#شهید_عباس_دانشگر
بسم الله الرحمن الرحیم
آخر من کجا و شهدا کجا، خجالت میکشم بخواهم مثل شهدا وصیت کنم، من ریزهخوار سفرهی آنان هم نیستم. شهید شهادت را به چنگ میآورد، راه درازی را طی میکند تا به آن مقام می رسد اما من چه؟! سیاهیِ گناه چهرهام را پوشانده و تنم را لخت و کسل کرده. حرکت جوهرهی اصلی انسان است و گناه زنجیر. من سکون را دوست ندارم، عادت به سکـون بـلای بزرگ پیروان حق است.
سکونم مرا بیچاره کرده، در این حرکت عـالم بهسمت معبود حقیقی، دست و پـایم را اسـیر خود کرده. انسان کر میشود، کور میشود، نفـهم میشود، گنگ میشود و باز هم زندگـی میکند، بعد از مدتی مست میشود و عادت میکند به مستی، و وای به حالمان اگر در مستی خوش بگذرانیم و درد نداشته باشیم.
درد را انسان بیهوش نمیکشد، انسان خواب نمیفهمد، درد را، انسان باهوش و بیـدار میفهمد. راستی...! دردهایم کو؟ چرا من بیخیال شدهام؟ نکند بیهوشم؟ نکند خوابم؟ مثل آب خوردن چندین هزار مسلمان را کشتند و ما فقط آن را مخابره کردیم. قلب چند نفرمان به درد آمد؟ چند شب خواب از چشمانمان گریخت؟ آیا مست زندگی نیستیم؟ خدایا؛ تو هوشیارمان کن، تو مرا بیـدار کن، صدای العطش میشنوم، صدای حرم میآید، گوش عالم کر است. خیام میسوزد اما دلمان آتش نمیگیرد.
مرضی بالاتر از این؟ چرا درمانی برایش جستوجو نمیکنیم؟ روحمان از بین رفته، سرگرم بازیچه دنیاییم، الَّذِینَ هُمْ فِی خَوْضٍ یَلْعَبُونَ، ما هستیم. مردهام، تو مرا دوباره حیات ببخش، خوابم، تو بیدارم کن خدایا! بهحرمت پای خستهی رقیه(س)، بهحرمت نگاه خستهی زینب(س)، بهحرمت چشمان نگران حضرت ولی عصر(عج)؛ به ما حرکت بده.
عباس دانشگر 95/02/02
https://eitaa.com/refigh_shahid1
#خاطره_کوتاه
«هميشه ميگفت نكند ما به اندازهاي كه حقوق دريافت ميكنيم به همان اندازه كار نكنيم؟ همين كه در سپاه خدمت ميكنيم و توفيق خدمت در اين نهاد انقلابي را داريم بايد خدا را شاكر باشيم و حقوق و مزايا كمترين چيز براي ماست.»
#شهید_عباس_دانشگر
عباس در یک پیام تلگرامی به کسانی که میخواهند به سوریه بروند توصیه میکند برای تعامل بیشتر با جوانان سوری حتما زبان عربی را بیاموزند..
#عزیز_برادرم
#شهید_عباس_دانشگر
https://eitaa.com/refigh_shahid1
#خاطره_کوتاه
عباس رو برده بودند چتر بازی. قبلش اصلا آموزش ندیده بود. بردنش توی هلیکوپتر؛ این را استادش به من میگفت؛ بدون استثناء ما کمتر کسی رو میبریم توی ارتفاع، اونم سقوط آزاد، حتی بچههایی که چتربازی کار کردن یه ترسی در وجودشا ن هست استادش میگفت من توی عباس یه لحظه ترس ندیدم، میگفت با چتر دونفره شیرجه زدیم توی این وضعیت همه در حالتی هستند که به فکر خودشونن. اما عباس موبایلش رو درآورده بود داشت از خودش فیلم میگرفت. رو هوا در حال سقوط آزاد خونسرد بود.
راوی: سردار اباذری جانشین دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین(ع)
#شهید_عباس_دانشگر
https://eitaa.com/refigh_shahid1
عباس را چند بار در خواب دیدهام، یک بار دیدم در جمعی هستیم عباس هم هست. در خواب آگاهی داشتم که او شهید شده. به او گفتم «عباس تو که شهید شدی این جا چه کار میکنی؟» گفت: «مگر نمیبینید من بین شما هستم.!!!» این را آنقدر با صلابت گفت که توی خواب شک کردم که عباس شهید شده باشه...
راوی:سردار اباذری
#شهید_عباس_دانشگر
#story
#شهید_ذوالفقاری_را_بشناسیم
آنقدر عجله داشت که سجاده اش در اتاق همینطور باز ماند...☺️
https://eitaa.com/refigh_shahid1
#شهید_سجاد_مرادی
#شهید_مدافع_حرم
نــام :
سجاد
نـام خـانوادگـی :
مرادی
نـام پـدر :
غضنفر
تـاریخ تـولـد :
۱۳۶۱/۱۰/۲۸
مـحل تـولـد :
روستای آورگان(سد چغاخور)از توابع شهر بلداجی شهر بروجن استان چهارمحال و بختیاری
سـن :
۳۳ سال
دیـن و مـذهب :
اسلام شیعه
وضـعیت تاهل :
متاهل
شـغل :
پاسدار
مـلّیـت :
ایرانی
دسـته اعـزامـی :
سپاه پاسداران
لشکر عملیاتی ۱۴ امام حسین(ع)
مسئولیت نظـامی :
فرمانده دسته گردان غواصی حضرت یونس(ع)
مسئول اطلاعات عملیات گردان ۱۰۷ امام حسین(ع)
مسئول اطلاعات عملیات گردان ۱۰۸ امام حسین(ع)
درجـه نظـامی :
سرگرد پاسدار
تـحصیـلات :
دیپلم_دانشجوی دانشگاه افسری امیرالمومنین(ع)
https://eitaa.com/refigh_shahid1