن جوان ما دارند، همگي ما باید در فتنہ ها از مسیر حق منحرف نشویم و چشم بہ چراغ‌باڹ و روشناے راه ایڹ مسیر، مقام عظماے ولایٺ داشتہ باشیم. 🌷🌷🌷
🍃🌸علاقه وعشق عجیبی به حضـرت ثامن الحجج علی بن موسی الرضا(ع)داشت. یکی از آروزهایش این بود،که پس از شهادت بدَنش درحرم مطهر امام رضا(ع)طواف داده شود. ولی این امر بواسطه فراموشی خانواده و وضعیت بحرانی روحی بازماندگان پس از شهادت او غیرممکن بود. 🌷پس از شهادتش ، بعلت اشتباهی که (به خواست خداوند) درتقسیم شهدا پیش آمد، پیکرش را بعـنوان یکی ازشهدای خراسان به مشهد مقدس فرستـاند. زمانی این اشتباه کشف شد که طی سنّت دیرینه ، او را به دورقبلـه دل ومـزار امـامش طواف داده بودند،از طریق نوشته ای که در جیب لباسش جامانده بود و نوشته بود " (ع)" هویتش مشخص شد و پیکرش پـس از زیـارت محبوبش،امـام رضا(ع)به استان فارس و شهر کازرون بازگشت 🍃🌸وصیت کرده بود که مزارش مانند بدون سنگ باشد و هر بار اقدام به ساخت سنگ شناساییِ قبر کردند سنگ دو نیم شد و شکست. 🌷🌷🌷
🔴🔴🔴 دعای پایان ماه ان شاالله با خواندن این دعا در پایان ماه صفر از بلا بدور بوده حاجت روا شوید ابتدا نیت کنید ”سُبحانَ الله یا فارِجَ الهَمّ وَ یا کاشِفَ الغَمّ فَرِّج هَـمّی وَ یَسّر اَمری وَ ارحِم ضَعفی وَ قِلَـّةَ حیلَتی وَ ارزُقنی حَیثَ لا اَحتَسِب یا رَبَّ العالَمین“ خداوندا مرا از غم و دل تنگی نجات ده، شادم ساز و مرا شامل رحمت خود کن، ای پروردگار جهانیان” حضرت پیامبر میفرمایند: هر کس مردم را از این دعا با خبر کند در گرفتاریش گشایش میشود.
حتما ببینید💚💛💚💛💚💛💚💛💚💛
زیارت شبانه (ع)✨ یه بار تو راه حرم امام رضا(علیه السلام) بودیم که نیمه شب رسیدیم قدمگاه. پنج نفر بودیم. همه خواب بودند.😴 محمد منو صدا زد و گفت: آروم بیا پایین. بچه ها خوابن. بیدارشون نکن. بریم یه زیارت و بیایم... داشتیم می رفتیم به سمت قدمگاه. گفت: از کم و کیف این برای کسی تعریف نکن.☝️ قدمگاه خالی از زائر بود. همه،توی چادر و کنار خیابون خوابیده بودند.😴 داشتم فکر می کردم که دیدم حاجی داره گریه میکنه😢. راه می رفت و با زمین حرف می زد و می گفت: ای زمین شاهد باش ما آقامون رو دوست داریم😭❤️ گفت:صبر کن. رو کرد به دیوار دستش و گذاشت روی یه آجر و گفت: این آجر اون دنیا می ده که ما اومدیم اینجا و بهش گفتیم ما امام‌رضا (علیه السلام) رو دوست داریم...❤️ گفت: ساکت نباش. به این در و دیوار بگو ما آقا رو دوستش داریم.😭 می گفت: تا میتونی بگو آقا دوستت دارم.❤️❤️❤️ چ رو آروم رفتیم تا خود قدمگاه. کنار چشمه دست هاش رو شست و گریه کرد😞و گفت: آقا با این دست زیاد گناه کردم. تو گناه دستم رو پاک کن.😭😭😭 آب رو به صورتش پاشید و گفت: من با این چشمام و با این زبانم و با گوشم زیاد گناه کردم. تو من رو پاک کن.😭😭 گفت: بهم آبرو بده. آقا تو پاکم کن.😭 بهم گفت تو هم این کار رو بکن. خیلی سبک شدیم و برگشتیم... راوی: دوست شهید مدافع حرم محمد پورهنگ 🌺 🌷🌷🌷