🌹🌷🌹🌷🌹
✨ #آیتالله العظمی بهجتره:
📌هیچ ذکری بالاتر و مهمتر از #عزم پیوسته و همیشگی بر ترک گناه نیست؛
یعنی تصمیم داشته باشید
اگر خداوند صدسال هم به شما عمر داد،
حتی #یکگناهنکنید،
همچنان که اگر صد سال عمر کنید، حاضر نخواهید شد یک بار تَهِ استکانی زهر بنوشید
حقیقت و واقع گناه هم، زهر و سَمّ است.
🔆🔆🔅🔅🔅🔅
حفظ حجاب یعنی:خیلی دوست دارم آقا جون(یا مهدی ادرکنی) حفظ حجاب یعنی: بزار بگه هرکی هرچی می خوادخودت و عشق است خدا جونم❤️ 🌷🌷🌷 🌷@refigh_shahid1🌷
حضرت آقا به سید حسن نصرالله گفتن. ..
که هرموقع دلت گرفت...
دنیا بهت سخت فشار آورد. ..،
برو یه اتاق خالی گیر بیار...بشین نماز بخون. .بزن زیر گریه ...
حرف بزن با صاحبت. ..
مشکلت حل میشه :)
راوی : #حاج_حسین_یکتا ❤️
🌸@refigh_shahid1
♥️حاج حسین یکتا :
شهادت آمدنی نیست، رسیدنی است. باید آن قدر بدوی تا به آن برسی. اگر بنشینی تا بیاید، همه #السابقون میشوند، میروند و تو جا میمانی...
#شهادت
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @refigh_shahid1
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#شهید_سید_مرتضی_آوینی:
شرط ورود در جمع شهدا #اخلاص است. اگر این شرط را داری چه تفاوتی می کند که نام و شغلت چیست؟!
دعا کنید همیشه با اخلاص بوده و در جمع #شهدا قرار بگیریم.
🌹🌹🌹🌹😔😔😢😢😢😢
« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »
شاید خیلیا بدونین..
شاید ندونین..
یه روز یه پسر 19ساله ...
که خیلیم پاک ️ بوده ساعت دوازده شب ..
باموتور توی تهران پارس بوده..
داشته راه خودشو میرفته..
که یهو میبینه یه ماشین با چندتا پسر..
دارن دوتا دخترو به زور سوار ماشین میکنن..
تو ذهنش فقط یه ️چیز اومد...
ناموس..
ناموس کشورم ایران..
میاد پایین...
تنهاس..
درگیر میشه..
چند نفر به یه نفر..
توی درگیری دخترا سریع فرار میکنن و دور میشن..
میمونه علی و...هرزه های شهر..
تو اوج درگیری بود که یه چاقو صاف میشینه رو شاهرگ گردنش..
میوفته زمین..
پسرا درمیرن..
خیابان خلوت..شاهرگ..تنها...دوازده شب..
پیرهن سفیدش سرخ سرخه..
مگه انسان چقد خون داره..
ریش قشنگش هم سرخه..
سرخ و خیس..
اما خدا رحیمه..
یکی علی رو میبره بیمارستان...
اما هیچ بیمارستانی قبولش نمیکنه..
تا اینکه بالاخره ..
یکی قبول میکنه و ..
عمل میشه...
زنده میمونه
اما فقط دوسال بعد از اون قضیه..
دوسال با زجر...
بیمارستان...خونه.. بیمارستان..خونه..
میمونه تا تعریف کنه...چه اتفاقی افتاده..
میگن یکی ازآشناهاش میکشتش کنار..
بش میگه علی...اخه به تو چه؟ چرا جلو رفتی؟
میدونی چی گفت؟
گفت حاجی فک کردم دختر شماست...
ازناموس شما دفاع کردم..
جوون پر پر شده مملکتمون....
علی نوزده ساله به هزارتا ارزو رفت..
رفت که تو خواهرم..
اگه اون دنیا انگشتشو به طرفت گرفت...
گفت خداااااا...
من از این گله دارم...
داری جوابشو بدی...؟؟
#شهید_علی_خلیلی
#شهید_غیرت
#شهید_امربه_معروف @refigh_shahid1
مݧ براے شهادت اصرار نمیكنم ،
آنقدر كار میكنم تا لایق شهادت شوم
و خدا من را بخـرد...
#شهید_حسین_قمے🕊
🌷@refigh_shahid1🌷
#جان_دل_هادی...😍
وقتایی که ناراحت بودم یا اینکه حوصلم سر میرفت و سرش غر میزدم...
میگفت:
"جااان دل هادی...؟😍
چیه فاطمه...؟❤️"
چند هفته بیشتر از شهادتش نگذشته بود یه شـب که خیلی دلم گرفته بود...💔
فقط اشک میریختم و ناله میزدم...😭
دلم داشت میترکید از بغض و دلتنگی قلم و کاغذ برداشتم و نشستم و شروع کردم به نوشتن...
از عذاب نبودنش و عشقم نوشتم براش...💕
نوشتم "هادی...❤️
فقط یه بار...
فقط یه باره دیگه بگو جااان دل هادی..."😭
نامه رو تا زدم و گذاشتم رو میز و خوابیدم...
بعد شهادتش بهترین خوابی بود که میتونستم ازش ببینم...
دیدمش…❤️
با محبت و عشق درست مثه اون وقتا که پیشم بود داشت نگام میکرد...☺️
صداش زدم و بهترین جوابی بود که میشد بشنوم...
"جاااان دل هادی...؟💕
چیه فاطمه…؟❤️
چرا اینقده بیتابی میکنـی...؟
تو جات پیش خودمه شفاعت شده ای...✨
(همسر شهید مدافع حرم هادی شجاع)🌹
🌷@refigh_shahid1🌷
#شهید_حاجابراهیم_همت:
«اگر ما هوای نفس را کنار نگذاریم
کارهایی که انجام میدهیم
هیچ فایده ای نخواهد داشت!
چون کارمان در جهتِ رضایخدا نیست
و ما خودمان را گم میکنیم ...»
📚 به روایت همت ص۱۸۲