eitaa logo
این کانال دیگر در دسترس نمی باشد
432 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
345 ویدیو
55 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
امام رضا عليه السلام: دوست هر انسانى، خِرد اوست و دشمن او، نادانى ‏اش صَديقُ كُلِّ امرِئٍ عَقلُهُ، وعَدُوُّهُ جَهلُهُ المحاسن جلد1 صفحه309 @refigh_shahid1
🏴ثواب زیارت حضرت معصومه 🖤امام رضا علیه السلام: ◾️هر کس او (فاطمه معصومه) را زیارت کند، بهشت از آن اوست. 📕منبع: ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ترجمه حسن زاده، ص 225 @refigh_shahid1
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥قسمت چهاردهم : پيوند الهي ✔️راوی : رضا هادي 🔸عصر يکي از روزها بود. از سر کار به خانه مي آمد. وقتي واردکوچه شد براي يك لحظه نگاهش به پسر همسايه افتاد. با دختري جوان مشغول صحبت بود. پسر، تا ابراهيم را ديد بلافاصله از خداحافظي کرد و رفت! ميخواست نگاهش به نگاه ابراهيم نيفتد. 🔸چند روز بعد دوباره اين ماجرا تکرار شد. اين بار تا ميخواست از دختر خداحافظي کند، متوجه شد که ابراهيم در حال نزديک شدن به آنهاست. دختر سريع به طرف ديگر کوچه رفت و ابراهيم در مقابل آن پسر قرار گرفت. ابراهيم شروع کرد به سلام و عليک کردن و دست دادن. پسر ترسيده بود. اما ابراهيم مثل هميشه لبخندي بر لب داشت. قبل از اينکه دستش را از دست او جدا کند با خاصي شروع به صحبت کرد و گفت: ببين، تو کوچه و محله ما اين چيزها سابقه نداشته. من، تو و خانواد هات رو کامل ميشناسم، تو اگه واقعاً اين دختر رو ميخواي من با پدرت صحبت ميکنم که... 🔸جوان پريد تو حرف ابراهيم و گفت: نه، تو رو خدا به بابام چيزي نگو، من اشتباه کردم، غلط كردم، ببخشيد و ... ابراهيم گفت: نه! منظورم رو نفهميدي، ببين، پدرت خونه بزرگي داره، تو هم که تو مغازه او مشغول کار هستي، من امشب تو با پدرت صحبت ميکنم. انشاءالله بتوني با اين دختر کني، ديگه چي ميخواي؟ جوان که سرش را پائين انداخته بود خيلي خجالت زده گفت: بابام اگه بفهمه خيلي عصباني ميشه. ابراهيم جواب داد: پدرت با من، حاجي رو من ميشناسم، آدم منطقي وخوبيه. جوان هم گفت: نميدونم چي بگم ، هر چي شما بگي. بعد هم خداحافظي کرد و رفت. 🔸شب بعد از ، ابراهيم در مسجد با پدرآن جوان شروع به صحبت کرد. اول از ازدواج گفت و اينکه اگر کسي شرايط ازدواج را داشته باشد و مناسبي پيدا کند، بايد ازدواج کند. در غير اينصورت اگر به بيفتد بايد پيش خدا جوابگو باشد. و حالا اين بزرگترها هستند که بايد جوا نها را در اين زمينه کمک کنند. حاجي حر فهاي ابراهيم را تأييد کرد. اما وقتي حرف از پسرش زده شد اخمهايش رفت تو هم! ابراهيم پرسيد: حاجي اگه پسرت بخواد خودش رو حفظ کنه و تو نيفته، اون هم تو اين شرايط جامعه، کار بدي کرده؟ حاجي بعد از چند لحظه سکوت گفت: نه! فرداي آن روز مادر ابراهيم با مادر آن جوان صحبت کرد و بعد هم با مادر دختر و بعد... 🔸يک ماه از آن قضيه گذشت، ابراهيم وقتي از بازار برميگشت شب بود. آخر کوچه چراغاني شده بود. لبخند بر لبان ابراهيم نقش بست. رضايت، بخاطر اينکه يک دوستي شيطاني را به يک پيوند الهي تبديل کرده. اين ازدواج هنوز هم پا برجاست و اين زوج زندگيشان را مديون برخورد خوب ابراهيم با اين ماجرا ميدانند 📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم
59.2K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴از چه تمام فاطمه ها عمرشان کم است دنیا چرا به "فاطمه " نا مهربان شده #حضرت_فاطمه_معصومه_س سالروز وفات حضرت فاطمعه معصومه(س) را به آقا على ابن موسى الرضا(ع) و آقا امام زمان(عج) و تمام شيعيان جهان تسليت عرض مينمائيم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠حاج حسین یکتا: 🌷بچه ها ! آقا الان اعلام #جهاد کردن اعلام حالت جنگی کردن، پس👈 ما باید آرایش جنگی بگیریم بچه ها!! آرایش جنگی در رفتارمون ، کردارمون ، در نوع نگاهمون به زندگی. 🌷چند وقتِ دارم به این فکر میکنم بچه ها که ما مشکلمون تو این جهاد کجاست؟؟! مشکل ما الان داشتن یک عده آدم پا به کار؛ محکم مومن معتقد بصیر فهیم دست از #دنیا کشیده! هم عهد و پیمان شده،صیغه برادری خونده... صبح به صبح یک دعای #عهد! محکم و واقعی با #امام_زمان عهد بسته پا به رکاب، تَرک زینِ اسب #ولایت ، آماده #عملیات!! شمشیر در دست ، بیدار ، آگاه ، هوشیار! فقط بگه به کجا بزنم؟! کمتر از اینم اصلا محال!! اشکال ما الان👈 نداشتن این جنس آدمِ...!!! @refigh_shahid1🌹
🌸✨🍃 ✨🍃🌸 آری.....چشمانت را ببند ای شهید که ما قافله را بدجور باختیم
🍃🌺 🌷اگر مردم تهران بخواهند یک نمونه از های خودشان را مثال بزنند، خوب است که شهید ابراهیم هادی را مثال بزنند و بگویند: «بچه تهرونی؛ مثل ». 🌷شاید بسیاری از خوبان تهران روز پشت سر شهید ابراهیم هادی وارد بهشت شوند. 🌷شما می دانید که آقای (ره) اهل تعارف و مبالغه نبودند؛ ایشان وقتی آقای ابراهیم هادی را که یک جوان بیست ساله بود، دیدند، صبر کردند تا جمعیت برود. بعد به ابراهیم هادی فرمودند: «آقا ابراهیم! یک کم ما را کن!» و آقا ابراهیم با شرمندگی سرش را پایین می اندازد که «حاج آقا! چه می فرمایید؟!» 🌷ولی به نظر بنده آقای دولابی این سخن را با گفته اند. 🎤 🌷 @refigh_shahid1
💠 تخریب چے نخبه و دلاور پاسـدار سپاه اسلام دانشجـوی اقتصاد دانشگاه تهران #شهادت شهریور ۱۳۶۵ منطقه شیخ صالح جوانرود #شهید_عباس_آقازاده #شهدای_دانشجو
-- دستم را گرفت و با صداي لرزان پر از حزن و دل تنگي در حالي که اشک هایم را پاك مي کرد، گفت:" فرزانه! دلم رو لرزوندي ولي ایمانم رو نمي توني بلرزوني!" ... نگاهم را به نگاهش دوختم. به آرامي دستم را از دستش کشیدم و گفتم:" حمید! خیلي سخته. من بدون تو روزم شب نمیشه، ولي نمیخوام یاري گر شیطان باشم. تو رو به امام زمان مي سپارم. دعا مي کنم همه عاقبت بخیر بشیم." -- 🌼اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌼 @refigh_shahid1
••• هوایت مے زند بر سر، دلم دیوانہ مے گردد! چہ عطرے در هوایت هست؟! نمیدانم...نمیدانم... 🌼اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌼 @refigh_shahid1
❁﷽❁ 👌 کار امروز را به فردا وامگذاریم ✍آیت الله بهجت(ره) 💠 خوب است انسان کار امروز را به فردا، بلکه کار هیچ ساعتی را به ساعت دیگر احاله نکند، مگر از روی عذر؛ وگرنه نمی داند که بعد از این ساعت چه طور می شود. یادم می آید زمانی در ایام تحصیل مریض بودم، و نمی توانستم درس بخوانم و فکر کنم و فرمایش استاد را تعقل نمایم، ولی می توانستم تا محل درس که مقبرهی آقامحمد تقی شیرازی -رحمه الله - بود بروم و در مجلس درس استاد شرکت کنم. اگر نمی رفتم درس فوت می شد، و اگر می رفتم نمی توانستم دربارهی مطالب استاد فکر و تعقل کنم؛ لذا با خود گفتم: می روم و تنها الفاظ را بدون فکر و نظر، در خاطر می سپارم و یادداشت می کنم. به درس رفتم و از اول تا آخر درس، فقط الفاظ را بدون فکر، حفظ و بعد از درس ثبت کردم و عملا حتی یک لفظ را از قلم نینداختم ولی در باره ی آن هیچ فکر نکردم. بعد که حالم مساعد شد، به نوشته ها مراجعه کردم دیدم که درست ضبط کرده ام. بار دیگر مریض شدم، دیدم نمی توانم در درس شرکت کنم، به درس نرفتم ولی نوشته های دیگران را گرفتم و درج کردم. مقصود این که: اگر انسان کاری را که می توانست در وقتش بکند، ولی نکرد، چه بسا بعد دیگر نتواند آن را انجام دهد. بنابراین، نباید انسان درس ها و غیر آن را از وقت خود به وقت و زمان دیگر احاله کند. چرا که چه بسا دیگر موفق به انجام آن نشود، چون در آن زمان هم کارها و وظایفی برای او پیش می آید که دیگر نمی تواند آن کار فوت شده را جبران نماید. 📚 در محضر بهجت ص۳۳۵ و ص۳۳۶ @refigh_shahid1