#رزق_معنوی_روز
🖌 #کلام_امام
مثل چمران بمیرید ؛
مثل این سربازهایی که در مرزها کشته میشوند بمیرید.
این #وصیتنامههایی که این عزیزان مینویسند مطالعه کنید....
پنجاه سال عبادت کردید ، و خدا قبول کند ،
یک روز هم یکی از این وصیتنامهها را بگیرید و مطالعه کنید و تفکر کنید....
📗 صحیفه امام خمینی ، ج ۱۴، صفحه ۴۹۱
🌹 #شهدا_را_فراموش_نکنیم
🌷🌷یادشهداکمترازشهادت نیست 🌷🌷
#محبوب_من♡
شـدهمحـبوبت مهدی(عج)باشــہ؟
آدمبہ محــبوبشدروغنمیـگه ڪہ...
آقاراسـتگفتڪہدوسـتداره:)
تـوچـی؟
پآیدوسـتداشـتنت
وایســادی؟
توقــرارهعصـایموسـیٰباشی:)
قـرارهرفقـاتوازنیـلعبـوربدی
حواسـتباشہهاخودترو
آب نبـره..!🙂🍂
#حـاجحســین_یڪتا..|•♥️
+مواظبباش...!
✨اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ✨
🌺🌺🌺🌺
💠 یکی از اصحاب امام صادق علیه السلام به نام حمّاد بن عیسی می گوید:
⬅️ روزی امام صادق علیه السلام فرمود: «ای حماد! آیا نمازت را خوب اقامه می کنی؟»
⬅️ عرض کردم: «آقای من! کتاب حریز (یکی از اصحاب امام صادق علیه السلام) که درباره نماز نوشته شده است همه را حفظ هستم.
⬅️ حضرت فرمود: «مانعی ندارد، بایست و نماز بخوان»
⬅️ ایستادم و یک نماز را به عنوان نمونه خواندم.
💠 حضرت فرمود: ای حماد! خوب نماز را اقامه نمی کنی! چقدر زشت است که شخص، شصت یا هفتاد سال بر عمرش بگذرد و یک نماز تمام و کامل با حدود و آداب آن به جا نیاورده باشد.
⬅️ حماد می گوید: در خودم احساس کوچکی کردم. پس گفتم: فدایتان گردم، پس نماز را به من بیاموزید.
⬅️ امام صادق علیه السلام ایستادند و دو رکعت نماز با آداب و حدود آن اقامه نمودند و فرمودند: این چنین نماز اقامه نما.[1]
💠 سه نکته درباره غلط خواندن نماز
🔻 1- ادای صحیح حروف و کلمات در ذکرهای واجب نماز، شرط صحت آن است. بنابراین چنانچه از روی عمد، کلمه ای را غلط بخواند نمازش باطل است.[2]
🔻 2- انسان باید نماز را یاد بگیرد که غلط نخواند. و کسی که به هیچ قسم نمی تواند صحیح آن را یاد بگیرد، باید هر طور که می تواند بخواند، و احتیاط مستحب آن است که نماز را به جماعت بجا آورد.[3]
🔻 3- اگر انسان کلمه ای را صحیح بداند و در نماز همانطور بخواند و بعد بفهمد غلط خوانده لازم نیست دوباره نماز را بخواند و یا اگر وقت گذشته قضا نماید.[4]
پی نوشت ها👇👇
[1] امالى صدوق، ص 414؛ وسائل الشيعه، ج 4، ص 673؛ قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ يَوْماً تُحْسِنُ أَنْ تُصَلِّيَ يَا حَمَّادُ قَالَ فَقُلْتُ يَا سَيِّدِي أَنَا أَحْفَظُ كِتَابَ حَرِيزٍ فِي الصَّلَاةِ ....
[2] فرهنگ فقه، ج 5، ص 605.
[3] توضيح المسائل مراجع، م 997.
[4] همان، م 1001.
