eitaa logo
رفیق شهیدم ابراهیم هادی
31.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
365 فایل
راهِ شَهادَت بَسـته نیست، هَنـوز هَم می شود شهید شد اَمـّا هَنوز شَرطِ شَهیـد شُـدَن شَهـیدانه زیستن است تبادل و تبلیغات: @tablijhat13 عنایات و.: @aboebrahiim روضه نیابتی: @Mahdi1326 کانال فروشگاهمون: https://eitaa.com/joinchat/172425437Ca032079577
مشاهده در ایتا
دانلود
 🌻قلب رئوف و مهربان ابراهیم به حیوانات هم محبت داشت. حتی نمی توانست ببیند که یک حیوان اذیت می شود. یک روز قرار شد که با ابراهیم، از گیلان غرب به کرمانشاه و از آن جا به تهران بیاییم. سوار مینی بوس و راهی کرمانشاه شدیم. همین که ماشین از شهر خارج شد، یکدفعه ترمز کرد و صدایی آمد. 🌻راننده لحظه ای توقف کرد و به حرکتش ادامه داد. ابراهیم از شیشه نگاه کرد و متوجه شد که این توقف، به خاطر برخورد ماشین با یک سگ بود. من هم دیدم که پای آن سگ آسیب دیده بود و لنگ لنگان به آن سوی جاده رفت. 🌻ابراهیم به راننده گفت: نگه دار ببینیم چی شد. راننده گفت: چیزی نیست سگ بود. ابراهیم بلندتر گفت: نگه دار، من می خوام پیاده بشم. ماشین ایستاد. ابراهیم کرایه دو نفر رو داد و پیاده شدیم. رفتیم به سراغ آن سگ. 🌻حیوان زبان بسته قادر به حرکت نبود. ابراهیم جلو رفت. یک تکه چوب برداشت و با مقداری پلاستیک که کناره جاده افتاده بود، پای سگ را آتل بست.خلاصه آن سگ هم از محبت ابراهیم بی نصیب نماند. یکی از کردهای محلی که از دور شاهد این صحنه بود جلو آمد. به کار ابراهیم خیره شده بود. از این کار خیلی خوشش آمد و تشکر کرد. ابراهیم کمی پول به او داد و گفت: "مراقب این زبان بسته باش. اگر شد کمی استخوان برایش تهیه کن." 📚 بࢪگࢪفتھ‌ازڪتاب‌سلام‌برابࢪاھیم j๑ïท ➺ https://eitaa.com/joinchat/2778071092C66efe549e6
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جنس‌نــــوࢪ🌺🦋 [اِلهے،اَتُحْرِقُ بِالنّارِ قَلْبی، وَ ڪانَ لَڪَ مُحِبّا؟]🌻 ـ خدای‌من‌آیاقلبم‌را در آتش‌می‌سوزانی‌در حالی‌ڪه،سرشار از محبت بوده؟🙏🌿 j๑ïท ➺ https://eitaa.com/joinchat/2778071092C66efe549e6
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
• محـــــࢪم •پیشنهادویژه‌دانلود😍🦋 j๑ïท➺°.•https://eitaa.com/joinchat/2778071092C66efe549e6
ارسالی دوستان نحوھ اشنایے🌺🌻
_🌙ࢪفقا‌وقتِ‌اذانہ🙃 ‌ماࢪوهم‌ازدعاے‌خیࢪتون‌محࢪوم‌نڪنین!.._
|• 🍂روزِ حساب ڪتاب ڪھ برسھ...🍂 بعضے از گناهات رو که بهت نشون میدن 😔 می بینی براشون { استغفار نکردی😓 } اصلا یادت نبودھ!💔 امّا زیر هر گُناهت یه { استغفار📿 } نوشته شدہ...!😳🧐 اونجاست که تازھ می فهمی یڪی به جات توبھ ڪردھ.. یڪے که حواسش بهت بودھ.؟ یه { پدر دلسوز} یکی مثلِ { مَهدی💚 } |{یَا أَبَانَا أستَغفِر لَنَا ذُنُوبَنَا...}| 📿 j๑ïท ➺ https://eitaa.com/joinchat/2778071092C66efe549e6
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مواظب باش حق مردم گردنت نباشه💯 🌺یک روز قرار شد والیبال بازی کنیم من کتانی نداشتم.یکی از رفقای ابراهیم کتانی چینی قدیمی پایش بود گفتم کتانی ات را به من بده من برم توی زمین دمپای خودم را به او دادم و کتانی اش را گرفتم مشغول بازی شدیم بعد از بازی دیدم که او رفته من هم به خانه برگشتم ♨️هنوز ساعتی نگذشته بود که دیدم ابراهیم به درب منزل ما آمد با خوشحالی به استقبالش رفتم گفتم چه خبر از این طرفا؟؛ بی مقدمه گفت سعید خدا توی قیامت از هرچی بگذرد از حق الناس نمی گذرد❗️ برای همین توی زندگی مواظب باش حق مردم گردن نباشه بعد ادامه داد تا میتونی به وسیله ای که مال خودت نیست نزدیک نشو🚫 خیلی مراقب باش گفتم آقا ابراهیم من نوکرتم. چشم راستی این رفیقت که ڪتونی ازش گرفتم نمیدونم کجاست قبل از پایان بازی رفت....🌻 بࢪگرفته‌ازڪتاب‌سلام بࢪابࢪاهیم📚 j๑ïท ➺ https://eitaa.com/joinchat/2778071092C66efe549e6
همیشه میگفت: خدایا منو آدمم کن خداعَم حرفشو گوش کرد؛ آدم شد +الان تو قطعه ۱۰ گلزار شهدا خوابیده❤️
😂🤣 😴😴 افرادی را دیده بودم که موقع نماز شب خواندن، محافظه کاری می کردند، تا مبادا دیگران بفهمند و ریا شود. 🤭 آهسته می آمدند و آهسته می رفتند و یا اگر کسی متوجه می شد، با شوخی و کنایه مانع از لو رفتن قضیه می شدند. اما این یکی دیگر خیلی بی رودربایستی بود، شب که می شد، بالای سر بچه ها می ایستاد و می گفت: «زود باشید بخوابید، می خوام نماز شب بخوانم.»🤭😱😆 ࢪزمندھ😃 j๑ïท ➺ https://eitaa.com/joinchat/2778071092C66efe549e6