🌹🌹🌹🌹
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🌸🍃🌸🍃🌸🍃
💚امام صادق سلام الله علیه فرمود:
💎گروهی از مردم خدمت پدرم امام باقر سلام الله علیه رسیده پرسیدند:
حدّ و امتیاز امام چیست؟
💚امام سلام الله علیه فرمود:
💎مقام امام بسیار والا است ، هر وقت خدمت امام رسیدید به او احترام کنید ، او را بزرگ بشمارید ، و به آنچه می گوید باور داشته باشید ، و بر اوست که شما را هدایت و راهنمایی کند .
یکی از امتیازات امام این است که هر کدام از شما که به خدمتش برسید از جلال و هیبت او نمی توانید به او خیره شوید ، زیرا که رسول خدا صلی الله علیه و آله چنین بود و امام نیز همانند اوست.
📚الخرائج:۲/۵۹۶ ح۸
🍀💚اللهم عجل لولیک الفرج💚🍀
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🌸🍃🌸🍃🌸🍃
عالم اسیر نام دل آرای زینب است
هستی دخیل شوق و تمنای زینب است
همچون ستاره تا که درخشد به جلوه اش
چشمان آسمان به تماشای زینب است
آرامشی که در دل طوفان نهفته است
تشبیه قلب صابر و شیدای زینب است
آب حیات آدمیان را که خضر گفت
تنها نمی ز جرعه ی صهبای زینب است
درهر کجا همیشه حسین است یار او
آن همسفر که همره و هم پای زینب است
برپا اگر که کرببلا مانده تا ابد
یک گوشه ای ز همت والای زینب است
زینب برای خلقت هستی بهانه بود
آیا بدون او سخنی عاشقانه بود ؟
زینب تجسم همه اوصاف فاطمه ست
نامش برای فاطمیون ذکر و زمزمه ست
زینب برای آل علی کوثر است و بس
آن دختری که نسخه ی دوم ز فاطمه ست
زینب ز حق به خلق جهان جلوه کرده است
درکش فراتر از همه ی عقل ما همه ست
زینب که قامتی به بلندای عشق داشت
نامش برای شرح غم عشق لازمه ست
زینب که آسمان و زمین مات قدر اوست
از صبر او میان ملائک چه همهمه ست
زینب که یادگار علی بود هیبتش
اُخت الحسین و یاور سردار علقمه ست
اللهم عجل لولیک الفرج
#آبادگر مساجد
اوایل دهه شصت بود. می خواستند درمحل ما مسجدی بسازند، همسایه ها خوشحال بودند اما چند جوان ازاهالی محل، مخالف ساخت مسجد بودند! برای همین، شبانه دیوار مسجد را خراب کردند! حاج آقا لنگرودی روحانی محل خیلی ناراحت شد. خبر به گوش ابراهیم رسید. آخر شب به محل ساخت مسجد رفت. تا یک هفته هر شب تا صبح در زمین مسجد حضور داشت و برای ساخت مسجد کمک می کرد، آن چند جوان با دیدن هیبت #ابراهیم،دیگر جرات نکردند به زمین مسجد نزدیک شوند.
ابراهیم راهی جبهه و دوستانش مشغول تکمیل مسجدالشهدا شدند.
مسجدی که اکنون پایگاه فرهنگی محل شده. این یکی از توفیقات ابراهیم بود.
📚کتاب خدای خوب ابراهیم.
صفحه29
نشسته بودم روی خاک ریز . با دوربین آن طرف را می پاییدم . بی سیم مدام صدا می کرد. حرصم در آمده بود. – آدم حسابی . بذار نفس تازه کنم . گلوم خشک شد آخه . گلویم ، دهانم ، لب هام خشک شده بود . آفتاب مستقیم می تابید توی سرم. یک تویوتا پشت خاکریز ترمز کرد. جایی که من بودم، جای پرتی بود.خیلی توش رفت و آمد نمی شد. گفتم« کیه یعنی؟» یکی از ماشین پرید پایین . دور بود درست نمی دیدم. یک چیز هایی را از پشت تویوتا گذاشت زمین . به نظرم گالن های آب بود. بقیه اش هم جیره ی غذایی بود لابد. گفتم «هر کی هستی خدا خیرت بده مردیم تو این گرما.» برایم دست تکان داد و سوار شد. یک دست نداشت. آستینش از شیشه ی ماشین آمده بود بیرون، توی باد تکان می خورد.
#شهید_حسین_خرازی